به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه دنیای اقتصاد در این باره تیتر زد: بزرگترین شوک طلای سیاه پس از جنگ خلیج فارس ثبت شد؛ پرواز نفت با سوخت آرامکو»
این روزنامه نوشت: کارشناسان عقیده دارند در صورت طولانی شدن روند بازیابی نیمی از تولید روزانه نفت عربستان که بر اثر حملات اخیر از دست رفته، بهای نفت به راحتی از سطوح ۷۰ دلار در هر بشکه عبور کرده و به پیشبینی نفت ۱۰۰ دلاری نزدیک میشود. ضربه خوردن به ذخایر استراتژیک نفت خام دنیا، از دیگر تهدیدهایی است که میتواند در صورت بروز اختلال در عرضههای بیشتر، بازار نفت را با کمبود مواجه سازد.
بیشتر بخوانید:
وقتی تریبون اصلاحطلبان مذاکرهپسند، علیه خودشان شد!
چنانچه روند بازیابی تولید بیش از ۵ میلیون بشکه از تولیدات عربستان طولانی شود و ذخایر استراتژیک را تحت فشار قرار دهد تحقق پیشبینیهای حداکثری از آینده نفت دور از ذهن نخواهد بود.
«دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «نفت پس از انفجار آرامکو»، هفت پیشبینی قیمتی از آینده طلای سیاه را بررسی کرده است. در میان این پیشبینیها، حداقل برآوردها از افزایش بهای نفت پس از اتفاقات اخیر، سه دلار بر بشکه و حداکثر ۱۰۰ دلار بر بشکه عنوان شده بود.
روزنامه هفت صبح هم ذیل تیتر «فشار حداکثری بر ترامپ» نوشت: این بار ماجرا کمی متفاوت است چرا که این مسئله باعث شده که به گفته برخی منابع، میزان تولید نفت در عربستان ظرف یک روز نزدیک به پنجاه درصد کاهش پیدا کند و قیمت نفت تا ۱۸ درصد رشد را تجربه کند که در نتیجه این اتفاقات رئیسجمهور آمریکا موافقت کرد تا این کشور ذخایر ۶۳۰ میلیون بشکهای خود را باز کند تا کمی بازار نفت را متعادل کند.
حمله اخیر از یک جهت دیگر هم اهمیت دارد و آن هم اینکه چطور یمن، با تحمل این میزان از فشار محاصره اقتصادی و نظامی توانسته به این فناوری پهپادی و موشکی دست پیدا کند که عربستان سعودی که از آمریکا اسلحه دریافت میکند را مورد هجوم خود قرار دهد.
به هر روی نتیجه این اتفاقات آن شده که سیاست فشار حداکثری که ترامپ آن را پی گرفته بود، مانند یک بومرنگ به سمت خود او باز گردد. در واقع ایران با راهبرد پایان صبر استراتژیک خود و البته فعالکردن برخی از ظرفیتهای منطقهای خود توانسته متحدان آمریکا در منطقه را به شدت مورد فشار قرار دهد.
روزنامه اعتماد نیز در همین زمینه مینویسد: اصلا قرار نیست در ایام منتهی به انتخابات آمریکا این کشور در حمایت از متحدینی در خلیج فارس وارد جنگ شود. امروز انتخابات آتی آمریکا به معنای عقربه قطبنمای سیاستهای منطقهای آمریکاست. عربستان اگر بپذیرد که انصارالله این اقدام را انجام داده به معنای شکست در جنگ یمن و عدم دستیابی به اهداف است. در واقع به جهت سیاسی و حفظ پرستیژ مسیرهای خروج از یمن برای ریاض تنگتر میشود. مشابه این اقدام را در موضوع فجیره میتوان دید، در حالی که امارات هیچ کشوری را محکوم نکرده بود، آمریکا ایران را بهعنوان مجری خرابکاری معرفی کرد. اما امارات هوشمندانه عمل کرد و به سرعت خود را از تله آمریکاییها خارج نمود. ابوظبی دریافته بود که قربانی تنش تصاعدی در منطقه خواهد بود چرا که اساسا در واشنگتن استراتژی بیشتر از فشار و تنگ کردن محاصره نسبت به ایران وجود ندارد.
روزنامه آفتاب یزد هم معتقد است: تحولاتی که در آرامکو رخ داده و در آن پهپادها موفق شدند یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفتی دنیا را هدف قرار دهند، تواناییهای نظامی حوثیهای یمن را به نمایش میگذارد و از طرفی دیگر تهدیدات جدیدی که متوجه دولت عربستان شده است را نشان میدهد.
اما برخلاف تصورات بسیاری، واکنشهای اولیه به این اقدام نشان میدهد که نه آمریکا و نه عربستان بهدنبال این نیستند که اقدام نظامی علیه ایران انجام دهند. به نظر میرسد که عربستان هم مانند امارات و ماجرای به آتش کشیده شدن نفتکشها در بندر فجیره قصد ندارد در فضای موجود، اقدام نظامی و یا تنشی بیشتر از این که در منطقه هست، شکل بگیرد. همینقدر که مشخص شد، زدن پالایشگاه، صادرات نفت عربستان را به نصف کاهش میدهد به اندازه کافی برای عربستان هشداردهنده است که هرگونه تنش بیشتر در منطقه تا چه حد میتواند زیرساختهای اقتصادی این کشور را ویران کند.