«دستِ اصلاح طلبان خالی است»؛ نه دولت روحانی، نه لیست امید مجلس دهم و نه شورای شهر و شهرداری تهران، هیچکدام کارنامه قابل قبولی برای عرضه به افکارعمومی ندارند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

مهاجری: قالیباف،غیر از دفاع مقدس رزومه قابل دفاعی ندارد

«محمد مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب و از مدیران سایت دولتی خبرآنلاین در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت:«قالیباف غیر از دوران دفاع مقدس چه رزومه‌ی قابل دفاعی دارد؟ چه کاری برای توسعه‌ی سیاسی و اندیشه‌ی سیاسی مملکت کرده است؟ اگر مدعی است بیاید و ۲۰ دقیقه درباره‌ی یک موضوع سیاسی بحث کند. به لحاظ ایده و تئوری، به لحاظ عملی بیاید بحث کند. اصلاً اهل این داستان‌ها نیست. نه تنها اهلش نیست که اصلاً دوست ندارد. نه تنها دوست ندارد که اصلاً نمی‌خواهد بخواهد هم نمی‌تواند. بنابراین نمی‌توان خیلی امیدوار بود».

مهاجری در ادامه گفت:«مجلس یازدهم مجلسی است که از همین الان برخی نمایندگانش نشان داده‌اند که با دعوا شروع خواهد شد. شما اسمش را گذاشتید "شعار درمانی"، من می‌خواهم اسمش را بگذارم "دعوا درمانی"؛ شروع کنند به همه گیر بدهند، به مجلس قبلی گیربدهند، به دولت گیر بدهند، حتی به آدم‌های عادی گیر بدهند و با این گیرها در واقع فضایی فراهم کنند که مردم به آنها امیدوار شوند. این کار و این شیوه ممکن است برای مدتی جواب بدهد اما بعد از مدتی خیر».

«دستِ اصلاح طلبان خالی است»؛ نه دولت روحانی، نه لیست امید مجلس دهم و نه شورای شهر و شهرداری تهران، هیچکدام کارنامه قابل قبولی برای عرضه به افکارعمومی ندارند.

از یکسو خسارت های برجام و از سوی دیگر سلفی حقارت و اروپاگردی و حمایت از مدیران نجومی بگیر توسط نماینده های اصلاح طلب مجلس و از دیگر سو پرونده تأسف بار نجفی- شهردار سابق اصلاح طلب- و کارنامه خالی حناچی و شورای شهر تهران، عرصه را بر اصلاح طلبان تنگ کرده است.

مقایسه کارنامه درخشان قالیباف در شهرداری تهران با کارنامه اصلاح طلبان در شهرداری تا اینجای کار این طیف را حسابی عصبی و آشفته کرده است. حالا قرار است که مقایسه مجلس یازدهم و مجلس دهم نیز به این فهرست اضافه شود. برای همین حضور شخصی چون قالیباف در مجلس یازدهم، کابوسی تمام نشدنی برای «اصلاح طلبانِ بی کارنامه» است.

با انکار و فحاشی، نه کارنامه پربار قالیباف در افکارعمومی پاک می شود و نه کارنامه ای پربار برای اصلاح طلبان ایجاد می شود. از قدیم الایام گفته اند «برو کار می کن، مگو چیست کار».

گفتنی است «محمد مهاجری» که رسانه های اصلاح طلب از او تحت عنوان «فعال سیاسی اصولگرا» نام می برند، از مدیران سایت دولتی «خبرآنلاین» است. این سایت وابسته به معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد و دبیر شورای عالی اطلاع‌رسانی دولت است. مهاجری بارها با کلیدواژه «ما اصولگراها» دقیقا اظهارات طیف تندروی اصلاحات را بیان کرده است.

چندی پیش یکی از فعالین رسانه ای در واکنش به رویکرد تأمل برانگیز محمد مهاجری نوشت:«وی وانمود کرده که از درون اصولگرایان به نقد اصولگرایان می‌پردازد؛ حال آن‌که انصاف این بود وی مطالبش را از موضع "ما دولتی‌ها و حامیان روحانی"- چه در نقد و چه در تمجید دولت- بنویسد...اینکه کسانی در خدمت دولت، به جبهه منتقد دولت حمله کنند و برای معتبر کردن این حمله، خود را جزو جبهه مقابل دولت جا بزنند، نوعی غش در معامله و فریب رسانه‌ای است».

**علوی تبار:مردم ایران خودخواه،منفی باف و سرشار از خشم و نفرتند

«علیرضا علوی تبار» از فعالین تندروی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان «علل ناکامی اصلاح طلبان» نوشت:«طبقه متوسط در نتیجه سیاست‌های نادرست اقتصادی همراه با سیاست‌های نامناسب در ارتباطات خارجی، به شدت تضعیف شده و تحت فشار قرار گرفته است. ناکامی‌های مکرر در تلاش برای بهبود وضعیت و تحقیر همراه با هر ناکامی، آرزوهای سرکوب‌شده را به خشم و نفرت تبدیل کرده است. بی‌حوصلگی، افراط و تفریط، بی‌اعتمادی، فردگرایی خودخواهانه، منفی‌بافی مداوم و پرهیز از هر نوع اقدام جمعی نظم‌یافته از ویژگی‌های جامعه کنونی ماست. به‌ویژه تورم لجام‌گسیخته اعتمادبه‌نفس و پیش‌بینی‌پذیری را از محرومان جامعه گرفته است».

علوی تبار در ادامه نوشت:«همه این عوامل نوعی سیاست‌گریزی را پدید آورده‌اند. منظور این نیست که اعتراض و انتقاد نمی‌کنند، منظور بی‌میلی به مشارکت و ایفای نقش و "اقدام سیاسی جمعی" است. در چنین فضای اجتماعی‌ای چگونه می‌توان سیاست‌های اصلاحی را پیش برد؟ در فضایی که فحش بیشتر از هر صدایی شنیده می‌شود و سیاه و سفید دیدن مقبول همگان است، اصلاح‌کردن گام به گام و با حوصله امور تا چه حد از پشتیبانی مردم برخوردار خواهد شد؟ بخش قابل ملاحظه‌ای از نسل جدید برای خود همه حقی قائل هستند ولی در پذیرش مسئولیت سخت‌گیر و بی‌علاقه‌اند».

علوی تبار مردم ایران را سرشار از خشم و نفرت و خودخواه و منفی باف نامیده است. وی پیش از این، انقلاب اسلامی را خشونت آمیز و تقلیل گرا نامیده بود. جالب اینجاست که این شخص چندی پیش دستورالعمل اشغال مراکز حساس ایران را در قالب یک یادداشت به اغتشاشگران و اراذل و اوباش پیشنهاد داده بود.

علوی تبار در یادداشت روزنامه شرق مدعی شده است که «سیاست‌های نامناسب در ارتباطات خارجی طبقه متوسط را به شدت تحت فشار قرار داده و تضعیف کرده است». وی چندی پیش با این ادعا که «ایدئولوژی مقاومت،احترام و منزلت جهانی نمی‌آورد»! مدعی شده بود که «اگر قرار باشد میان "مذاکره مستقیم"(با آمریکا) و "مذاکره از طریق میانجی‌ها" یکی را انتخاب کنیم، به طور قطع باید مذاکره مستقیم را انتخاب کنیم». وی در اظهارنظری دیگر گفته بود:«حداکثر اختیارات دولت روحانی ۲۰ درصد است».

وضع موجود اقتصادی در کشور نتیجه سوءمدیریت و اعتماد مطلق دولت به آمریکا و اروپا و چیدن همه تخم مرغها در سبد برجام و غفلت از اجرای اقتصاد مقاومتی است. اما علوی تبار و همقطاران وی، به طرق مختلف در پی تطهیر قصور و تقصیرهای دولت هستند.

طیف تندروی اصلاح طلب، مردم را صرفا ابزاری برای پیاده سازی پروژه ضدایرانی «آشوب خیابانی» می بینند. برای همین مردم کشورمان را افرادی خودخواه، منفی باف و لبریز از خشم و نفرت جا می زند.

این روزها و همزمان با ماه مبارک رمضان، مردم عزیز ایران در جای جای کشور در لبیک به فراخوان رهبر حکیم انقلاب در حال کمک رسانی به اقشار ضعیف و تأمین اقلام ضروری برای آنها هستند. پیش از آن نیز در هفته های آغازین شیوع کرونا، شاهد چنین حرکت جمعی تحسین برانگیزی بودیم، پیشتر نیز در مقطع وقوع سیل و زلزله نیز مردم کشورمان صحنه های زیبا و افتخارآمیزی ثبت کردند. اما طیف تندروی اصلاح طلب، چشمان خود را بر این زیبایی ها بسته و حیات خود را در آشوب و التهاب و سیاهی می بیند.

** آقای ربیعی؛ روز اجرای برجام سالگرد آغاز تحریم هاست

«علی ربیعی» دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهور و سخنگوی دولت در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان «تحریم؛سالگرد یک خروج ضد بشری» نوشت:«۱۸ اردیبهشت سالگرد خروج امریکا از برجام و آغاز تحریم‌ها بود. با فشارهای اسرائیل و عربستان سعودی و شخصیت و خصوصیات نامتعادل ترامپ یکی از بی‌قاعده‌ترین رفتارها در حقوق بین‌الملل شکل گرفت. نادیده گرفتن تعهدات یک دولت با تغییر رئیس جمهوری پدیده‌ای نادر بود. تحریم برخلاف ادعای ترامپ که همواره قصد جداکردن مردم از دولت را دارد با هدف به زانو درآوردن مردم و شوراندن آنها علیه حکومت ایران اعمال شد و تجربه تلخ جدیدی را پدید آورد».

ربیعی در ادامه نوشت:«دو سال از وضع تحریم‌های بی‌سابقه علیه ایران گذشت، دولت و مردم ایران دوران سختی را سپری کردند. جامعه روز به روز تاب آورتر و خلاق‌تر شد و دولت نیز با همه سختی‌ها تلاش کرد ضمن حفظ استقلال ایران در میان افکار عمومی جهانی، امریکا را از یک صاحب حق به یک دولت بی‌منطق که فقط با قدرت سیاسی و اقتصادی دنیا را به تبعیت کشانده - این برداشت از اظهارات سران دیگر کشورها با مقامات کشورمان هویداست- تبدیل کرده است».

آقای ربیعی در یادداشت مذکور، ۱۸ اردیبهشت- خروج آمریکا از برجام- را سالگرد آغاز تحریم ها نامیده است. این در حالی است که با امضای برجام اصلا تحریم ها لغو نشده بود که حالا بخواهد با خروج آمریکا دوباره آغاز شود.

دی ماه ۹۴، موعد اجرای تعهدات ۱+۵ ذیل برجام بود. این مقطع به روز اجرای برجام مشهور بود. قرار بود که اعضای ۱+۵ در این روز تعهدات خود را آغاز کنند، اما نکته قابل تأمل اینجاست که دولت باراک اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش! در اولین روز اجرای برجام، تحریم های جدیدی علیه ایران تصویب کرد!

دولت اوباما در ادامه قانون تحریمی آیسا را تمدید کرد. دولتمردان، این اقدام دولت اوباما را نقض فاحش برجام نامیدند. اوباما همچنین قانون محدودیت ویزا را نیز تصویب کرد و همین قانون به ترامپ کمک کرد تا قانون مهاجرت را تصویب کند.

اوباما در پسابرجام، ۲ میلیارد دلار از اموال مردم ایران را غارت کرد و ایرانیان را «یاغی»! نامید. باراک اوباما در آخرین روزهای دولتش، قانون وضعیت اضطراری را علیه ایران تمدید کرد؛ رسانه ها در آن مقطع نوشتند «اوباما،آخرین لگد را به برجام زد».

چندی پیش «حسین مرعشی» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود:«به نظر من برجام اتفاقاً در دوران آقای اوباما دچار تزلزل شد، جایی که دولت او اجازه نداد ایران از مواهب این توافق بهره‌مند شود».

آقای ربیعی در یادداشت مذکور تاکید کرده است که دولت روحانی، دولت آمریکا را در میان افکارعمومی جهان، از یک صاحب حق به یک دولت بی‌منطق تبدیل کرده است. این اظهارنظر آقای سخنگو در حقیقت تکرار ادعای «پیروزی اخلاقی ایران در برجام» است. حال سوال اینجاست که مگر ما در صنعت هسته ای بتن ریختیم تا کاپ اخلاق برجام را بگیریم؟! مگر قرار نبود که در ازای محدودیت گسترده در صنعت هسته ای، تمامی تحریم ها یکباره لغو شود؟! مگر آقایان روحانی و ظریف با اطمینان تاکید نکردند که دولت بعدی در آمریکا نمی تواند از برجام خارج شود؟!

برچسب‌ها