سرویس جهان مشرق - تحولات سیاسی و دیپلماتیک اخیر در جهان، و بهویژه خاورمیانه، از آشتی ایران و عربستان تا بازگشت سوریه به آغوش جهان عرب، و از تعمیق روابط چین با کشورهای عربی تا گفتوگوی کشورهای آمریکای لاتین با روسیه با هدف پایان دادن به جنگ اوکراین، دستکم دو ویژگی مشترک دارند: حرکت به سوی صلح، و اجتناب از دخالت دادن آمریکا. پایگاه اینترنتی آمریکایی «زی» (وابسته به مجلهای به همین نام) اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «مواجهه با واقعیت یک جهان چندقطبی[۱]» ضمن اشاره به «کودتای دیپلماتیک» چین در خاورمیانه علیه آمریکا، تصریح میکند که چگونه تحولات صلحطلبانهی اخیر در جهان بدون مشارکت آمریکا و متحدانش در ناتو شکل گرفتهاند و واشینگتن اکنون در معرض انزوا در جهانی قرار دارد که روزبهروز چندقطبیتر میشود. آنچه در ادامه میخوانید، متن گزارش پایگاه تحلیلی «زی» است.
«ابراهیم رئیسی» (جلوی تصویر) رئیسجمهور ایران، در حال سخنرانی در نشست سال ۲۰۲۱ «سازمان همکاری شانگهای» در شهر «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان. سازمان همکاری شانگهای یکی از سازمانهای بینالمللی است که با محوریت تشکیل جهان چندقطبی و مبارزه با سلطهی آمریکا شکل گرفته است. (+)
در همینباره بخوانید:
›› پایان «لحظه تکقطبی آمریکا»/ عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه منافعی دارد؟
›› سازمان همکاری شانگهای: نگرانی غرب از شکلگیری تهدیدی برای ناتو
صحنهی جهانی طی چند ماه گذشته شاهد شماری از پیروزیهای دیپلماتیک بوده است که آمریکا یا متحدانش در ناتو حتی در یکی از آنها هم نقشی نداشتهاند. چشمگیرترینِ این موفقیتها ابتکار چین[۲] برای گرد هم آوردن عربستان و دشمن منطقهایش، ایران، به منظور رفع اختلافاتشان بود. اگرچه هیچیک از این دو کشور قهرمان دفاع از حقوق بشر نیست و هر دو مدتهاست از اختلافات فرقهای برای ایجاد تنش با طرف مقابل استفاده میکنند، اما کاهش اختلاف میان آنها میتواند در درازمدت به ایجاد ثبات در خاورمیانه منجر شود. علاوه بر این، به نظر میرسد که تنشزدایی میان ایران و عربستان ممکن است نهایتاً به قتلعام نیابتی آنها در یمن، که فقیرترین کشور منطقه است، نیز پایان دهد. اگر فقط همین یک نتیجه هم به دست بیاید، به خودی خود، برای تحسین تلاشهای چین کافی است.
(از راست) «علی شمخانی» دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، «وانگ یی» عالیرتبهترین دیپلمات چین، و «مساعد بنمحمد العیبان» مشاور امنیت ملی، وزیر کشور، و عضو شورای وزرای عربستان، طی نشستی در ماه مارس سال ۲۰۲۳ در پکن با یکدیگر دیدار میکنند. وانگ که از سال ۲۰۱۳ تا انتهای سال ۲۰۲۲ وزیر خارجهی چین بود، در حال حاضر، از ابتدای سال ۲۰۲۳، مدیر کمیسیون روابط خارجی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست چین است؛ سمتی که بالاتر از وزارت خارجهی چین محسوب میشود. میانجیگری چین برای آشتی میان ایران و عربستان را میتوان جدیترین دخالت دیپلماتیک پکن در خاورمیانه طی سالها و بلکه چند دههی گذشته دانست. علاوه بر ایران، عربستان نیز (به عنوان یکی از متحدان سنتی آمریکا در جهان عرب) با پذیرش میانجیگری چین عملاً به نقش مخرب کاخ سفید در روابط میان کشورهای منطقه اذعان کرد. (+)
پس از مقطعی چنددهساله از جنگ و خونریزی در خاورمیانه، که نقطهی عطف آن سیاست «مبارزه با تروریسم» دولت آمریکا پس از حوادث ۱۱ سپتامبر بود، با تغییر اولویتهای سیاست خارجی در واشینگتن و کوچ تدریجی آمریکا از منطقه، کشورهای خاورمیانه کمکم دارند گامهای اولیه به سوی صلح را برمیدارند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› راشاتودی: خاورمیانه با کوچ آمریکا دارد رنگ صلح را میبیند
توافق پیشنهادی پکن با ریاض برای مبادلهی نفت میان دو کشور [و همچنین میان چین و سایر کشورهای عربی] به یوان[۳]، به جای دلار آمریکا، نیز میتواند سلطهی آمریکا بر اقتصاد جهانی را، که به دلارهای نفتی وابسته است، به خطر بیندازد. عربستان، انگار که بخواهد نشان دهد دارد خودش را از دایرهی نفوذ غرب خارج میکند، با فدراسیون روسیه نیز برای پایان دادن به انزوای منطقهای تحمیلشده علیه دولت سوریه در طول جنگ داخلی در این کشور، قراردادی منعقد کرد. بهرغم مخالفتهای کویت و قطر[۴]، این اقدام عربستان، سوریه را به مجامع منطقهای، مانند اتحادیهی عرب، بازمیگرداند.
«شی جینپینگ» (نشسته، چپ) رئیسجمهور چین، ماه دسامبر سال ۲۰۲۲ طی سفر به ریاض، پایتخت عربستان، با «سلمان بن عبدالعزیز» (نشسته، راست) پادشاه این کشور، اسناد مشترکی را امضا میکند. شی طی سفر به عربستان، با هدف آغاز فصل جدیدی از روابط با کشورهای عربی با شماری از مقامات این کشورها که برای برگزاری نشست به ریاض آمده بودند، دیدار و گفتوگو کرد. شی دیدار با کشورهای عربی خلیج فارس و اعضای «اتحادیهی عرب» را «نقطهی عطف» توصیف کرد. این در حالی است که آمریکا از نفوذ روزافزون پکن در جهان عرب نگران است و اعراب علناً از تن دادن به فشارهای واشینگتن علیه چین و روسیه سر باز میزنند. (+)
«بشار اسد» (راست) رئیسجمهور سوریه، با «فیصل بنفرحان آلسعود» وزیر خارجهی عربستان، دست میدهد. دو طرف، ماه آوریل سال ۲۰۲۳ در جریان سفر بنفرحان به دمشق، پایتخت سوریه، با یکدیگر دیدار کردند. سوریه پس از ۱۲ سال انزوا در جهان عرب، زمانی که مشخص شد معارضان توانایی سرنگونی اسد را ندارند، سال ۲۰۲۳ مجدداً به عضویت «اتحادیهی عرب» درآمد. (+)
در همینباره بخوانید:
›› هزینههای کوچ از خاورمیانه/ متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
›› تغییر یارکشیها در خلیج فارس/ اعراب دارند ایران را جایگزین آمریکا میکنند
شاید بتوان این نظریه را مطرح کرد که اقبال دیپلماتیک عربستان نسبت به این [دشمنان و] رقبای آمریکا، تا حدی پاتک رهبران این کشور [به واشینگتن] به دلیل محکومیت گستردهی قتل جمال خاشقجی، خبرنگار [منتقد سعودی که در کنسولگری عربستان در ترکیه به قتل رسید و طبق گزارشهای موجود، بدنش با اسید تجزیه شد] در سال ۲۰۱۸، است؛ قتلی که انتظار میرود به دستور محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی و رهبر بالفعل این کشور، انجام شده باشد. اما به هر ترتیب، دیپلماسی بیسروصدا، بهوضوح در کودتای چین [علیه آمریکا در خاورمیانه] نقش داشت و جهان را غافلگیر کرد.
«محمد بنسلمان» (جلوی تصویر، راست) ولیعهد سعودی، در ریاض از «شی جینپینگ» (چپ) رئیسجمهور چین، استقبال میکند. مراسم استقبال از شی در ریاض با تشریفات کامل برگزار شد و بنسلمان طی سفر رئیسجمهور چین به کشورش، از «مرحلهی تاریخی جدید روابط با چین» صحبت کرد. کارشناسان این اتفاق را با سفر چند ماه قبل «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا، به خاورمیانه و برخورد ناخوشایند او با بنسلمان طی سفرش به ریاض مقایسه کردهاند. گزارشها در حالی از توافق عربستان با چین بر سر صادرات نفت در ازای یوان، به جای دلار، حکایت دارد که پیشبینی میشود هر اقدامی از سوی سعودیها در کنار گذاشتن دلار در تجارت نفتیشان، یک زلزلهی سیاسی به راه بیندازد. ریاض پیش از این نیز آمریکا را تهدید کرده بود که در صورت شکایت از اعضای اوپک، دست به چنین اقدامی خواهد زد. (+)
تصویر خوشوبشِ «مُشتی» «جو بایدن» (چپ)، رئیسجمهور آمریکا، و «محمد بنسلمان» (راست)، ولیعهد سعودی، طی سفر سال ۲۰۲۲ بایدن به خاورمیانه، در رسانههای آمریکایی بسیار جنجالبرانگیز شد و رئیسجمهور آمریکا که وعده داده بود بنسلمان را منزوی و منفور خواهد کرد، به خاطر دیدارش با ولیعهد سعودی که شواهد نشان میدهند دستور قتل وحشیانهی «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی، را صادر کرده، در داخل آمریکا بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت. (جزئیات بیشتر) (+)
در همینباره بخوانید:
›› والاستریتژورنال: سفر خاورمیانهای بایدن بدتر از آبروریزی بود
چین، همزمان، با برزیل که یکی از متحدان کلیدی آمریکا، و از اعضای «بریکس» (سازمانی متشکل از قدرتهای در حال ظهور جهان، با عضویت برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی) است، نیز همکاریهای دیپلماتیک برقرار کرده است. روابط چین و برزیل، این نظریه را احیا میکند که کشورهای «غیرمتعهد[۵]»، بهویژه در «جنوب جهانی[۶]»، میتوانند برای بهبود موقعیت خود نسبت به کشورهای ثروتمندتر و مبارزه با تهدیدات مشترک، مانند تغییرات اقلیمی، با یکدیگر همکاری کنند. «لولا دا سیلوا» رئیسجمهور برزیل، هم با برقراری مجدد گفتوگوها [و روابط دیپلماتیک] با کشور همسایهاش ونزوئلا[۷] (گفتوگوهایی که رئیسجمهور سابق برزیل، «ژائیر بولسونارو»، آنها را قطع کرده بود)، و هم با پیروی از سنت قدیمی برزیل و امتناع از ارسال سلاح به اوکراین، خشم آمریکا را برانگیخته است.
«لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا» (راست) رئیسجمهور برزیل، که بیشتر «لولا دا سیلوا» نامیده میشود، پیش از برگزاری یک نشست منطقهای در ماه می سال ۲۰۲۳ در برازیلیا، پایتخت کشورش، از «نیکولاس مادورو» (چپ) رئیسجمهور ونزوئلا، میزبانی میکند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› روابط ایران با «بریکس»: غولی که به جنگ غرب برخاسته
›› اتحادیه اقتصادی اوراسیا-بریکس: مسیر هموار ایران برای عبور از سلطه دلار
«دا سیلوا» با تلاش برای کشاندن اوکراین و روسیه پای میز مذاکره با پیشنهاد تشکیل یک «گروه ۲۰ برای صلح[۸]» [با اشاره به سازمان اقتصادی «گروه ۲۰[۹]»، متشکل از ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان] برای پایان دادن به جنگ در اوکراین نیز بیشازپیش واشینگتن را عصبانی کرده است. قاعدتاً باید بتوان هم جنگ تجاوزکارانهی روسیه را محکوم کرد و هم از طریق گفتوگو به دنبال راهی برای خروج از آن بود. با این وجود، گاهی اوقات به نظر میرسد ژنرالهای پشتمیزنشین غربی میخواهند تا جنگ آخرین قطرهی خون اوکراینیها ادامه پیدا کند. این افراد، چه دوست داشته باشند و چه دوست نداشته باشند، باید این واقعیت را بپذیرند که جنگ اوکراین در جنوب جهانی از حمایت زیادی برخوردار نیست؛ از جمله، به این دلیل که بسیاری از کشورهای فقیر برای تأمین غذای شهروندان خود به واردات غلات و کود از هر دو طرف این جنگ متکی هستند.
در همینباره بخوانید:
›› جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگها و جنایات آمریکا چهطور؟
›› کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکاییها
›› «جان میرشایمر» پاسخ میدهد: چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟
›› «جان میرشایمر» پاسخ میدهد: آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟
بخش بزرگی از شکست سیاست خارجی آمریکا در این قرن تازه [بیستویکم] به این مسئله برمیگردد که کنترل عمدهی این سیاستها در دست افرادی است که به خاطر ملاحظات سیاسی منصوب شدهاند، نه دیپلماتهای مجربی که معمولاً درک دقیقتری از کشورها و مناطق مختلف جهان دارند. در موارد بسیار زیادی در آمریکا و کشور همسایهاش، کانادا، سِمتهای دیپلماتیک مهم به حامیان مالی و مأموران سیاسی، به عنوان پاداشی برای کمکهای آنها در رقابتهای انتخاباتی، اختصاص داده میشود[۱۰]. مشکل بزرگ دیگر، این است که واشینگتن در نتیجهی برخورداری از ارتشی که هزینههایش از مجموع ۱۰ کشور بعد از آمریکا بیشتر است[۱۱]، یاد گرفته که به چماق بزرگش تکیه کند و بهندرت به دولتهایی که به عنوان دشمن معرفی میشوند، هویج پیشنهاد میکند. وقتی تفنگ روی شقیقهیتان است، انجام گفتوگوی سازنده دشوار میشود.
«جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا، ماه سپتامبر سال ۲۰۲۲، پس از ایراد سخنرانی در کاخ سفید دربارهی لایحهی «افشا» که «ابرکمیتههای اقدام سیاسی» (گروههایی که با حمایت مالی از کارزارها یا نامزدهای انتخاباتی در آمریکا به دنبال پیشبرد اهداف خود هستند) را ملزم میکند هویت حامیان عمدهی خود را افشا کنند، اتفاق را ترک میکند. نشریهی آمریکایی «فارن پالسی» طی گزارشی تحت عنوان «خب، پس میخواهی سِمتِ سفیری بخری» (لینک) مینویسد آمریکا تنها دولت غربیای است که به شکل روتین سمتهای ارشد دیپلماتیک را به حامیان بزرگ مالی در انتخابات میبخشد. (+)
طی سالهای اخیر، از جمله سال ۲۰۲۲، در فهرست هزینهبرترین ارتشهای جهان، بودجهی نظامی آمریکا (که جایگاه اول را دارد) بیش از بودجهی نظامی ده کشور بعدی بوده است. واشینگتن به خاطر همین هزینههای نجومی نظامی، به سوی جنگ و اقدام نظامی تمایل داشته و کمکم در میان کشورهای دیگر جهان که خواستار صلح هستند، در انزوا قرار گرفته است. (+)
در همینباره بخوانید:
›› نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا چگونه تبلیغات میکنند
›› «پولهای تاریکی» که تکلیف انتخابات آمریکا را روشن میکنند
شکستهای آمریکا و نزدیکترین متحدانش در حوزهی دیپلماسی، آنها را در خطر انزوا در دنیایی قرار داده است که روزبهروز چندقطبیتر میشود. بسیاری از رهبران سیاسی غربی، به جای پذیرش قدرت نرم روزافزون کشورهای دیگر، مانند چین و برزیل، و تلاش برای تعامل سازنده با آنها برای مقابله با مسائل مختلف، از جنگ گرفته تا تغییرات اقلیمی، از رویارویی با این واقعیت جدید امتناع میکنند. آمریکا هرگز جنگ در خاک خود را نمیخواهد، اما به نظر میرسد بیوقفه مشتاق است با تأمین سلاح برای دنیای دائماً در جنگ[۱۲]، سودهای کلانی برای صنعت تسلیحاتی بیاندازهی قدرتمند خود به دست بیاورد. نظر به تحولات دیپلماتیک ماههای اخیر، شاید بقیهی کشورها بالأخره دارند به این جهان مبتنی بر جنگ دست رد میزنند.
در مجلهی فارنافرز بخوانید:
›› افول آمریکا و بلایی که بر سر «قرن آمریکایی» آمد
›› اعتیاد ایالات متحده به جنگ/ چرا هژمونی آمریکا رو به افول گذاشت؟
[۱] Facing the Reality of a Multi-Polar World Link
[۲] ‘Changing global order’: China’s hand in the Iran-Saudi deal Link
[۳] China's Xi calls for oil trade in yuan at Gulf summit in Riyadh Link
[۴] What’s behind Syria’s return to the Arab League? Link
[۵] جنبش عدم تعهد لینک
[۶] تقسیم شمال-جنوب لینک
[۷] Brazil President-elect Lula to restart diplomatic relations with Venezuela Link
[۸] Brazil’s Lula pitches ‘peace coalition’ for Ukraine, but he treads a thin line Link
[۹] گروه ۲۰ لینک
[۱۰] So You Want to Buy an Ambassadorship Link
[۱۱] U.S. spent more on military in ۲۰۲۲ than next ۱۰ countries combined Link
[۱۲] Surge in arms imports to Europe, while US dominance of the global arms trade increases Link