- تهدید کنگره برای تحریم می تواند نوعی تقسیم کار در مذاکرات باشد
- اوباما: درباره تحریمها محکم صحبت کنید اما کاری نکنید
- اوباما گفته میداند که سناتورها از طرف حامیان مالیشان برای تحریم ایران تحت فشارند
- پیلار: دولتمردان از نتایج ارزیابیهای اطلاعاتی برای تحقق اهداف کلان آمریکا سوءاستفاده میکنند
- حتی تحلیلهای اشتباه نهادهای اطلاعاتی آمریکا هم نباید به حمله به عراق منجر میشد
- یکی از انگیزههای کنگره از تخریب مذاکرات میتواند تلاش برای حفظ یک دشمن خارجی، با انگیزههایی خاص باشد
آقای پیلار که سابقه 28 سال حضور در سازمان سیا دارد در پاسخ به این سوال خبرنگار مشرق که چرا کنگره بهرغم مخالفت های باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا قصد وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران را دارد میگوید: " متأسفانه برخی عناصر در آمریکا وجود دارند که بنا به دلایل خودشان دوست ندارند گفتوگوهای هستهای موفق شود."
وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار مشرق درباره اینکه اختیارات سیاست خارجی در امریکا چگونه تفکیک شده است گفت: "رئیس جمهوری آمریکا سیاست را در قبال ایران تنظیم میکند؛ کنگره تلاش میکند برخی از جنبههای سیاست خارجی را مورد ارزیابی قرار دهد اما در نهایت این رئیس جمهور است که سمت و سوی سیاست خارجی آمریکا را تعیین میکند."
پیلار درباره اینکه چرا دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس در کنفرانس خبری مشترک با اوباما از نمایندگان کنگره آمریکا خواست تحریمهای جدید علیه ایران را متوقف کنند به خبرنگار مشرق گفت: "انگلیس در مذاکرات بینالمللی با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور همکاری کامل دارد. این کشور شریک آمریکا در این تلاش است و در طیف وسیعی از موضوعات دیگر هم همواره یکی از متحدان نزدیک آمریکا بوده است."
در روزهای گذشته نمایندگان جمهوریخواه کنگره آمریکا بارها تهدید کردهاند با وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران قصد دارند دولت باراک اوباما را به اتخاذ مواضع سختتر در مذاکرات هستهای با ایران وادار کنند. کاخ سفید از طرف دیگر هشدار داده است هر گونه تحریم جدید علیه ایران را وتو خواهد کرد.
استدلالی که کاخ سفید مطرح میکند این است که وضع تحریمهای جدید از آنجا که خلاف توقف موقت ژنو محسوب میشود باعث خواهد شد ایران بتواند با متهم کردن واشنگتن به سوء نیت در گفتوگوهای هستهای مذاکرات را ترک کند.[1] موضوعی که خود باعث خواهد شد توازن پیچیده حاصل شده بین پنج عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان (موسوم به گروه 1+5) بر هم بخورد.
باراک اوباما روز جمعه در کفرانس خبری مشترک با دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس گفت: " قبل از سال 2009 ایران متحد بود و جامعه جهانی پراکنده اما ما با اقدامات دیپلماتیک توانستیم جامعه جهانی را علیه ایران متحد کنیم." رئیسجمهور آمریکا در ادامه اظهاراتش گفت که در صورت وضع تحریمهای جدید تشکیل دوباره ائتلاف جهانی علیه ایران دشوار خواهد بود.
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کنار رابرت منندز، از حامیان سرسخت تحریمهای ایران
* "تقسیم کار" برای افزایش قدرت چانهزنی مذاکرهکنندگان آمریکا
بهرغم این تهدیدها، قانونگذاران آمریکایی در روزهای بعد بار دیگر بر عزمشان برای پیش بردن طرحهای تحریمی علیه ایران تأکید کردند. به عنوان مثال، جان بینر، رئیس اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا یک روز بعد گفت که تهدیدهای اوباما مانع از اقدام کنگره در وضع تحریمهای جدید علیه ایران نخواهد شد.[2]
گمانهزنیهای درباره اینکه چه دلایلی انگیزههای زیربنایی نمایندگان کنگره آمریکا از این اظهارات را تشکیل میدهد متفاوت هستند.
آقای پل پیلار در اینباره به خبرنگار مشرق میگوید: "دلایل متعددی وجود دارند که از جمله آنها میتوان به بیاعتمادی عمیق بین آمریکا و ایران و ملاحظات سیاسی داخلی که پشت این مخالفتها وجود دارد اشاره کرد."
پیلار توضیحات بیشتری درباره اینکه این ملاحظات سیاسی داخلی چیستند، نداده است اما میتوان با رجوع به گذشته برخی گمانهزنیها را در این مورد مطرح کرد.
یک احتمال که در اینجا وجود دارد این است که لفاظیهای نمایندگان کنگره درباره وضع تحریمها علیه ایران و حتی هر اقدام آنها در این راستا نوعی تقسیم کار بین قوه مجریه و قوه مقننه باشد با هدف افزایش قدرت چانهزنی آمریکا در مذاکرات هستهای. اسنادی در حمایت از این فرضیه وجود دارند.
* کوبیدن بر طبل توخالی خالی تحریم؛ راهبرد اوباما در گذشته
تنشهای بین دولت آمریکا و کنگره یک بار دیگر هم در دسامبر سال 2013 و در زمان جریان داشتن مذاکرات جدی شده بود. باراک اوباما در آن زمان هم طرح 26 سناتور را تهدید به وتو کرده بود. اما حدوداً 2 ماه قبلتر، "آژانس خبری یهود"، از قدیمیترین سازمان های خبری صهیونیسم جهانی، خبری را منتشر کرده بود که از تقسیم کار حسابشده و دقیق بین کنگره و دولت آمریکا پرده برداشت.
اوباما به کنگره: درباره تحریمها محکم صحبت کنید، اما کاری نکنید
بر اساس آنچه در این گزارش آمد، باراک اوباما، در جلسهای پشت درهای بسته با اعضای ارشد مجلس نمایندگان و مجلس سنا با بیان اینکه یکی از یافتههای شورای امنیت ملی این است که تهدیدهای کنگره برای تحریم بیشتر باعث میشود ایران پای میز مذاکره باقی بماند به کنگره گفته بود:"درباره ایران سختگیرانه صحبت کنید، اما کاری نکنید."
* حمایت مالی از سناتورها برای تشدید تحریمهای ایران
اثر روانی چنین تقسیم کاری از نگاه آمریکاییها این است که میتواند ایران را به دادن امتیازهای بیشتر در مذاکرات، آن هم در زمانی کوتاه ترغیب کند. از دید آمریکاییها، دولت روحانی ظرفیت روانی و سختافزاری پذیرش تحریمهای جدی را ندارد، لذا زنده نگاه داشتن تهدیدهای تحریم باعث افزایش قدرت چانهزنی آمریکا در رایزنیهای هستهای خواهد شد.
البته همدستی کنگره با دولت در یک طرح تقسیمکار پیچیده برای پیشبرد تحریمها علیه ایران تنها احتمال ممکن نیست. اینکه دستکم برخی از نمایندگان کنگره برای خود دامنه عملی حتی تا حد بر هم زدن گفتوگوهای هستهای را داشته باشند، موضوعی است که هم محتمل است و هم رگههایی از واقعیت در آن هست.
شاهد این موضوع را باید در اظهارت باراک اوباما در جلسه محرمانهای که هفته گذشته بین او و نمایندگان دموکرات سنا برگزار شده جستجو کرد. در این جلسه که با مشاجره لفظی اوباما و رابرات منندز (یکی از تهیهکنندگان طرح تحریم ایران) همراه بوده، رئیسجمهور در گفتوگو با سناتورهای همحزبیاش از آنها خواسته پیگیری طرح تحریمها علیه ایران را متوقف کنند و گفته آگاه است که برخی از حامیان مالی سناتورها به آنها برای تصویب تحریمهای ضدایرانی فشار میآورند.[3] اوباما به طور مستقیم به اینکه این حامیان مالی چه کسانی هستند، اشارهای نکرده اما پل پیلار و برخی تحلیلگران دیگر با دیدگاهی کلیتر از نقائصی در سیاست خارجی آمریکا پرده برمیدارند که نشان میدهد این حامیان مالی و سناتورهای زیردست آنها چه کسانی هستند و چه اهدافی را دنبال میکنند.
* سوء استفاده از تحلیلهای اطلاعاتی برای توجیه تصمیمات گرفته شده
جان مرشایمر[4] و استفان والت[5] در کتابی به نام "لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا"[6] نقش این گروههای فشار بر هدایت جریان تصمیمگیریهای واشنگتن به سمت منافع رژیم صهیونیستی را مورد بحث قرار میدهند.[7] پل پیلار از نگاهی دیگر به یکهتازیها در سیاست خارجی آمریکا و در کل نهادهای تصمیمگیر آمریکا اشاره و تأکید میکند سیاستگذاران این کشور به برخی تحلیلهای اثرگذار برای تصمیمگیری توجه نمیکنند.
آقای پیلار به عنوان مثال به بیتوجهی سیاستمداران آمریکایی به نتایج تحلیلهای اطلاعاتی این کشور در زمان حمله به عراق در سال 2003 اشاره کرده و مینویسد این اطلاعات حتی، در راستای محقق کردن راهبردهای کلان آمریکا مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند.
این مقام اسبق سازمان سیا در مقالهای در سال 2006 در مجله "فارنافرز" مینویسد: "مهمترین مشکل جامعه اطلاعاتی آمریکا در حال حاضر این است که رابطه آن با فرایند سیاستگذاری شکسته شده و به شدت به ترمیم نیاز دارد. در جنگ عراق مشخص شد که حتی برای اخذ مهمترین تصمیمات امنیت ملی، اعتمادی به تحلیلهای رسمی جامعه اطلاعاتی نشد و از اطلاعات موجود برای توجیه کردن تصمیماتی که قبلاً گرفته شدهاند سوء استفاده شد و اینکه حتی خود کار جامعه اطلاعاتی به مسائل سیاسی آغشته شد."[8]
*حتی تحلیلهای اشتباه هم نباید به حمله عراق منجر میشد
این انتقادات آقای "پیلار" به فرایندهای تصمیمگیری آمریکا البته ریشه در تجاربی دارند که وی از زمان خدمت در این سازمان به دست آورده است؛ وی مینویسد: " من به عنوان مسئول اطلاعاتی مسئول در خاورمیانه بین سالهای 2000 تا 2005 تمام این تحولات دردآور را شاهد بودم."
اشاره آقای پیلار به حمله آمریکا به عراق در سال 2003 با ادعای کنترل سلاحهای کشتار جمعی عراق است. البته مطابق آنچه اکنون دانسته میشود، جامعه اطلاعاتی آمریکا تحلیلهای نادرستی از سلاحهای کشتار جمعی عراق به دولت جورج بوش ارائه کرد بود اما پیلار معتقد است حتی آن تحلیلهای نادرست هم نباید به حمله به عراق منتج میشد.
به نوشته این مقام اسبق سیا آنچه در واقع اشکال داشته نحوه استفاده دولت از آن اطلاعات بوده است چرا که به گفته وی "دولت از آن اطلاعات برای فهم تصمیمگیری صحیح استفاده نکرد بلکه برای توجیه کردن تصمیمی استفاده کرد که از قبل گرفته شده بود."
پیلار در یادداشت خود در "فارنافرز" به درخواست کنگره از جامعه اطلاعاتی برای اطلاعات درباره سلاحهای کشتار جمعی آمریکا هم اشاره میکند و مینویسد تنها تعداد انگشتشماری از اعضای کنگره در واقع گزارش ارائه شده به آنها را خواندند.
وی مینویسد: "اطلاعات رسمی درباره برنامه تسلیحاتی عراق دچار عیب و نقص بود اما حتی این نقائص هم چیزی نبود که به جنگ با عراق منجر شود."
*بیتوجهی به ارزیابیهای رسمی از برنامه هستهای ایران
پیلار به درخواست صریح خود از سیاستگذاران آمریکا برای عدم حمله به عراق اشاره کرده و مینویسد: "من در مقام مسئول اطلاعات ملی درباره خاورمیانه مسئولیت هماهنگی تمامی ارزیابیهای جامعه اطلاعاتی درباره عراق را به عهده داشتم. اما اولین درخواستی که از من برای ارائه چنین ارزیابی هایی شد زمانی بود که یک سال از جنگ عراق میگذشت."
تصویری که آقای پیلار از ارتباط بین نهادهای اطلاعاتی آمریکا و نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار ارائه میدهد دو مجموعه از همگسیخته با گونهای از روابط یک سویه است که در آن نقش مؤثر یک طرف چیزی بیش از توجیه تصمیمات از قبل گرفته شده طرف دیگر نیست.
برنامه هستهای ایران مورد دیگری است که نشانههای این رابطه شکستهشده، چنانکه پیلار درباره عراق مینویسد، بین نهادهای اطلاعاتی و نهادهای سیاستگذار آمریکا دیده میشود. با آنکه ارزیابی رسمی جامعه اطلاعاتی آمریکا این است که برنامه هستهای ایران جنبه نظامی ندارد،[9] پیگیری سیاست تحریم و فشار بر ایران با ادعای جنبههای نظامی در برنامه هستهای همواره در چارچوب راهبردهای کلان آمریکا در قبال ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی قرار داشته است.
* کنگره برای تخریب مذاکرات انگیزه دارد
آقای پیلار، تلاشهای کنگره برای به شکست کشاندن مذاکرات هستهای بین ایران و گروه 1+5 را ناشی از سه انگیزه میداند: اول، نیاز کلی به داشتن یک دشمن خارجی و ترسیم نقش آمریکا در جایگاه کشوری در تقابل با آن دشمن؛ پیلار تصریح میکند که این عادت ریشه در نگرشهای کلی آمریکا دارد اما نشانههای آن به طرز برجستهتری در دیدگاه نومحافظهکاری دیده میشود.
انگیزه دوم، اجرای خواستههای اسرائیل است که در کل با هر گونه توافق از جانب هر کشوری با ایران مخالف است. به عقیده پیلار، چنین مخالفتی برای اسرائیل منافع زیادی دارد، از جمله اینکه به این رژیم کمک میکند مشکلات منطقهای را به گردن کشورهای دیگر بیندازد، مخالفت با این دشمن را مبنای همکاری راهبردی خود با آمریکا قرار دهد و ذهن کشورها را از مسائلی که اسرائیل خود ایجادکننده آنهاست منحرف کند.
پیلار تصریح میکند که انگیزه سوم کنگره این است که نمایندگان جمهوریخواه اساساً قصد دارند تقریباً با تمامی اقدامات دولت اوباما مخالفت کنند.
به عقیده این مقام کهنهکار سازمان سیا، در صورتی که مخالفان توافق هستهای ایران بتوانند در اهدافشان برای تخریب توافق موفق شوند، نقطه عطفی در روابط آمریکا شکل خواهد گرفت که بر اساس آن هر گونه فرصت توافق هستهای با ایران تا مدتهای مدید از بین خواهد رفت.[10]