وزیر کشور با اشاره به تیراندازی‌ها در مرز با طالبان گفت: بعضی دیوارکشی‌ها با نقطه صفر مرزی تفاوت دارد و طرف مقابل فکر می‌کند دیوار یا فنس آن نقطه صفر مرزی است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

از ساختمان مجلس و حرم رضوی بازدید کرده‌اید آقای ضرغامی؟

کارنامه نظام اسلامی در "شکوفایی معماری ایرانی"

عزت‌ا... ضرغامی، وزیر گردشگری و رئیس سابق سازمان صداوسیما اخیراً طی اظهاراتی در یک برنامه تلویزیونی گفته است: "معماری ایران بعد از انقلاب نابود شد. حق را می‌گویم و هزینه‌اش را می‌دهم"!

به گزارش اعتمادآنلاین او همچنین تصریح می‌کند: ما بعد از انقلاب معماری نداریم... باید جبران کنیم.

فیلم اظهارات ضرغامی را در اینجا ببینید.

*"معماری" مادر همه هنرها و یک نشان تمدنی است.

ما اگرچه قضاوت درباره اظهارات ضرغامی را بر عهده مخاطبان محترم و کارشناسان می‌گذاریم اما این دقت را مطرح می‌کنیم که خدمات نظام اسلامی نسبت به هنر ایرانی معماری بسیار بیشتر از حکومت‌های گذشته بوده است.

یک نگاه ساده به سازه‌هایی همچون سالن اجلاس کشورهای غیر متعهد، برج میلاد تهران، کتابخانه ملی ایران، صحن‌های توسعه یافته حرم مطهر رضوی و حرم حضرت معصومه پس از انقلاب اسلامی، بقاع متبرکه، ساختمان مجلس شورای اسلامی در بهارستان، هتل‌های سنتی و بوتیک هتل‌های ایرانی و... نشان از پیشرفت معماری ایرانی و انطباق‌یافتگی آن با معماری مدرن دارد.

اما بدیهیست که در شهرسازی‌های قرن جدید نمی‌توان انتظار داشت که مثلا تهران بزرگ را تماما با خانه‌های ویلایی ساخت. همانطور که نمی‌توان انتظار بازگشت کلان سازه‌های خشتی بعنوان یک بعد از هویت اصلی معماری ایرانی را داشت!

به عبارت دیگر بایستی متوجه اقتضائات زمانه هم بود و شاید این توجه در اظهارات مهندس ضرغامی لازم است که توجه به معماری تمدنی شامل چند بعد است. ابعادی مثل بعد فردی، بعد شهری، بعد جغرافیایی و غیره.

جدای از این توجهات؛ باید به این نکته هم توجه داشت که سازه‌های شهری و ساخت کلانشهرهای امروز ایران اسلامی به گواه حتی دشمنان ایران نیز از دوره‌های سابق؛ زیباتر، مدرن‌تر و پرشکوه‌تر است.

آنچنان‌که مثلا در صحبت‌های جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلستان راجع به تهران بزرگ خواندیم که در اشاره به پیشرفت‌های ایران اسلامی گفته بود: تهران بیشتر شبیه مادرید و آتن به نظر می‌رسد و نه شبیه بمبئی یا قاهره.[1]

در بحث معماری البته اجحاف است اگر چیزی درباره نقش بارز مقام معظم رهبری در توجه دادن مردم و مسئولان نسبت به معماری ایرانی و اسلامی ندانیم!

در این باره تنها در یک مورد می‌توان به متن حکم تولیت ایشان برای یکی از مسئولان وقت آستان قدس رضوی در مشهد اشاره کرد.

مقام معظم رهبری در یکی از بندهای حکم مذکور نوشته بودند:

"مجموعه‌ی فضاها و بناهای آستان قدس، گنجینه‌ی منحصر به فردی از هنر معماری اسلامی و ظرائف و لطائف علمی و هنری پر مضمون ملت ایران است؛ نگهداری و نگهبانی از این موزه‌ی عظیم که در زمان تولیت فقید به نزدیک ده برابر گذشته ارتقاء یافته از جمله‌ی وظائف بزرگ و شایسته‌ی توجه است."[2]

در اینجا بیان یک "ایکاش" هم ضروریست و آن اینکه ضرغامی به جای بیان یک جمله ناصحیح پیرامون حرکت نظام اسلامی در بحث معماری اسلامی اما بهتر بود که به قضاوت کارنامه مسئولان امر در توجه به نخبگان، بایسته‌های حکمرانی و توجه به فرامین رهبری در مسئله معماری می‌پرداخت.

***

اصلاح‌طلبان و تئوری همچنانِ "حساب اوباما با بقیه فرق داشت"

"او با ما" بود و قدرش ندانستیم!

علی شکوری‌راد، کنشگر چپ و عضو کادر حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد درباره آمریکا و برجام گفته است: اساسا امریکا را یکپارچه دیدن ساده‌اندیشی است. افراد و جریاناتی که می‌گویند فرقی ندارد در امریکا چه کسی روی کار باشد، موضوع را بیش از حد ساده می‌بینند. سیاست‌ورزی در واقع محاسبه همه کانون‌های قدرت و همه پارامترهای موثر برای ایجاد توازن است. یک ساختار معقول تلاش می‌کند ابتدا این پارامترها را درک و بعد در وقت لازم از آنها بهره‌برداری کند. من فکر می‌کنم اینکه چه دولتی در امریکا بر سر کار باشد، پارامتر مهمی است که تعیین می‌کند ما چقدر می‌توانیم در مذاکرات به سمت احصای منافع ملی خودمان برویم.

او می‌افزاید:

"زمانی که اوباما روی کار آمد، اکثر مردم ایران و برخی طیف‌های سیاسی خوشحال شدند، چرا که هم دموکرات و هم سیاهپوست بود و به عدالت گرایش داشت. رفتار اوباما هم طی 8 سال ریاست‌جمهوری اجمالا تفاوت‌هایش با بوش را نشان داد. اما در آن زمان در ایران برخی اعلام کردند، فرقی میان دولت‌های امریکا وجود ندارد و احتیاجی به تغییر تاکتیک نیست. همین رویکرد باعث شد نتوان از فرصت دولت اوباما بهره‌برداری حداکثری داشت. زمانی که ترامپ روی کار آمد، تازه برخی متوجه شدند که دوره اوباما یک فرصت برای ایران بود."[3]

*افرادی که این اظهارات شکوری‌راد به سمع یا نظر آنها می‌رسد بایستی نسبت به آنها یک قضاوت تاریخی و عقلانی داشته باشند.

یعنی بدون هرگونه حب و بغض در موضعی قرار بگیرند که بتوانند "تحلیل صحیح" را کشف کنند و برای آنچه شکوری‌راد ادعا کرده است استدلال‌های لازم را در رد یا تأیید فراهم سازند.

آقای شکوری‌راد قبل از طرح این ادعا و یا اقلا در کنار آن بایستی به این سوال بدیهی پاسخ می‌داد که برجام در دوران اوباما دقیقا چه آورده‌ای برای ایران و مردم ایران داشت که در دوران ترامپ و ایضا در دوران خروج آمریکا از توافق نداشت؟!

پاسخ مشخص است: دقیقا هیچ دستاوردی نداشت.

مردم و خاصّه جوان‌ترها باید بدانند که همین آقایان در روزهای مشخص شدن بیدستاوردی برجام در دوران اوباما می‌گفتند برجام دستاورد دارد اما گروه‌های تندرو و نهادهای قویتر از دولت(!) اجازه آشکار شدن دستاوردها را نمی‌دهند.

این افراد باید توضیح بدهند که روند کدام تحریم‌ها در دوران اوباما قطع شد و یا روند کدام دستاوردها در دوران اوباما به سمت ایران سرازیر شد که امروز مدعی آنها هستند؟

پاسخ تاریخ،‌ پاسخ عقلانیت، پاسخ شهود صحنه و حتی پاسخ مقامات وقت دولت آقای روحانی مشخص است: "تقریبا هیچ"!

تأسف ماجرا آنجاست که شاهدیم کسانی در ایران فریب این بازی را خوردند که در زمره رجال سیاسی و خواص کشور محسوب می‌شوند. خواصی که باید بیشتر و پیشتر از مردم عادی در زمره اصحاب بصیرت باشند اما اینچنین فریب خورده‌اند و البته فرض فریب خوردن یک فرض خوشبینانه است...

***

تذکر جالب ایران به طالبان؛ دیوار با نقطه صفر مرزی تفاوت دارد!

وزیر کشور طی سخنانی در جمع خبرنگاران پیرامون برخی تیراندازی‌ها در مرز ایران و افغانستان گفته است: تاکنون ۵ یا ۶ مورد تیراندازی‌های مرزی از سوی مرزبانان طالبان داشته‌ایم چون آنها نسبت به مسائل مرزی آشنایی ندارند که با تماس با مرکز طالبان قضیه حل شد و کار به جای جدی نکشید.

وی تصریح کرد:‌ موضوع انسداد مرزی در دستور کار است و ستادکل نیروهای مسلح موظف شده تا این مسأله را دنبال کند. بعضی فنس‌ها یا دیوارکشی‌ها با نقطه صفر مرزی تفاوت دارد و طرف مقابل فکر می‌کند دیوار یا فنس آن نقطه صفر مرزی است که البته به آنها گفته شده است. به طالبان هم تذکر داده‌ایم این مسائل حقوقی است‌ و دیوار با نقطه صفر مرزی تفاوت دارد.[4]

*مسئله مهمتری که در ورای تذکر "تفاوت داشتن نقطه صفر مرزی با دیوار و فنس" به طالبان ضرورت دارد؛ تذکر جلوگیری از تیراندازی است.

نیروهای طالبان باید بدانند که ولو در حالت اشتباه یا سوء تفاهم به سمت مرزهای چه کسی تیراندازی می‌کنند و این تیراندازی‌ها چه تبعاتی می‌تواند برای افغانستان داشته باشد.

تذکر این مسئله و فهماندن دقیق قضیه به مقامات طالب یک ضرورت است.

***

1_ https://irna.ir/xj4wp8

2_ https://khl.ink/f/32521

3_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/189336

4_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1268109

برچسب‌ها