کد خبر 991173
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۰
زوال عقل، سرانجام فرزند شوم انس

عاشورا پر است از شخصیت‌هایی که با یک تصمیم آنی سرنوشتشان را دست خوش تغییر قرار داده‌اند. اشقیایی که شاید تا پیش از ماجرای کربلا مردم آنها را با دینداری و ظاهر متشرعشان به خاطر می‌آوردند.

به گزارش مشرق، می‌گویند در داستان تاریخ، «کربلا» سنگ محک آدم‌هاست. در دل همه روایت‌های ریز و درشت این واقعه تا دلتان بخواهد می‌توانید شخصیت‌هایی را پیدا کنید که درست در بزنگاه عاشورا راهی را رفته‌اند که یک پایان سیاه برای زندگی‌شان رقم زده. آدم‌هایی که تاریخ هر روز یا قصه‌شان را برایمان تعریف می‌کند یا آدم‌هایش را تکرار!

بیشتر بخوانید:

پیش بینی امیرالمومنین درباره فرزند شوم انس

«به خدا سوگند، دوستم به من خبر داد که بر سر هر مویی که در سرت هست، فرشته‌ای وجود دارد که تو را لعن می‌کند و بر سر هر مویی از ریشت شیطانی است که تو را گمراه می‌کند و در خانه‌ات بچه عزیزی داری که پسر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) را می‌کشد.» این بخشی از سخنان امیرالمومنین علیه السلام خطاب به پدر سنان بن انس است. سنان را یکی از قاتلان اصلی سیدالشهدا درکربلا می‌دانند و حتی در نقل و قول‌های تاریخی عده‌ای معتقدند کسی که سر امام حسین علیه السلام را از پیکر ایشان جدا کرد سنان بن انس بود.

شاعر جانی

در توصیف‌های تاریخی سنان بن انس را یک جنگجو و در عین حال شاعری سبک عقل خوانده‌اند. وقتی لشکریان سپاه امام را محاصره کردند یکی از کسانی که برای جدا کردن سر امام حسین (علیه السلام) داوطلب شد خولی و سپس سنان بود اما می‌گویند خولی به محض مواجهه با امام بدنش به رعشه افتاد وعاقبت کار به سنان رسید. در روایت‌های تاریخی گفته شده یکی از جنایاتی که از طرف سنان صورت گرفت این بود که هنگام احاطه امام ضرباتی از نیزه را بر پیکر ایشان فرود آورد؛ اما رد پای بی‌رحمی‌های سنان را نه فقط در ظهر عاشورا که حتی می‌توان در آزار و اذیت کاروان اسرا هم دید.

من پادشاه والا مقام را کشتم

نوشته‌اند وقتی اباعبدالله علیه السلام به شهادت رسیدند همه خطاب به به سنان گفتند: «تو حسین پسر علی و پسر فاطمه دختر پیامبر خدا را کشته‌ای! تو بزرگ‌ترین مرد عرب را کشته‌ای؛ همو که آمد تا آنان را از حکومت بر کنار کند! نزد امیرانت برو و پاداشت را از آنان بگیر که اگر تمام بیت‌المالشان را هم در برابر کشتن حسین (علیه السلام) به تو بدهند باز کم است.» برای همین می‌گویند سنان بعد از این سوار بر اسب به سمت خیمه عمربن سعد رفت و با رجزخوانی اعلام کرد: «دامنم را پر از سیم و زر کن که من پادشاه والا مقام را کشتم آن که پدر و مادرش بهترین بودند و بهترین مردم در حسب و نسب بود.»

زوال عقل بعد از کربلا

سنان بعد از واقعه عاشورا دچار زوال عقل گشت و دیوانه شد تا جایی که می‌گویند حتی قدرت حرکت برای قضای حاجت هم نداشت. سیدبن طاووس درباره عاقبت این جانی در لهوف نوشته است: «نقل است که مختار، سنان را دستگیر کرد و انگشتانش را بندبند برید و سپس دست‌ها و پاهایش را قطع کرد. آنگاه دیگ روغنی را به جوش آورد و او را در آن انداخت در حالی که دست و پا می‌زد.»

منبع: مهر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 5
  • غیر قابل انتشار: 11
  • DE ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    2 21
    چه عاشقانه مرده
    • محمدصالح IR ۲۳:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۴
      1 0
      چقدر هم شاعر قشنگ میگه:«حرف نزنی نمیگن...»
  • علیرضا IR ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    10 0
    چه بیچارگان و نفرین شده هایی بودند دشمنان اهل بیت ع
  • IR ۱۴:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    9 1
    یعنی سریال مختار اشتباه روایت کرده‌؟؟؟؟ 9452
  • فرزان IR ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    23 0
    لعنت الله علیه
  • IR ۱۶:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    8 0
    سریال مختار طور دیگه ای روایت کرده
  • IR ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    22 3
    خدا مختار رو رحمت كنه
  • محمد IR ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۸
    27 1
    بنظر من جرم اینای ک اختلاس میکنن و پول مردم میخورن کمتر از این وحشی صفت نیست فقط ی مختار کم داریم
  • متین IR ۲۰:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۳۰
    0 0
    لعنت خدا بر قاتلان شهدای دشت کربلا
  • IR ۱۶:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۳۱
    0 0
    لعن الله علی القوم الظالمین
  • احمد.. IR ۲۲:۰۹ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
    0 0
    سلام براباعبدالله الحسین..ع.....ولعنت خدابرهمه کسانی که درکربلابودن وعلیه سیدالشهدا ..ع...جنگیدن وایشان رابه شهادت رساندند.....اللهم العنهم جمیعا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس