سیاست ایران در دولت جو بایدن باید براساس وعده‌های انتخاباتی او که وعده بازگشت به برجام تحت شرایط خاص را داده بود پیش برود و این رویکرد باید مورد حمایت انگلیس هم قرار بگیرد.

سرویس جنگ نرم مشرق - اندیشکده سلطنتی «روسی» انگلیس در مقاله‌ای به قلم  آلیستر برت معاون سابق وزیر امور خارجه بریتانیا در دولت ترزا می و عضو برجسته این اندیشکده نوشت:  انتخابات آمریکا احتمالاً تاثیر زیادی در رویکرد انگلیس نسبت به پرونده ایران به طور کلّی، و مسئله هسته‌ای به طور خاص دارد. با وجود این حقیقت که انگلیس باید رویکرد مستقل خود نسبت به ایران را دنبال کند که تاریخچه‌ای طولانی و پیچیده دارد، مسیر آمریکای بعد از انتخابات هم بر موضع مستقل انگلیس و هم بر امنیت و ثبات منطقه نزدیک به انگلیس تاثیر می‌گذارد و دلیل آن هم منافع موقتی و تاریخی است.

مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.

این مقام سابق انگلیسی در ابتدای مقاله خود مدعی شد: بکارگیری فشار اقتصادی علیه ایران یکی از عوامل امضای برجام بود اما تنها عامل نبود. انگلیس به درستی از سیاستی دفاع کرد که بین محدود کردن توان هسته‌ای ایران در قبال مزایای اقتصادی چانه‌زنی می‌کرد. انگلیس حق داشت که با خروج آمریکا از برجام مخالف باشد زیرا این خروج جایگاه کسانی را که در ایران به قیمت جایگاه فعلی و آتی خود در آینده ایران از برجام دفاع می‌کردند را تضعیف کرد.

حمایت انگلیس از بازگشت آمریکا به برجام

سیاست ایران در دولت جو بایدن باید براساس وعده‌های انتخاباتی او که وعده بازگشت به برجام تحت شرایط خاص را داده بود پیش برود و این رویکرد باید مورد حمایت انگلیس هم قرار بگیرد. باید این دیدگاه را تقویت کرد که انگلیس در تعامل با ایران روند مشخصی ندارد و فشار بر ایران را با احتمال حرکت به سوی منافع ایران همراه می‌کند. انگلیس باید بر موضع خود که درک هر کشور و تاریخ آن است بایستد و رابطه‌ با کشورهای دیگر را به بهانه‌های اشتباه و خارج از معیارهای پذیرفته شده گره نزند. چنین درکی، با شفافیت کامل و بدون سوءتفاهم، فرصت ایجاد رابطه‌ای با فرصت متقابل را فراهم می‌آورد.

مسیر دشوار بازگشت به برجام

مسیر بازگشت به برجام ساده نیست. شاید ایران قانع شود که به برجام برگردد اما هزینه دارد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده است که ایران وظیفه خود را که همکاری در راستی‌آزمایی بوده، حداقل تا قبل از خروج آمریکا از برجام، رعایت کرده است. مذاکره‌کنندگان نباید این مسئله را فراموش کنند و نباید هم فراموش کرد که مسائل دیگری هم پیش آمده و توانمندی فنّی تحقیق و توسعه ایران پیشرفت‌هایی داشته که قابل حذف نیستند.

انگلیس باید این فرض را هم در نظر بگیرد که دولت بایدن بپذیرد که رویکرد سابق باراک اوباما در خاورمیانه محدودیت‌هایی داشته است. هرگونه توافق آتی با ایران نباید فقط به مسئله هسته‌ای محدود شود بلکه باید نگرانی‌های کشورهای منطقه نسبت به رفتارهای تهدیدآمیز ایران در حوزه‌های دیگر را هم در نظر بگیرد. این کشورها نمی‌پذیرند که مانند برجام، صرفاً تماشاچی توافق باشند و توقع دارند که به نظرات آنها در مورد محتوای توافق اهمیت جدی داده شود. از آنجا که اگر تنشی پیش بیاید کشورهای منطقه در خط مقدم آن قرار دارند، نگرانی‌های آنها هم منطقی است.

این مشکلات پیچیده و عمیق هستند و در عمق منازعات منطقه‌ای بر سر سلطه سیاسی و مذهبی و خاطرات تلخ درگیری‌های اخیر، که به صورت جنگ سنتی، موشکی و عوامل نیابتی بوده است، ریشه دارد. دستیابی به توافق در این حوزه‌ها در سال ۲۰۱۵ ممکن نبود؛ شاید الان هم شرایط تغییری نکرده باشد ولی واضح است که بدون رسیدگی به این مشکلات، پیشرفت در مسیر تنش‌زدایی آهسته و نامعین خواهد بود.

بعد از انتخابات آمریکا، انگلیس به درستی حق دارد که این طور قضاوت کند که غنی‌سازی هسته‌ای در منطقه خطری است که باید با آن مقابله شود و برچیدن ان‌پی‌تی هم یک شکست سیاسی فاجعه‌بار خواهد بود. هدف انگلیس باید بازگرداندن ایران و آمریکا به برجام به عنوان نقطه شروع این روند باشد. انگلیس باید آمریکا را تشویق کند که به دقت به سخنان کشورهای منطقه در مورد تعامل با ایران گوش دهد و اقدامات لازم برای جلوگیری از نفوذ ایران در امور کشورهای نزدیکش را به اندازه مسئله هسته‌ای مهم تلقی کند. فشار اقتصادی و تحریم‌های دیگر نباید بدون واکنش متناسب کاهش یابند. اما در عین حال، باید تلاش کرد تا در صورت امکان از طریق همایش‌ها و نشست‌های منطقه‌ای، شاید براساس تهدیدهای زیست‌محیطی مشترک، راهی برای رسیدن به نتیجه مناسب ایجاد کرد. اعتماد، که اکنون در حوزه‌های درگیری، مثل یمن، بسیار کم شده باید افزایش یابد. ایران، و البته همسایه‌هایش، باید انگیزه و منفعتی برای مذاکره و تغییر سیاست‌هایشان داشته باشند.

سیاست‌های داخلی ایران هم کم‌اهمیت نیستند و انتخابات ۲۰۲۱ ایران هم نزدیک است. انگلیس به عنوان عضو گروه E۳ (که احتمالاً بعد از برگزیت به دلیل ترس از کاهش مشارکت‌های حیاتی اهمیت بیشتری هم پیدا کرده است) و با توجه به داشتن متحدانی در منطقه می‌تواند در این زمینه هم نقش ایفا کند. هدف انگلیس باید آن باشد که با همکاری دولت آمریکا که سعی دارد درک بهتری از ایران بیابد، بدون هیچ بهانه‌ای، سعی کند که خطرات را به حداقل برساند و تنش‌ها را کاهش دهد. حرف‌های زیادی درباره چنین تلاش‌هایی زده شده است اما تلاش کمی صورت گرفته است. انگلیس می‌تواند و باید از نفوذ دیپلماتیک خود در این مسیر استفاده کند.

اندیشکده سلطنتی نیروهای متحد بریتانیا در پایان با القای «یا جنگ یا مذاکره» عنوان کرد: هر دو کشور باید مذاکره کنند یا در صورت عدم رفع اختلافات، آماده جنگ شوند. یک جنگ دیگر می‌تواند وضعیت فاجعه‌بار منطقه را بدتر کند. هرکسی در هر طرف این معادله که از جنگ هراس دارد باید بداند که راه دیگری هم وجود دارد.