سرویس سیاست مشرق- سه روز پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، حسن روحانی در جلسه هیئت دولت با خوشحالی زیاد اعلام کرد که دشمن ایران رفت و ما ماندیم! رئیس جمهور وقت، ترامپ را با صدام مقایسه کرده و با هیجانی کمتردیدهشده،سخنرانی فاتحانهای ایراد کرد!
فردای آن روز بنیاد دفاع از دموکراسیها FDD (یک سازمان ضد ایرانی) در تحلیلی نوشت که پیوند ایران با بایدن جشنی سورئالیستی، اما با شادی زودگذر است. در این گزارش آمده بود سازمان تحریمهای ترامپ چنان پیچیده است که باز کردن این کلاف سر در گم به سادگی امکان پذیر نخواهد بود، در انتهای آن مقاله نوشته شده بود که دموکراتها برای رفع تحریمها سخاوتمند نیستند! اما در تهران باد به پرچم دولت وقت افتاده و سیگنال آمادگی برای گفتگو خیلی زود برای کمپین بایدن ارسال شد.
پس از اعلام علاقه مشترک برای گفتگوهای سیاسی میان تهران و واشنگتن، روزنامه گاردین در یادداشتی کنایه آمیز نوشت که وقتی کسینجر از اسلام آباد به پکن سفر کرده و به چینی ها اعلام کرد که باید فرصت گفتگو با نیکسون را از دست نداد، چوئن لای، رو به نماینده آمریکا گفت که قبلتر آقای کندی نیز همین پیام را به ما آورده بود، ما منتظر می مانیم تا کندی ها و نیکسونهای دیگری پیشنهادهای بهتری بیاورند.
این یادداشت در روزنامه انگلیسی مخاطب خاص داشت! درست در روز هایی که بایدن به خبرنگار CNN اعلام کرده بود که پاسخ او به ایرانی ها برای لغو تحریم ها یک «نه» بزرگ است؛ برخی در تهران آن را تنها اقدامی با مصرف داخلی برای آمریکایی ها می دانستند، بعدها روند مذاکرات نشان داد که شکست شش دور گفتگو در وین تنها جنبه داخلی برای کمپین انتخاباتی بایدن نداشته است.
جلد یکی از روزنامههای حامی دولت روحانی پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا
عکس یادگاری بایدن چقدر می ارزد؟
همزمان با آغاز سال جدید، بایدن کنار همسرش ایستاده و با یک سفره هفت سین ایرانی عکس یادگاری گرفت، این سفره را ترامپ از کاخ سفید جمع کرده بود، زیرا آن را میراث اوباما می دانست. اما بایدن با دستور العمل گروه بحران دوباره بساط این میز معلق را چیده و آن را با هدف ارتباط با ایران بزک کرده است.
گروه بحران به رئیس جمهور آمریکا تجویز کرده است که می توان نبض احساساتی ایرانی ها در در دست گرفت و با چند جمله عاطفی آن ها را به سوی خود جلب کرد. روانشناسی دیپلماتیک آمریکایی ها البته خوب کار می کند! ورق زدن کتاب های خاطرات جان کری، وندی شرمن و هیلاری کلینتون نشان می دهد که آن ها با همین شیوه های عجیب با ارتباط عاطفی با ایرانی ها در سال ۲۰۱۵ توانسته اند امتیازات خوبی از ظریف و عراقچی بگیرند. الکس سورس عضو موسس گروه بحران در یکی از سخنرانی های سالانه این گروه گفته است که با استفاده از ترفندهای عاطفی می توان چنان در رقیب سیاسی نفوذ کرد که او دچار سندورم استکهلم شود!
اما این بار چطور؟ آیا پس از خانه تکانی شدید سیاسی در ایران، آمریکایی ها همچنان می توانند رگ احساسات ایرانی را تحریک کرده و با فرستادن یک کارت پستال نوروزی در میانه جنگ اوکراین شیر انرژی را به سمت اروپا باز کنند؟ سید ابراهیم رئیسی به این سوال مهم در همان روز اول پاسخ داده است! جایی که رئیس جمهور رو به خبرنگاران اعلام کرد که همه چیز برای او برجام نیست. به صورت طبیعی تفسیر آن جمله چنین است که برای رئیسی بین بایدن و ترامپ تفاوتی وجود ندارد.
البته آگاهان سیاسی خوب می دانستند که میان بایدن و ترامپ نه تنها از نظر رفتاری بلکه از نظر گروه های ذی نفع، فلسفه و مدل حکمرانی و حتی ماجرای پیچیده پرونده خاورمیانه تفاوت ها از زمین تا آسمان است. برای همین بن سلمان پس از انتخاب بایدن گارد خود را بسته کرده و یا ژنرال سیسی رویاپردازی برای ساخت مصر بزرگ را در محاق برده است؛ حتی اردوغان نیز تنظیمات سیاسی خود را عوض کرده و به سمت غرب بالانس شده است. در این صورت آمدن بایدن به صورت قطعی روی پرونده ایران نیز موثر بود؛ اما این تاثیر به معنای تفاوت نبود. وقتی ند پرایس بعد از هشت دور مذاکره پیچیده و سنگین همچنان اعلام می کند که مرغ آمریکایی تنها یک پا دارد، نشانه ای بر همین ماجراست.
چرا توافق نمی شود؟
این روزها هم زمان با شعله ور شدن جنگ در اوکراین یک سوال مهم پیش روی بسیاری قرار گرفته است، چرا ایران و آمریکا برای باز کردن گره دیپلماسی تا شعاع کییف با هم تفاهم نمی کنند؟ بازار سنج ها اعتقاد دارند که اگر کریدور گاز و نفت ایرانی ها (با ایجاد کنسرسیومی با قطر) به آن سوی مرز ترکیه برسد، می توان تا دو قرن آینده با روس ها جنگید، اما قدم ها برای توافق کند است.
واقعیت آن است که تا همین یک ماه قبل واشنگتن حاضر نبود تضمین داده و انتفاع برجامی برای توافق بدهد؛ آمریکایی ها گمان می کردند که پیچ تحریم سفت است و تهران با حداکثر فشار نیز در نهایت به سمت «گریز هستهای »حرکت نکرده و برنامه هستهای ایران در بدترین حالت نیز قابل کنترل است، اما محاسبات آمریکاییها با عملیات ویژه روسیه به هم خورد! آمریکایی ها از مدت ها قبل به دلیل فراگیری کرونا به سمت سیاست های پولی انقباضی حرکت کرده و مجبور به سترون سازی پولی و افزایش بهره بانکی شده بودند. این وضعیت شکننده حالا با وقوع جنگ در اوکراین سخت تر شده است،
در حالی که رقیب آمریکا (چینی ها) به هیچ عنوان سیاست های پولی انقباضی را اجرا نکرده است؛ در آن سو غربی ها برای خنک کردن سیستم مالی خود در دوران داغ کرونایی تا سطح انفجار اقتصاد خود را منقبض کرده اند. آمریکا علاوه بر سیاستهای انقباضی با بحران تراز تجاری منفی به یادگار مانده از دوره ترامپ نیز روبرو بوده و وضعیت به گونه ای است که توان بار اضافه ای چون جنگ اوکراین را ندارد.
آخرین گزارش چاپ شده توسط وزارت خزانه داری آمریکا نشان میدهد که سطح فروش اوراق دلاری در آمریکا به سرمایهگذار خارجی تا ۳۶ درصد کاهش یافته است. در حالی که آمریکا مجبور به هماهنگی با بانک های اروپایی در اداره بحران اقنباض اقتصادی و حفظ تعادل در ترازنامه است، چین بدون نیاز به این هماهنگی ها به سرعت در حال عبور از رقیب است، این وضعیت برای بایدن به معنای یک خودکشی تمام عیار است.
در حال حاضر تنها ابزار پیش روی آمریکاییها برای مهار چین بازی در زمین انرژی است. به گزارش وال استریت ژورنال اگر بایدن بتواند تنوع سبد تامین انرژی چین را کاهش دهد می تواند در میان مدت آن ها را از میدان خارج کند. یکی از مسیر های کنترل توسعه چینی در حاشیه جنگ در اوکراین توسل به بازارهای انرژی در ایران، ونزوئلا و عربستان سعودی است. بن سلمان اخیرا در یک قرارداد مهم فروش نفت به چین به ازای یوان را کلید زده است از سویی ریسک سرمایه گذاری انرژی در آمریکای جنوبی بالاست، تنها گزینه باقی مانده برای آمریکایی ها ایران است؛ اما تهران به دلیل اعمال تگ های SDGT بر بانک مرکزی مسیر ساده ای برای بازگشت به شرایط عادی در تولید انرژی را ندارد، این وضعیت باعث شده است که بایدن با ارسال یک کارت پستال نوروزی آمادگی خود را برای رفع تحریم ها به صورت کنترل شده اعلام کند.
اما آمریکاییها حاضرند تحریم ها را لغو و با برداشتن موانع موجود در FATF ایران را به عنوان عضو عادی در جامعه جهانی بپذیرند؟ پاسخ منفی است!
طرح آمریکایی ها برای لغو تحریم ها در حال حاضر به معنای انتفاع ایران از برجام نیست؛ بلکه هدف آن ها اعمال برنامه ای است که ایران با مدل نفت در برابر غذا (دسترسی محدود به منابع آزاد شده) بتواند هم آمریکایی ها را از بحران خلاص کند و هم شیر تنظیم رفتارهای امنیتی تهران را در دست داشته باشد. به صورت کاملا روشن تهران زیر بار این مدل عجیب نخواهد رفت. هدف آمریکاییها آن است که بدون خارج کردن ایران از ذیل کاتسا؛ هم به برجام بازگردد و هم مدیریت بازار انرژی بین المللی را از چنگ چینیها خارج کرده و در نهایت عملا انتفاع پایدار ایران از برجام نیز حاصل نشود. در این وضعیت میان «بازگشت آمریکا به برجام» و «ساعت خروج آمریکا از برجام» تفاوت اساسی با یکدیگر ندارند.
آخرین پیشنهاد آمریکاییهاچیست؟
فشار جنگ اوکراین آنقدر بر غربی ها بالاست که دولت آلمان اعلام کرده است که دیگر توان تامین لجستیکی آن را ندارد! در این موقعیت، آخرین پیشنهاد واشنگتن برای مهار ترکش های جنگ اوکراین؛ لغو تحریم های سپاه پاسداران است. وبسایت آکسیوس نزدیک به منابع دیپلماتیک آمریکا نوشته است که رابرت مالی از یک رابط ایرلندی (وزیر خارجه آن کشور) برداشتن تگ FTO سپاه را نیز به لیست پیشنهادات قبلی اضافه کرده است.
البته برداشته شدن تگ FTO از سپاه پاسداران به معنای انتفاع ایران از برجام نیست، لیست SDN آنچنان گسترده است که تگ تشریفاتی FTO نمی تواند در میان مدت انتفاع ساز باشد، تنها در شرایطی می توان از طرح برداشتن FTO استقبال کرد که قبل از آن آمریکاییها تگهای SDGT (ذیل کاتسا) را برداشته و حسن نیت خود را اثبات کنند. در حال جاضر گفتگو برای برداشتن نام سپاه پاسداران از لیست گروه های تروریستی امری بیفایده بوده و تنها جنبه تبلیغاتی برای آمریکایی ها داشته و هیچ انتفاعی حاصل نمی کند!
از سویی بانک مرکزی ایران به خاطر همکاری با سپاه پاسداران تگ SDGT نخورده که حالا با برداشتن FTO از آن خلاص شوند. مسئله شماره یک ایران در مذاکرات «انتفاع» است در حالی که تگهای مهم در کاتسا روی بانک های ایرانی و نیز وزارت نفت با اما و اگر های اساسی روبرو است، برداشتن تگ FTO سوزاندن یک بلیط بیاثر است. از سویی برداشتن تگ FTO بدون برداشتن SDGT ابزارهای کنترلی ایران را در اختیار آمریکاییها قرار خواهد داد.
تجربه به ما نشان داد که اقتصاد ما بدون جهان یک قطبی نیز می تواند به مسیر خود ادامه بدهد؛ ایران در شکلگیری «جهان چند قطبی تر» میتواند نقش مهمی را ایفا کند، در مسیر عبور از «پیچ تاریخی» باید صبور و هوشیار باشیم. شکست ناتو در اوکراین مقدمه این عبور است، میتوانیم با بازی در نقش اول و ایستادن در جای درست، سهمی بزرگ در این ماجرا داشته باشیم و البته فراموش نکنیم که کارت پستال بایدن تنها برای سال ۱۴۰۱ طراحی شده و اعتبارش فقط یک سال است؛ در افق «تمدن سازی» کارت آمریکایی یک کارت سوخته است!