آیا مصطفی معین، عمادالدین باقی و تنی دیگر از اصلاح‌طلبان به آرزوی مشترکشان خواهند رسید؟!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

آیا معین و دوستانش به آرزویشان می‌رسند؟!

سایت جماران گزارش داد: مصطفی معین، وزیر علوم مستعفی دولت اصلاحات و از فعالان جریان چپ به تازگی طی اظهاراتی در یک مراسم تحت عنوان «گردهمایی نهادهای فعال در حوزه ترویج علم»! گفته است:

«ما در حال حاضر در شرایطی هستیم که از نظر اقتصادی و اجتماعی در حالت بحران قرار داریم، به گونه‌ای که جامعه دچار عوام‌زدگی و عوام‌فریبی‌،‌ توهم، خشونت، سوء مدیریت و افت اعتماد است و ما تنها از طریق ترویج علم است که می‌توانیم به صورت ریشه‌ای با این موارد برخورد کنیم.»[۱]

*قبل از معین و ۲ سال پیش بود، که «عمادالدین باقی» دیگر فعال اصلاح‌طلب در اظهاراتی در سرمقاله شماره ۹۸ نشریه صدا همین معنا را تکرار کرده و گفته بود:

«اگر امروز انقلابی علیه فساد رخ دهد بیش از انقلاب ۵۷ با دشواری روبه‌رو است!...اکنون معضل فساد پابه‌پای سایر معضلات سیاسی و اجتماعی، بهمن‌وار در مسیر تبدیل شدن به یک بحران امنیتی عظیم هستند و نیروهای مخرب در کمین فرصت برای بهره‌برداری از آنند.»

در کنار این افراد، «تقی آزادارمکی» از جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب نیز در مصاحبه با سالنامه نوروزی شرق در سال ۹۶ گفته بود: «در ایران با یک جامعه مستأصل، ناراحت و ناراضی مواجهیم.»

از حوالی ۶ سال قبل و پس از مسجّل شدن اینکه جریان فتنه و تجمعات خیابانی به بهانه سیاسی تقلّب در انتخابات، راهی به سمت کسب موفقیت نخواهد داشت؛ حلقه انحرافی در دولت قبل و ستاد جریان سیاسی خاص در طرحی هماهنگ و شاید ناهماهنگ اما با هدف مشترک! دست به سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و مفسدنمایی نظام زدند.

پروژه‌ای شوم که می‌شد هدف نهایی «اوکراینیزه شدن ایران» و کشاندن مردم به خیابان‌ها به بهانه امر موهوم بحران اقتصادی، اجتماعی و فساد را در جبین آن دید.

و بدینسان بود که چهره‌هایی از هر دو محفل اشاره شده، دست به فعالیت‌هایی معارضانه زدند که به جرأت می‌توان گفت نمونه آنرا مثلا برای حکومت پهلوی هم انجام نداده بودند.

به ناگاه عنوان شد که تحریم‌ها اثری خردکننده بر استخوان مردم دارد، مردم به یک‌باره اینطور شنیدند که اقتصاد کشور «غارت‌زده» و خزانه خالیست و بدون هیچ نشانه‌ای اما از جانب برخی چهره‌های جریان چپ این صحبت شنیده شد که با روند فعلی تحریم‌ها به سیاست نفت در مقابل غذا خواهیم رسید.

سعید حجاریان به صحنه آمد و شعارهای «و ما ادریک مالتحریم» و «ما ادریک مالفساد» سر داد، عنوان شد که برجام «قاتق نان مردم» است، محمدرضا عارف، سیدحسن خمینی و کسانی دیگر از این گفتند که ایران اسلامی معضل اخلاق قرار دارد!

حتی کسانی به صحنه آمدند و به ناگاه و بدون اشاره به نرخ بیکاری ۱۴ درصدی کشور در سال ۸۹ که عملاً کسی آنرا به یاد ندارد چون در آن مقطع «فتنه اقتصادی» در دستور کار نبود! نرخ بیکاری ۱۱ و حتی ۱۲ درصدی کشور که البته شامل قید «بیکاری بحرانی» هم نبود را بعنوان یک معضل بزرگ و به قول مصطفی معین «بحرانی» جلوه دادند. (صد البته بیکاری حتی یک نفر در نظام اسلامی سبب شرمندگی است اما بحرانی جلوه داده این مسئله و دستاویز قرار دادن آن برای تخریب پیشرفت‌های اقتصادی کشور بحث دیگریست...)

از آن روزها گذشت و جریان سیاسی خاص و سمپات‌های آن حتی با کنایه زشت «لشکر بیکاران» هم راه به جایی نبرد.

مفهوم فتنه اقتصادی بعدها کراراً در لسان مقام معظم رهبری و کسان دیگری هم تکرار شد.

حالا و با گذشت ۶ سال از آغاز این پروژه شوم، نه تنها کشور با هیچ بحران خاصی مواجه نشد و مواجه نیست بلکه حتی یک اثر از اظهارات اصلاح‌طلبان و برخی دیگر درباره بحران سیاسی و اقتصادی و اخلاقی نیز در کشور دیده نمی‌شود.

بر خلاف گفته‌های آنها ایران اسلامی به لحاظ امنیت اجتماعی، امنیت شهری و امنیت در مرزها یکی از امن‌ترین کشورهای جهان است، تحریم‌ها بر طبق اعلام مسئولان طراز اول کشور هیچگاه تأثیری بیش از ۳۰ درصد بر اقتصاد ایران نداشته‌اند و نرخ بیکاری ۱۲ درصدی فعلی نیز اولاً بحرانی نیست و ثانیا تنها ۶ درصد از میانگین جهانی بالاتر و البته دچار کاهندگی است. ضمن اینکه از نرخ بیکاری بالای ۲۰ درصد در کشورهایی مثل اسپانیا و یونان نیز بسیار پایین‌تر است. (بماند که در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا یکی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری ایالات متحده اعلام کرد که نرخ بیکاری واقعی در آمریکا ۱۱ درصد است.)

در مسئله فساد نیز ایران اسلامی و سیستم قضایی و امنیتی آن یکی از پیشروترین نظامات دنیا در امر مبارزه با فساد و جلوگیری از قانونی شدن روندهای فساد است.

مفسدین بزرگی که جرم آنها به اثبات رسیده، مجازات و یا حتی اعدام شده‌اند و حتی فرزندان برخی مسئولین و خود مسئولین هم به محکمه عدالت کشانده شده‌اند در پرونده نظام اسلامی کم نیستند.

و این در حالی است که جریان سیاسی خاص در پروژه مفسدنمایی خود هیچگاه حاضر نشد به مردم بگوید گناه اصلی در مسئله فساد اینست که با آن برخورد نشود نه چیز دیگر! زیرا جلوگیری از بروز فساد به علت اینکه یک مسئله نفسانی محسوب می‌شود عملاً ممکن نیست کما اینکه مسئله فساد مالی در دولت امام معصوم نیز رخ می‌داد.

فی‌الحال اگرچه به نظر می‌رسد امثال مصطفی معین هنوز نتوانسته‌اند به آرزوی خود برسند و امیدهای رسیدن به این هدف نیز کمرنگ شده است اما در صورت عدم شفاف‌سازی درباره مقولات پیش‌گفته، بسا که خطری بزرگ، همچنان جامعه ایران را تهدید کند...

***

«مجاهدان پسابرجام با اسرائیلی‌های معتدل» از راه رسیدند...

غلامرضا ظریفیان، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی در چندین مقاله و گفت‌وگو تلاش کرده است عنوان کند برجام تصمیم نظام اسلامی و نه تصمیم شخص رئیس‌جمهور روحانی بوده است.

او که صحبت‌های وی در رسانه‌های اصلاح‌طلب در قالب «سرمقاله» و... مورد توجه قرار گرفته است، دائما عنوان می‌کند که برجام تأثیرات بزرگی داشته، تصمیم کل نظام و دستاورد نظام بوده و دولت هم صرفاً مجری سیاست‌های نظام بوده است!

ظریفیان حتی در یکی از یادداشت‌های خود تصریح کرده است که مواضع این روزهای برخی منتقدان با مواضع «اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌های افراطی» هم‌سنخ است![۲]

این فرد در یکی از یادداشت‌های خود نیز تلویحاً اینطور معترض منتقدان شده است که چه اصراری دارید، بگویید مسئول برجام شخص آقای روحانی است؟[۳]

*اقدامات و تلاش‌های آقای ظریفیان بدون آنکه بتواند برجام را به گردن رهبری نظام بیاندازد، یادآور روزهایی است که برخی اصلاح‌طلبان، سرمست از «پیاده‌روی با کدخدای جهان»! تنها در یک روز ۲ و یا حتی ۳ سر مقاله در رسانه‌های کثیرالانتشار چپ و در تمجید از رفتارهای هسته‌ای دولت آقای روحانی می‌نوشتند.[۴]

همان روزهایی که برخی مقامات ستاد برجام صراحتاً و بر خلاف نظر رهبر انقلاب، می‌گفتند که به مذاکرات خوشبین هستند، نامه‌های تبریک برای توافقات خود می‌نوشتند، در جاهایی از خطوط قرمز نظام در مذاکرات گذشتند و دستور مشهور ۹ بندی رهبر معظم انقلاب درباره برجام را نیز به مصداق «تحت قدمیّ» عملاً به فراموشی عمدی سپردند.

آقای ظریفیان فراموش کرده روزی را که آقای روحانی در آمریکا بصورت تلفنی با اوباما تکلّم کرد و این کار در کلام رهبر معظم انقلاب با عنوان «اقدام نابجا» اطلاق شد.

ایشان در حالی قصد دارد تصمیم آقای روحانی و اصلاح‌طلبان را تصمیم نظام یا همان مقام معظم رهبری جلوه دهد که یادش رفته رهبر انقلاب صراحتا در سال ۹۳ و در پیشگاه مردم فرمودند: «من معتقدم حتی اگر در مسئله هسته‌ای نیز همان خواسته‌هایی را که آنها دیکته می‌کنند، قبول کنیم، باز هم تحریم‌ها برداشته نخواهد شد زیرا آنها با اصل انقلاب مخالفند.»[۵]

ظریفیان در حالی مجاهدانه مشغول وصّالی برجام بی‌دستاورد آقای روحانی به نظام اسلامی است که حکماً فراموش کرده زمانی را که رهبر انقلاب کراراً فرمودند نگویید تحریم‌ها لغو شده، نگویید آمریکا برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را می‌زند و...[۶]

اظهارات ظریفیان و امثال او اما با یک اشکال دیگر نیز مواجه است و آن اینکه برخی تحلیلگران در ابتدای روی کار آمدن رئیس‌جمهور روحانی ۲ مسئله را پیش‌بینی کرده بودند. اول آنکه آقای روحانی حتما با غرب به توافق خواهد رسید و دوم آنکه پس از آن توافق که یقینا بی‌دستاورد خواهد بود، یقینا کسانی یافت می‌شوند که تلاش می‌کنند این دستاورد بی‌حاصل را به گردن نظام اسلامی بیاندازند و خود را مجری سیاست‌های نظام جلوه دهند. مجری سیاست‌های کسی که هرگز و «نه در این دولت و نه در آن دولت»! به توافق با آمریکا و به چیزی مثل برجام خوشبین نبود و راه حل مشکلات کشور را صرفا «اقتصاد مقاومتی» و «توجه به ظرفیت‌های داخلی» عنوان می‌کرد.

***

انتقاد لاریجانی از رفراندوم‌خواهی ناصری!

مشاور لیدر اصلاحات: لاریجانی پای صحبت ما می‌نشیند و تعاملات ما با حکومت را پیش می‌برد

عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان (که به لیدر اصلاحات مشاوره می‌دهد) به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با سایت نامه‌نیوز در اشاره به روابط جدید چپ‌ها با دکتر علی لاریجانی، رئیس اصولگرای مجلس دهم، گفته است:

«این امر دستاورد بزرگی برای اصلاح‌طلبان تلقی می‌شود که فردی که دو دهه قبل با دولت اصلاحات برخوردهایی ویژه‌ای از لحاظ تبلیغاتی داشت؛ امروز به هر جهت پای صحبت اصلاح‌طلبان می‌نشیند و بعضاً تا حدی تعاملات با حکومت را پیش می‌برد. قطعاً آقای لاریجانی چهره‌ای است که اصلاح‌طلبان می‌توانند آینده سیاسی او را برای قوه مجریه یا قوه مقننه مورد بحث و بررسی قرار دهند.»[۷]

*این صحبت‌ها درباره آقای لاریجانی بویژه پس از انتشار عکس همنشینی وی با لیدر اصلاح‌طلبان در حاشیه یک برنامه پررنگ‌تر شدند.

البته ما درباره ماجرای نشستن دکتر لاریجانی پای صحبت اصلاح‌طلبان و یا پیشبرد تعامل جریان خاص با حکومت اطلاع دقیقی نداریم و شاید لازم است شخص آقای لاریجانی نسبت به این قضیه شفاف‌سازی لازم را انجام دهد.

البته این نکته واضح است که اصلاح‌طلبان برای هرگونه تعاملی با نظام، ملزم به تعیین موضع در قبال فتنه سال ۸۸ و اعلام برائت رسمی از تهمت تقلب به نظام اسلامی هستند و لیدر آنها هم به دلیل استنکاف از همین رفتارهاست که اجازه دیدار حتی با مسئولان دفتر مقام معظم رهبری را هم ندارد.

گفتنیست، دکتر لاریجانی چند ماه قبل بصورت تلویحی از شخص ناصری و «رفراندوم‌خواهی» وی انتقاد کرده بود.

او گفته بود:

«من در یکی از رسانه ها دیدم که نوشته بود این انتخابات یک رفراندوم برای کشور بود! این حرف‌ها ایجاد حساسیت می‌کند آنها خلاف می‌گویند. انتخابات بود. رفراندومی نبود. اینها را هم باید در نظر گرفت تا ذهن‌ها بر روی موضوع اصلی کشور متمرکز شود.»

این حرف‌ها در واکنش به اظهارات ناصری بود که پیش از آن در روزنامه اعتماد منتشر شد.

ناصری اظهار کرده بود:

«جریان رقیب با تمام امکانات و قوای مدنی و حکومتی خود به صحنه رقابت با آقای روحانی به عنوان نامزد اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل آمده بود. لذا به همین جهت در انتخابات ٩٦ علاوه بر اینکه یک انتخابات متعارف سنتی بود، یک رفراندوم تاریخی نیز بود.»[۸]

(شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات، مجموعه‌ای متشکل از چهره‌های اصلاح طلب است که اواخر سال ۹۱ برای هماهنگی بین نیروهای این جریان خاص سیاسی شکل گرفت.)

***

1_ http://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-768284

2_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3647466

3_ mshrgh.ir/786986

4_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940125001739

5_ http://leader.ir/fa/content/12866

6_ http://leader.ir/fa/speech/13532

7_http://namehnews.ir/fa/news/436260

8_mshrgh.ir/745388

برچسب‌ها