سرویس جهان مشرق - امروز دیگر کمتر کسی شک دارد که دوران تکقطبی و سلطهی یکجانبهی آمریکا و غرب بر جهان به پایان خود نزدیک شده است. علاوه بر ظهور ائتلافها و سازمانهای جایگزین مانند «سازمان همکاری شانگهای[۱]» و «بریکس[۲]» (مخفف برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی)، ناتوانی معادلهای غربی این سازمانها برای حلوفصل بحرانهای بینالمللی، و بلکه دست داشتن آنها در ایجاد و تشدید این بحرانها، نشانهای از این فرآیند گذار به جهان چندقطبی است. در این میان، گروه بریکس، که از اقتصادهای نوظهور جهان تشکیل شده، سهم بسزایی در ساخت سازوکارهای اقتصادی لازم برای عبور از نظام اقتصادی کنونی مبتنی بر دلار آمریکا ایفا میکند. اگرچه این سازمان فعلاً ماهیت عمدتاً اقتصادی دارد، اما علاوه بر سازمان اقتصادی «گروه ۷[۳]»، پیشاپیش آن را رقیبی برای ناتو نیز تلقی میکنند.
(از چپ) «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه، «ژائیر بولسونارو» رئیسجمهور برزیل، «نارندرا مودی» نخستوزیر هند، و «سیریل رامافوسا» رئیسجمهور آفریقای جنوبی، سران کشورهای تشکیلدهندهی گروه «بریکس» (+)
در همینباره بخوانید:
ایران بارها به عضویت در بریکس اظهار تمایل نموده[۴] و درخواست ایران[۵] با استقبال اعضا نیز مواجه شده است؛ تا جایی که شی جینپینگ، رئیسجمهور چین و رئیس دورهای بریکس، منحصراً از ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، برای سخنرانی در اجلاس مجازی اخیر این گروه دعوت کرد[۶]. ایران تنها کشور غرب آسیاست که تا کنون در اجلاس بریکس شرکت کرده است[۷]. رئیسی در سخنرانی خود بر ظرفیتهای ایران برای تبدیل به «شریکی پایدار و قابلاتکا» برای بریکس تأکید کرد[۸].
پایگاه خبری اینترنتی آمریکایی «مینتپرسنیوز» اخیراً طی گزارش تحت عنوان «ظهور بریکس: غول اقتصادیای که دارد با غرب مقابله میکند[۹]» به سقوط هژمونی آمریکایی-غربی و تأثیر ظهور بریکس بر معادلات جهانی پرداخته است. آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش مینتپرسنیوز است.
یکی از پیامدهای تقویت ائتلافهایی مانند «بریکس» پایان جهان تکقطبی و افول هژمونی آمریکا و قدرت دلار است. اعضای بریکس پیشاپیش به فکر جایگزینی یک ارز مشترک میان خودشان به جای دلار در تبادلات تجاری دوجانبه و چندجانبهیشان هستند. (+)
نشست ۲۶ تا ۲۸ ژوئنِ سران «گروه ۷» در [قلعهی تاریخی] «المائو» در آلمان[۱۰]، و نشست دو روز بعدِ سران ناتو در مادرید پایتخت اسپانیا[۱۱]، از نظر ارائهی راهحلهای واقعی برای بحرانهای فعلی جهان (جنگ در اوکراین، قحطیهای قریبالوقوع، تغییرات اقلیمی، و غیره) عملاً بیفایده بودند؛ اما با این وجود، اهمیت داشتند، چون نمونهای آشکار از ناتوانی غرب در جهانی بودند که معادلاتش بهسرعت در حال تغییر است.
غرب، طبق معمولِ بعد از شروع جنگ روسیه و اوکراین، تلاش کرد وحدت خود را به نمایش بگذارد؛ وحدتی که بارها آشکار شده اصالتاً وجود خارجی ندارد. در حالی که فرانسه، آلمان و ایتالیا[۱۲] بهای سنگینی به خاطر بحران انرژی ناشی از جنگ میپردازند، بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، به امید اینکه کشورش را پس از تحقیر برگزیت، بار دیگر در صحنهی جهانی مطرح کند، روی این زخم نمک میپاشید[۱۳]. در همین حال، دولت بایدن میخواهد از جنگ برای بازگرداندن اعتبار و رهبری واشینگتن بر ناتو [و در حوزههای دیگر] استفاده کند[۱۴]؛ بهویژه پس از دورهی فاجعهبار ریاستجمهوری دونالد ترامپ، که تقریباً این اتحاد تاریخی را از هم پاشید.
حتی این واقعیت که چندین کشور آفریقایی در نتیجهی اختلال در عرضهی مواد غذایی از طریق دریای سیاه و متعاقب آن افزایش قیمتها، در معرض قحطی قرار گرفتهاند[۱۵] هم به نظر نمیرسید خم به آبروی رهبران برخی از ثروتمندترین کشورهای جهان بیاورد. اگرچه قیمتهای سرسامآور، دهها میلیون نفر را به زیر خط فقر کشانده، اما این سیاستمداران همچنان بر عدم مداخله در بازار جهانی غذا اصرار دارند. اگرچه غرب تا پیش از این نیز اعتباری نداشت، اما عقدهی کنونیِ رهبران غربی برای حفظ هزاران تحریم علیه روسیه، گسترش بیشتر ناتو، سرازیر کردن سیل «سلاحهای مرگبار» به اوکراین، و حفظ هژمونی جهانیشان به هر قیمتی، اعتبار آنها را تا قعر تازهای تنزل داده است.
یک تانکر توزیع آب آماده میشود تا آب آشامیدنی را میان مردم منطقهای در سومالی توزیع کند؛ تحریم روسیه بعید است بتواند الیگارشها یا دولتمردان این کشور را تحت فشار بگذارد، اما به احتمال قوی میتواند مردم آفریقا را در معرض گرسنگی قرار دهد (+)
در این منطقه از سومالی، که حدود ۶۰ درصد از جمعیتش برای تأمین درآمد و غذا به دامهایشان وابسته هستند، تا جایی که چشم کار میکند، گاو، شتر، الاغ و بزهای متعلق به مردم محلی دیده میشود که در اثر کمبود آب و غذا به شکل دستهجمعی تلف شدهاند؛ یکی از پیامدهای غیرمستقیم اعتیاد دولت آمریکا به تحریم کشورهای مختلف، گسترش قحطی در کشورهای کمتربرخوردار است (+)
جان میرشایمر پاسخ میدهد:
از شروع جنگ اوکراین به این سو، غرب همان دوراهی «اخلاقی» ای را تبلیغ کرده که جورج دابلیو. بوش در آغازِ بهاصطلاح «جنگ با تروریسم» مطرح کرد؛ وقتی ماه اکتبر سال ۲۰۰۱ [خطاب به کشورهای دیگر] گفت: «شما یا با ما هستید یا با تروریستها[۱۶].» این در حالی است که در واقعیت میتوان هم خواهان پایان جنگ بود و هم با یکجانبهگرایی آمریکایی-غربی مخالفت کرد. دلیل اینکه تا پیش از این دستوردادنهای آمریکا جواب میداد هم این بود که بر خلاف فضای جغراسیاسی [ژئوپلتیک] کنونی، کمتر کشوری جرأت داشت با سیاستهای واشینگتن مخالفت کند.
ناوچهی موشکانداز روسی «ولیکی اوستیوگ» (چپ) از بندری در شهر «طرطوس» در سوریه عازم مأموریت گشتزنی در دریای مدیترانه میشود. دو زیردریایی دیزلی-برقی روسی پروژهی ۶۳۶/۳ کلاس «وارشاویانکا» (نسخهای از کلاس «کیلو») نیز در سمت راست تصویر دیده میشوند. پایگاه دریایی روسیه در طرطوس، تنها پایگاه دریایی این کشور در خارج از کشورهای شوروی سابق است. طی سالهای گذشته، معادلات جهانی تغییر زیادی کردهاند و کشورهای مختلف نقش رهبری یکجانبهی آمریکا را به چالش کشیدهاند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› متحدان آمریکا در بحران اوکراین طرف روسیه هستند
›› مدیر اندیشکده آمریکایی: بیاعتمادی شرکای واشینگتن نشانه سقوط آمریکاست
اما الآن دورهوزمانه عوض شده. روسیه، چین، هند و بسیاری از کشورهای دیگر در آسیا، خاورمیانه، آفریقا و آمریکای جنوبی دارند در تمام فضاهای موجود برای مقابله با سلطهی خفقانآور غرب مانور میدهند. این کشورها بهصراحت اعلام کردهاند که در منزویسازی روسیه به نفع دستورکار توسعهطلبانهی ناتو شرکت نخواهند کرد[۱۷]. اتفاقاً بعکس، گامهای زیادی با هدف ایجاد جایگزینهایی برای اقتصاد جهانی تحت سلطهی غرب برداشتهاند؛ بهویژه جایگزینی برای دلار آمریکا که پنج دهه است بیشتر نقش یک کالا را ایفا کرده تا صرفاً یک ارز. همین دلار مؤثرترین سلاح واشینگتن برای ایجاد بسیاری از بحرانها، تحریمها و (در مورد عراق و ونزوئلا و برخی کشورهای دیگر) گرسنگی دستهجمعی بوده است.
دلار آمریکا امروزه بیش از آنکه صرفاً یک ارز باشد، یک کالا، ابزار، و سلاح در دست دولت واشینگتن برای جنگ با کشورهای دیگر است (+)
در همینباره بخوانید:
›› کدام کشورها به دنبال حذف دلار از تبادلات بینالمللی هستند و چرا؟
چین و کشورهای دیگر میدانند که درگیری کنونی ارتباط زیادی با «اوکراین در مقابل روسیه» ندارد، بلکه بر سر چیزی بسیار مهمتر است. اگر واشینگتن و اروپا پیروز شوند و مسکو پشتِ بهاصطلاح «پردهی آهنین[۱۸]» [مرزبندی بین شرق و غرب اروپا] عقب رانده شود، پکن هیچ راهی نخواهد داشت جز اعطای امتیازات دردناک به غربی که در حال ظهور مجدد است. چنین اتفاقی به نوبهی خود رشد اقتصادی جهانی چین[۱۹] را پایان میدهد و جایگاه پکن در اتخاذ سیاست «چین واحد» را تضعیف میکند. این اعتقاد چینیها بیراه هم نیست. تقریباً بلافاصله پس از اعلام حمایت نظامی بیقیدوشرط ناتو از اوکراین[۲۰] و متعاقب آن آغاز جنگ اقتصادی علیه روسیه، واشینگتن و متحدانش شروع به تهدید چین دربارهی تایوان کردند[۲۱]. هدف بیانیههای تحریکآمیز و همچنین مانورهای نظامی و سفرهای متعدد سیاستمداران بلندپایهی آمریکایی به تایپه تأکید بر سلطهی آمریکا بر اقیانوس آرام بود.
یک فروند بمبافکن H-6K ارتش چین در حال انجام مأموریت بر فراز منطقهی حائل میان چین و تایوان در ماه سپتامبر سال ۲۰۲۰. دولت آمریکا در ادامهی سیاستهای دولت قبلی به اقدامات تحریکآمیز خود دربارهی تایوان و همچنین حمایت «محکم» از امنیت این منطقه در مقابل چین تأکید کرده است. (+)
پافشاری مصرانهی غرب بر رویکرد تقابلی کنونیاش علیه چین، در مقطعی که چهبسا تأکید بر دیپلماسی و سازش با این کشور سودمندتر میبود، دو دلیل اصلی داشت: اولاً، غربیها میترسیدند پکن اتخاذ سیاست سازش از جانب آنها را دلیل بر ضعف و نوعی مماشات تفسیر کند. و دوماً، روابط تاریخی غرب با چین همواره بر پایهی ارعاب، اگر نگوییم تحقیر آشکار، بوده است. از اشغال ماکائو به دست پرتغال در قرن شانزدهم[۲۲]، تا «جنگهای تریاک[۲۳]» بریتانیا در اواسط قرن نوزدهم[۲۴]، تا جنگ تجاری ترامپ علیه چین[۲۵]، غرب همیشه به چین به چشم یک رعیت نگاه کرده است، نه یک شریک. دقیقاً به همین دلیل هم پکن به گروه همخوانی غرب در محکومیت روسیه ملحق نشد. اگرچه خود جنگ در اوکراین هیچ منفعت مستقیمی برای چین ندارد، اما پیامدهای جغراسیاسی این جنگ میتواند برای آیندهی پکن به عنوان یک قدرت جهانی، تعیینکننده باشد.
پیمان ناتو (که اعضای آن با رنگ سبز نشان داده شدهاند)، بهرغم وعدهها دربارهی اینکه به سمت شرق پیشروی نخواهد کرد، عملاً تا مرزهای روسیه (که با رنگ نارنجی مشخص شده) عضوگیری کرده است. توسعهطلبی ناتو عالوه بر روسیه، پیامدهای فاجعهباری برای قدرت اقتصادی-نظامی چین به دنبال خواهد دارد. (+)
در همینباره بخوانید:
در حالی که ناتو همچنان بر گسترش خود اصرار دارد تا دوام و وحدتش را نشان دهد، این نظم جهانی جایگزین به رهبری روسیه و چین است که شایستگی توجه جدی را دارد. به گزارش [روزنامهی آلمانی] «فرانکفورته آلگماینه» پکن و مسکو در حال تلاش برای توسعهی بیشتر باشگاه «بریکس» (متشکل از اقتصادهای بزرگ درحالظهور) هستند[۲۶] تا به عنوان وزنهی تعادلی مقابل گروه ۷ [و ناتو] عمل کند. این روزنامهی آلمانی درست هم میگوید. جدیدترین اجلاس سران بریکس که ۲۳ ژوئن [۲ تیر ۱۴۰۱] برگزار شد، برای مخابرهی این پیام به گروه ۷ طراحی شده بود که غرب دیگر در جایگاه هدایت جهان نیست و روسیه، چین و کشورهای «جنوب جهان[۲۷]» در حال آماده شدن برای یک مبارزهی طولانی علیه سلطهی غرب هستند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در سخنرانی خود در اجلاس بریکس پیشنهاد ایجاد یک «ارز ذخیرهی بینالمللی بر اساس سبد ارزهای کشورهایمان» را مطرح کرد. این واقعیت که روبل بهتنهایی توانسته تحت تحریمهای اخیر غرب دوام بیاورد و اتفاقاً شکوفا شود، این امید را زنده میکند که ترکیب ارزهای کشورهای بریکس بتواند در نهایت دلار آمریکا را به عنوان ارز غالب جهان کنار بزند.
بسیاری از کشورهای جهان، بهویژه کشورهای تحت تحریم آمریکا، به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه خروج از زیر سلطهی اقتصادی واشینگتن کنار گذاشتن دلار و جایگزینی آن با ارزهای دیگر است. (+)
در همینباره بخوانید:
›› دیپلمات سابق آمریکایی: تحریمهای آمریکا علیه روسیه نتیجه عکس خواهد داد
›› معیارهای دوگانه کنگره آمریکا: مخالفان تحریم اسرائیل برای تحریم روسیه سرودست میشکنند
طبق گزارشهای موجود [از جمله گزارش فرانکفورته آلگماینه]، شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، بود که درخواست کرد تاریخ اجلاس بریکس از ۴ جولای [۱۳ تیر ۱۴۰۱] به ۲۳ ژوئن تغییر کند تا اینگونه به نظر نیاید که پاسخی به اجلاس گروه ۷ در آلمان است. همین مسئله بیشتر نشان میدهد که چگونه اعضای بریکس دارند خودشان را بیشتر و بیشتر رقیب مستقیم گروه ۷ میبینند. به علاوه، اینکه آرژانتین و ایران برای عضویت در بریکس درخواست دادهاند نیز نشان میدهد که این اتحاد اقتصادی در حال تبدیل شدن به یک نهاد سیاسی و در واقع جغراسیاسی است.
«ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران، در نشست مجازی سال ۲۰۲۲ گروه «بریکس» (+)
در همینباره بخوانید:
›› هزینههای پکن برای همکاری با تهران/ کدام غولهای چینی به خاطر رابطه با ایران نقرهداغ شدند؟
›› توافق محرمانه ایران با روسیه برای صادرات نفت؟ / نقش چین و هند در دور زدن تحریمهای آمریکا
درگیری جهانی پیش رو شاید تأثیرگذارترین نبرد پس از جنگ جهانی دوم باشد. در حالی که ناتو به مبارزه برای حفظ جایگاهش ادامه خواهد داد، روسیه، چین و دیگران در زیرساختهای مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی سرمایهگذاری خواهند کرد؛ به این امید که وزنهی تعادلی دائمی و پایدار در برابر سلطهی غرب ایجاد کنند. نتیجهی این درگیری احتمالاً آیندهی بشریت را رقم خواهد زد.
در همینباره بخوانید:
›› افول آمریکا و بلایی که بر سر «قرن آمریکایی» آمد