ادعای اشغال سوریه توسط ایران
مجله امریکایی فرونت پیج (Front Page) در گزارشی از بحران سوریه، ایران را به اشغال نظامی سوریه متهم کرده و مدعی می شود هیچگونه قطعنامه ای از سوی شورای امنیت سازمان ملل و یا بیانیه ای از جانب دولت امریکا مبنی بر خاتمه دادن به این حضور نظامی منتشر نشده است.
جنگ داخلی در سوریه با هدایت و کمک مالی ایران در جریان است. نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین نیروهای حزب الله لبنان با بودجه ایران در خاک سوریه حاضر هستند و درگیر مبارزه با نیروهای تکفیری هستند. می توان گفت که بدون وجود این کمکها حکومت بشار اسد نمی توانست به بقاء خود ادامه دهد.
نویسنده این مقاله با نادیده گرفتن شرایط فعلی سوریه و مشکلاتی که نیروهای تروریستی و تکفیری برای ملت سوریه ایجاد کرده اند، ایران را عامل تمامی مشکلات سوریه دانسته و حل این مشکلات را در خروج نیروهای ایرانی از این کشور می داند.
این مقاله در ادامه خیال پردازیهای خود، خطر ایران را حتی فراتر از داعش دانسته و مدعی می شود که کشورهایی نظیر ایران، روسیه و کره شمالی بسبب آمادگی نظامی بهتر و توان تسلیحاتی وسیعتر می توانند برای دنیا مشکلات بیشتری را ایجاد نمایند.
نویسنده این مقاله با انتقاد از سکوت سوال برانگیز اوباما درقبال حضور ایران در سوریه مدعی می شود که این سکوت برای افزایش همکاری امریکا با ایران برخی موضوعات امنیتی منطقه ای انجام می شود. وی همچنین با منطقی سوال برانگیز چند پیشنهاد را برای حل این مشکل ارائه می هد. نخست، جامعه جهانی و امریکا باید از یک طرف خواستار خروج ایران از سوریه شده و از طرفی دیگر تسلیح نیروهای مخالف دولت سوریه و تروریستهای تکفیری را سرعت بخشند. دوم، فشارهای اقتصادی بر ایران نباید کاهش یابد تا این کشور نتواند حضور خود را در کشورهایی نظیر سوریه، عراق و یمن تحکیم بخشد. در نهایت، رسانه های دنیا و حامعه جهانی با آنقدر به ایران فشار وارد آورند تا در نهاین ایم حضور نظامی خاتمه یابد.
ممانعت از برنامه هستهای ایران بدون وضع تحریمهای بیشتر
به گزارش هفته نامه هیل (The Hill)، تصمیم کنگره جمهوری خواه امریکا برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران از یک سو بخاطر نبود توافق قابل قبول پس از ماهها مذاکره و از سویی دیگر بسبب هراس از رونق مجدد اقتصاد ایران در نتیجه کاهش تحریمها صورت می پذیرد. وضع هر گونه تحریم جدید از سوی امریکا می تواند به مثابه نقض برنامه اقدام مشترک بوده و بهانه ای را در اختیار ایران قرار داده تا میز مذاکرات را ترک کرده و امریکا را مسبب شکست مذاکرات معرفی نماید.
در واقع، در حال حاضر نیازی به تحریمهای جدید نبوده چرا که آنها فایده ای ندارند. دولت اوباما دارد از طریق دیپلماسی به اهداف خود دست می یابد. همانطور که مقامات امریکایی بارها عنوان کرده اند، عدم توافق بهتر از یک توافق بد است. آنها هم تا کنون توافق نکرده اند تا اینکه بتوانند تمامی خواسته های خود را در توافق نهایی منظور نمایند.
نویسنده این مقاله به مقامات امریکایی توصیه می کند که همچنان بر سر توافقی که به سود امریکا، رژیم صهیونیستی و دنیا باشد مذاکره نمایند، ولی همچنان ابزار نظامی را در صورت شکست مذاکرات فراموش نکنند. ایران هم که مدتهاست از فشار اقتصادی رنج می برد می داند که در صورت شکست مذاکرات کنگره امریکا تحریمهای شدیدتری را وضع خواهد کرد.
کنگره باید در این خصوص نقش خود را ایفاء نماید، اما نقش آن وضع تحریمهای جدید در شرایط کنونی نیست. کنگره باید به این مساله توجه کند که تحریمهای اقتصادی مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران نشد، بلکه تنها ایران را وادار کرد که پای میز مذاکره بیاید. پس نباید کاری کرد که ایران میز مذاکره را ترک نماید.
آیا اوباما درحال تقویت قدرت ایران است؟
به گزارش موسسه امریکن انترپرایز (American Enterprise Institute)، پایه و اساس راهبرد دیپلماتیک دولت اوباما در قبال ایران ارئه مشوق های مالی به این کشور است تا آنرا پای میز مذاکره نگه دارد. طی سال اول مذاکرات، امریکا 7 میلیارد درلار از دارایی های بلوکه شده ایران را آزاد کرد. بااین حال، دولت ایران بیش از دو برابر این میزان را از طریق سرمایه گزاری چین، روسیه و اروپا بدست آورد. با این اقدام، دولت ایران که حال با کمبود درآمد بسبب کاهش شدید قیمت نفت رنج می برد خواهد توانست همچنان به اهداف خود ادامه دهد.
آیا ایران جنگ هسته ای را شروع خواهد کرد؟
به گزارش مجله نشنال اینترست (National Interest)، ادعاهای بسیاری در چند وقت اخیر در رسانه های در خصوص تهدید ایران هسته ای برای منطقه و جهان مطرح شده است. اما تمامی این مطالب هیچ سندی برای اثبات ادعاهای خود ارائه نکردند. به چند دلیل بسیار بعید است که ایران برای افزایش تاثیرگذاری خود بر منطقه اقدام تولید بمب اتمی نماید. نخست، در اختیار داشتن سلاح اتمی با افزایش تاثیرگذاری کسی نمی شود. پاکستان و هندوستان دو نمونه بسیار خوب برای تایید این مساله می باشند. دوم، کسانی که این صحبتها را مطرح می کنند در واقع سلاح اتمی را سلاحی تهاجمی می دانند. اما واقعیت این است که تسلیحات اتمی خاصیت دفاعی و بازدارندگی دارند. تهران به توانمندی هسته ای به عنوان یک حفاظ و نه یک خنجر نگاه می کند. با نگاهی به گذشته این کشور، از اشغال ایران توسط متفقین گرفته تا جنگ تحمیلی عراق، می توان منطق مقامات تهران را براحتی درک کرد.
در نهایت، هر گونه اظهارنظری درباره اینکه ایران با پا فشاری بر دستیابی و توسعه فناوری هسته ای بدنبال افزایش وجهه و قدرت خود در منطقه و جهان است کاملاً اشتباه می باشد. ایران با توانمندی هسته ای به این هدف نمی رسد. بلکه قدرت زیاد بالقوه اقتصادی و ملی این کشور است که آن را به سمت هدف غایی خود رهنمون می سازد.
به گزارش مجله نشنال اینترست (National Interest)، اتفاقات بسیاری در طول تاریخ رخ داده است که به تغییر مسیر تاریخ انجامیده است. یکی از این وقایع فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد بود. در سال 2014 نیز یکی دیگر از این وقایع رخ داد: همکاری ایران و امریکا در مبارزه با نیروهای تروریستی داعش. برخی از این همکاری بعنوان اتحاد ایدئولوژی های متضاد و برخی دیگر از آن بعنوان همگرایی راهبردی یاد کردند. بطور کلی می توان از ایران بعنوان یک دوست برای ایالات متحده در بحث مبارزه با داعش نام برد. اما، ایران برنامه راهبردی متفاوتی را در عراق دنبال می کند که در نهایت مانع از برقرای انسجام و یکپارچگی در عراق خواهد شد.
این گزارش به پیچیدگی های حضور ایران در عراق اشاره کرده سوالاتی را مطرح می کند: این همکاری تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟ حضور ایران در عراق چه تاثیر بلند مدتی بر این کشور خواهد گذاشت؟ نویسنده در ادامه چند ادعا را مطرح می کند.
نخست، ایران همیشه تمایلی به سازش یا همکاری با غرب نداشته است. حال چرا تهران اینقدر به این مساله علاقمند شده است؟ در حقیقت، تحولات اخیر هیچ نشانه ایی از تغییر موضع ایران ندارد. ایران سرمایه گزاری زیادی در زمینه هسته ای انجام داده است و می خواهد به هر صورت ممکنی از آن بهره برداری کند. اگر غرب غیر از این فکر کند، در واقع سر خود را مثل کبک زیر برف فرو کرده است.
دوم، ایران در پسِ فضای مغشوش فعلی زیاده خواهی خود را افزایش داده است و این مساله هم بخاطر حوادثی بوده است که در عراق و افغانستان رخ دادند و باعث انحراف جامعه جهانی شدند. در همین اثناء، ایران برنامه خود را به پیش می برد. مساله زمانی بغرنج می شود که بفهمیم اوباما در 700 روز مانده به پایان دوره ریاست جمهوری اش تحت فشارهای داخلی بسیاری است.
سوم، تهدید داعش محدود به چند هزار نفر می شود. درحالیکه، تهدید ایران هسته ای بسیار زیادتر و غیرقابل تصور است.
در پایان، نویسنده این مقاله ادعا می کند که ایران هیچوقت از خواسته خود دست برنداشته است و نه تهدید و محاصره اقتصادی و نه مذاکرات هسته ای هیچیک تاثیری بر ایران نداشته اند. پس باید راه حل جمعی جهانی برای مقابله با ایران اتخاذ کرد.
مراسم سوگواری در ایران چه چیزی درباره جنگ در عراق به ما می گوید
به گزارش پایگاه دیلی بیست (Daily Beast)، ایرانیها سربازان خود را از قبیل سردار قاسم سلیمانی که در عراق با نیروهای داعش می جنگند نماد قدرت نظامی خود در نظر می گیرند و پیروزیهای اخیر ارتش عراق را بسبب رشادت و راهنمایی های این افراد میدانند. اما مراسم بزرگداشتی که برای سردارِ شهید تقوی در ایران برگزار شد نشان داد که حضور نظامی امریکا در این کشور و مبارزه با داعش چقدر ضعیف و سطحی است. برعکس، نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضور پررنگی در صحنه عراق داشته و موفقیتهای بسیاری نیز بدست آورده اند. اگرچه نیروهای فرامرزی ایران در صحنه داخلی نقش چندانی ایفاء نمی کنند، اما این افراد در شکل دهی آینده ایران نقش زیادی دارند.
امیدواری ها در مذاکرات هسته ای با ایران با کنگره جدید بر باد رفت
به گزارش لابلاگ (Loblog)، سال جدید می توانست با توافق جامع بین قدرتهای جهانی و ایران شروع شود. اما، هرگونه توافق هسته ای با ایران دچار معضلی بنام گنگره امریکا شده است که اکثریت آن در اختیار تندورهای جمهوریخواه است، افرادی که بدون توجه به چگونگی برگزاری مذاکرات همیشه بدنبال اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران هستند.
در روزهای گذشته خبرهایی در رسانه های دنیا منتشر شد مبنی بر اینکه مذاکره کنندگان ایرانی و اروپایی در بحث انتقال بخشی از اورانیوم غنی شده ایران به روسیه توافق کرده اند. خبری که هرچند از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران رد شد، اما می توان آن را نشانه ای خوبی تلقی کرد.
از سویی دیگر، حسن روحانی رئیس جمهور ایران در صحبتهای خود در جمع فعالان اقتصادی کشور از آمادگی تهران برای محدودسازی برنامه غنی سازی اورانیوم برای دستیابی به هدفی بزگتر سخن گفت. وی همچنین از برگزاری رفراندوم در بحث هسته ای خبر داد تا به گونه ای تندورهای مجلس این کشور را کنار بزند.
اما متاسفانه، برغم این تحولات مثبت، تهدید جدیدی مذاکرات را تهدید می کند، تهدیدی که نه از جانب تندروهای مجلس ایران نشات می گیرد، بلکه تهدیدی که کنگره جدید امریکا آنرا ایجاد کرده است. سناتورهای تندوری امریکایی بدنبال آن هستند تا تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال نمایند. این اقدام در شرایط فعلی تندورهای مجلس ایران را مصمم خواهد کرد تا بر حرف خود مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن واشنگتن صحه بگذارند.
زمان آن رسیده که بدنبال تغییر حکومت ایران باشیم
به گزارش مجله فارین پالسی (Foreign Policy)، هیچ نشانه مثبتی در بحث مذاکرات هسته ای با ایران وجود ندارد که ما را به آینده آن امیدوار سازد. ایالات متحده در مهار زیاده خواهی کشورهایی نظیر ایران بسیار موفق بوده است. واشنگتن از ابزارهایی نظیر تغییر رژیم یا حمله نظامی برای مقابله با کشورهایی که آمال هسته ای در سر داشته اند استفاده کرده است. از این میان می توان به تغییرات سیاسی در برزیل و آرژانتین در دهه 1980 و همچنین نابودی نیروگاه هسته ای عراق توسط رژیم صهیونیستی در زمان حکومت صدام حسین نام برد.
به ادعای نویسنده این مقاله، واشنگتن طی سالیان گذشته با اعمال فشار بر تهران توانسته است تغییراتی در جهت کیریهای سیاسی این کشور فراهم آورد. در سالیان اخیر نیز امریکا با اعمال فشارهای شدید اقتصادی موفق شد ایران را پای میز مذاکرات آورد. اما بسرعت بازیچه دست روحانی شد و پس از امضای توافقنامه موقت، از فشارهای خود برا تهران کاست. نویسنده این مقاله ادعا می کند، هیچگونه مدرکی دال بر اینکه کشورهای بلندپروازی نظیر ایران در شرایطی که فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی بر آنها کاهش می یابد از خواسته های خود دست بر می دارند وجود ندارد.
داستان مذاکرات ایران و گروه 5+1 در سیزده ماه گذشته تنها چند نتیجه ملموس درپی داشته است. از یک طرف، واشنگتن در برابر مسایلی از قبیل حق ایران در غنی سازی اورانیوم و تلاشهای این کشور در توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته تسلیم شده است. از طرفی دیگر، خواسته های ایران از قبیل توسعه برنامه سانتریفیوژ صنعتی افزایش یافته است. با این شرایط، امریکا دائما اهرمهای فشار خود را دارد از دست می دهد. حال باید منتظر شد و دید که آیا گنگره جدید امریکا می تواند برنامه هسته ای ایران را متوفف نماید یا خیر چراکه دولت اوباما در حال حاضر هرگونه اقدام تندروانه را بعنوان تحریکی احمقانه برای نابودی دیپلماسی می داند.
ايران در روزنامههاي جهان
معمای هسته ای ایران
به گزارش روزنامه واشنگتن تایمز (Washington Times)، دوازده سال است که مذاکرات هسته ای با ایران در جریان است و هیچ پایانی نیز برای آن متصور نمی باشیم. هفته گذشته خبری در رسانه ها منتشر شده که دیپلماتهای کشورهای مذاکره کننده درباره انتقال بخشی از اورانیوم غنی شده ایران به روسیه به توافق رسیده اند. اما اندکی بعد سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با رد این خبر آنرا در جهت مخدوش کردن مذاکرات عنوان کرد. این خبر تاییدی بر عدم کارآیی فرآیند دیپلماتیک بود.
شیوه دیپلماتیک تهران ساده است: ایجاد امیدواری، از بین بردن امیدواری و ایجاد مجدد امیدواری. حسن روحانی رئیس جمهور ایران یکشنبه از امکان به رفراندوم گذاشتن برنامه هسته ای این کشور سخن گفت. اگرچه این سخنان می تواند واهمه ای در دل تندورهای داخلی ایجاد نماید، اما هدف اصلی آن افزایش امیدواریهای غرب درباره روند رو به پیشرفت مذاکرات است.
در ادامه نویسنده این مقاله با جملات مقرضانه می گوید، امیدواری به آینده خوب است، اما امیدواری به جهانی بدون ایران هسته ای ارجح تر است. گذشته به ما یاد داده است که مذاکره با کشورهایی نظیر ایران وقت تلف کردن است. تا زمانیکه کنگره جدید امریکا با اکثریت سناتورهای جمهوری خواه آن نتواند فشارهای اقتصادی بیشتری بر ایران وارد نماید، تهران همچنان به افزایش زمان مذاکرات و رسیدن به هدف خود که همان بمب اتمی است ادامه خواهد داد.
ایران ، بزرگترین تهدید خاورمیانه
بوستون هرالد (Boston Herald) توافق هفته گذشته ایران و عراق برای مبارزه رسمی با گروه تروریستی داعش را برای امریکا عمیقاً دردسر ساز خوانده و ادعا می کند که خطر ایران بسیار فراتر از داعش است.
در ماه نوامبر سال گذشته، امریکا تصمیم به تمدید مهلت مذاکرات هسته ای با ایران گرفت، تصمیمی که تنها ایران را به هدف خود در برنامه هسته ایش نزدیکتر می کند. کمتر کسی در دنیا باور دارد که برنامه هسته ای ایران تنها برای اهداف صلح آمیز باشد. اما، دولت اوباما به این مسائل نگاه نمی کند و تنها سعی دارد با تمدید مهلت مذاکرات مقامات تهران را متقاعد کند تا از برنامه تسلیحاتی هسته ای خود دست بردارند. بخشی از مشکل از این جا نشات می گیرد که دولت ایالات متحده نمی خواهد تا وقتی که نیروهای سپاه پاسداران ایران در عراق با نیروهای داعش درگیر هستند خود را وارد جنگ مستقیم با این نیروهای تکفیری نماید.
نویسنده این مقاله این طرز تفکر را اشتباه خوانده و مدعی می شود که اگر ایران به سلاح اتمی مجهز شود، نه تنها تهدیدی برای کشورهای همسایه محسوب می شود، بلکه این تسلیحات را در اختیار دیگر گروههای تندوری منطقه نیز قرار خواهد داد.
یمن به سمت ایران گرایش پیدا کرده است
به گزارش هفته نامه ترکیه ای تودیز زمان (Today’s Zaman)، یمن جزء اولین کشورهایی بود که پس از شروع بهار عربی در تونس اغتشاشات جدی را تجربه کرد. حوثی ها بعنوان یکی از قبایل یمنی از سال 2004 با دولت مرکزی در جنگ بوده است. در آن زمان از حضور ایران بحثی در میان نبود. اما ایران برغم تفاوتهای مذهبی که با این گروه یمنی داشت فرصت را غنیمت شمرد و از این گروه حمایت کرد. به سبب همین حمایتها، حوثی ها هم اکنون در یمن قدرت یافته و کنترل بخشهای زیادی از کشور را در اختیار دارند.
به ادعای نویسنده این مقاله، قدرت حوثی ها در یمن فرصتی را برای ایران فراهم ساخته است تا در امور داخلی صنعاء دخالت کرده و حضور خود را در خاورمیانه تقویت نماید. این مساله همچنین تاثیر عمیقی بر عربستان خواهد گذاشت. افزایش حضور ایرانیها در فضای داخلی یمن کابوسی برای مقامات عربستان می باشد چراکه بخشها جنوب غربی این کشور حال در تیررس ایرانیها خواهد بود.
ایران متحد خطرناکی در سوریه و عراق می باشد
به گزارش لس آنجلس تایمز (Los Angeles Times)، با آغاز سال 2015، امریکا هنوز راهبرد جامع سیاست خارجی خود را در بحث مبارزه با گروه داعش اعلام نکرده است. در این فضا نقش ایران در امور منطقه ای هنوز بدرستی مشخص نیست. آیا ایران همپیمان خوبی در مبارزه با گروه تکفیری داعش است؟ در حقیقت، واشنگتن در ابتدا معتقد بود که ایران می تواند نقش سازنده ای در مبارزه با دشمنان مشترک ایفاء نماید.
این مقاله در ادامه ادعا می کند، برخلاف نظر جان کری مبنی بر اینکه ایران می تواند بخشی از راه حل مبارزه با داعش باشد، ایران بخش اعظمی از چالشی است که امروز با آن مواجه هستیم. ایران جنگ با داعش را به دلایلی متفاوت از امریکا دنبال می کند. به ادعای نویسنده این مقاله، در حالیکه مقامات واشنگتن بدنبال حکومتی باثبات و غیرفرقه ای در عراق هستند، ایران منافع خود را در تقویت دولت شیعی در این کشور می داند، دولتی که از آن می تواند برای گسترش قدرت خود و مقابله با غرب استفاده نماید. در حقیقت، ایران از دوران نابسامان عراق در دوره نخست وزیری مالکی استفاده کرد و کنترل خود را بر این کشور افزایش داد. ایران در سوریه نیز همین راهبرد را دنبال می کند.
این مقاله در نهایت اینگونه نتیجهگیری میکند: کمک به نقش مخرب ایران در سوریه و عراق می تواند اشتباه راهبردی برای آمریکا محسوب شود.