نگرانی از جایگزینی خیابان به‌جای احزاب سیاسی در دیدگاه برخی اصلاح‌طلبان، از نگرانی‌های جدی حزب کارگزاران در کنگره آخر است!

سرویس سیاست مشرق- یکی از احزاب مهم در جریان اصلاحات که به بال راست این جریان معروف است، حزب کارگزاران سازندگی است.

حزبی منشعب از جناح راست سنتی که توسط ۱۶ نفر از اعضای هیئت دولت مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، در آذر ۱۳۷۴ شمسی آغاز به کارکرد. سنگ بنای حزب کارگزاران درست در مقطعی گذاشته شد که یک سال و نیم از عمر دولت دوم مرحوم رفسنجانی باقی‌مانده بود. کارگزاران نخستین حزب سیاسی در ایران بود که در درون دولت شکل گرفت.

این حزب که با برآمدن جبهه دوم خرداد خود را در مجموعه جریان اصلاحات تعریف و تفسیر کرده بود و گرچه لیدری سید محمد خاتمی را پذیرفته اما همواره در تحلیل‌های خود کوشیده تا تبار جریان اصلاحات را هاشمی رفسنجانی تعریف کرده و از این حیث تلاش می‌کند نقشی بالادستی برای خود در جریان اصلاحات تعریف و تفسیر کند تا جایی که اعضای این حزب خودشان را فرزندان معنوی هاشمی رفسنجانی می‌نامند.

کارگزاران سازندگی که خودشان را تکنوکرات و فن‌سالار می‌خوانند، قائل به آن هستند که مسلمان لیبرال دموکرات هستند و بر احیای ایران گرایی نه معنای شوونیستی آن تأکید و تصریح دارند.

زاویه‌های راهبردی و گفتمانی کارگزاران با اتحاد ملتی‌ها

این حزب اما در مجموعه جریان اصلاحات و در شرایط فعلی دارای زاویه‌هایی هم به لحاظ گفتمانی و هم به لحاظ راهبردی با قطب دیگر جریان اصلاحات یعنی حزب اتحاد ملت دارد.

کارگزارانی‌ها برخلاف اتحاد ملتی‌ها همچنان به بهبود شرایط در داخل ساختار اعتقاد داشته و وجود مشکلات را نه از ساختار، بلکه از عاملان و حاملان ساختار (مدیران) و درنهایت وجود برخی راهبردها و سیاست‌های حاکمیت می‌دانند.

اتحاد ملتی‌ها که خود را سوسیال‌دموکرات می‌خوانند و از قرابت خاصی با سید محمد خاتمی برخوردارند همواره می‌کوشند تا خاتمی و کلیت راهبردهای جریان اصلاحات را با توصیه‌ها و سناریوهای خود همراه سازند لذا این مساله موجب هژمون شدن دیدگاه‌های اتحاد ملتی‌ها در جبهه اصلاحات شده که با ناخرسندی کارگزارانی‌ها مواجه شده است.

به‌طوری‌که در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ که کارگزاران بر تشکیل جبهه جمهور تأکید و حضور در انتخابات را توصیه کردند، این اتحاد ملتی‌ها بودند که این دیدگاه را بایکوت و تلاش کردند جبهه اصلاحات را به عدم ارائه لیست با برند اصلاح‌طلبی و عدم‌حمایت از کاندیدایی خاص در انتخابات ۱۴۰۰ ترغیب کنند.

شدت اختلافات حزب اتحاد ملت با حزب کارگزاران سازندگی در دوره دبیر کلی غلامحسین کرباسچی آن‌چنان عیان شد که طیف چپ جریان اصلاحات «حزب کارگزاران سازندگی» را با الفاظ نامناسبی همچون؛ «اصلاح‌طلبان رام شده»، «اصلاح‌طلبان حاکمیتی»، «اصلاح‌طلبان قدرت محور»، «اصلاح‌طلبان اهلی»، «وسط باز» و...تعریف کرده و می‌کنند.

تأکید اتحاد ملتی‌ها با سردمداری سعید حجاریان مبنی بر فیلتراسیون در جبهه اصلاحات را باید اوج اختلافات میان این دو حزب مهم جریان اصلاحات دانست که نهایتاً با تغییرات در حزب کارگزاران و برآمدن حسین مرعشی که دیدگاه‌هایی ملایم‌تر از کرباسچی در برابر بخش چپ جریان اصلاحات داشت، روبرو شد.

اما در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و به‌تبع آن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ دو طیف کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد ملت این بار اختلافاتشان درباره مدیریت سامانه انتخاباتی اصلاح‌طلبان (جبهه اصلاحات ایران) و نیز تعیین راهبرد برای مشارکت/ عدم مشارکت در انتخابات، سرباز کرده است.

کارگزارانی‌ها که موافق ادامه ریاست بهزاد نبوی بر جبهه اصلاحات ایران بودند، تلاش حزب اتحاد ملت برای ریاست آذر منصوری بر جبهه اصلاحات ایران را به یک کودتا تعبیر کرده و از چپ‌روی جریان اصلاحات و شدت گرفتن جنبشی شدن جریان اصلاحات بر اساس پروژه مهسا ابراز نگرانی کرده و عملاً به اپوزیسیون آذر منصوری و حزب اتحاد ملت تبدیل‌شده‌اند.

شدت اعتراض و انتقاد کارگزارانی‌ها به آنچه کودتای اتحاد ملت در جبهه اصلاحات خوانده می‌شود به حدی است که سید محمد خاتمی را نیز هدف گرفته و از کانالیزه شده وی از سویی و رفتارهای غیر دموکراتیک وی برای انتصاب آذر منصوری از جانب دیگر را شامل می‌شود.

کارگزارانی‌ها همچنین در بیان یکی دیگر از اختلافات خود با حزب اتحاد ملت تأکیددارند که این حزب به دنبال پیگیری ایده فراکسیونیسم در جبهه اصلاحات هست که عملاً به معنای فیلتراسیون در جبهه اصلاحات و هژمون سازی بلامنازع دیدگاه‌های چپ‌های جریان اصلاحات می‌باشد.

کارگزارانی‌ها معتقدند فراکسیونیسم مدنظر اتحاد ملتی‌ها تلاشی برای مهندسی در جبهه اصلاحات و در راستای تکثیر حزب اتحاد ملت در قالب احزاب اقماری، انجمن‌ها و اصناف و تشکل‌های زنانه و جوانان می‌باشد که به‌موجب آن حزب اتحاد ملت اقدام به یارگیری تشکیلاتی کرده و عملاً به کثرت نمایی در جبهه اصلاحات می‌پردازند.

کارگزارانی‌ها معتقدند حزب اتحاد ملت با مهندسی جبهه اصلاحات به دنبال کودتای تشکیلاتی در این جبهه و درنهایت دیکته منویات این حزب و فیلتراسیون در میان اصلاح‌طلبان می‌باشد که غایت آن رفتن به‌سوی اصلاحات ساختاری و مجلس مؤسسان و نهایتاً مبارزه با نظام می‌باشد.

ملی گرایی به جای مسلمان لیبرال دموکرات!

بررسی‌های دقیق‌تر در خصوص کنش‌ها و مواضع حزب کارگزاران سازندگی بیانگر آن است که آنان در راستای بازسازی تشکیلاتی و راهبردی خودمحورهایی را مورد اجماع قرار داده و در شرایط حاضر در حال عمومی‌سازی آن‌ها می‌باشند.

کارگزارانی‌ها با تأکید بر اظهارات اخیر سید حسین مرعشی مبنی بر کانونی کردن ملی‌گرایی در برابر اسلام‌گرایی افراطی آن را حلقه آخر خودآگاهی تشکیلاتی حزب کارگزاران تعریف کرده و معتقدند که این اظهارات لیبرالیزه شدن سیاست از منظر علوم اجتماعی بوده و در حوزه‌های دیگر نیز این لیبرالیزه شدن با نمادهای زیر صورت گرفته است؛ ۱- در بعد اقتصادی محسن نوربخش، ۲- در بعد اجتماعی غلامحسین کرباسچی، ۳- در بعد فرهنگی سید عطاالله مهاجرانی و ۴- دربعد جنسیتی فائزه هاشمی.

به باور این حزب اصلاح‌طلب، تأکید کارگزاران بر ملی‌گرایی اما نه به معنای ایدئولوژی بلکه به معنای قرار گرفتن مفهوم ایران در کانون مصالح و منافع و ارزش‌های حاکمیتی است و اشاره آن‌ها به نیاز ایران امروز به ملی‌گرایی با مختصات زیر می‌باشد.

الف- دولت فراگیر فراتر از جناح‌های سیاسی که ازلحاظ حزبی بر افق اصولگرایی - اصلاح‌طلبی قرار بگیرد

ب- ازلحاظ جنسیتی دربرگیرنده توأمان و عادلانه زن - مرد باشد

ج- ازلحاظ نسلی دربرگیرنده ترکیب جوان - پیر باشد

د- ایران در کانون آن باشد

کارگزاران سازندگی و احیای ایده ملی‌گرایی

کارگزارانی‌ها همچنین ضمن اشاره به بیرون آمدن از دایره تنگ دوگانه اصولگرا- اصلاح‌طلب بر لزوم شکل‌دهی به فضا و دوگانه «میهن‌دوستی - بی‌وطنی» تأکید کرده و معتقدند این دوگانه، دایره گسترده‌ای از انحلال تا بنیادگرایان را در برمی‌گیرد.

این حزب اصلاح‌طلب در ادامه با رونمایی از راهبرد «احیای ملی‌گرایی»، روند رسیدن به «راهبرد ملی»، «مجلس ملی»، «دولت ملی» و «استقرار حکومت قانون در دستگاه قضایی» را مورداشاره قرار داده و با تأکید بر محوریت دادن به ملی‌گرایی در وهله اول بر لزوم تشکیل «مجلس شورای ملی» تأکید و تصریح می‌کنند ما نیازمند یک مجلس شورای «ملی» هستیم.

از نگاه این حزب مجلس شورای اسلامی در ایران درواقع همان شورای نگهبان است که از حقوق شرع دفاع می‌کند و اعضای آن مجتهد و حقوقدان هستند و باید با ادغام در مجمع تشخیص مصلحت نظام و افزودن رجال سیاسی ملی مانند روسای جمهور سابق، روسای مجلس سابق، فرماندهان نظامی و ... به مجلس سنای اسلامی یا همان مجلس شورای اسلامی بدل و بارأی مردم مستقر شود.

اما مجلس شورای اسلامی موجود به علت آنکه از مجتهدان عاری است و فاقد رجال و زنان ملی است؛ بهتر است اصلاحات اساسی به‌عنوان تاریخی مجلس شورای ملی بازگردد.

بنا بر تأکید کارگزارانی‌ها، وجود یک مجلس ملی می‌تواند سبب شود که ملت ایران نمایندگان خود را در حاکمیت ببینند و به‌جای خیابان از طریق صحن پارلمان به بهبود شرایط کسب‌وکار، سبک زندگی و حقوق و آزادی‌های سیاسی و کرامت زن و مرد بپردازد.

بدیهی است که نهاد مجلس ولو ملی نمی‌تواند همه عناصر حاکمیت ملی را محقق کند و برای این کار در گام‌های بعدی باید دولت ملی شود؛ اما همه این‌ها نیازمند راهبرد ملی است که در گفتار کارگزاران سازندگی به احیای ملی‌گرایی تعبیر شده است.

راهبرد انتخاباتی کارگزاران سازندگی چیست؟

کارگزارانی‌ها اما با انتقاد از عدم جمع‌بندی راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران در سندی درون تشکیلاتی راهبرد انتخاباتی خود را در سه فصل تنظیم کرده است.

این حزب اصلاح‌طلب در بررسی‌های خود شرایط انتخابات را شامل ۳ انتخاب متفاوت شامل موارد زیر است:

الف- مشارکت بی‌قیدوشرط

ب- تحریم بی‌قیدوشرط

ج- مشارکت مشروط

کارگزارانی همچنین با تصویب عدم حضور انفرادی این حزب در انتخابات تأکید کرده‌اند که اشکال حضور ائتلافی حزب نیز منطقاً در چهار صورت ممکن است؛

۱- در قالب جبهه اصلاحات که سازوکار طبیعی فعالیت کارگزاران است.

۲- در قالب جبهه جدیدی از اصلاح‌طلبان مانند جبهه جمهور که در انتخابات سال ۱۴۰۰ از همکاری برخی احزاب اصلاح‌طلب شکل گرفت.

۳- در چارچوب جبهه اعتدال با معتدلین اصولگرا و اصلاح‌طلب

۴- به صورت اپوزیسیون یا جنبش اجتماعی

این حزب اصلاح‌طلب همچنین با تأکید بر اینکه رأی کمیته سیاسی این حزب درنهایت همراهی با جبهه اصلاحات است، تصریح می‌کند مشکل اینجاست که جبهه اصلاحات، به‌خصوص با صورت‌بندی جدید خود فاقد راهبرد مشخصی است تا جایی که در اطلاعیه پیش از ثبت‌نام اولیه گفته؛ توصیه‌ای به اصلاح‌طلبان ندارد.

کارگزارانی‌ها همچنین بابیان اینکه این حزب از دو «خاستگاه» می‌تواند وارد انتخابات شود، تأکید می‌کند، اول خاستگاه حزبی تکنوکرات که دغدغه‌اش توسعه ایران است با حزب دموکرات که دغدغه‌اش جمهوری ایران است. اگر کارگزاران بخواهد از موضع حزبی تکنوکرات و توسعه‌گرا وارد انتخابات شود باید به برنامه‌هایی مانند احیای برجام و تسهیل سرمایه‌گذاری خارجی در مجلس آینده توجه کند و اگر از موضع حزبی دموکرات و جمهوری‌خواه وارد انتخابات شود مسائلی مانند اصلاح قانون انتخابات، قانون احزاب و لایحه اخیر حجاب باید در دستور کار قرار گیرد.

کمیته سیاسی حزب کارگزاران همچنین تصویب کرده است به تدریج با ۱۰ چهره سیاسی مرجع در میان اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان دیدار و گفت‌وگو می‌کند: ۱. سید محمد خاتمی ۲. سید حسن خمینی ۳. حسن روحانی ۴. علی‌اکبر ناطق نوری ۵. محمدجواد ظریف ۶. اسحاق جهانگیری ۷. بهزاد نبوی ۸. عبدالله نوری ۹. علی لاریجانی و ۱۰. در صورت امکان مهدی کروبی.

کمیته سیاسی حزب کارگزاران همچنین تأکید کرده است که به‌جز سران اصلاحات، جلسات همفکری و رایزنی با سران حداقل پنج حزب دیگر ۱. اتحاد ملت ۲. اعتماد ملی ۳. توسعه ملی ۴. حزب کار و نیز ۵. حزب اعتدال و توسعه برگزار کند و با نهادهای دولتی و حاکمیتی هم جلسات گفت‌وگو برقرار کند.

این حزب اصلاح‌طلب اما در بیان مهم‌ترین مأموریت کمیته سیاسی کارگزاران این مأموریت را گفت‌وگو با ملت ایران دانسته است؛ یعنی از نگاه آن‌ها کسانی که به اصولگرایان رأی نمی‌دهند، از اصلاح‌طلبان خسته شده‌اند و به انحلال هم اعتمادی ندارند.

به باور کارگزارانی‌ها، شاید چاره کار سامان‌دهی یک نیروی سیاسی جدید است که بتواند نیروهای اجتماعی، به‌خصوص جوانان و زنان را حول چهره‌های جدید، به‌خصوص کارآفرینان و نخبگان مدنی گرد آورند و مانند لحظهٔ تولد کارگزاران در زندگی ایران در انتخابات مجلس پنجم (۱۳۷۵) هوای تازه‌ای را در سیاست ایران بدمند.

در کنگره حزب کارگزاران سازندگی چه گذشت؟

بررسی مطالب مطرح‌شده در پنجمین کنگره حزب کارگزاران سازندگی ایران شناخت دقیق‌تری از برنامه‌های حزب کارگزاران سازندگی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و به‌تبع آن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ به دست می‌دهد.

محورهای مورد تأکید کارگزارانی ها در کنگره اخیر خود اما شامل گزاره‌های زیر می‌شود:

- انتقاد از تعلیق سیاسی در جریان اصلاحات

- نگرانی از جایگزینی خیابان به‌جای احزاب سیاسی در دیدگاه برخی اصلاح‌طلبان

- اذعان به انفعال در جبهه اصلاحات

- انتقاد از وجود تفاوت‌ها و نگرش‌ها و راهبردهای موازی در میان سران اصلاحات از مانیفست ۱۵ ماده‌ای خاتمی تا طرح مجلس مؤسسان میرحسین موسوی

- انتقاد از فقدان چهره‌ای معتدل و میانجی میان «حاکمیت و اصلاحات»

- ابراز تأسف بابت عدم جابجایی نسلی در جریان اصلاحات و بالا رفتن معدل سن و سال مدیران در نهادهای اصلاح‌طلب

این حزب ضمن تأکید بر حضور در انتخابات به‌عنوان یک اصل از سوی این حزب ذیل دال مرکزی «ایران» شعار «تحقق توسعه، احیای جمهوریت، پیگیری مطالبات زنان» را مورد تأکید خود قرار داده است. حتی اصلاح‌طلبان سنتی نیز تمایل دارند مماس با اغتشاشات سال گذشته حرکت کنند!

برچسب‌ها