تأکید جدید "مصطفی تاجزاده" بر اینکه چیزی نمی‌تواند جلوی مردم برای تظاهرات خیابانی را بگیرد نشان می‌دهد که انتظار صبح حادثه برای رسواسازی "فرماندهان فتنه اقتصادی" خیلی دیر است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"اعتراض خیابانی مردم/ ظلم مسئولان"

آنچه مردم و مسئولان باید از آن بترسند

خبرگزاری شفقنا اخیرا در یادداشتی به نقل از روزنامه اعتماد پیرامون اعتراض خیابانی نوشت: مردم کوچه و بازار هرگز تمایلی به شکستن یک شیشه بانک هم ندارند و عواقب تشنج در کشور را کاملا درک می‌کنند ولی انتظار بسیاری از افراد این است که مسئولان هم دقیقا همین احساس مسوولیت را بکنند تا نیاز نباشد که یک خواسته معقول و منطقی از طریق فریاد به گوش تصمیم‌گیران برسد.

این یادداشت همچنین تصریح می‌کند: از روزی بترسیم که مردم هیجانات تحمیلی را بر احساس مسئولیت خود ترجیح دهند![1]

*چند سالی است که یک نگاه غلط پیرامون مفهوم "مردم" در عرصه سیاست و رسانه و فرهنگ در کشور ما ترویج می‌شود که تقلا می‌کند مردم را تشکلی هیجانی و به‌دور از عقلانیت جلوه دهد.

مثلا در یادداشت مذکور می‌بینیم که "شکستن شیشه یک بانک" بعنوان یک میل و اشتیاق در منتهی‌الیه خواسته‌های مردم عنوان شده است. که اگر مسئولان توقعات لازم را برآورده نکردند پس لازم می‌آید!

و یا همینطور می‌بینیم که در این یادداشت عنوان می‌شود مردم ممکن است هیجانات خود را بر مسئولیت خود ترجیح دهند؟

این در حالی است که در دموکراسی‌های اصیلی مثل جمهوری اسلامی ایران مردم نه تنها منفک از عقلانیت نیستند بلکه شاکله اصلی بدنه حکومت kdc هستند.

به سخن دیگر اینکه این قبیل سخنان عوامانه و البته بدون تقبیح مبنی بر اینکه شاید مردم هیجان را به عقلانیت ترجیح بدهند؛ عملا نوعی تشویق به اغتشاش محسوب می‌شود.

همچنانکه نویسنده حاضر نیست به همان مردم مفروض در ذهن خود بگوید که هیچ حکومتی از هیجانات به غلیان آمده خوفی ندارد تا کسی بخواهد احساس مسئولیت خود را کنار بگذارد! چه اینکه خطر و ترس برای حکومت‌ها هنگامی است که مرتکب ظلم شده باشند. زیرا هیچ ظالمی از تأثیرات خود در امان نیست.

پس احساس مسئولیت برای شهروندان نه تنها بایسته‌ای است که هرگز نباید به آن خدشه وارد شود بلکه انکسار این مسئولیت به معنی عمق‌یافتن بیشتر مشکلات، ناامنی و جولان اوباش در خیابان‌های شهر خواهد بود. همان که مردم باید همواره از آن بترسند.

پدیده‌ای که البته مشخص نیست چرا برخی اصلاح‌طلبان و تریبون‌های آنها نسبت به آن اشتیاق نشان می‌دهند و به جای نشان دادن راه‌های معقول استشفای مشکلات از قبیل "رأی خوب" اما دائما از خیابان سخن می‌گویند!

***

برای رسواسازی "فرماندهان فتنه اقتصادی" صبح حادثه دیر است

مصطفی تاجزاده، فعال اصلاح‌طلب، حامی روحانی و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً در یک توییت نوشته است:

"سخنگوی کمیسیون امنیت ملی: «لایحه اصلاح قانون به‌کارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح در این کمیسیون تصویب و برای طی مسیر قانونی به صحن مجلس ارسال شد». واقعا فکر می‌کنید چنین قانون شرم‌آوری مانع مردم معترض می‌شود که دیگر برای گرانی و تورم و بیکاری و... تظاهرات نکنند؟"

*گویا تاجزاده این اصل ساده حاکمیتی، امنیتی و مردمی را نمی‌داند که اسلحه نیروهای مسلح برای حفظ امنیت مردم است و در هیچ کجای دنیا کسی حاضر نیست به قوانین موضوعه کشور راجع به سلاح نیروهای مسلح، قید شرم‌آور را اطلاق کند!

در ثانی معاون پارلمانی رئیس‌جمهور نیز پیرامون این قضیه با تاکید بر اینکه لایحه اصلاح قانون حمل سلاح در دولت قبل تهیه شد، گفته است: لایحه مذکور ربطی به تجمعات ندارد و به صورت عادی در صحن علنی مجلس رسیدگی خواهد شد.[2]

بخش عجیب و البته شرم‌آور ماجرا علاقه آقای تاجزاده به "فتنه اقتصادی" است.

و تشویق‌های ایشان برای اینکه راه حل مشکلات کشور "تظاهرات خیابانی" است نه رأی خوب و پیگیری دموکراتیک و مطالبه از رئیس‌جمهور و غیره!

آیا تاجزاده نمی‌داند در پس تظاهرات خیابانی "حمام خون" نهفته است؟

آیا او نمی‌داند که تظاهرات خیابانی باعث امنیتی شدن فضا می‌شود و بر عمق مشکلات می‌افزاید؟

پاسخ اینست که تاجزاده و سایر فرماندهان فتنه دقیقا به این واقعیت‌ها اشراف دارند اما طمعشان اقتضای دیگری دارد. اقتضایی که همانطور که واضح است نه با منافع مردم سازگاری دارد نه با عقلانیت.

مردم باید بدانند که تاجزاده و دوستان او با کلیت حکومت اسلامی، دستاوردها و مسیر آن در تضاد هستند و راه را نیز در اصلاحات ساختاری یا به عبارت سلیس‌تر "قیام مسلحانه اوباش" در فتنه اقتصادی می‌دانند.

و مردم نیز فدیه‌ی این تئوری هستند.

همانطور که مردم در فتنه سال 88 نیز فدیه تمنای براندازی این افراد شدند و ده‌ها نفر مردند اما بعدها مشخص شد که تقلبی در کار نبوده است و همین آقایان چشم در چشم مردم دوختند و گفتند منظور ما اصلا تقلب نبود بلکه تدلّس بود!

و همانطور که برخی از مردم در پیش‌لرزه فتنه اقتصادی آبان 98 به خیابان آمدند و برای یک گرانی محدود که اگرچه معقول بود اما بدون پیوست اجرا شد؛ باز هم ده‌ها نفر در اثر شهوت خیابان‌خواهی تاجزاده و امثال او کشته شدند.

این حقایق بایستی در حرکات تبیینی برای مردم و جوانان عزیز کشور شرح شود تا آزموده مجددا در فرایند آزمودن قرار نگیرد.

تاجزاده که در زمان دلار 10 هزار تومانی هم ابراز گرسنه بودن می‌کرد تا مردم را ناراضی کند[3]، پس از اغتشاشات آبان 98 در اظهاراتی گفته بود:

"اغتشاشات آبان، خشن‌تر تکرار می‌شود".

برخی محافل تحلیلی معتقدند تجرّی فرماندهان فتنه به حدی رسیده است که دستگاه‌های قضایی و امنیتی باید نسبت به رسواسازی این افراد در نزد افکار عمومی اقدام کند وگرنه صبح روز حادثه برای این کار بسیار دیر است...

***

چالش سیاسی برای یک نماینده مجلس

ایسنا گزارش داد: حبیب‌ا... دهمرده، نماینده زابل اخیراً طی سخنانی در جلسه علنی مجلس با بیان اینکه سوال اصلی این است که ما برای فرار مغزها چه کردیم، تصریح کرد:

"عصاره ملت و نخبگان جامعه به یک جایی می‌رسند که به دلیل تبعیض پا به فرار از کشور می‌گذارند، ما در استان‌های مختلف سرمایه صرف می‌کنیم و استعداد پرورش می‌دهیم اما در یک مقطع زمانی به دلیل تبعیض، جوانان ما پا به فرار می‌گذارند و به کشورهایی نظیر آلمان، ترکیه و استرالیا می‌روند خوشا به حال این کشورها."[4]

*آقای دکتر دهمرده  ( استاد تمام دانشگاه و دکترای ریاضی کاربردی هستند)، از رجال اجرایی و استانداران دولت احمدی‌نژاد بوده‌اند.

استانداری که در یک مقطع عملا بصورت همزمان برای دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان نیز استانداری می‌کرد و عملا حاکم بخش بزرگی از خاک ایران بود.

فلذاست که اکنون پروفسور دهمرده در مقام سوال پیرامون پرورش استعدادها و چیستی رفتار با نخبگان نیست بلکه ایشان در مقام پاسخگویی است و باید بتواند به مردم بگوید در طول دوران مدید استانداری خود در دولت احمدی‌نژاد با نخبگان و استعدادها چه کرده است؟!

آیا در آن مدت زمامداری زمینه‌ای برای استعدادیابی و جذب نخبگان علمی و سیاسی و امنیتی ایجاد کرده است؟

آیا کارنامه‌ای در به‌کارگیری نخبگان در اطراف خود و مناصب اجرایی استان‌ها دارد؟

و آیا نخبگان حاضر در استان‌هایی که دهمرده زمانی مدیر ارشد آنها بوده است از عملکرد پروفسور دهمرده در این باب رضایت دارند یا خیر؟

ما از باب شنیده‌ها چیزی در این باب نشنیده‌ایم که پای کارنامه خاصی در میان باشد. اما توضیحات مفصّل پیرامون این قضیه را به شخص پروفسور دهمرده واگذار و مجددا تأکید می‌کنیم تغییر مسئولیت از قوه مجریه به قوه مقننه هرگز به معنی محو شدن کارنامه‌ها نیست و کسانی که در نظام جمهوری اسلامی سمت داشته‌اند بایستی تا همیشه نسبت به کارنامه خود پاسخگو باشند.

در این پاسخگویی برکات بزرگی نهفته است که از جمله آنها اصلاح فرایند رأی دادن مردم و تغییر میل انتخابات به سمت "رأی خوب" خواهد بود.

***

1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1389958

2_ https://www.isna.ir/news/1401032315743/

3_ mshrgh.ir/1130569

4_ https://www.isna.ir/news/1401032416725/

برچسب‌ها