به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حسن روحانی، روز دوشنبه در دیدار با جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم، از آنها خواست تا پیشنهادات و تجارب خود را درباره طرحهای عمرانی نیمهتمام استانی و ملی در اختیار مسئولان قرار دهند. وی گفت: اینکه چه کسی مسئولیت دولت را برعهدهدارد مسئله فرعی است، مسئله اصلی پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم است که باید به آن کمک کرد. شاید در حال حاضر برای رفع مشکلات مردم خیلی تاثیرگذار نباشیم، اما میتوانیم پیشنهادات خود را به افرادی که مسئول هستند منتقل کنیم.
وی افزود: من طی این مدت تلفنی یا به صورت مکاتبه با مقام معظم رهبری و دیگر مسئولان کشور، مواردی را منتقل کردهام و پیشنهاداتی دادهام. ما کشور و نظام را از خودمان میدانیم و وظیفه ملی و وجدانی ما کمک به توسعه و ارتقای ایران و حل مشکلات مردم است، ولو اینکه حرفهای ما اثربخشی مطلوب نداشته باشد اما تجارب و راهکارهایی که استانداران درباره طرحهای نیمهکاره و حل مشکلات استان حوزه خدمت خود دارند، میتواند در اختیار مسئولان قرار داده شود.
روحانی با بیان اینکه در دولت دوازدهم تلاش کردیم بهترین مسیر را برای دولت بعد آماده کنیم، اظهار داشت: تلاش کردیم برجام را به نتیجه برسانیم. با اینکه میدانستیم اجرایی شدن برجام به دولت بعد میرسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز میشود، اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم. در گزارش رسمی که وزارت خارجه به مجلس داد روشن است که ما در مذاکرات، به چه رسیده بودیم. بر خلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم. برای خرید ۲۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل میدادیم، جریان ورود واکسنهای خریداری شده، شروع شده بود که در ماههای بعد ادامه یافت.
رئیسجمهور سابق تصریح کرد: در دولت دوازدهم برجام را در مقابل حملات فراوان نگه داشتیم، لازم بود فریز شود تا زنده بماند. دولت سیزدهم اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند. اگر بخواهند در مسائل اقتصادی تحول رخ دهد یک شرط آن احیای برجام است. تا تحریم برداشته نشود و رابطه با دنیا بهبود نیابد، سختیهای اقتصادی برطرف نمیشود.
او در بخش دیگری از اظهارات خود جمهوریت، اسلامیت و ایران را سه پایه اصلی انقلاب عنوان کرد و گفت: امروز حفظ اسلامیت در گرو احیای جمهوریت است. برای اینکه بخواهیم اسلام حفظ شود، باید جمهوریت را زنده نگه داریم. اگر جمهوریت از دست برود، اسلام صدمه میخورد و اگر این دو دچار آسیب شوند، ایران ضربه خواهد خورد. ایران کشور بزرگ و مقتدری است که باید مورد احترام همه جهان باشد. باید دید الان چه وضعی پیدا کردیم؟ آیا احترام ایران حفظ شده است؟
روحانی اظهار داشت ما باید به همه مردم ایران احترام بگذاریم و همه را جذب کنیم. تلاش ما این بود که اگر کسی معاند است به تدریج تبدیل به مخالف شود و مخالف را تبدیل به موافق کنیم. الان چه میشود؟ موافق را کمکم میکنیم مخالف و مخالف میشود معاند.
وی با بیان اینکه حل مشکلات اجتماعی و سیاسی در گرو بازگشت جاذبه به صندوقهای رای است، گفت: اگر مردم پای صندوق آرا آمدند، جمهوریت ایجاد میشود. آیا اگر نیمی از مردم پای صندوق نیامدند، جمهوریت ایجاد میشود؟ افتخار ما این بود که در انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاستجمهوری، ۷۳ درصد مردم رای دادند و تعداد آرای باطله بسیار کم بود. اگر مردم را از صندوق مایوس کردید، یعنی به خیابان میرانید. اگر میخواهیم مردم را به کف خیابان نرانیم، راه آن اینست که جاذبه صندوق رای را از بین نبریم.
درباره این اظهارات، یادآوری چند واقعیت ضروری است. اولا، برجام اگر قابلیت اجرای مجدد داشت، باید در همان دولت آقای روحانی به اجرا در میآمد، نه این که به ادعای وی، آن را فریز کنند تا زنده بماند! روحانی در حالی که وعده داده بود همه تحریمها در روز اجرای برجام (دی ماه ۹۴) بالمره و یکجا لغو شود و امکان ندارد تحریمها بر گردد، به چشم خود دید که تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما و سپس تحریمهای کاتسا به اجرا درآمد و پس از آن هم دولت ترامپ با اطمینان یافتن از این که حتی در صورت توقف کامل تعهدات آمریکا، دولت روحانی به تعطیلی برنامه هستهای ادامه میدهد، اقدام به خروج از برجام کرد. بدین ترتیب تعداد تحریمها در این روند معیوب به بیش از ۱۷۰۰ فقره رسید و صادرات نفت به زیر دویست هزار بشکه کاهش یافت. این روند در دوره بایدن هم ادامه پیدا کرد و دولت آمریکا حاضر نشد برای عدم تکرار عهد شکنی و تشدید تحریمها خلاف برجام، تعهد و تضمین معتبری ارائه کند. با همه اینها آقای روحانی ادعا میکند که دولت جدید اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند(!)
او همچنین مدعی است، خزانه را پر تحویل داده و حال آن که میراث دولت وی، ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری به علاوه ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی و سود اوراق (برای چهار سال/ هر ماه به طور متوسط ۱۲ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان) بود؛ تا جایی که بودجه ارزی کل سال ۱۴۰۰ در همان چهار ماه اول تماما هزینه شده و اعضای دولت وی به رئیسجمهور جدید گزارش داده بودند که دولت قادر به پرداخت حقوق کارمندان در مرداد ۱۴۰۰ نیست. همچنین باید اشاره کرد که دولت سیزدهم ظرف یک سال و نیم فقط ۱۱۰ هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت آقای روحانی را تسویه کرده؛ که احتمالا این موارد و موارد مشابه، جزو تمهید شو تسهیل شرایط برای دولت جدید بوده است.
در زمینه ادعای تامین واکسن فقط باید ادعای آقایان روحانی و ربیعی سخنگوی دولت را یادآور شد که در مقابل انتظار عمومی برای واکسیناسیون کرونا، میگفتند: «واکسن، سوهان قم نیست» و «بدون حل مشکل FATF نمیتوان واکسن وارد کرد». آمار قربانیان روزانه کرونا با همین ادعاها به ۷۰۹ نفر در اوایل شهریور ۱۴۰۰ رسید.
در زمینه ادعای تلاش برای تبدیل مخالف را به موافق، آقای روحانی را به این ادبیات وی درباره صاحب نظران منتقد ارجاع میدهیم: «بیسواد، حسود، بیدین، افراطی، کاسب تحریم، بیشناسنامه، مزدور، جیب بر، بیکار، متوهم، دیننشناس، بزدل، مستضعف فکری، به جهنم که می لرزید، مفسد، عقب مانده، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، کودکصفت و...»!
و نهایتا درباره بخش آخر سخنان آقای روحانی، باید به ایشان یادآور شد که سوءمدیریت فاحش وی و برخی دولتمردان، نقش مهمی در سرخورده کردن مردم داشت. در این زمینه میتوان به این واقعیت استناد کرد که رئیسبانک مرکزی روحانی در انتخابات سال گذشته، با وجود حمایت روحانی و ۱۶ حزب اصلاحطلب فقط دو میلیون و چهارصد هزار رای به دست آورد. طبیعی است که دولتی با میراث تورم ۶۰ درصدی و تحمیل تورم هفت تا ده برابری اقلام مختلف ظرف هشت سال، نمیتواند مدعی کمک به جمهوریت باشد بلکه آسیبهای جدی را در این زمینه وارد کرده است.