-
در محضر مدافعان حرم/۳۲۲/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هجدهم و پایانی
به من بگویید «حاجی»؛ من زحمت کشیدم و به حج رفتم +عکس
در سادات بودن من نقشی نداشتم. اما برای حاجی شدن زحمت کشیدم و امر خدا را اطاعت کردم. میخواهم یادآوری بشود که من این تکلیف را انجام دادم. باید بروم دنبال بقیه سفارش های خدا.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۲۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هفدهم
سرداری که از حدود الهی کوتاه نمیآمد
آمد و آیهای را هم خواند، چون حافظ کل قرآن هم بود. آیهای را خواند و گفت، «وقتی میخواهی حدود خدا را جاری کنی، از هیچ چیزی نباید بترسی.» یعنی در عین رقیق القلبی خیلی شجاع بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۲۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت شانزدهم
ماجرای دختر فراری که سردار نجات داد
دختر شما گوشهای در مسجد نشسته بود و با خانم من صحبت کرد و مشکلش را گفت. خانم من هم آمد و به من گفت و ما هم آوردیمش و دودستی تقدیم شما کردیم. خودش هم گفته که میخواهم بروم خانه پیش پدرم، ولی میترسم!
-
این شهید، ۳۰ سال روزه بود!+ عکس
شاید عجیب باشد اما واقعیت دارد. شهید حاج «سید حمید تقویفر»، از سال ۶۲ تا زمان شهادت، یعنی دی ماه ۱۳۹۳، تمام عمرش را به جز روزهای معدودی، روزه بود؛ چیزی بیش از ۳۰ سال...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت پانزدهم
سردار تقویفر: از هیچکس جز خدا نمیترسم!
حاج حمید تقویفر، همیشه میگفت: من از هیچکس جز خدا نمیترسم. چیزی ندارم که بخواهم بترسم. همیشه براساس خواست خدا عمل کردهام.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت چهاردهم
وصیتنامه محرمانه سردار به همسرش
حاج حمید سه برگه مخصوص برای من نوشته بود که من سه تایی را کنار هم گذاشتم و از بالای آن عکس انداختم. چون نوشته بود محرمانه، فقط همسرم بخواند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت سیزدهم
شوخطبعی شهید تقوی فر با همسرش
میگفتم با من حرف نزن. میخواهم بخوابم. باز یک سئوال دیگر میپرسید. میگفتم تو را به خدا با من حرف نزن. میپرسید چرا؟ میگفتم جوابت را که بدهم، مغزم هوشیار میشود و دیگر خوابم نمیبرد. میگفت چه بهتر.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دوازدهم
پرواز بالگرد آمریکایی بالای محل اقامت همسر سردار!
یک هلیکوپتر آمد بالای هتل ما و یک امریکائی آمد پائین. یکی از خانمها رفته بود روی پشتبام لباس پهن کند که جیغ زد و آمد پائین و گفت یک هلیکوپتر بالای پشت بام هتل هست و یک نفر دارد میآید پایین!
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت یازدهم
وقتی همسر سردار تهدید شد!
در اتوبوس کسی که کنار من نشست دختری بود که خیلی ظاهر و حرکاتش برایم عجیب بود. یکجور آرایش مشکی و تیره کرده بود و از من سئوال کرد که ایلام میروی کسی را آنجا داری؟....
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دهم
«حاج حمید» قصص قرآنی را برای بچهها تعریف میکرد
حاج حمید موقعی که مشغلهاش کمتر بود، به خانه که میآمد، بچهها میگفتند برایمان قصه بگو. حاج حمید قصص قرآنی را برایشان تعریف میکرد. گاهی که بچهها میگفتند بابا! چرا ایراد بنیاسرائیلی میگیری؟...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۳/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت نهم
گرفتاری در برف و استمداد سردار از شورای عالی!
در برف گیر کرده بودیم. یکبار پیامی را که نوشته بود، ارسال شد. گفت این را برای یکی از دوستان که در شورای عالی امنیت ملی است فرستادم. مطمئن باشید اگر به دستش برسد، نجات پیدا میکنیم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۲/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هشتم
ترفند یک سردار برای بازنشستگی از سپاه! + عکس
هر چه هم به نیروی قدس میگفت، میگفتند مشکل درست میشود و نباید بروی. آمد و این ترفند را زد و درخواست بازنشستگی داد. خیلی هم طول کشید تا قبول کردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هفتم
نه به ناهار سپاه رسیدیم نه به ناهار بسیج!
من از پولی که حاج حمید میداد، کمی پسانداز کردم. اغلب در بسیج سپاه بودم. البته بماند که نه به ناهار سپاه میرسیدم، نه به ناهار بسیج. از صبح تا ظهر در تبلیغات سپاه بودم و بعد از ظهرها به بسیج میرفتم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت ششم
میخواستند خواهران را از سپاه شهر بیرون کنند!
در سپاه تصمیم گرفته بودند خواهران را از سپاه سطح شهر بیرون کنند و تنها کسی که پشت ما ایستاد و پیگیری و مقاومت کرد تا ستاد مقاومت خواهرها راه بیفتد حسین علمالهدی بود. خیلی با خواهرها همکاری کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت پنجم
باید ۴۰۰ دختر ضدانقلاب را بازجویی میکردم!
حدود ۴۰۰ نفر بازداشتی دختر داشتند. سازمان منافقین، چریکهای فدایی خلق، حزب توده، راه کارگر و... همه در دانشگاه اهواز دست به یکی کرده بودند که مقاومت کنند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت چهارم
مردی که همه سال را روزه بود! + عکس
با خودم فکر کردم همین الان داشت شوخی و خنده میکرد. چه شد که رفت در این فاز؟ فکر کردم باز دارد شوخی میکند. با حالت شوخی گفتم: «حاج حمید! تو کجا؟ ما کجا؟ تو فقط ۳۰ سال روزه بودهای. این همه بخشندگی...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت سوم
«صادق آهنگران» و «حسین پناهی» در عروسیام تئاتر اجرا کردند
مهمانها هم خواهرها و برادرهای سپاه و پذیرایی هم در حد میوه و شیرینی بود. یک تئاتر طنز به اسم مرشد و بچه مرشد را بازی کردند. حاج صادق آهنگران نقش مرشد را بازی میکرد و حسین پناهی نقش بچه مرشد را.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دوم
عاقبت دختری که معادل ۱۵۰میلیارد تومان مهریه خواست!
گفت با همسرش اختلاف پیدا کرده بود و برای اینکه بتواند بچههایش را بگیرد مهریهاش را بخشیده بود. آن موقع ما او را آنی صدا میزدیم. پرسیدم، «آنی! چطور شد مهریه به این سنگینی خواستی؟»
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت اول
«حمید» چگونه از «پری» خواستگاری کرد؟
رفت و آمد حاج حمید به خانه ما و صمیمیتی که با خسرو داشت باعث شد بین ما سه نفر یک جمع سه نفره تشکیل شد و کمکم بر اثر این مراودات بین ما علاقه به وجود آمد. ایشان اول موضوع را با خسرو مطرح کرد که...
-
در نشست بازمعرفی و جشن امضای کتاب «سرزمین بی فصل» مطرح شد؛
تصمیم سردار تقویفر برای دختر فراری چه بود؟
یک بار به مسجد محلهمان رفته بودیم که دیدم دختری از خانهشان فرار کرده است. به حاج حمید گفتم که او را به خانه خودمان ببریم اما حاج حمید گفته نه! تعجب کردم. او همیشه دستش در کارهای خیر بود و...