کد خبر 1555379
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۶

هم‌زمان با راه افتادن دادگاه رسیدگی به جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین در تهران شاید لازم باشد رفتار منافقانه را نیز روی میز دادستان قرار دهیم.

به گزارش مشرق، مرتضی سیمیاری در سرمقاله روزنامه جوان با اشاره به برگزاری دادگاه گروهک تروریستی منافقین در تهران نوشت:

تابستان سال ۶۰ درست در روزهایی که آهنگ جنگ مسلحانه تروریست‌ها در خیابان شتاب گرفته بود، انتشار یک خبر عجیب درباره واردات برخی لوازم یدکی تقلبی بنز در تهران مورد توجه روزنامه‌ها قرار گرفت؛ در جزئیات این ماجرا آمده بود که یک شرکت ایرانی در چکسلواکی در طول یک سال گذشته قطعات استوک اروپای شرقی را جای لوازم اصلی آلمانی به ایران صادر کرده و این کار باعث تصادف شدید ماشین‌های سنگین در جاده‌ها شده است.

آن روزها به دلیل درگیری‌های سیاسی از یک سو و نیز افزایش تحرکات دشمن بعثی در مرزهای جنوبی، این خبر مورد توجه قرار نگرفت؛ اما نزدیک به پنج سال بعد علی زرکش از کادرهای رده بالای گروهک تروریستی منافقین در یکی از نشست‌های تشریحی و غسل فکری گروهک در پادگان اشرف فاش کرد که این لوازم دست دوم و تقلبی را منافقین به ایران وارد کرده و به جای جنس اصلی و آکبند در بازار فروخته‌اند. نفر دوم سازمان رجوی گفته بود که این بازار سود بالایی برای سازمان داشته و خرج خرید اسلحه برای کشتن مردم عادی در تهران شده است.

علی زرکش روزگاری چشم و چراغ گروهک بوده و بسیاری او را ستون مهره‌های تشکیلاتی در سازمان مجاهدین خلق (منافقین) می‌دانستند، اما بعدها مورد غضب مسعود رجوی قرار گرفت و حذف شد؛ اما سنت تقلب در بازار پس از انقلاب محصول او بود که هیچ وقت به کنار گذاشته نشده است، حتی رد پای آن هنوز هم در بسیاری از معاملات روزانه کاسبان نیز وجود دارد، احتمالاً همه کسانی که با وارد کردن کالاهای مستعمل سود سرشاری به جیب می‌زنند هنوز نمی‌دانند که این سنت کثیف را از یکی از جلادان فرقه تروریستی منافقین به یادگار دارند. به عبارتی دلال و کاسبان سودجو منافق می‌شوند، بدون آنکه بمب‌گذاری کرده باشند یا کودکی را در کوچه و بازار به رگبار بسته باشند؛ آن‌ها در ادبیات سیاسی امروز یک «نئو منافق» هستند.

نئومنافق‌ها به سبک منافقین فقط در بازار خودرو، مسکن و چای جولان نمی‌دهند، سال ۱۳۶۵ خبر دستگیری «باند هدفی‌ها» در تهران و اصفهان مثل توپ ترکیده و روزنامه‌های داخلی و خارجی نوشتند که نفر اول دفتر حسینعلی منتظری بازداشت شده است، مدتی بعد مشخص شد که مهدی هاشمی یک باند خودسر راه انداخته که کوچک‌ترین اقدام آن‌ها آدم‌ربایی و قتل بوده است.

منتظری پس از شنیدن این خبر قهر کرده و خانه نشین می‌شود، او برای امام (ره) نامه نوشت که سیدمهدی هرچه بود و شد بیست‌سال سنگ اسلام و انقلاب را به سینه زده و هنوز طرفداران زیادی از حزب‌الله در جبهه‌بروها و افراد انقلابی دارد و اعدام او در روح آنان اثر بد باقی می‌گذارد.

اما امام (ره) در پاسخی کوتاه به قائم مقامش نوشت که سیدمهدی قاتل است و حکم قتل اعدام است، قاطعیت امام (ره) به مذاق باند هدف خوش نیامد و در صدد انتقام برآمدند، آن‌ها یک‌بار سعی کردند کودتا کنند؛ مدتی بعد گرای ساختمان‌های سپاه را به منافقین دادند تا آنجا را با خمپاره منفجر کنند و البته بار دیگر نیز در آستانه انتخابات سال ۹۶ فایل صوتی منتظری را به بیرون درز دادند!

آن کسانی که آن صوت را منتشر کرده بودند در خیالی خام گمان می‌بردند که با راه انداختن دوگانه دیوار کشی خیابانی و آزادی‌های اجتماعی می‌توانند برای حسن روحانی که نامزد باب میلشان بود در انتخابات رأی جمع کنند. آن روزها آن‌ها که یک پا در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری و پای دیگر در ستادهای روحانی داشتند با انتشار این فایل، آلودگی بیت منتظری را حتی به بی‌بی‌سی فارسی نیز کشاندند.

منافق عادت داشت مخالفش را با بمب و کلاشینکف ترور کند؛ اگر دستش نمی‎رسید آن‌ها را ترور شخصیتی می‌کرد همان‌طور که بهشتی را اول ترور شخصیتی و بعد شهید کردند، این سنت بعدها به «نئومنافق‌ها» نیز منتقل شد، از عجایب آنکه همان روزنامه‌هایی که خبر فایل منتظری را شب انتخابات با آب و تاب فراوان در تهران منتشر کرده بودند یک سال قبل از آن و پس از شهادت سردار حاج حسین همدانی نوشتند که یک پاسدار در سوریه کشته شده است، درست مانند روزی که نشریه مجاهد با تیتر بزرگ نوشت که لاجوردی در بازار تهران تیر خورده است!

راه و رسم نئومنافقین که بدون سلاح، بمب و خانه تیمی کارکرد منافقین را داشته و ردپایشان در زندگی روزانه مردم به خوبی عیان است یک حکایت عجیب دارد، چه آن‌هایی که با احتکار، تولید اجناس نامرغوب و واردات کالای بنجل بازار خودشان را سکه کرده‌اند و چه آن‌هایی که به صورت شبانه روزی جنگ اعصاب راه انداخته و به دشمن ضریب می‌دهند، همان کارکرد منافقین را دارند. آن‌ها منافق هستند بدون آنکه حتی یک شب را در پادگان اشرف ۳ سپری کرده باشند.

هم‌زمان با راه افتادن دادگاه رسیدگی به جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین در تهران شاید لازم باشد رفتار منافقانه را نیز روی میز دادستان قرار دهیم تا کیفرخواست آن را نیز صادر کند، این فقط مهدی ابریشم‌چی نیست که با راه انداختن نشست خبری در تلویزیون‌های ضدانقلاب برای مردم ایران تحریم می‌خرد، نئومنافقین بیخ گوش خودمان مشغول کارند. رئیس دادگاه رسیدگی به جرایم مسعود و مریم رجوی، میراث منافقین برای نئومنافقان را نیز محاکمه کند، این دادگاه یک رسالت تاریخی و جهاد تبیین برای چهار دهه رنج ملت ایران از پدیده منافقین و فرزندان نامشروع آن است.

برچسب‌ها