به گزارش مشرق، سبک زندگی و رشد و اُفول آن نشاندهنده میزان نفوذ یک نظام، فرهنگ و تمدن در متن جامعه است. هر سرزمین و تمدنی برای حفظ خود و در مرحله بعد جهت دستیابی به اهداف پیش روی خود میکوشد سبک زندگی مشخصی را تعریف کند؛ عدم پایبندی مردم یک جامعه به سبک زندگی مطلوبِ آن سرزمین، به مثابه سقوط تدریجی آن نظام است چرا که این امر به این معناست که عموم مردم مبانی فکری و ارزشهای آن نظام را قبول ندارند. اما آنچه در سرزمینمان درباره سبک زندگی مطرح است، سبک زندگی ایرانی اسلامی است. به صورت کلی محور این نوع از سبک زندگی باید اسلام و آموزههای دین باشد لذا هر سنتی هم که در تضاد با این آموزهها باشد مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
از عرصههای اصلی سبک زندگی، بستر خانواده است، چرا که این نهاد مقدس بنیان شکلگیری جوامع پیشرفته و خاستگاه فرهنگها، تمدنها و تاریخ بوده است. بطور کلی باید اذعان داشت پویایی یا افول جامعه بستگی به افرادی دارد که هسته اولیه تربیت آنها در بستر خانواده صورت گرفته است، از این جهت تقویت پایههای این نهاد مقدس و معرفی تهدیدات آن، مساوی با تقویت پایههای تمدن هر سرزمینی خواهد بود. دین مبین اسلام نیز با توجه به رویکرد تربیتی و تمدنساز خود بر تقویت بستر خانواده تأکیدات فراوانی دارد. بر این اساس شناسایی گزارههای مناسب تربیتی در بستر خانواده اهمیت ویژهای مییابد.
بیشتر بخوانید:
وی در بخشی از این مصاحبه میگوید مردان صالح، افرادیاند که در سختترین صحنههای زندگی نسبت به خانواده با مهر و عطوفت برخورد میکنند؛ امام حسین(ع) در روز عاشورا و در حالی که باران تیر بر ایشان و اهلبیتشان باریدن گرفت، از محبت خویش نسبت به خانواده دریغ نکرد.
حجتالاسلام صمدی ادامه میدهد این گونه، تکریم و محبتی که نسبت به خانواده است، در یک خانواده اسلامی اساس بالندگی است. نوع صدا زدن، نوع تعامل و نوع درخواست از اعضای خانواده نسبت به یک موضوع و ... باید همراه با تکریم و احترام باشد.
تکریم، تعلیم، احترام و محبت گزارههای بایسته در تربیت خانوادگی است
* یکی از ابعاد مغفول سیره پیامبر(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) مسئله سبک زندگی است. اکنون مشاهده میکنیم در رسانهها و محافل فرهنگی به صورت بایسته به این امر توجهی ندارند. نظرتان را در این باره میفرمایید؟
خداوند در قرآن به مسئله سبک زندگی و تربیت خانوادگی اهمیت بسیاری داده است؛ به عنوان مثال درباره کیفیت تعامل پدر با فرزندان، ماجرای حضرت لقمان با فرزندش را برای مردم معرفی میکند. شما میبینید حضرت لقمان با روحیه تکریم، تعلیم، احترام و محبت نسبت به فرزندش نکاتی که برای زندگی سعادتمندانه وی گوشزد میکند و در کنار این مسئله خودش به عنوان الگوی مجسم در نگاه فرزندانش قرار دارد به گونهای که فرزند با نگاه به این الگو، تأثیر میگیرد و در مسیر سعادت قرار میگیرد. در آیه13 سوره لقمان میخوانیم: «وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ؛ هنگامی که لقمان به پسرش در حالی که او را موعظه میکرد، گفت: پسرکم ! به خدا شرک نیاور، بیتردید شرک ستمی بزرگ است.» یا چند آیه بعد میفرماید: «یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فی صَخْرَة أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّه ... ؛ پسرکم ! اگر عمل هموزن دانه خردلی و در درون سنگی یا در آسمانها یا در دل زمین باشد ، خدا آن را [ در قیامت برای حسابرسی ] میآورد».
در عبارت «یا بُنَیَّ» که در هر دو آیه آمده است، یک ظرافت کلامی زیبایی مشاهده میکنیم. میفرماید پسرکم، عزیزم نسبت به خدا شرک نداشته باش، نسبت به اعمال خود مراقبت داشته باش. این مسئله گویای نقش گویش و کلام به عنوان مقدمهای برای تربیت است.
اما درباره سبک زندگی اهلبیت(ع) همین موارد ریز تربیتی را مشاهده میکنیم. تمام این بزرگواران در همه زمینههای فردی و اجتماعی، سیاسی و فرهنگی الگو هستند.
بهرهگیری از هنر شعر در ابراز عواطف نسبت به خانواده
* اگر بخواهیم به سبک زندگی امام حسین(ع) آن هم از بُعد خانوادگی بپردازیم، چه گزارههایی مشهود است؟
وجود مقدس امام حسین(ع) الگوست. خود حضرت فرمود (و لکم فِیَّ أسوة؛ در من برای شما اسوه وجود دارد). ( الکامل فی التاریخ، ج2، ص 553) یا پیامبر اکرم(ص) خطاب به ایشان فرمود «أنت اُسوة قِدَمُ» تو از همان ابتدا الگو بودی. در واقع این نور مقدس الهی در تمام ابعاد فردی، اجتماعی و سیاسی و در تمام زمانها و مکانها عالیترین الگو محسوب میشوند.
اما اگر بخواهیم تنها در بُعد سبک زندگی خانوادگی به سیره حضرت بپردازیم و آن را الگو قرار دهیم، نکات بسیار ظریفی مییابیم. امام حسین(ع) در قبال همسر و فرزند خویش رفتاری صمیمانه همراه با تکریم و احترام داشتند. جالب است که امام(ع) از هنر شعر در این مسیر بهره میگرفتند. ایشان خطاب به حضرت رباب میفرمود:
«لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا ** تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ»، «اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی ** وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ؛ به جان تو سوگند، من خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند. آنها را دوست دارم و تمامی داراییام را به پای آنها میریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید.»
این ابیات نهایت عشق و صفای درونی امام حسین(ع) نسبت به خانوادهاش را نمایش میدهد تا جایی که در تاریخ میخوانیم یک شب که آن حضرت از رباب دور ماند، خطاب به ایشان فرمود آن شب من سحر نداشت. یعنی از دوری تو بر من سخت گذشت.
خروجی تربیت حسینی را در شبیهترین مرد به رسول خدا بیابیم
* درباره برخورد امام حسین(ع) با فرزندانشان مستنداتی داریم؟
درباره برخورد امام حسین(ع) با فرزندانشان نکات تاریخی زیادی چه قبل و چه پس از قیامشان مشاهده میکنیم. در روایتی میخوانیم امام سجاد(ع) بچهسال بودند. وارد مجلسی شدند که امام حسین(ع) و دیگران حضور داشتند. امام وقتی آن حضرت را مشاهده کرد، ایشان را در آغوش گرفت و بر گونههای امام سجاد(ع) بوسه زد. به امام عرضه داشتند گویی مدت زیادی است از فرزند خود دور بودید. امام فرمود اتفاقاً تازه از منزل بیرون آمدم منتها ما اهلبیت(ع) نسبت به خانواده خود مهربانیم.
یا خروجی تربیت حسینی(ع) را در افرادی همچون علی اکبر میتوان یافت. حضرت به هنگام بدرقه ایشان به سوی میدان آیات 33 و 34 آلعمران را تلاوت میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمین؛ بیتردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را [ به خاطر شایستگیهای ویژهای که در آنان بود ] بر جهانیان برگزید»، «ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ...»؛ فرزندانی [ از آنان را برگزید ] که [ از نظر پاکی ، تقوا ، درستی و راستی ] برخی از [ آنان از نسل ] برخی دیگرند». تنها درباره یکی از فضایل ایشان که حاصل تربیت امام حسین(ع) است، روایت مشهور ( اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله) را مییابیم. امام حسین(ع) هنگامی که علی اکبر را به میدان میفرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود: «یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله……. ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیهترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله صلی الله و علیه وآله است. بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله تنگ میشد، نگاه به وجه این پسر میکردیم.».
شباهت از جهت خلقت شاید فضیلتی نباشد، اما درباره شباهت به خُلق پیامبر(ص) میتوان اذعان داشت فضیلتی عظیم محسوب میشود چرا که خداوند، رسولالله را صاحب خُلق عظیم معرفی میکند آنجا که فرمود: (و إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم؛ یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاق عظیمی قرار داری». امام حسین(ع) در موقعیتهای مختلف تربیت را در سایه تکریم و احترام و محبت اِعمال میکنند. خطابهایی مثل (یا بُنیّ)، (یا وَلَدی) و (یا قُرة عینی) از سوی امام حسین(ع) نسبت به علی اکبر(ع) به وفور یافت میشود.
محبت امام حسین(ع) به خانواده در سختترین شرایط نبرد تداوم داشت
نکته حائز اهمیت این است که بروز این نوع اخلاق اسلامی در قبال خانواده از سوی امام حسین(ع) در شرایط دشوارِ روز عاشورا هم جلوه داشت؛ به عنوان نمونه، برخورد ایشان در قبال فرزندش سکینه در یکی از صحنههای سخت عاشورا جالب توجه است. زمانی که امام قصد ورود به آخرین نبرد خویش با دشمن را داشتند، با خانواده و اقوام وداع کردند. در آستانه ورود به میدان، دخترشان سکینه را مشاهده کردند که جلوی اسبشان را گرفته بود. امام(ع) ملاحظه عواطف دخترشان را کردند و از اسب پیاده شدند. باز به این مقدار کفایت نکردند و به خاطر مراعات حال دخترشان، روی خاک نشستند. زیر باران تیر و در این مشکلات و بین این همه بدنهای قطعه قطعه، امام حسین(ع) ملاحظه عواطف دخترشان را داشتند. از این رو میتوان نتیجه گرفت در سختترین شرایط باید ملاحظه خانواده را داشت. فرد صالح، فردی است که در تمام اوضاع و احوال با اطرافیان به ویژه خانواده با ملاطفت برخورد میکند.
امام حسین(ع) پس از پیاده شدن از اسب، یک وقت دیدند دست در گردن سکینه علیها السلام انداخت، سرش را به سینهاش چسبانید. این شعر را نسبت داده اند که فرموده باشد:
«سَیَطُولُ بَعْدِی یَا سُکَیْنَةُ فَاعْلَمِی * مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی»، «لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَةً * مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی». «ای سکینه، بدان، وقتی که مرگ من فرا رسد، پس از من گریه تو طولانی خواهد بود. تا زمانی که روح در بدنم است، با اشک حسرت، دل مرا آتش نزن. «ای بهترین زنان، هر وقت کشته شدم، تو نسبت به این کار، اُولی هستی».
پس از این دلجویی، دختر را راهی خیمه کرد، اما باز هم ملاحظه داشتند. وقتی وارد میدان شدند، روی بلندی قرار میگرفتند و مکرر میفرمود: (لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم). خانواده امام نیز به واسطه شنیدن این صوت زیبا، متوجه میشدند امام حسین(ع) هنوز زنده است.
* در جریان قیام امام حسین(ع) با دو فرزند حضرت زینب(س) مواجه هستیم. این بانوی بزرگوار چه شاخصههایی را در تربیت فرزندان خویش به کار بست؟
حدیث کساء محتوای کاملی از سبک زندگی اسلامی است
حضرت زینب خود نیز در مکتب علوی و فاطمی رشد یافتند. وقتی مضمون حدیث شریف کساء را از منظر سبک زندگی مطالعه میکنیم، این دعا را محتوای مناسبی از معرفی یک سبک زندگی اسلامی در عرصه خانواده مییابیم؛ خانوادهای که در آن تجلیل، تکریم، احترام و محبت است. در این دعا حضرت زهرا(س) وقتی قصد دارند پدرشان یا همسرشان و یا فرزندانشان را صدا بزنند، از عالیترین و ظریفترین الفاظ و القاب استفاده میکنند. فرزندان خویش را با عباراتی مثل «نور دیدگانم» و «میوه دلم» یاد میکنند. چرا که در بستر تکریم و محبت، فضایل انسانی شکل میگیرد؛ لذا بروز و اثر این نوع تربیت را در فرزندان حضرت زینب(س) نیز مشاهده میکنیم، به گونهای که در حساسترین و در عین حال دردناکترین واقعه عالم، یعنی ماجرای عاشورا به یاری امام عصر خود شتافتند و در این مسیر جانشان را تقدیم کردند. یا دختر دیگر حضرت زینب(س) یعنی فاطمه امکلثوم در اوج معنویت قرار داشت به گونهای که فضایل ایشان در تاریخ ذکر شده است.