-
«دختران ایران» کتابی از انتشارات راه یار؛
داستانهایی از زنان تاریخساز ایرانی منتشر شد
کتاب «دختران ایران»؛ اولین جلد از مجموعه روایت زن ایرانی به قلم جمعی از نویسندگان و به کوشش مجموعه «خانه هم بازی» و از سوی انتشارات «راه یار» چاپ و روانه بازار نشر شد.
-
به همت نشر روایت فتح؛
دوکتاب از نویسنده شیرازی رونمایی شد
مراسم زونمایی از دو کتاب انتشارات روایت فتح، عصر روز یکشنبه مورخ ۲۱ مرداد، ساعت ۱۷ در فرهنگسرای عطارنیشابوری در محله بریانک با حضور نویسنده کتاب، خانواده شهدا، جمعی از اهالی رسانه و کتاب برگزار شد.
-
چند دقیقه با کتاب «دلبافته» / ۱۸۳
بوسه بر پیشانی مادرزن در سردخانه!
من خیلی کمتر دیده بودم این جوری داماد توی سردخانه بیاید مادرزنش را ببوسد. حتی حسین تمام خرج مادرم را هم خودش داد. گفت: نگاه کن من مادرت را عین مادرم دوست دارم. میخواهم خودم از دل و جان خرجش کنم...
-
آدلا هنوز شام نخورده! + عکس
«آدلا هنوز شام نخورده!» مجموعه خاطرات طنز رزمندگان، با نویسندگی یاسر سیستانینژاد در انتشارات سورهمهر به چاپ رسید.
-
گفتگو با مهدی فیض به بهانه رونمایی از مصحف «مبارک»
قرآنی که هر صفحهاش یک موضوع دارد
تقریباً چهل نفر در به سرانجام رساندن آن شراکت داشتهاند. بخشی از آن دانشجویان خود من بودند که قواعد کار را پیشتر آموخته بودند. انجام این کار با کسب تجربیات بسیاری نیز همراه بود.
-
نگاهی به حضور کتابهای پایداری در نمایشگاه کتاب تهران؛
کدام ناشران پایداری بیشتر درخشیدند + عکس
شاید بتوان غرفه مکتب حاج قاسم را گل سرسبد همه غرفههای ناشران ادبیات پایداری در نمایشگاه دانست. غرفهای ساده اما شکیل و چشمنواز که نگ قرمزش از دور، چشمها را متوجه خود میکرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۲۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت شانزدهم
ماجرای دختر فراری که سردار نجات داد
دختر شما گوشهای در مسجد نشسته بود و با خانم من صحبت کرد و مشکلش را گفت. خانم من هم آمد و به من گفت و ما هم آوردیمش و دودستی تقدیم شما کردیم. خودش هم گفته که میخواهم بروم خانه پیش پدرم، ولی میترسم!
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت چهاردهم
وصیتنامه محرمانه سردار به همسرش
حاج حمید سه برگه مخصوص برای من نوشته بود که من سه تایی را کنار هم گذاشتم و از بالای آن عکس انداختم. چون نوشته بود محرمانه، فقط همسرم بخواند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت سیزدهم
شوخطبعی شهید تقوی فر با همسرش
میگفتم با من حرف نزن. میخواهم بخوابم. باز یک سئوال دیگر میپرسید. میگفتم تو را به خدا با من حرف نزن. میپرسید چرا؟ میگفتم جوابت را که بدهم، مغزم هوشیار میشود و دیگر خوابم نمیبرد. میگفت چه بهتر.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دهم
«حاج حمید» قصص قرآنی را برای بچهها تعریف میکرد
حاج حمید موقعی که مشغلهاش کمتر بود، به خانه که میآمد، بچهها میگفتند برایمان قصه بگو. حاج حمید قصص قرآنی را برایشان تعریف میکرد. گاهی که بچهها میگفتند بابا! چرا ایراد بنیاسرائیلی میگیری؟...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۳/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت نهم
گرفتاری در برف و استمداد سردار از شورای عالی!
در برف گیر کرده بودیم. یکبار پیامی را که نوشته بود، ارسال شد. گفت این را برای یکی از دوستان که در شورای عالی امنیت ملی است فرستادم. مطمئن باشید اگر به دستش برسد، نجات پیدا میکنیم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۲/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هشتم
ترفند یک سردار برای بازنشستگی از سپاه! + عکس
هر چه هم به نیروی قدس میگفت، میگفتند مشکل درست میشود و نباید بروی. آمد و این ترفند را زد و درخواست بازنشستگی داد. خیلی هم طول کشید تا قبول کردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۱۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت هفتم
نه به ناهار سپاه رسیدیم نه به ناهار بسیج!
من از پولی که حاج حمید میداد، کمی پسانداز کردم. اغلب در بسیج سپاه بودم. البته بماند که نه به ناهار سپاه میرسیدم، نه به ناهار بسیج. از صبح تا ظهر در تبلیغات سپاه بودم و بعد از ظهرها به بسیج میرفتم.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت چهارم
مردی که همه سال را روزه بود! + عکس
با خودم فکر کردم همین الان داشت شوخی و خنده میکرد. چه شد که رفت در این فاز؟ فکر کردم باز دارد شوخی میکند. با حالت شوخی گفتم: «حاج حمید! تو کجا؟ ما کجا؟ تو فقط ۳۰ سال روزه بودهای. این همه بخشندگی...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دوم
عاقبت دختری که معادل ۱۵۰میلیارد تومان مهریه خواست!
گفت با همسرش اختلاف پیدا کرده بود و برای اینکه بتواند بچههایش را بگیرد مهریهاش را بخشیده بود. آن موقع ما او را آنی صدا میزدیم. پرسیدم، «آنی! چطور شد مهریه به این سنگینی خواستی؟»
-
برگزیدگان دومین دوره جایزه شهید سلیمانی معرفی شدند
اسامی برگزیدگان دومین دوره جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی اعلام شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۱/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت سوم
دوشنبه تماس گرفت؛ پنجشنبه شهید شد!
هر چه می پرسیدم کجایی، نمی گفت. آخرین بار هم که تماس گرفت، خواهرانش اینجا بودند. رفته بودند خرید و آمده بودند خانه ما. ظهر بود که حاج رضا زنگ زد. با خواهرانش صحبت کرد.
-
«خبرنگار جنگی» نمی میرد
خبر قرار یافتن مریم کاظم زاده در میان شهیدان ، همسر شهیدش اصغر وصالی و گروه دستمال سرخ ها، من را بر آن داشت تا در رثای آن بی قرار انقلابی و ولایت مدار، اندکی را بیان کنم.