شب شام غریبان امام رئوف است. حرم که هیچ، حتی در شهر هم جای سوزن انداختن نیست. راه برای عبور خودروها بسته شده و تا چشم کار میکند مردمی را میبینی که از نقطه نقطه ایران پهناور سفر کرده اند و برای زیارت به مشهد آمده اند. خیابان امام رضا (ع) هم پر شده از حرکت دسته هایی که از صبح زودِ روز شهادت مراسم عزاداری را آغاز کرده اند و تا آخرین لحظات شب ادامه میدهند. دستههای هیئت های مختلف با سینه زنی و حرکات شمشیر و چوب، دستههای دمام زنی، هیئتی ساکت از ناشنوایان اهل سبزوار، دسته نوحهخوانی مردمی که با شمع های در دست به زیارت امام خود می روند. دستههایی که اسارت اهل بیت امام حسین (ع) را به تصویر میکشند. همه سرشار از عشق و ارادت به خاندان معصومین هستند اما در این بین دستههایی را می بینیم که حال و هوای دیگری دارند. دسته ای از هموطنان آذری زبان با حجله ای روی دستان خود همگی به سمت بارگاه ملکوتی امام هشتم خیره شده اند و دعا میکنند و مداحی میخوانند. نمیفهمی دقیقا چه میگویند اما سوز نوحه هایشان جگرت را آتش میزند و یاد مردمی می افتی که همین جمعه گذشته در راه مشهد جلوی چشم عزیزانشان پرپر زندند و آتش گرفتند و سوختند. نوحههای این دسته حال دیگری دارد. می شنوی و تو هم میسوزی با روضههای سوزناکی که آن ها را با گوش نمیفهمی اما میفهمیشان با قلب و تکهتکههای وجودت. امسال داغ از دست دادن عزیزانمان در حله و سمنان عزای شهادت امام را چند برابر کرده است. ایرانِ داغدار و به سوگ نشسته از مرگ هموطنان همزمان با سالروز شهادت امام هشتم شیعیان برای این تازه گذشتگان از خداوند طلب رحمت می کند و برای بازماندگانشان طلب صبر.
{$sepehr_album_47192}