کد خبر 399945
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۲

آنچه روزگار ما را برای ظهور منجی آخرالزمان، مهیّا کرده شهامت و جوانمردیِ ابابیلی است که در جبهه ی مقاومت اسلامی، بی توجه به هیاهوی رسانه ایِ اختاپوس های عبری و عربی و غربی، صاعقه وار بر خرمنِ «مُغیره های عصر مدرنیته» شعله «اشدّا علی الکفار» می بارند و جان خود را عاریتِ دوست می دانند و «کزُبر الحدید»، زیر بارِ هیچ ذلّتی نمی روند.

گروه فرهنگی مشرق- به مناسبت ایام سوگواری حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله علیها)، "مشرق" مجموعه‌ای با نام "بهاریه کبود" را که به قلم "احمد بابایی" شاعر و نویسنده جوان کشورمان به رشته تحریر در آمده است، منتشر می‌کند. چهاردهمین قسمت از این مجموعه را در ادامه می‌خوانید:

هیچ شانی از شئون امّ النّجبا علیهاسلام و هیچ فضلی از فضائل بی بی علیهاسلام، «اکتسابی» نیست. نه تنها اکتسابی نیست که حتی «قابل قیاس» نیست. نه تنها اکتسابی و قابل قیاس نیست که حتی در دسترسِ درک هم نیست. او را مقامی است عندالله، که تصوّر درکِ آن مقام به هیچ احدی عطا نشده است. او نه تنها «میثاقِ» جمیع رسل و انبیاست که حتی روحِ مابین دو پهلوی خاتم الانبیا (صلی الله علیه وآله و سلم) است. ثمره ی تمام نبوت ها و رسالت ها در یک جا جمع شده بود و به زبان وحی، مودّت به فاطمه علیهاسلام، مُزد همه آنها محسوب می شد.

اگر این بانوی شهیده و جانباز نبود بدون شک، خداوند، هیچگاه پرستش نمی شد! دوست داشتن فاطمه علیهاسلام چیزی است و دوستانه رفتار کردن با او چیزی دیگر... بگذریم!

در روایت است که فیلِ ابرهه (هنگامی که ابرهه عزم تخریب بیت خدا را داشت) از سواری دادن به صاحب خود، خودداری کرد... اما فریاد از دست ابرهه های صدر اسلام! اراذلی که به ابلیس، سواری داده بودند در اطاعتِ بی چون و چرا از فرمانده ی بی چشم و روی خود، به خانه ی وحی، یورش بردند... ولی این بار (به مکر الهی) نه ابابیلی بر پهنه ی فلک نمودار شد، نه سِجّیلی باریدن گرفت... تا امتحان امّتِ آخرالزمان، پیچیده تر شده باشد... و در روز روشن، خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در پیش چشم مردم، محاصره شد... بگذریم!

نفرت غیرمنتظره ای که در وجود خبیث اراذل تکفیری/سلفی نهادینه شده است، امتحانِ امّت آخرالزمان را پیچیده تر از پیش می کند! تکفیری های وهابی در محاصره ی «حرم الهیِ قهرمان کربلا» مو به مو به دستور فرماندهانِ صهیونیست خویش عمل می کنند و آشکارا سخن از نبشِ قبرِ نوامیس ملکوت می گویند...



اما آنچه روزگار ما را با دوره ی تلخ صدر اسلام متفاوت کرده است، غیرتمندی و رشادت «علی اکبر های خمینی (ره) و خامنه ای (روحی فداه)» است.  اما آنچه روزگار ما را برای ظهور منجی آخرالزمان، مهیّا کرده شهامت و جوانمردیِ ابابیلی است که در جبهه ی مقاومت اسلامی، بی توجه به هیاهوی رسانه ایِ اختاپوس های عبری و عربی و غربی، صاعقه وار بر خرمنِ «مُغیره های عصر مدرنیته» شعله «اشدّا علی الکفار» می بارند و جان خود را عاریتِ دوست می دانند و «کزُبر الحدید»، زیر بارِ هیچ ذلّتی نمی روند.

مردانی که حماسه ی هیبتشان گاه به طعم سیب های کربلای لبنان است و گاه به عطر دلِ سوخته افغانستان و گاه به رنگ عقیق یمن و گاه به حال و هوای عراق و گاه به شکل غزه و گاه به صورت خون آلودِ مصر و بحرین و پارچنار و قنیطره و ضاحیه و کوبانی و قطیف و ...

چقدر جای خالی غیرتمندانِ شیعه و سنّی در کوچه های تنگِ مدینه النبی خالی بود... بگذریم!