سخنرانی آخر روحانی کار دست هادیان سیاسی او داده و بیان برخی آمارهای کذب و بزرگ‌نمایی‌های غیرواقعی باعث شد کل پروژه محرمانه بازگشت روحانی به صحنه سیاسی سوخته و از بین برود!

سرویس سیاست مشرق- حسن روحانی پس از ماه‌ها لکنت زبان بالاخره به حرف آمده و اواخر هفته گذشته در جمع برخی مدیران و استاندارانش سخنانی قابل‌تأمل را بیان کرده است؛ روحانی در این سخنرانی ادعاهایی بزرگ و عجیب درباره ذخایر ارزی و مقدمات خرید واکسن و برجام و سایر امور شرح داد؛ ازجمله درباره برجام گفت که تلاش کردیم برجام را به نتیجه برسانیم. بااینکه می‌دانستیم اجرایی شدن برجام به دولت بعد می‌رسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز می‌شود، اگر برخی موانع پیش نمی‌آمد ما می‌توانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم!

اشاره رئیس‌جمهور سابق از توافق نهایی در آن سال همان پیش‌نویس دور ششم از مذاکرات وین است که روحانی در توصیف آن گفته بود که اگر عباس عراقچی اختیار عمل بیشتری داشت، به‌طور قطعی برجام احیا می‌شد. البته روحانی در این سخنرانی منظور خود را شفاف بیان نکرده است. منظور رئیس دولت تدبیر از اختیارات بیشتر همان دادن حق امضاء به مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای برای امضای یک متن یک‌جانبه بود که در آن ایران در برابر گرفتن وعده‌های آتی، مذاکرات خطرناکی در موضوعات موشکی و منطقه‌ای معامله می‌کرده است. این عبارت صراحتاً از تعهد ایران به مشارکت در «توافقات آینده» یا «Ongoing Agreements» حکایت جالبی داشته و به‌طور روشن برخلاف خطوط قرمز مسلم ابلاغ‌شده نظام به تیم عراقچی بوده است.

آنچه روحانی از ایده‌های فضایی خود در مذاکره با آمریکا در این سخنرانی بر زبان آورده مشابه دیگر ادعاهای او قابل‌بحث و تفسیر است؛ در حالی تیم مذاکره‌کننده دولت روحانی در پیش‌نویس دور ششم زیر بار توافقات فرابرجامی رفته بود که حتی در گزارش ظریف به مجلس اشاره‌ای به گشایش اقتصادی پس از احیای برجام نشده است. به‌طور مثال در صفحه ۴۰ گزارش عنوان کرده است که در صورت توافق بخشی از فرمان اجرایی ۱۳۸۴۶ لغو خواهد شد، درصورتی‌که این فرمان، فرمان لغو تعهدات آمریکا ذیل برجام است، بنابراین درصورتی‌که این فرمان اجرایی کاملاً لغو نشود به این معنی است که آمریکا بخشی از تحریم‌هایی که در برجام متوقف کرده بود را در توافق احتمالی وین نگه خواهد داشت.

در حوزه تحریم‌های موضوعی نیز، گزارش در صفحه‌های ۳۸ و ۳۹ اعلام می‌کند که تحریم‌های حوزه بانک، نفت، بیمه، حمل‌ونقل، تجارت فلزات گران‌بها و مواردی ازاین‌دست رفع شده‌اند؛ اما این گزارش مشخص نمی‌کند که آیا این تحریم‌ها برای همه افراد و نهادهای ایرانی لغو خواهد شد یا صرفاً اجرای آن برای افراد خارج‌شده از لیست تحریم متوقف خواهد شد.

تکرار ادعاهای نادرست و خلاف واقعی از جانب روحانی چون خروج ایران از ذیل فصل هفت منشور ملل متحد، رعایت هم‌زمانی اقدامات ایران و طرف مقابل در برجام، مسدودسازی مسیر تحریم‌های جدید به‌واسطه برجام، صفر شدن صادرات نفت در صورت عدم امضای توافق ژنو، ختم پرونده PMD، کفایت غنی‌سازی ۳.۶۷ درصدی برای تمام نیازهای کشور و لغو تحریم اقلام حساس و دومنظوره به‌عنوان دستاوردهای برجام، به‌خوبی نشان می‌دهد که صحت سایر بخش‌های این گزارش ازجمله امتیازات تیم ظریف در وین تا چه حد دور از واقعیت بوده است. آنچه روحانی از مذاکرات هسته‌ای بر زبان رانده است، بیش از آنکه جنبه دستاوردنمایی برای دولتش داشته باشد تبرئه آمریکایی‌ها در شش دور گفتگوی بی‌نتیجه است، همان نکته کلیدی که حمید ابوطالبی مشاور سیاسی دولت وقت آن را ناکارآمدی سیاست خارجه ایران نامیده بود!

آمارها درباره دولت دلاربازها چه می‌گوید؟

سخنان حسن روحانی در دیدار با اعضای هیئت دولتش (حزب سیاسی روحانی) در سایر موارد نیز سرشار از اطلاعات غلط و مبهم است، همان‌قدر که دولت روحانی در هشت سال حضور در قدرت با اقدامات محرمانه این‌گونه رفتار کرده است. دولتی که قرار بود در ۱۰۰ روز اول از فعالیتش ساختار اقتصادی کشور را به‌صورت کامل تکان بدهد.

روحانی سال ۱۳۹۲ در حالی دولت را دست گرفت که موجودی خزانه کشور نزدیک به ۱۶۲۳ میلیارد تومان بوده و نیز موجودی صندوق ذخیره ارزی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بوده است، اما در حالی دولت را پس از ۸ سال، تحویل داد که این ارقام در پایان آن سال شگفت‌انگیز است، دستاورد روحانی در آن زمان خزانه خالی با بدهی ۵۴ هزارمیلیاردی میراثی برای دولت سیزدهم بود. سطح بدهی‌های دولت تا حدی بود که وزیران دولت قبل در جلسه‌ای به وزیر جدید اقتصاد گفته بودند که ما نگران این هستیم که شما چگونه می‌خواهید در مرداد و شهریور سال جاری حقوق بدهید!

نگاهی به آمار نشان می‌دهد در پایان دولت دهم بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی کشور ۱۰۳.۷ هزار میلیارد تومان بود که در پایان دولت روحانی به ۶۴۳.۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافت؛ یعنی دولت روحانی فقط درزمینهٔ بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی، ۵۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی بیشتری نسبت به آنچه دولت دهم به‌جای گذاشت، برای دولت رئیسی به‌جای گذاشته است.

آمارهای منتشرشده از سوی صندوق بین‌المللی پول نیز نشان می‌دهد دولت دوازدهم ایران رکورد بدهی در میان دولت‌های ایران از سال ۱۹۹۶ به این سو را شکسته است. درحالی‌که از سال ۲۰۰۲ نسبت بدهی ناخالص دولت ایران به تولید ناخالص داخلی روندی کمابیش نزولی را طی می‌کرد از سال ۲۰۱۴ با آغاز فعالیت دولت یازدهم شاهد معکوس شدن این روند هستیم. در این سال نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی به رقم ۱۲.۵۸۷ درصد می‌رسد. در سال ۲۰۱۳ این رقم ۱۱.۷۵۸ درصد برآورد شده بود.

در سال دوم فعالیت دولت یازدهم شاهد جهش قابل‌ملاحظه بدهی دولت ایران هستیم به‌طوری‌که نسبت بدهی ناخالص دولت به تولید ناخالص داخلی ۳۷.۰۲۳ درصد می‌شود که رشد حدود ۳ برابری نسبت به سال قبل داشته است. این رقم در سال ۲۰۱۶ به ۴۸.۳۰۱ درصد افزایش می‌یابد. در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ نسبت بدهی ناخالص دولت به تولید ناخالص داخلی نزولی می‌شود و به ترتیب به ۴۵.۰۴۴ درصد و ۴۰.۷۷۷ درصد می‌رسد.

اما در سه سال آخر فعالیت دولت دوازدهم بدهی ناخالص دولت دوباره صعودی می‌شود. در سال ۲۰۱۹ نسبت بدهی ناخالص دولت به تولید ناخالص داخلی به ۴۲.۴۲۴ درصد و در سال ۲۰۲۰ به ۴۵.۶۴۲ درصد افزایش می‌یابد. در سال ۲۰۲۱ نسبت بدهی ناخالص دولت به تولید ناخالص داخلی به رقم ۴۸.۳۴۲ درصد افزایش می‌یابد که بالاترین رقم بدهی ثبت‌شده در میان دولت‌های ایران از سال ۱۹۹۶ به این سو است.

همچنین بر اساس آمارهای بانک مرکزی در ابتدای فعالیت دولت روحانی در شهریورماه ۹۲ حجم نقدینگی ۵۰۶ هزار و ۳۹۶ میلیارد تومان بوده که با احتساب افزایش سطح پوشش آماری بانک مرکزی و اضافه شدن ۸۰ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان به آمارهای نقدینگی درمجموع می‌توان گفت حجم نقدینگی تا پیش از آغاز به کار دولت روحانی و جهانگیری ۵۸۷ هزار و ۲۹۶ هزار میلیارد تومان بوده است. این عدد در پایان سال ۹۹ به سه میلیون و ۴۷۵ هزار میلیارد تومان رسیده که افزایش پنج و ۹ دهم برابری را نشان می‌داد.

وضعیت ارزی دولت روحانی مبتکر سیاست دلار بازی نیز جالب‌توجه است! در دوره هشت‌ساله دولت نهم و دهم قیمت دلار در بازار آزاد ۲۵۲ درصد رشد کرد، این عملکرد در مقایسه با دولت‌های پیشین نیز بسیار فاجعه‌بارتر است، چراکه بر اساس آمار نرخ رشد ارز در هشت سال دولت اصلاحات در حدود ۸۰ درصد و در هشت‌ساله سازندگی نیز ۲۷۰ درصد بوده است.

مرکز آمار ایران در بررسی‌هایی که درباره سرانه مصرف ۹ کالای اساسی شامل گندم، برنج، گوشت دام، گوشت پرندگان، ماهی و میگو، شیر و محصولات لبنی، روغن‌ها و چربی‌ها و قند، شکر و چای داشته، تصویر واقعی‌تری از سفره ایرانی‌ها طی دوره ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ ارائه داده است. نتایج این داده‌ها بسیار قابل‌تأمل و نگران‌کننده است به‌طوری‌که طی دوره دولت روحانی، سرانه مصرف گوشت طیور به ازای هر نفر ۲ کیلوگرم، شیر و محصولات لبنی ۹ کیلوگرم، روغن و چربی‌ها ۳ کیلوگرم، قندوشکر ۶ کیلوگرم، برنج ۵ کیلوگرم، گندم ۴ کیلوگرم و گوشت قرمز ۴ کیلوگرم کاهش‌یافته و ماهی و میگو نیز تقریباً در حال حذف کامل از سفره‌هاست.

سوختن یک پروژه سیاسی توسط سلطان وضعیت موجود

واقعیت آن است که دولتی که تمام ارز ترجیحی ۱۴۰۰ را پیش از تحویل دولت به اتمام رسانده و کمر معیشتی مردم را شکسته و نمی‌تواند امروز نقش مدعی‌العموم را بازی کند، اما به صحنه آمدن روحانی با حجمی از آوار و آمارهای ویران‌کننده در وضعیت فعلی کشور و در حاشیه اغتشاشات شبکه فواحش جالب‌توجه و تحلیل است!

تحلیل و رصد شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان نقطه کانونی تحرکات تیم روحانی نشان می‌دهد که برخی از وزاری دولت تدبیر این روزها نقش شتاب‌دهنده را برای پیش برد هشتگ استعفای رئیسی را بازی می‌کنند؛ این افراد باقی‌مانده همان گروه مشکوکی است که سال ۹۷ و پس خروج ترامپ از برجام مدام زیر گوش روحانی می‌خواندند که استعفا داده و کشور آر دچار بن‌بست سیاسی کنند.

در آن روزها تیمی در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری با هدایت دو عضو کابینه به این نتیجه رسیده بودند که اگر روحانی طرح استعفا را پیش بکشد و پای آن بایستد؛ نظام مجبور می‌شود از خط قرمز خود عقب کشیده و زیر بار مذاکره مستقیم با آمریکایی‌ها برود، در آن زمان رهبر انقلاب اسلامی حسن روحانی از افتادن در این پرتگاه نجات داد.

اما این روزها همان جریان مشکوک و نفوذی در حاشیه اغتشاشات بار دیگر شیخ دیپلمات را پیش انداخته تا بابیان برخی سخنان موهوم خود را به‌عنوان آلترناتیو مطرح کند. جالب‌توجه آنکه از نگاه این طیف سیاسی اغتشاشات نقش کاتالیزور را برای احیای پروژه روحانی بازی می‌کند؛ بر این اساس آشوب‌ها آن‌قدر باید امتداد و ادامه پیدا کند تا نام روحانی به‌عنوان منجی سیاسی در جامعه بالا بیاید.

اما سخنرانی آخر روحانی کار دست او داده و بیان برخی آمارهای کذب و بزرگ‌نمایی‌های غیرواقعی باعث شد کل پروژه محرمانه بازگشت روحانی به صحنه سیاسی سوخته و از بین برود. بازخوردهای موجود نشان می‌دهد که سطح سرمایه اجتماعی دولت تدبیر به‌قدری پایین است که هر تکانه اجتماعی و سیاسی از سوی حامیان روحانی و چپ‌های ستادی امکانی برای بروز و ظهور ندارد. این شرایط به نحوی است که اخیراً حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی گفته است که برای اصلاح‌طلبان لاریجانی گزینه‌ای بهتر از حسن روحانی است.

حسن روحانی در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای خود نوشته است که مردی سرسخت برای حل معماهای پیچیده سیاسی است، احتمالاً او هنوز در یاد دارد که پوتین در یک سفر محرمانه درباره حل پرونده هسته‌ای به او گفته بود که در یک کشتی که به ناخدای آن اعتماد کامل نداری هرگز ننشین، ای جمله برای عاقبت سیاسی یک رئیس‌جمهور بازنده همچنان تعمیم دارد!