در پشت پردهٔ این رادیکالیسم چپ نوعی اپورتونیسم قرار داشت که پشت ویترین زیبایی به نام دفاع از انتخابات آزاد پنهان شده بود اپورتونیسمی که از یک سو دنبال کرسی در حاکمیت بود!

سرویس سیاست مشرق- آن‌گونه که از رصد اظهارات و مطالب مطرح‌شده از سوی اصلاح‌طلبان برمی‌آید انتقادات نسبت به جبهه اصلاحات ایران و کارآیی آن میان احزاب اصلاح‌طلب افزایش‌یافته و طیف‌های مختلف در حال بیان پیشنهادهایی برای فراگیرتر شدن گفتمان و تشکیلات مهم‌ترین نهاد سیاسی- انتخاباتی اصلاح‌طلبان می‌باشند.

بررسی‌ها در این زمینه نشان می‌دهد که در شرایط کنونی در جبهه اصلاحات کوشش می‌شود که به تعبیر اصلاح‌طلبان شکاف اجتماعی اصلاح‌طلبی در برابر اصلاح‌ناپذیری نمایندگی شود اما به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی این مسئله با توفیق چندانی طی سال‌های گذشته همراه نبوده است.

از دیگر سو اما به دلیل امتناع شکل‌گیری احزاب بر پایه قدرت اجتماعی باید تصریح داشت که این مسئله موجب شده که جبهه اصلاحات کنونی زیر سایه دوگانه حزب اتحاد ملت -حزب کارگزاران سازندگی باشد. دوگانه‌ای که جبهه اصلاحات را در میانه اصلاح‌طلبی به‌مثابه پذیرش وضع موجود و اصلاح‌طلبی به‌مثابه رویکرد رادیکال‌تر شناور کرده است. وجود احزاب صنفی معلمان، پزشکان، استادان دانشگاه و احزاب مربوط به زنان نیز بحران نمایندگی را حل نکرده است.

در همین رابطه اما پیشنهادات مطرح‌شده برای فراگیرتر ساختن جبهه اصلاحات در قالب ۳ دسته پیشنهاد قابل رصد است؛

اتحاد ملت به دنبال فراکسیونیسم

اتحاد ملتی‌ها که طیف اصلاح‌طلبان ساختاری را شکل می‌دهند با مدیریت دبیر کل خود یعنی آذر منصوری بر جبهه اصلاحات به دنبال شکل‌دهی به فراکسیونیسم بر اساس فراکسیون‌های زنان، جوانان، اقشار، اصناف و... هستند.

در این میان اما کارگزارانی‌ها ضمن انتقاد از این روش مدعی هستند که این اقدام تلاشی از سوی حزب اتحاد ملت برای تعمیم خود در احزاب کوچک و فراکسیون‌هاست که عملاً موجب دست بالای این حزب در جبهه اصلاحات و هژمون شدن دیدگاه‌های این حزب از سویی بوده و از جانب دیگر نیز حزب کارگزاران سازندگی را در حاشیه قرار خواهد داد.

کارگزارانی‌ها به دنبال مجلس عالی اصلاحات

حزب کارگزاران ضمن تأکید بر رسیدن دوره پسااصلاحات ضرورت تشکیل مجلس اصلاحات را مورد تأکید قرار می‌دهد. این حزب پارلمان اصلاحات را به‌مثابه نهادی از نمایندگان اقشار مختلف ازجمله کارآفرینان، زنان و... می‌داند. کارگزارانی‌ها تأکیددارند که پارلمان اصلاحات طرحی است که اصلاحات را نه از بالا به پایین که از پایین به بالا سامان داده و آن را درنهایت به حزبی استراتژیک ونه ایدئولوژیک مانند احزاب سیاسی آمریکا بدل می‌کند که درواقع ازنظر رقابت‌های درون‌حزبی یک جبهه‌اند با فراکسیونهای لیبرال و رادیکال که در راهبرد انتخابات باهم به تفاهم می‌رسند.

به باور این حزب اصلاح‌طلب، در این جبهه سهم زنان، جوانان، روشنفکران کارآفرینان و کارگران از یک‌سو و سهم لیبرال‌ها رادیکال‌ها و حتی محافظه کاران باید بنا به سابقه فعالیت انطباق تشکیلاتی، اقبال، اجتماعی دیدگاه فکری و رأی عمومی روشن شود. حتی رئیس این جبهه می‌تواند منتخب مستقیم مجمع عمومی آن باشد که نه بر اساس یک نظام رانتی وکالتی که بر مبنای انتخابات درون‌حزبی تعیین می‌شود.

جوانان اصلاح‌طلب به دنبال پارلمان‌های اصلاحات

بخشی از جوانان اصلاح‌طلب نیز با انتقاد از ژنرال محوری محض از سوی اتحاد ملتی‌ها از یک‌سو و با انتقاد از مرکزی گرایی پارلمان اصلاحات مورد تأکید کارگزارانی‌ها و عدم توجه اصلاح‌طلبان استان‌ها و شهرستان‌ها تصریح می‌کنند، جبهه اصلاحات به طرحی نیاز دارد که توازن موجود میان احزاب را برهم نزند، جبهه اصلاحات را حفظ نماید و موجب شکل‌گیری نمایندگی واقعی اقشار مختلف شود.

مرکزگرا بودن طرح‌های مربوط به پارلمان اصلاحات نقش اصلاح‌طلبان شهرستان‌ها را نادیده می‌گیرد؛ درحالی‌که اصلاح‌طلبان شهرستان‌ها نقش عمده‌ای در حفظ و استمرار گفتمان اصلاحات دارند. مرکزگرایی موجب شده است تا آن‌ها در تصمیم‌سازی‌ها دخیل نباشند.

به باور این بخش از اصلاح‌طلبان، تشکیل مجامع محلی اصلاحات به‌عنوان پارلمان‌های محلی اصلاحات در کنار پارلمان ملی اصلاحات می‌تواند منجر به دخالت اصلاح‌طلبان شهرستان‌ها در تصمیم‌سازی‌ها شود. با انتخاب نمایندگان مجامع محلی در مجمع ملی، سازوکار دموکراتیکی برای تصمیم‌گیری‌ها به وجود می‌آید. تشکیل پارلمان‌های محلی روند امور را از پایین به بالا می‌کند و نقش مهمی در بازسازی سرمایه اجتماعی خواهد داشت. تشکیل مجمع محلی اصلاحات در هر حوزه انتخابیه مجلس شورای اسلامی سازوکارهای تصمیم‌گیری را ساده‌تر می‌کند. مجمع فوق از مسئولین احزاب اصلاح‌طلب شهرستان یا شهرستان‌های تابع آن حوزه و افراد منتخب اصلاح‌طلبان حوزه و مسئولین احزاب تشکیل می‌شود.

اقشار مختلف محلی ازجمله زنان، اصناف، معلمان، پزشکان، کارفرمایان هم باید نمایندگانی در مجمع محلی داشته باشند. انتخاب نماینده یا نمایندگان مجمع محلی برای عضویت در مجمع ملی اصلاحات باید با در نظر گرفتن جمعیت انجام شود، ارائه پیشنهادهای لازم به جبهه اصلاحات استان و شهرستان‌ها و تصمیم‌گیری در مورد نامزدهای موردحمایت در مجلس شورای اسلامی و شوراها ازجمله مواردی است که باید بر دوش مجامع محلی اصلاحات باشد.

این بخش از اصلاح‌طلبان همچنین تأکیددارند، اعضای مجمع ملی اصلاحات از دبیران کل احزاب عضو جبهه اصلاحات کشور، عده‌ای منتخب هر حزب، اعضای حقیقی جبهه اصلاحات، منتخبین مجامع محلی اصلاحات تشکیل می‌شود. در انتخاب نمایندگان از اقشار مهم و تأثیرگذار نهادهای صنفی و تخصصی باید دخالت داشته باشند.

مجمع ملی اصلاحات به‌عنوان پارلمان عالی انتخاب اعضای حقیقی جبهه اصلاحات را بر عهده می‌گیرد. مجمع فوق بحث و بررسی در مورد شرایط کشور و اصلاحات و ارائه پیشنهادهای لازم به جبهه اصلاحات، استماع گزارش فصلی هیئت‌رئیسه و کارگروه‌های جبهه اصلاحات. بررسی و تصمیم‌گیری سیاست‌های انتخاباتی و نحوه تعیین کاندیداهای جبهه اصلاحات در انتخابات مختلف و انتخاب نامزد نهایی جبهه اصلاحات در انتخابات ریاست‌جمهوری را بر عهده خواهد گرفت.

این طیف در خاتمه تصریح می‌کند، جبهه اصلاحات نیازمند بازسازی توأمان گفتمانی و سازمانی است و شکل‌گیری یک مجمع ملی در مرکز و مجامع محلی مهم‌ترین گامی است که باید برای بازسازی برداشت. این مجامع محلی امکان بالقوه نمایندگی را به جبهه اصلاحات برمی‌گردانند و با دخیل ساختن اصلاح‌طلبان شهرستان‌ها زمینه مرکززدایی را فراهم می‌کنند.

در پشت پرده رادیکالسم چپ چه نمایشی اکران می‌شود؟

محمد قوچانی درباره نمایش رادیکالیسم در جبهه اصلاحات تفسیر جالبی داشته و نوشته است: در پشت پردهٔ این رادیکالیسم چپ نوعی اپورتونیسم قرار داشت که پشت ویترین زیبایی به نام دفاع از انتخابات آزاد پنهان شده بود اپورتونیسمی که از یک سو دنبال کرسی در حاکمیت بود و از سوی دیگر در پی اعتباری در اپوزیسیون می‌گشت. رفتار این حزب در شورای شهر پنجم مناسبات آن با جبهه اصلاحات را به خوبی نشان می‌دهد با شیوه‌های مختلف تعداد کرسیهای حزب در جبهه را افزایش می‌داد و با انتخاب ناگزیر محسن هاشمی رفسنجانی به ریاست شورای شهر که بالاترین رأی در شورای شهر با فاصله زیاد را به دست آورده بود از شهرداری او جلوگیری می‌کرد و کلیه ارکان و مقامات دیگر به خصوص شهردار تهران را در مشت خود داشت و همچون دوره اول شورای شهر که شکست این شورا در شهر تهران به عنوان پایگاه اصلی اصلاح طلبان به شکست جبهه اصلاحات در همه ایران منتهی شد این بار هم در دوره پنجم سبب شد شهروندان از رأی به اصلاح طلبان حتی در شورای شهر ششم تهران خودداری کنند.

اما اکران فیلم رادیکال آنقدر درمیان جناح چپ محبوبیت دارد که هیچ‌گاه آن‌ها از تکرار آن سیر نشده‌اند! سعید حجاریان از تئورسین‌های جریان اصلاحات آذر سال ۷۷ در مصاحبه با روزنامه ایران راهبرد اصلی جبهه اصلاحات را «فتح سنگر به سنگر» عنوان کرد. جریان تندرو اصلاحات در رویکرد «فتح سنگر به سنگر» به دنبال آن بود تا نهادهایی از جمله مجلس، دولت، شورای شهر، قوه قضاییه و... را به صورت دومینوار فتح کرده و تصاحب کند، حجاریان در آن روزها در سخنرانی تندی در حسینیه ارشاد گفته بود که بعد از دوم خرداد همه آن‌ها(اشاره به جناح راست) را جارو کرده و از مجلس بیرون می‌ریزیم.

برچسب‌ها