بحران کم‌آبی و مشکلات محیط زیستی در ایران و کم‌کاری مسئولین در حل‌وفصل آن، تبدیل به یکی از دست‌آویزهای دولت آمریکا برای پروپاگاندا علیه جمهوری اسلامی شده است.

سرویس جنگ نرم مشرق-  براندازی جمهوری اسلامی یکی از اهداف چند دهه اخیر آمریکا است که اکنون سکان هدایت این کشور به دست ترامپ است؛ ترامپ نیز از ابتدای ورود به کاخ سفید استراتژی خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی را رسماً اعلام کرد که در همین راستا مشرق برای تبیین چگونگی عملکرد ترامپ گزارشی را در دو قسمت تهیه کرده که قسمت اول آن چندی پیش با عنوان «براندازی در ایران به سبک ترامپ: ایجاد نارضایتی با پروپاگاندا» منتشر شد و اکنون قسمت دوم آن منتشر می‌گردد.

**کم‌آبی وسیله‌ای برای افزایش نارضایتی در ایران

مطابق اسناد و مدارک موجود، یکی از دست‌آویزهای مهم واشینگتن برای شوراندن مردم ایران علیه حکومت و پی‌گیری سیاست «تغییر حکومت از درون»، بحران کم‌آبی در ایران بوده است. سازمان‌های غیردولتی یا به‌اصطلاح مردم‌نهاد آمریکایی صراحتاً اعلام کرده‌اند که می‌توان از مسئله کم‌آبی و برخی نمودهای آن، از جمله وضعیت دریاچه ارومیه، سوءاستفاده و این بحران را نتیجه «مدیریت ضعیف حکومت ایران» ترسیم و به این ترتیب، مشروعیت و مقبولیت جمهوری اسلامی در میان مردم را متزلزل کرد.

«نفیض مصدق احمد» خبرنگار تحقیقی برجسته، کارشناس انگلیسی مسائل بین‌الملل و بنیان‌گذار و سردبیر پایگاه اینترنتی «اینسرج اینتلیجنس»، طی گزارشی مفصل تحت عنوان «وزارت خارجه آمریکا ۳ میلیون دلار برای سوءاستفاده از شورش در ایران هزینه کرد[۱]» در این پایگاه، به همین موضوع پرداخته و بودجه تخصیصی وزارت خارجه آمریکا برای پی‌گیری سیاست «تغییر حکومت» در ایران و اقدامات ضدایرانی واشینگتن تحت پوشش برنامه‌های «ترویج دموکراسی» را بررسی کرده است.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

گزارش «صدای آمریکا» که سوءمدیریت را دلیل بحران کم‌آبی در ایران معرفی می‌کند

**دولت ترامپ به دنبال سوءاستفاده از «بحران کم‌آبی» برای براندازی در ایران

دولت آمریکا مترصد استفاده از «عوامل داخلی» به ویژه از طریق «یک شورش» در ایران برای براندازی حکومت در این کشور است.«نفیض احمد» در بخشی از گزارش خود با اشاره به یک سری اسنادی که «کنث کتزمن» تحلیلگر سابق سی‌آی‌ای در امور ایران، عراق و کشورهای خلیج فارس، آن‌ها را برای کنگره تدوین کرده است، می‌نویسد: «یکی از اسناد کنگره به قلم کتزمن، مورخ نوامبر سال ۲۰۱۷، اشاره می‌کند که «عوامل داخلی در ایران می‌توانند موجب شوند تا سیاست خارجی این کشور تغییر کند.» طبق گزارش کتزمن، در میان این عوامل: «یک شورش در ایران و یا رویداد دیگری که حکومت را تغییر دهد، می‌تواند ایجاد تغییراتی را در سیاست‌های ایران تسریع کند که البته ممکن است به سود یا ضرر منافع آمریکا باشند.»

بحران کم‌آبی و مسئله دریاچه ارومیه، یکی از دست‌آویزهای مهم واشینگتن برای «ناکارآمد جلوه دادن حکومت» در ایران است

یکی از روش‌های براندازی در ایران، شبکه‌سازی از میان «روشن‌فکران»، «فعالان مدنی» و سایر افرادی است که خواهان پیاده‌سازی دموکراسی مدنظر غرب در این کشور هستند.نویسنده با استناد به گزارش‌های موقوفه ملی دموکراسی در تشریح پروژه‌های براندازی این سازمان در ایران از ارتباط با گروه‌های مختلف ایرانی و نهادهای «درگیر در صحنه» درون این کشور خبر می‌دهد و اهداف این پروژه‌ها را مواردی از قبیل «تعامل با روشن‌فکران ایرانی در بررسی عمومی چشم‌اندازهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در یک ایران دموکراتیک»، استفاده از ابزارهای حقوق بشری برای «افزایش دسترسی ارتباطاتی و اطلاعاتی به اکتیویست‌های ایرانی»، توسعه و تقویت شبکه‌ای از «حقوق‌دانان دموکراسی‌خواه در ایران»، «تحریک شهروندان برای فشار [آوردن به حکومت] در جهت شفافیت و مسئولیت‌پذیری بیش‌تر»، و «ایجاد ظرفیت در شهروندان ایرانی برای تحقق روند سیاسی نظارت عمومی [بر عمل‌کرد حکومت] در سطح جامعه از طریق یک برنامه آموزشی متمرکز» معرفی می‌کند.

طراحان آمریکایی پروژه براندازی در ایران از مشکلات واقعی شهروندان ایرانی، نظیر بحران کم‌آبی، برای تضعیف مشروعیت حکومت این کشور سوءاستفاده می‌کنند.این کارشناس مسائل امنیتی و بین‌الملل، با اشاره به وجود یک «الگوی ثابت» در تمام پروژه‌های «ترویج دموکراسی» وزارت خارجه آمریکا در ایران توضیح می‌دهد که چگونه این پروژه‌ها، «مسائل واقعی‌ را هدف قرار می‌دهند که شهروندان ایرانی با آن‌ها مواجه هستند، اما از این مسائل برای تضعیف مشروعیت حکومت سوءاستفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یکی از پروژه‌های موقوفه ملی دموکراسی در سال ۲۰۱۶ که بودجه آن را وزارت خارجه آمریکا تأمین کرد، به دنبال بهره‌برداری از بحران روبه‌وخامت آب برای افزایش خصومت‌ها علیه دولت این کشور بود.»

نویسنده ادامه می‌دهد: «بر اساس اسناد موقوفه ملی دموکراسی، هدف این پروژه «بسیج مشارکت عمومی در طرح‌هایی با هدف پایان دادن به سوءمدیریت گسترده [منابع] آب توسط مقامات ملی و محلی است. فعالیت‌های این پروژه، جامعه مدنی و آگاهی عمومی را در مورد نقشی برمی‌انگیزد که ناکارآمدی مقامات ایرانی در مدیریت آب در ایجاد شرایط خشک‌سالی فعلی در این کشور ایفا کرده است. این فعالیت‌ها هم‌چنین تلاش خواهد داشت تا این موضوع را برای بحث در حوزه سیاسی عمومی مطرح نماید.»

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
«سوء مدیریت» یکی از ریشه‌های بحران کم‌آبی در ایران از دیدگاه «صدای آمریکا»ست

**ارتباط اعتراضات دی‌ماه با کم‌آبی در ایران!

«احمد»، برنده جایزه «پروژه سانسورشده» (جایزه‌ای غیررسمی و سالانه در حوزه رسانه‌های جایگزین) توضیح می‌دهد: «نهادهای سیاست خارجی آمریکا تأثیرات بحران آب در ایران طی چند سال گذشته را با دقت مورد بررسی قرار داده‌اند. به عنوان نمونه، یکی از مقالات اخیر در مجله [علمی شناخته‌شده آمریکایی] «ساینتیفیک امریکن» به بیان اظهارنظرهای کارشناسان ارشد حوزه سیاست آمریکا در اندیشکده‌های «شورای آتلانتیک» و «مؤسسه بروکینگز» پرداخته است؛ اندیشکده‌هایی که تأثیر چشم‌گیری بر گفتمان سیاست خارجی آمریکا در سطوح بالا دارند.»

در ادامه گزارش اشاره می‌شود که تحلیلگران دو اندیشکده آمریکایی در اظهاراتی تعجب‌برانگیز مدعی شده‌اند که اغتشاشات دی‌ماه ۹۶ در ایران علاوه بر موضوعات اقتصادی نظیر درآمدهای پایین، تحت تأثیر «انگیزه‌های بنیادین از جمله تأثیر تغییرات اقلیمی» بوده است. «احمد» در تشریح این ادعا می‌نویسد: «ایران از دهه ۱۹۹۰ تا کنون دوره‌ای از خشک‌سالی‌های روزافزون و بسیار شدید را تجربه کرده است که عمدتاً نتیجه تغییرات اقلیمی بوده‌اند، اما به واسطه سوءمدیریت مقامات دولتی، تأثیر آن‌ها تشدید شده است. این مسئله بر تولید محصولات کشاورزی و زندگی کشاورزان روستایی تأثیر گذاشته و نرخ پیشاپیش بالای بی‌کاری در این کشور را بیش‌تر کرده است.»

سردبیر اینسرج اینتلیجنس با اشاره به پیش‌بینی «افزایش ۵۰ درصدی قیمت سوخت» و «قطع پرداخت یارانه به ۳۰ میلیون ایرانی» در قانون بودجه جدید دولت ایران، نتیجه می‌گیرد که همه تقصیرها درباره اغتشاشات اخیر را نمی‌توان به گردن وزارت خارجه آمریکا انداخت. با این حال، «احمد» تأکید می‌کند که اگرچه «حتی وزیر اطلاعات ایران هم می‌گوید: نمی‌شود گفت کل ماجرا توسط هدایت خارجی به وجود آمده است[۲]»، اما «گزارش‌های کنگره و وزارت خارجه آمریکا نیز قطعاً اسناد واضحی از تلاش‌های مداوم آمریکا برای سوءاستفاده از مشکلات داخلی در ایران با هدف تضعیف حکومت از داخل را ارائه می‌دهند.»

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
گزارش «صدای آمریکا» درباره کم‌آبی و مهاجرت مردم از روستاها با اشاره به سوءمدیریت بحران خشک‌سالی در ایران

**حقوق بشر، دست‌آویزی برای تغییر حکومت ایران به نظام سلطنتی

انتقاد آمریکا از نقض حقوق بشر در ایران و در عین حال، اتحاد این کشور با عربستان نشان می‌دهد سیاست‌های واشینگتن با انگیزه‌های بشردوستانه تدوین نمی‌شود.کارشناس انگلیسی مسائل بین‌الملل در بخش دیگری از گزارش خود تحت عنوان «استفاده از حقوق بشر برای ترویج سلطنت» توضیح می‌دهد که چگونه آمریکا به‌رغم انتقادهای همیشگی از نقض حقوق بشر در ایران، با رژیم‌های ناقض حقوق بشر در خلیج فارس از جمله عربستان، به بهانه تلاش برای به انزوا کشاندن و تضعیف ایران، اتحاد و ائتلاف تشکیل می‌دهد. به نظر نویسنده این اقدامات کاخ سفید «این نظریه را که سیاست‌های آمریکا حقیقتاً تحت تأثیر انگیزه‌های بشردوستانه یا ملاحظات دموکراتیک هستند، زیر سؤال می‌برد.»

«احمد» ادامه می‌دهد: «منافع بلندمدت آمریکا در ایران در یک یادداشت پژوهشی مورخ سال ۱۹۷۷ به قلم دکتر «رابرت قباد ایرانی» کارشناس مسائل ایران و تحلیلگر وقت «مؤسسه مطالعات استراتژیک» دانشکده جنگ ارتش آمریکا به صراحت توصیف شده‌اند: ایران و عربستان از نظر جمعیت، منابع، زمین و پتانسیل قدرت، دو مرکز اصلی قدرت در منطقه خلیج فارس هستند، و از این دو، ایران به وضوح در موقعیت بالاتری قرار دارد. دلیل اصلی اهمیت ایران و عربستان به خاطر ذخایر نفتی و حجم بالای تولید نفت در این کشورهاست. منطقه خلیج [فارس] میزبان حدود ۷۰ درصد از ذخایر نفتی شناخته‌شده برای جهان غرب است و در حال حاضر حدود ۳۰ درصد از نیاز سالیانه جهان غرب به نفت را تأمین می‌کند. تولیدکنندگان اصلی این نفت، ایران و عربستان هستند.»

(از چپ) شاه، «جان اف. کندی» و «رابرت مک‌نامارا»؛ آمریکایی‌ها هیچ مشکلی با جنایات حقوق بشری شاه ایران نداشتند

وی به نقل از گزارش مؤسسه مطالعات استراتژیک می‌نویسد: «[آمریکا و شوروی] باید درباره تشویق [و تقویت] رهبران میانه‌رو، پراگماتیک و دوراندیش در منطقه، با یک‌دیگر توافق کنند.» «احمد» خاطرنشان می‌کند: «این یادداشت، از سرنگونی محمد مصدق، نخست‌وزیر منتخب و دموکراتیک ایران، اظهار شادمانی می‌کند؛ افسوس می‌خورد که چرا دولت مصدق شاهد [و عامل] «ملی شدن شرکت نفتی انگلیس-ایران» بود؛ و از بازگشت شاه مخلوع به «قدرت» استقبال می‌نماید، در حالی که امروز می‌دانیم شاه طی طرحی مخفیانه و به وسیله کودتایی با حمایت و هماهنگی ام‌آی۶ و سی‌آی‌ای روی کار آمد.»

چنان‌که نویسنده گزارش اشاره می‌کند، «سازمان عفو بین‌الملل در سال ۱۹۷۵ گزارش داد که شاه ایران «بالاترین نرخ مجازات اعدام در جهان را داراست، فاقد یک دستگاه معتبر [قضایی متشکل از] دادگاه‌های غیرنظامی است، و تاریخی باورنکردنی از شکنجه را در کارنامه دارد.» با این وجود، استراتژی آمریکا هیچ مشکلی با این مسائل نداشت، بلکه در گزارش مؤسسه مطالعات استراتژیک می‌خوانیم: تهران و ریاض، با کمک غرب، نقش تعیین‌کننده‌ای را در حفظ توازن سلطنت‌طلبانه قدرت [توازن قدرت به نفع سلطنت‌طلبی] در منطقه خلیج [فارس] ایفا خواهند کرد. تا زمانی که این دو قدرت بزرگ منطقه‌ای، میانه‌رو، طرف‌دار غرب و ضدکمونیست باقی بمانند، توازن قدرت در منطقه خلیج [فارس] نیز به سود غرب برقرار خواهد ماند.»»

اشاره به سوءمدیریت مسئله بحران کم‌آبی و احیای دریاچه ارومیه، یکی از روش‌های آمریکا برای براندازی در ایران است

**چالش انقلاب اسلامی ایران برای نظم آمریکایی در غرب آسیا (خاورمیانه)

آمریکایی‌ها ایران را سدی مقابل توسعه‌طلبی خود می‌دانند و مشکل‌شان با جمهوری اسلامی این است که این نظام نه محصول نظم کنونی جهانی است و نه به آن رضایت می‌دهد.سردبیر نشریه اینسرج اینتلیجنس با تأکید بر به هم ریختن تمام محاسبات آمریکایی‌ها تنها دو سال پس از انتشار گزارش مؤسسه مطالعات استراتژیک با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی، ادامه می‌دهد: «یکی از تحقیقات پنتاگون نیز که توسط اینسرج اینتلیجنس افشا و اواخر سال ۲۰۱۷ منتشر شد، تصدیق می‌کند که دلیل واقعی خصومت آمریکا با «نیروهای انقلابی» مانند ایران و کره شمالی به هیچ عنوان این نیست که این کشورها تهدیدی برای غرب محسوب می‌شوند، بلکه مشکل، بیش‌تر این است که این‌ها «نه راضی و نه محصولِ نظم کنونی» [حاکم بر جهان] هستند.»

در ادامه می‌خوانیم: «مشکل اصلی این است که [این کشورها] مسیر توسعه‌طلبی آمریکا را سد می‌کنند: «حداقل [مشکلی که این کشورها برای آمریکا ایجاد می‌کنند آن است که] قصد دارند نفوذ نظم جهانی تحت رهبری آمریکا در مناطقی را از بین ببرند که آن مناطق را حوزه مشروع نفوذ خود می‌دانند. هم‌چنین مصمم هستند تا این نظم جهانی را با قوانین و مقررات محلی‌ای جایگزین نمایند که خودشان آن‌ها را دیکته می‌کنند.»

نویسنده تأکید می‌کند که در سال ۲۰۱۷ هم علاقه آمریکا به «راه‌حل‌های غیردموکراتیک»، از جمله بازگشت نظام سلطنتی به ایران، از میان نرفته است، چنان‌که اوایل این سال «رضا پهلوی، پسر شاه، به لطف شبکه‌های «صدای آمریکا» و «رادیو فردا» (که بودجه‌شان را دولت آمریکا می‌دهد) خطاب به مردم درون ایران پیام داد و از نظریه «تغییر صلح‌آمیز حکومت» از طریق اعتراض و نافرمانی مدنی حمایت کرد. این در حالی است که در این‌گونه برنامه‌های غربی که در حمایت از شاه پخش می‌شوند، معمولاً (و بلکه هیچ‌گاه) از سرکوبگری‌ها و بی‌عدالتی‌های آن دوران انتقادی نمی‌شود، بلکه آن دوران را به شکل گذشته‌ای شگفت‌انگیز ترسیم می‌کنند.»

«نفیض احمد» نهایتاً با انتقاد از سیاست‌های ضدایرانی دولت ترامپ می‌نویسد: «دولت ترامپ رویکردی را در قبال ایران اتخاذ کرده که ظاهراً هدف آن، توجیه یک استراتژی نظامیگرانه‌تر با هدف تضعیف و در نهایت سرنگونی حکومت کنونی در این کشور است. به نظر می‌رسد یکی از بخش‌های اصلی این استراتژی نیز ایجاد توجیهی برای نابود کردن توافق هسته‌ای با ایران باشد.» وی با اشاره به تهدیدی که این استراتژی دولت ترامپ برای ثبات منطقه متزلزل غرب آسیا (خاورمیانه) دارد، برای اصلاح این استراتژی پیشنهاد می‌کند: «می‌توان تحریم‌های آمریکا و پیامدهای معکوس آن‌ها بر اقتصاد ایران را به رسمیت شناخت و این کار را با انجام یک تحقیق جامع توسط مجلس نمایندگان یا سنا درباره ابعاد کامل استراتژی آمریکا در قبال ایران از انقلاب سال ۱۹۷۹ تا کنون با هدف درک تأثیر منفی این سیاست بر وضعیت موجود [و تنش‌ها میان دو کشور]، تکمیل نمود.»

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
سخنرانی کامل ترامپ و معرفی استراتژی جدید دولت آمریکا علیه ایران در سال ۲۰۱۷

نویسنده هم‌چنین معتقد است: «البته در غیاب تغییرات قابل‌توجه در رفتار آمریکا، کشورهای دیگر (با توجه به ضرورت مقابله با تضعیف روزافزون امنیت بین‌المللی) می‌توانند از روابط خود با واشینگتن به عنوان اهرم [فشار] استفاده کنند. متحدان و شرکای آمریکا در اروپا و فراتر از آن، می‌توانند به کاخ سفید فشار دیپلماتیک و اقتصادی بیاورند تا واشینگتن از تلاش‌هایش برای به شکست کشاندن توافق هسته‌ای با ایران دست بردارد، توافقی که دست‌کم مانع به وجود آمدن یک برنامه تسلیحات هسته‌ای در این کشور می‌شود.»

این کارشناس انگلیسی نهایتاً باز هم به موضوع بحران کم‌آبی در ایران برمی‌گردد و به مقامات ایرانی توصیه می‌کند تا «از سازمان ملل یا نهادی دیگر بخواهند و اجازه بدهند تا یک بررسی گسترده و مستقل در مورد چگونگی تأثیر سوءمدیریت ادامه‌دار بر بحران کم‌آبی در این کشور انجام شود، بحرانی که در صورت ادامه روند فعلی، طی سال‌های آینده موجب تشدید بحران ملی در ایران خواهد شد. توصیه‌های حاصل از این بررسی می‌تواند منجر به سازمان‌دهی مجدد و جامع شرکت‌های کشاورزی و صنعتی این کشور با هدف تدوین سیاست‌های پایدارتر در زمینه [مدیریت منابع] آب و هم‌چنین افزایش تأثیرگذاری اقدامات در زمینه سازگاری [با محیط‌زیست] و کاهش [اثرات مخرب] تغییرات زیست‌محیطی شود.»

پی‌نوشت:

[۱] US State Department spent $۳m in Iran to exploit unrest Link

[۲] پشت پرده ناآرامی‌ها اخیر از زبان وزیر اطلاعات لینک

برچسب‌ها