مشاور جوانان محله
بيشتر از يك ساعت به نماز مغرب مانده، كه به مسجد مي‌آيد. كار هر روز اوست. خادم در مسجد را باز مي‌كند تا چند جوان كه منتظر آمدن حجت‌الاسلام بنكدار بودند وارد شوند. يكي‌شان 17 – 18 ساله است و آمده تا درباره ادامه تحصيل و انتخاب رشته دانشگاهي با او مشورت كند. او هم دقایقی را با جوان پشت كنكوري صحبت و راهنمايي‌اش مي‌كند. حجت‌الاسلام بنكدار، روحاني دوستداشتني محله است و اهالي در هر‌كاري با او مشورت مي‌كنند. خودش مي‌گويد: «مسجد ما جوان محور و دانشجو محور است. درباره تحصيل، كار يا ازدواجشان با من صحبت مي‌كنند و اگر هم مشكلي داشته باشند تا جايي كه بتوانم برايشان وقت مي‌گذارم. اينها سرمايه عظيم كشور هستند. دشمن در كمين نشسته تا ذهن و فكر آنها را مسموم كند؛ از طریق شبكه‌هاي مجازي و ماهواره‌ای به صورت نامحسوس اثر مخربي روي ذهن افراد مي‌گذارند و اگر ما هم كم‌كاري كنيم آينده‌اي تلخ پيش رويمان قرار مي‌گيرد.»
دوستي‌هاي نجات‌بخش
حجت‌الاسلام بنكدار براي جذب جوانان و نوجوانان به مسجد روش جالبي دارد. از ابتدا تا انتهاي خيابان خواجه نظام بدون توجه به ظاهر با همه آنها سلام و عليك مي‌كند. اين موضوع را اهالي مي‌گويند و ما هم شنيده‌هايمان را با او در ميان مي‌گذاريم. بنکدار مي‌گويد: «بعضي از افراد مذهبي فقط با آدم‌هايي مثل خودشان نشست و برخاست دارند. اين روش خوبي نيست. كسي كه ديدگاه ديني دارد بايد تأثيرگذار باشد. جواني كه معتاد مي‌شود از روي بي‌اطلاعي است به جاي اينكه طردش كنيم بايد دستش را گرفته و كمكش كنيم تا از دام اعتياد رهايي پيدا كند.» او معتادان زيادي را به راه آورده و تشويقشان كرده تا موادمخدر را كنار بگذارند. حجت‌الاسلام بنكدار ادامه مي‌دهد: «كساني در محله بودند كه با بي‌اخلاقي مزاحمت براي اهالي ايجاد مي‌كردند. با آنها صميمي و روز به روز بهشان نزديك شدم. مشكلاتشان را پرسيدم و در صدد رفع آن برآمدم. گاهي فقر مالي، بيكاري يا مشكلات خانوادگي باعث مي‌شود كه فردي به بيراهه برود. اول بايد دغدغه او را از بين ببريم بعد تشويقش كنيم كه به مسجد بيايد.»
قابل توجه جوانان جوياي كار
امام جماعت مسجد خاتم(ص) وظيفه خود مي‌داند تا افرادجوياي كار را حمايت كند. به گفته خودش تاكنون 500 تكنسين را در حوزه الكترونيك تربيت كرده است. مي‌گويد: «هر كسي كه علاقه‌مند به كارهاي الكترونيكي باشد را در حد دانش و توانم آموزش مي‌دهم. حتي چند خانواده را هم درگير كارهاي صنعتي كرده‌ام. رايگان آموزش مي‌دهم. هميشه به كساني كه وقتشان را به بطالت مي‌گذرانند توصيه مي‌كنم اگر مي‌خواهند در زندگي‌شان موفق باشند و به اوج برسند 2 چيز لازم است؛ يكي علم و ديگري پشتكار. بعضي از جوانان ما تحصيل كرده دانشگاه رفته‌اند اما از دانش خود استفاده نمي‌كنند. خيلي‌ها هم تا يك كلاس بيشتر مي‌خوانند منتظر مي‌مانند بهشان كار آنچناني پيشنهاد شود. خير اين‌طوري نيست. براي زندگي بايد تلاش كرد.» و اين خاطره جالب را تعريف مي‌كند: «خود من طلبه بودم و درس مي‌خواندم ولي براي امرار معاش مسافركشي هم مي‌كردم. مردم وقتي يك روحاني جوان را در اين حالت مي‌ديدند خوششان هم مي‌آمد. كلي درددل مي‌كردند و من هم از اين فرصت براي تبليغات ديني استفاده مي‌كردم. يادم است اول كه جلو پاي مسافر ترمز مي‌كردم و مسير را مي‌پرسيدم با تعجب نگاهم مي‌كردند اما وقتي سوار مي‌شدند احساس راحتي مي‌كردند و در طول مسير كلي بگو و بخند داشتيم. خيلي هم خوششان مي‌آمد كه مي‌ديدند يك روحاني از راه مسافركشي امرار معاش مي‌كند. معتقدم در جامعه هر فردي بايد به دنبال كسب درآمد و تأمين حوائج خود از راه حلال باشد. همه بايد يك رفاه نسبي براي خانواده‌شان فراهم كنند.»
البته هيچ‌وقت كار برايش عار نبوده و حتي از همان دوران كودكي به كارهاي فني علاقه داشت. پدرش كه ساختمان‌سازي مي‌كرد، كمك دست او مي‌شد و به همين شكل كارهاي مختلفي را ياد گرفت؛ از آهنگري و گچكاري گرفته تا برق‌كشي و كاشيكاري همه را انجام داده و الان هم اگر در اين زمينه‌ها مشكلي در خانه داشته باشند خودش رفع و رجوع مي‌كند.» حالا اين مرد كه براي 40 نفر موقعيت شغلي فراهم كرده است مي‌گويد: «تبليغ، كار اصلي من است اما فعاليت صنعتي را با هدف جهاد اقتصادي انجام مي‌دهم.»
حجت‌الاسلام مهدي بنكدار، جوان‌تر از سنش نشان مي‌دهد اما خودش مي‌گويد كه 50 سال دارد. او فرد منظمي است و براي لحظه لحظه زندگي‌اش برنامه دارد. 3 پسر دارد كه همه‌شان راه پدر را ادامه مي‌دهند. استاد دانشگاه و نماينده نهاد رهبري در دانشگاه خواجه نصير است با اين وصف هنوز خودش درس مي‌خواند. او از سال 69 فعاليت صنعتي‌اش را آغاز كرد و سپس در كلاس‌هاي آموزشي دانشگاه صنعتي شريف و علم و صنعت شركت كرد تا اطلاعاتش را بيشتر كند و به مرور زمان براي خودش استاد شد.
او ادامه مي‌دهد: «در زمان جنگ تحمیلی و بعد از آن كشور ما در تحريم بود. امام(ره) در يكي از سخنراني‌هايشان فرمودند كه بايد جهاد اقتصادي و صنعتي داشته باشيم. اين شد كه تصميم گرفتم پا به مسيري بگذارم كه كشورم را به استقلال اقتصادي نزديك كنم. زمينه كارهاي الكترونيكي را داشتم و در كلاس‌هاي آموزشي دانشگاه صنعتي شريف و علم و صنعت ثبت‌نام كردم و همه همت خود را به كار گرفتم كه بار علمي‌ام را زياد كنم. وقتي براي انجام‌كاري تصميم مي‌گرفتم به هر قيمتي كه بود بايد آن را به سرانجام مي‌رساندم. يكي از خصلت‌هاي اخلاقي من اين بود كه از كساني كه دانش الكترونيك داشتند نكته‌هاي ابهام را سؤال مي‌كردم. پرسيدن برايم عيب نبود حتي اگر از من جوان‌تر بود.»او سال 71 نخستين دستاوردش كه شوك سنسوري شيشه‌هاي ماشين بود را ساخت، بعد هم مدار تايمري تمام اتوماتيك. در واقع نخستين كسي بود كه آن را در ايران اختراع كرد. بعد هم ريموت كنترل. پروتكتور صندلي برقي سمند ال ايكس، كليد بالا بر شيشه پرايد، استارتر هم از ديگر توليدات او است. امام جماعت مسجد خاتم(ص) مي‌گويد: «كار استارتر اين بود كه راننده با هر دزدگيري كه داشت مي‌توانست ماشين را از راه دور روشن كند. روي هم رفته بيش از 80 قطعه الكترونيكي ساخته‌ام.»
مشكلات پيش رو
حجت‌الاسلام بنكدار براي امرار معاش از هيچ‌كاري كه حاصلش نان حلال شود خودداري نكرده است. وقتي نخستين دزدگيرش را ساخت تصميم داشت آن را به شكل انبوه توليد كند ولي سرمايه نداشت و موفق نشد. اما براي تأمين مخارج زندگي، فارغ از لباس خود، باید مثل اقشار ديگر مردم تلاش كرد: «يادم مي‌آيد كرايه خانه‌ام هم سخت تهيه مي‌شد. در يك گاراژ به اندازه جاي يك اتومبيل را اجاره كردم. همانجا دزدگيرهايي كه ساخته بودم را روي خودرو مشتري‌ها نصب مي‌كردم. مزيت دزدگيرها اين بود كه بي‌سبب آژير نمي‌كشيد. اما مشكل اصلي‌ام اين بود كه مردم بيشتر به خريد جنس خارجي اشتياق نشان مي‌دادند. اما تلاش من براي توليد داخلي فقط يك دليل داشت و آن گفته امام بود كه تأكيد داشتند بايد جهاد صنعتي و اقتصادي داشته باشيم. در واقع مي‌خواستم در حد خودم اين كار را انجام دهم. تلاشم بر اين بود كه كار خوبي ارائه دهم و با جذب اطمينان مردم خريد كالاي ايراني را فرهنگسازي كنم. كم‌كم مردم اعتماد كردند.
مي‌گفتم شما اين دزدگير ايراني را نصب كن خوب نبود برمي‌دارم وجهي هم نمي‌گيرم. وقتي بازدهي كار را مي‌ديدند خودشان تبليغ هم مي‌كردند. از سال 71 كارم زياد شد. مردم وقتي مي‌فهميدند كه من روحاني هستم و كار مي‌كنم اعتماد بيشتري پيدا كردند. كارم آنقدر رونق پيدا كرد كه يك مغازه اجاره كردم. علاوه بر توليد، تعميرات و نصب هم داشتم و براي اين كارها تعدادي از جوانان مستعد را آموزش دادم. به نوعي كارآفريني كردم. در همان مغازه استيجاري بيش از 500 تكنسين در زمينه نصب، طراحي، تعمير و توليد تربيت كرده‌ام.» بنكدار از رزمنده‌هاي دوران جنگ تحمیلی بوده و در 8 سال دفاع‌مقدس حضور پررنگي در جبهه‌ها داشته است. با همين تجربه‌ها ادامه مي‌دهد: «زمان جنگ، دشمن با حمله به خاك ايران جنگ را شروع كرده بود و حالا استعدادها و ايمان جوانان‌مان را هدف گرفته است.»
ايجاد پاتوق فرهنگي در مسجد
قرار است مسجد خاتم(ص) پايگاه فرهنگي محله شود. اقدامات اوليه را حجت‌الاسلام بنكدار انجام داده است. اشاره مي‌كند كه قصد دارد در آنجا آموزشگاهی راه‌اندازي كند. مي‌گويد: «مسجد ما قابليت آن را دارد كه به فضاي فرهنگي تبدیل شود. با اين كار دانش‌آموزان محله نيازي نيست براي يادگيري به محله‌هاي دورتر بروند. خوبي ديگرش هم اين است كه دختران نوجوان در فضايي امن حضور پيدا مي‌كنند. از معلمان و فرهيختگان محله هم خواستيم كه ما را در شكل‌گيري اين آموزشگاه ياري كنند. هزينه كلاس‌ها كم در نظر گرفته شده تا دغدغه اقتصادي براي خانواده‌ها نداشته باشد.»
رابطان نیازمندان و امام جماعت
امام جماعت مسجد خاتم(ص)، دوستدار مردم و حامي نيازمندان است. دست خيلي‌ها را هم گرفته است. اما از تكدي‌گري بيزار است و به نمازگزاران سفارش مي‌كند كه مسجد جاي متكديان نيست. او مي‌گويد: «عده‌اي حرفه‌شان تكدي‌گري است. تلاشي نمي‌كنند و اين شيوه زندگي را انتخاب كرده‌اند. من عده‌اي از افراد مورد اعتماد محله را برگزيدم تا رابط بين نيازمندان و من باشند. اگر كسي مشكل مالي داشت با آنها در ميان بگذارد. در صورت اطمينان از صحت گفته‌هاي او، دست به كار مي‌شويم و‌درصدد رفع نيازش بر مي‌آييم. اين كار را كردم چراكه بعضي از افراد نظم نماز و مسجد را به هم مي‌ريختند و از نمازگزاران كمك مي‌خواستند. اينها نيازمند نيستند و رفتار نادرستشان باعث مي‌شد اگر نيازمند آبروداري بود مشكلش را عنوان نمي‌كرد.»
منبع: همشهری محله