سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
از چالشهایی که برای تمدنسازی باید رفع کنیم
پاسخ رئیس سازمان انرژی اتمی به چالش تاریخی "علم بهتر است یا ثروت؟"
رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: امسال با همکاری وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفتیم مدارس انرژی اتمی خود را که هر ساله سهمی در المپیادیها نیز داشتهاند؛ در شهرهایی که در آنها تأسیسات وجود دارد از مقطع دبستان گسترش دهیم.
به گزارش جماران، محمد اسلامی همچنین با اشاره به اینکه باید بتوانیم این انشاء تاریخی را از ذهن خود و بچهها دور کنیم که "علم بهتر است یا ثروت"؟ گفت: علم همان ثروت است و آن مهارتی که علم را به ثروت تبدیل میکند در خانه و مدرسه متولد میشود.
اسلامی در ادامه گفت: نیرویی که مدرک دکترا و کارشناسی ارشد دارد، اما بیکار است، معنا ندارد چرا که این تحصیلات برای کارآفرینی است. چه مسیری را رفتهایم که این حاصل شده است؟ در حال حاضر همه انتظار دارند اشتغال آنها دولتی باشد و استخدام شوند. در حال حاضر این ذهنیت نیروی انسانی ما شده است.
رئیس سازمان انرژی اتمی معتقد است که فرآیند تبدیل علم و دانش به فناوری، فناوری به صنعت و ثروت و نهایتا تاثیرگذاری در جامعه یک مهارت چند لایه ترکیبی است که در تعامل مدرسه و خانواده باید رخ دهد.[1]
*پاسخ جالب دکتر اسلامی به سؤال "علم بهتر است یا ثروت؟" در حالی است که همه مسئولان کشور و از جمله شخص آقای دکتر اسلامی باید بدانند اکنون چیزی که در شبکههای اجتماعی و صفحات مجازی ترویج میشود؛ خلاف این پاسخهای عقلانی است و باید برای این مسئله فکری بشود.
در واقع ما داریم از یک ایراد مخلّ شکلگیری تمدن سخن میگوییم که میتواند آسیبهای بزرگی را سبب شود. و آن اینکه مسئولان و خواص کشور چیزی را میفهمند و گاهی میگویند که در منابر عمومی جامعه ترویج نمیشود و در نتیجه چیزی که به گوش افراد جامعه میرسد با عقلانیت خواص کشور در تنافر است.
مثلا میبینیم که خواص کشور صراحتا فواید علم و منتهی شدن آن به ثروت را میدانند اما در اینستاگرام و توییتر و تلگرام و فیلمهای سینمایی و... صرفا اهمیت ثروت است که ترویج میشود!
گسترش مدارس انرژی اتمی و وعظ و سخنرانی و تلاش برای ایجاد قانون در فضای مجازی جمله خوب است. اما ایراد اشاره شده (حرفهای خردمندانهای که در فضای مجازی و سایر منابر جامعه خلاف آن ترویج میشود) را بایستی با استعانت از نخبگان و حرکت به سمت "حکمرانی مطلوب" رفع کرد.
صحبتهای دکتر اسلامی در بحث انتظار بیجا و شیوعیافتهی "لزوم اشتغال دولتی برای همه" نیز کاملا صحیح است و باید افکار عمومی را در این زمینه قانع کرد که مدرک تحصیلی لزوما به معنی کار و جذب در سازمانهای دولتی نیست. (اگرچه بهتر است سیستم آموزش عالی کشور کاری کند که در درازمدت؛ اعطای مدارک تحصیلی بر اساس نیاز کشور، دولت یا بخش خصوصی باشد نه بر اساس خواست افراد)
***
نقدی: حزبالله قویترین نیروی زمینی منطقه را در اختیار دارد
اغمای اسرائیل در فشار گازانبری ایران و حزبالله
سردار محمدرضا نقدی، معاون هماهنگکننده سپاه پاسداران اخیراً در بخشی از مصاحبه با یک وبسایت خبری در لبنان پیرامون حزبالله گفته است: مقاومت همواره به دشمن و حامیانش شکست را تحمیل کرده است.
به گزارش رسا، وی میافزاید: ما امروز در مرحلهای قرار داریم که باید برای آزادسازی قدس، مسجد الاقصی و اخراج صهیونیستهای اشغالگر از فلسطین، با کمک خداوند متعال به همراه مقاومتکنندگان آماده حرکت به سمت قدس شریف باشیم.
نقدی تصریح میکند:
"حزبالله و مقاومت اسلامی، امروز، در اوج عظمت و قدرت قرار دارند و نمیتوان قدرت امروز مقاومت را با دهههای گذشته مقایسه کرد. حزبالله امروز قدرتمندترین نیروی زمینی در منطقه را در اختیار دارد که میتواند ارتش صهیونیستی را نابود کند."[2]
*سخن راهبردی سردار نقدی در حالی مطرح میشود که امروز صهیونیسمی در ذهن جهان و مردم منطقه شرق آسیا نقش بسته است که در مقابل هیچیک از اضلاع محور مقاومت تاب مقاومت ندارد.
نقشههای رژیم صهیونیستی نه در قضیه حمایت از تروریستهای سوریه عملی شد، نه در حمله به خاک لبنان، نه در عملیات جوخههای ترور و نه در هماوردی با جهاد اسلامی و حماس در باریکه غزه. و این واقعیت صهیونیستهاست.
اما آنچه که گفته شد به مثابه نوک کوه یخ است و بخش اعظم و ناپیدا آنکه در هیچیک از این چالشهای مقابل صهیونیستها اما ایران اسلامی بعنوان قلب تپنده و پشتیبان محور مقاومت هنوز وارد رویارویی مستقیم نشده است...
با این فکتها به نظر میرسد کابوس برای صهیونیستها نه تنها پایانی ندارد بلکه هر روز گستردهتر میشود و اگر عقلانیت و خردی در ذهن حامیان فرامنطقهای صهیونیزم باقی مانده باشد باید قبل از آنکه برای آنها نیز دیر بشود فکری برای انحلال اسرائیل بکنند.
شکست اسرائیل به مثابه انفجاری است که فقط نور آن در منطقه غرب آسیا منعکس میشود اما تخریبش دامان حامیان اسرائیل را خواهد گرفت.
انرژی متراکمی همانند یک بمب نوترونی غیر قابل دفاع در قلب آسیا و سرزمینهای اسلامی برای اضمحلال اسرائیل شکل گرفته که انفجار آن حتمی است...
اسرائیل و حامیانش باید با این واقعیت کنار بیایند!
***
شرط بالا رفتن از لوبیای سحرآمیز برجام!
علی خرّم، دیپلمات سابق، از حامیان ستادی برجام روحانی و از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی ضمن محتمل دانستن امضای برجام رئیسی گفته است: بایستی با قاطعیت گفت برجام به خودی خود فراهم آورنده رفاه و رشد و توسعه نخواهد بود. بهعبارت دیگر نه ایران میتواند به بانکها و شرکتهای خارجی دستور دهد که روابط بانکی عادی با ایران برقرار کرده و در پروژههای مختلف سرمایهگذاری نمایند...و نه رئیسجمهور آمریکا حتی از نوع خوبش هم قادر است چنین دستوری به بانکها و شرکتهای بینالمللی دهد.
او میافزاید: حلقه مفقوده در این رابطه؛ استراتژی، سیاستها و نگاههای جمهوری اسلامی به روابط بینالملل در خارج و تکیه بر رضایت و رفاه مردم در داخل و تاکید بر منافع و امنیت ملی ایران و نه دیگران است. یعنی اگر این فرمول چراغ فرا راه ما قرار نگیرد، برجام مشکلی از ما حل نمینماید. بهعبارت دیگر، بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری و صاحبان تکنولوژیهای مدرن و پیچیده در ورای برجام جستوجو میکنند آیا با ایران میتوانند همکار باشند و ایران کشور با ثباتی از نظر داخلی است و دشمنی بالفعل در خارج ندارد؟ هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست خارج از ارکستر هماهنگ جهانی با کشوری که تکرو باشد کار کند زیرا سرمایهاش به خطر میافتد.
خرم تصریح میکند: بنابراین ما نمیتوانیم تکرو باشیم و انتظار جذب سرمایه خارجی از طریق اجرای برجام داشته باشیم. این اصل را چین، چهار دهه پیش به آزمایش گذاشت و چون راه دیگری مقدور نبود در نهایت سیاست درهای باز و تعامل با همه جهان را در پیش گرفت که روابط دوستانه با جامعه بینالمللی بستر سرمایهگذاری خارجی گردید. ابتدا سرمایه و تکنولوژی آمریکا سپس ژاپن و کشورهای اروپایی به چین سرازیر گردید و از برکت سرمایه خارجی و تکنولوژی مدرن، اقتصاد و صنعت این کشور تبدیل به غولی شد که آمریکا امروز آن را رقیب خود میداند و کمر به شکست آن بسته است. کشور ما هم با توافق برجام در دوره اوباما، تجربه مذاکره برای گسترش روابط بانکی و سرمایهگذاری خارجی دارد که همه چیز آماده بود ولی اراده داخلی فراهم نگردید لذا از برجام حاجتی برآورده نشد. امید است تجربه قبلی، چراغ فرا راه آینده ما باشد که وقت مردم و کشور تلف نشود.[3]
*صحبتهای خرم یادآور مصرع "ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ" است!
و البته یادآور مضمون آن گفته مرعشی در دوران دولت اعتدال که "ما در حالت یک توافق فراهستهای با غرب هستیم."
حقیقت اینست که برجام، باشد یا نباشد اما هیچ دستاورد یا آسیب ملموسی برای مردم ایران نخواهد داشت.
برجام صرفا کارکردی روانی همچون "احتمالات لوبیای سحرآمیز" دارد که برخی محافل تحلیلی معتقدند همان کارکرد روانی هم در بادی امر و تا قبل از مسجل شدن سراب بودن قضیه، به ضرر ماست. (اشاره به مقولاتی مثل انتظار بازار، شکلگیری انتظارات عمومی ناصحیح، معطل ماندن ظرفیتهای کشور و...)
صحبتهای خرم یک مزاج اصلی دارد و آن اینکه مادام که ایران یک دولت پیشروی انقلابی باشد و مانیفست "صدور انقلاب" را در سینه داشته باشد؛ دستاورد برجام بی دستاورد برجام!
دقت شود که مزاج اشاره شده البته پیش از این توسط کسانی از اصلاحطلبان حتی صراحتا به زبان نیز آمده است.[4]
اکنون آیا مردم و نظام اسلامی حاضر به از دست دادن این هویت هستند؟
پاسخ قطعا خیر است. خاصّه اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داد که در اوج تحریمها و نبود برجام نیز معیشت مردم را حفظ کرد و اجازه نداد مردم ایران مثل مردم اروپا به مصرف هیزم و خوردن غذاهای کپک زده روی بیاورند.
پس ایران میخواهد و میتواند که بر سر هویت خود بماند.
به نظر میرسد با این توضیحات، فضای متن و فرا متن صحبتهای خرّم بیشتر آشکار شود.
در یک سوی برجام دشمنی هست که اهداف شوم و یک جنگ روانی را از متن برجام میجوید. و در سوی دیگر هم کسانی که به دستاورد برجام برای مردم دل بستهاند! در این میانه هم هستند کسانی در داخل ایران که به نفع این دو سو یارگیری شدهاند.
اما حقیقت آنست که تجربه قبلی امضای برجام نشان داد هر دو سر این قضیه و البته میانهی آن جملگی چیزی به دست نیاوردهاند!
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1564383
2_ rasanews.ir/0030ea
3_https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/340548
4_mshrgh.ir/1088510