شورای شهر تهران در حالی تصمیم به ۲ برابر کردن قیمت بلیط اتوبوس‌های شب گرفته است که این کار اولا درآمد خاصی را روانه شهرداری نمی‌کند و ثانیا اثری از پیوست عدالت هم در آن دیده نمی‌شود.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خانم اصلاح‌طلب و سگش!

اخیراً فیلمی از خانم آذر منصوری، دبیر کل حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت در فضای مجازی منتشر شد که خانم منصوری در آن مشغول سگ‌بازی است.

او در این فیلم همچنین قصه برقراری رابطه عاطفی خود با سگ مذکور که به خانه او آورده شده را نیز روایت می‌کند!

*ما قضاوت درباره این رفتار خانم منصوری بعنوان یک چهره سیاسی بلندپایه را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.

 حزب اتحاد ملت از احزاب تحریم‌کننده انتخابات ۱۴۰۰ است که چندی قبل نیز بیانیه‌ای معارضانه را به مناسبت ۲۲ بهمن منتشر کرد.

حزب خانم منصوری در بیانیه خود مدعی دلزدگی، ناامیدی و فضای اعتراضی در ایران شده و از این گفته بود که دچار دورافتادگی محض از آرمان‌های انقلاب شده‌ایم! [۱]

***

شورای شهر و تصمیمی که پیوست عدالتش گم شد

مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران در حاشیه صحن دیروز جلسه شورای شهر درباره نرخ کرایه‌های حمل و نقل عمومی در سال ۱۴۰۱ گفت: برخی در قالب این لایحه پیشنهاد دادند در روزهای تعطیل کرایه حمل و نقل عمومی دو برابر شود که این مسأله پذیرفته نشد.

به گزارش مشرق، وی افزود: ولی برای اتوبوس‌ها برای شب که مسافر کمتری دارند تصویب شد نرخ کرایه دو برابر باشد. در ارتباط با نرخ سرویس مدارس هم هر زمان که لایحه مربوطه به شورا ارائه شد مصوبه‌ای خواهیم داشت! [۲]

*این تصمیم عجیب در حالی است که یک تأمل ساده در وضعیت اتوبوس‌های شب در تهران نشان می‌دهد که عمده مسافران این اتوبوس‌ها از قشرهای کم‌درآمد و کارگران و کارکنان زحمتکش هستند.

از طرفی این تصمیم، بودجه سرشاری را هم روانه شهرداری نمی‌کند!

یعنی در کنار نگاه به بافت درآمدی مسافران اتوبوس‌های شب مشخص می‌شود که این تصمیمِ بدون رعایت پیوست عدالت؛ نه تنها هزینه سیاسی و اجتماعی را در سبد شهرداری می‌گذارد و موجب نارضایتی می‌شود بلکه درآمد خاصی را هم سبب نمی‌شود.

انتظار از شهرداری و شورای شهر اصولگرایان اینست که در مواقفی که نیاز به رعایت بیشتر پیوست‌های عدالتی وجود دارد؛ توجهات و عنایت لازم را داشته باشند و از زیّ خدمتگزاری به مستضعفین، کارنامه‌ای مشحون بسازند.

***

 

آنها خواهان "استقلال و بازدارندگی نظامی ایران" نیستند!

محسن امین‌زاده، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اخیراً در اظهاراتی که روزنامه شرق منتشر کرد، گفته است: ایران بیش از آنکه نیازمند بازدارندگی نظامی باشد نیازمند بازدارندگی اقتصادی است.

او می‌افزاید: نبرد تحریم‌ها صحنه یک نبرد واقعی است و نیازمند بازدارندگی است و ایران برای تغییر شرایط بیش از آنکه نیازمند بازدارندگی نظامی باشد نیازمند بازدارندگی اقتصادی است که در این زمینه جدا دچار مشکل است!

امین‌زاده گفته است:

"چرا بازدارندگی؟ ‌ بازدارندگی به معنی داشتن قدرت مؤثر برای اقدام عمل متقابل، برای منصرف‌کردن دشمن برای اقدام خصمانه است. متعارف این است که بازدارندگی یک مفهوم نظامی است. تأمین توان نظامی و تهاجمی مؤثر برای منصرف‌کردن حریف از تهاجم نظامی. داشتن سلاح هسته‌ای برای منصرف‌کردن دشمن از استفاده از سلاح هسته‌ای. اما این مفهوم در فضای اقتصادی معنادار شده است چراکه در منازعات بین‌المللی سهم مناقشات اقتصادی زیاد شده است. از سوی دیگر اهمیت بازدارندگی نظامی نسبت به گذشته کاهش یافته است. فراموش نکنیم که سه دهه پیش اتحاد جماهیر شوروی در اوج قدرت نظامی به دلیل فقدان بازدارندگی اقتصادی و ناتوانی اقتصادی که ناشی از مسابقه تسلیحات بود فرو پاشید. این قدرت نظامی هیچ کمکی به پیشگیری از فروپاشی این ابرقدرت نکرد. "[۳]

*آنچه که امین‌زاده در ادعای کاهش یافتن اهمیت بازدارندگی نظامی گفته عملا میراث‌داری برای همان ناآگاهی یا خیانتی است که چند سال قبل ادعا کرد دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست نه موشک‌ها! [۴]

در عین حال بایستی به این حقیقت نیز توجه داشت که هژمون شدن یک کشور و قدرت نظامی دقیقا مساوی و متناظر با افزایش قدرت اقتصادی است.

مسئله‌ای اثبات شده در متون علوم سیاسی که البته آقای امین‌زاده و دوستان ایشان به منظور سیاه‌نمایی از وضعیت جمهوری اسلامی ایران مأمور به کتمان و انکار آن در قبال هژمونی ایران هستند.

ما پیش از این در وبلاگ مشرق توضیحاتی مبسوطی را در این رابطه ارائه کرده و توضیح دادیم که چرا انفکاک قدرت نظامی از قدرت اقتصادی یک رفتار ابلهانه و غیر ممکن است.

در بحث فروپاشی شوروی نیز باید دانست که شوروی آن روز نفحات و نعمات زیادی را از بابت قدرت نظامی خود به چنگ آورد که روسیه فعلی همچنان بر سفره همان دستاوردها نشسته است. فروپاشی شوروی در زمان گورباچف نیز ربطی به قدرت نظامی یا اقتصادی روس‌ها نداشت بلکه ناشی از سست‌بنیاد بودن مبانی فکری و حکومتی کمونیسم بود که نتوانست جماهیر شوروی را پس از ایجاد اصلاحات در کنار یکدیگر نگه دارد.

به سخره گرفتن توانمندی نظامی و بنیه دفاعی کشور تنها گزینه حیاتی نیست که برخی رجال ستادی جریان چپ آنرا هدف گرفته‌اند. پیش از این و چند سال قبل بود که محمود سریع‌القلم، از تئوریسین‌های دولت اعتدال نیز در اظهاراتی اقدام به تئوریزاسیون نفی استقلال کشور کرد. [۵]

***

1_ mshrgh.ir/1337228

2_ mshrgh.ir/1342035

3_ https://sharghdaily.ir/fa/main/print/306069

4_ http://khorasannews.com/newspaper/BlockPrint/496203

5_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/03/18/763082

برچسب‌ها