سربازان حاج قاسم سلیمانی با شکستن کمر داعش در عراق و سوریه، زمینه تبادلات اقتصادی و تجاری ایران در منطقه را نیز فراهم کرده و این ایثار علیرغم به ارمغان آوردن امنیت، بهره اقتصادی نیز در پی داشت.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**علی ماجدی:رفتار منطقه ای ایران پرهزینه است

«علی ماجدی» عضو تیم مذاکره کننده توافق سعدآباد و معاون وزیر نفت در دولت اصلاحات و سفیر سابق ایران در آلمان- در مقطعی که دیپلمات ایرانی در این کشور به صورت غیرقانونی بازداشت شد- در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:«نیازی به تأکید نیست که برجام و دستاوردهای آن می‌توانست کمک شایان‌توجهی به قدرت اقتصادی کشور کند و در اولین سال تصویب آن بارقه‌های امید برای دولت و ملت ایران به وجود آورد و دستاورد اولیه خود را بر جا گذاشت؛ اما با خروج آمریکا و بی‌توجهی اتحادیه اروپا و کم‌وبیش کم‌توجهی چین و روسیه، وضعیت و شرایط اقتصادی کشور رو به بحران رفت».

ماجدی در ادامه نوشت:«قدرت نظامی و دفاعی کشور با تلاش‌های مستمر سپاه و ارتش در سطح منطقه و کمبودهای احتمالی آن از طریق روسیه قابل تأمین است و نفوذ سیاسی ایران در برخی از کشورهای منطقه تردیدناپذیر است؛ اگرچه باید پذیرفت و اذعان کرد که این نفوذ پرهزینه بوده است...شخصا بر این باور و عقیده‌ام که لازم است نفوذ سیاسی ما در منطقه به نفوذ اقتصادی تغییر یابد».

در سالهای گذشته در مقطعی که مدافعان حرم و دلاورمردان محور مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی با تروریست های تکفیری در عراق و سوریه می جنگیدند، اصلاح طلبان در داخل، مدعی بودند که این رویکرد جواب نمی دهد و عراق و سوریه هم برجام می خواهد.

در نهایت غیورمردان مدافع حرم و جوانان برومند محور مقاومت، کمر داعش را در عراق و سوریه شکستند و این ضربه بزرگ، سیلی سختی بر صورت آمریکا و حامیان اروپایی داعش نواخت.

بسیاری از تحلیلگران در این مسئله متفق القول بودند که هدف اصلی فعالیت های داعش در سوریه و عراق، ورود این گروهک تروریستی به داخل خاک ایران است. مدافعان حرم کیلومترها خارج از مرز ایران تروریست های وحشی داعشی را زمین گیر کردند تا هموطنانمان در همدان و کرمانشاه و تهران و سایر شهرها در آسایش و آرامش زندگی کنند.

سربازان حاج قاسم سلیمانی با شکستن کمر داعش در عراق و سوریه، زمینه تبادلات اقتصادی و تجاری ایران در منطقه را نیز فراهم کرده و این ایثار علیرغم به ارمغان آوردن امنیت، بهره اقتصادی نیز در پی داشت.

در سوی مقابل، برجامِ پرخسارت قیمت دلار را بیش از 8 برابر افزایش داد. قیمت سکه نیز در پسابرجام حدود 11 برابر افزایش یافت. قیمت مسکن نیز حدود 6 برابر افزایش یافت. برجام هم در دولت اوباما و هم دولت ترامپ بارها و بارها لگدمال شد. اوباما و ترامپ هر دو قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کردند. هم اوباما و هم ترامپ قانون محدودیت ویزا را تصویب و گسترش دادند. اوباما و ترامپ قانون تحریمی آیسا و قانون تحریمی کاتسا 2017 را تصویب و تمدید کردند.

علت اصلی ضعف ایران در مبادلات اقتصادی در منطقه، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی منطقه ای در وزارت امور خارجه و اصرار دولت بر ماندن در برجام به هر قیمت است.

اما امثال آقای علی ماجدی با بزک دموکرات های آمریکایی، همچنان از برجامِ پرخسارت دفاع کرده و در مقابل به رفتار منطقه ای ایران خرده می گیرند.

لازم به ذکر است که پیش از این علی ماجدی در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایسنا در اظهارنظری تأمل برانگیز، ادعاهای واهی برخی کشورهای اروپایی مبنی بر دست داشتن ایران در اقدامات تروریستی در اروپا را تأیید کرد! این اظهارات نسنجیده، استقبال رسانه‌های معاند را در پی داشت.

**دلار جهانگیری،پاشنه آشیل اصلاح طلبان در انتخابات 1400

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «دلار جهانگیری؛سد اسحاق» نوشت:«اسحاق جهانگیری از آن دست گزینه‌هایی است که اصلاح‌طلبان به حضورش در انتخابات حتی پیش از انتخابات 96 دل بسته‌ بودند. کاندیدای پوششی که نیروی کمکی خوبی برای حسن روحانی در جریان مناظرات بود. اصلاح‌طلبان برنامه داشتند که اسحاق جهانگیری را به عنوان گزینه پساروحانی معرفی کنند اما همه ‌چیز از سال ۹۷ به این‌سو چنان تغییر کرد که حالا معرفی این عضو ارشد دولت و البته حزب کارگزاران سازندگی که مدت‌هاست در جلسات این حزب حضور پیدا نمی‌کند، با بیم‌ و امیدهایی همراه است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«پس از اعلام سیاست ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی از سوی جهانگیری که به «دلار جهانگیری» معروف و البته نقد شد...  اغلب ناظران معتقد بودند که هیچ‌کدام از نزدیکان دولت یا اعضای کابینه به ‌دلیل شرایط ایجادشده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شانس آن را ندارند که با اظهارات انتخاباتی افکار عمومی را قانع کنند».

در سال 97 و همزمان با رویکرد دولت در تخصیص دلار 4200 تومانی، کارشناسان و صاحبنظران به این تصمیم انتقاد کرده و تاکید کردند که این تصمیم غیرکارشناسی، زمینه رانت خواری را فراهم کرده و نتیجه ای جز ملتهب شدن فضای اقتصادی ندارد.

اما دولتمردان به این انتقادات توجه نکردند. روزنامه های اصلاح طلب نیز تمام قد از این تصمیم غیرکارشناسی دفاع کرده و تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» در صفحه اول روزنامه های خود چاپ کردند.

همانطور که کارشناسان و صاحبنظران به درستی تشخیص داده بودند،دلار 4200 تومانی نه تنها بازار ارز را کنترل نکرد، بلکه تورم، گرانی، فساد و ایجاد رانت ۱۸ میلیارد دلاری را به بار آورد.

اسحاق جهانگیری- اردیبهشت ۹۶- در جریان رقابت های ریاست جمهوری گفته بود:«ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد...امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمی‌زند... چون کاری شد کارستان. رئیس‌جمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهداف‌مان در برجام رسیدیم. ما ایران‌هراسی را به ایران‌دوستی تبدیل کردیم. ما ریسک‌های مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکت‌های غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است».

طیف اصلاح طلب به شدت در تلاش است تا نزد افکار عمومی حساب خود را از دولتی که اکثریت مطلق آن را در اختیار دارد، جدا کند و به زعم خود بدون هزینه بتواند در انتخابات ۱۴۰۰ حضور پیدا کند. اما در این مسیر با مشکلات متعددی روبروست و یکی از مشکلات جدی، دلار 4200 تومانی و به عبارتی همان دلار جهانگیری است.

افکارعمومی کارنامه دولت را به پای اصلاح طلبان نوشته است و این طیف نمی تواند سفره خود را از دولت جدا کند.

** وضع فعلی نتیجه افتخارِ وزیر سابق به نساختن مسکن برای مردم است

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«افزایش قیمت اجاره‌بها و مسکن این روزها بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود...در شرایط اقتصادی امروز قیمت دارایی افراد مانند طلا، مسکن، ارزهای خارجی و... افزایش یافته اما به این معنی نیست که اگر قیمت یک ملک نسبت به سال گذشته دوبرابر شده، قدرت خرید مالک آن افزایش پیدا کرده باشد. افزایش ناگهانی قیمت‌ها نشان دهنده کاهش قدرت خرید است. کسانی که از قبل مالک بودند با افزایش رشد غیرمنطقی مسکن همراه می‌شوند اما اقشار فرودست جامعه که فاقد مالکیت هستند در این شرایط فقیرتر می‌شوند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«کسی که ماهیانه دو میلیون تومان حقوق می‌گیرد شاید امسال 500 هزار تومان به حقوق آن اضافه شده باشد اما باید حداقل یک میلیون تومان روی اجاره خانه خود بگذارد و یا اینکه خانه خود را عوض کند که در این شرایط وضعیت اسفناک‌ می‌شود. اجاره نشینی در شهرهای بزرگ حداقل 40 درصد از درآمد خانواده‌ها را به خود اختصاص می‌دهد که این عدد در حال افزایش است...اگر دولت قیمت مسکن را کنترل نکند و حاشیه نشینی روز به روز افزایش پیدا کند انواع هزینه‌ها بر دوش دولت تحمیل و بار مالی آن سنگین‌تر خواهد شد».

رسانه های اصلاح طلب بارها به وضعیت نامناسب قیمت خرید و اجاره بهای مسکن اذعان کرده اند اما هیچگاه به چرایی این وضعیت اشاره نکرده اند.

وضعیت فعلی مسکن نتیجه کارنامه بسیار ضعیف دولت روحانی در هفت سال اخیر است. عباس آخوندی 5 سال و اندی وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی بود. وی در مراسم تودیع خود در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت افتخار می کنم که حتی یک واحد مسکونی برای مردم نساختم!

به استناد آمار بدست آمده از طرح جامع مسکن، درحالی این بازار نیاز به ساخت ۱ میلیون واحد مسکونی در هر سال دارد دولت روحانی در هفت سال اخیر هیچ برنامه‌ای برای ساخت مسکن ارائه نکرد و طرح اقدام ملی مسکن نیز به اعتقاد کارشناسان هم دیرهنگام است و هم تطابقی با نیاز بازار ندارد.

چندی پیش احمد علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز در مجلس، بحران در بازار مسکن را میراث مدیریت عباس آخوندی دانسته و تاکید کرد« آخوندی در ابتدای مسئولیت صحبت از مسکن اجتماعی می‌کرد اما در ۵ سال مدیریت او در وزارت راه و شهرسازی هیچ اثری از این وعده نبود و در انتها نیز گفت که افتخار می کنم که حتی یک مسکن نیز افتتاح نکردم. کوتاهی‌های آخوندی در بخش مسکن امروز آثار خود را در بازار نشان داده و قیمت های سرسام آور و وضع آشفته این بازار میراث آن دوران است؛ حالا حتی توده مردم نمی‌توانند به خانه دار شدن فکر کنند».

برچسب‌ها