سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«سنگاندازی»! کشف علّت ناکارآمدی شورای شهر تهران
آذر منصوری، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
«شما ببینید با انتخابها و تصمیمات همین شورای شهر که میگویید هر ۲۱ نفر اصلاحطلب هستند چه مواجههای شده یا در مقابل مصوبات مجلس چه سنگاندازیهایی صورت گرفته است!»
او در ادامه میگوید:
البته این را هم بگویم که به نظر من در حال حاضر وضعیت فضای عمومی کشور و پایگاه رای اصلاحطلبان به گونهای است که اگر همین فردا بخواهند انتخابات برگزار کنند، اصلاحطلبان شانس زیادی نخواهند داشت یا حداقل آن اقبالی که در انتخابات شورای شهر و مجلس دهم داشتیم را نخواهیم داشت. همین هم نشان میدهد که ما به مرحلهای رسیدیم که اتفاقا برای انتخابات بعدی باید بتوانیم مساله مربوط به نظارت، مساله ویژه گزینی و مساله دولت پنهان و موازی را به نحوی حل کنیم. این موضوع، مساله ما به تنهایی نیست بلکه مساله حاکمیت است.[1]
*ما از خانم منصوری درخواست میکنیم یک تصمیم یا اقدام بزرگ شورای شهر تهران طی یکسال و چند ماه گذشته را بیان کنند تا مشخص شود اساساً تصمیم یا فعالیت مهمی در کار بوده است که کسی بخواهد با آن مخالفت کند یا خیر؟!
از طرفی همه میدانیم که مهمترین وظیفه شورای شهر انتخاب یک شهردار خوب است.
وظیفهای سهل اما ممتنع که شورای شهر اصلاحطلبان از انجام آن عاجز است و طی مدتی که در شورا حضور داشته 4 شهردار و سرپرست را به تهران تحمیل کرده که هنر بزرگترین آنها حضور در مجلس رقص دختران نوجوان و پروندهسازیهای بیفرجام علیه شهردار سابق بوده است.
خوب است خانم منصوری توضیح دهند که در این فرایند، چه مواجههای با شورای شهر صورت گرفته و یا مثلا مواجههکنندگان اگر واقعی هستند چرا جلوی اقدام زشت و شنیع آقای نجفی برای حضور در مجلس رقص دختران نوجوان را نگرفتند، چرا نتوانستند مانع از توهین یک عضو شورای شهر به عزاداری ایام محرم شوند؟[2] و یا به چه دلیل انقدر ناتوان هستند که قادر نبودند مانع اقدام شهرداریِ آقای افشانی در توهین به حجاب و «چادر مشکی» شوند؟!
اینها همه سؤالات سادهای است که پاسخ به آنها روشن میکند آیا اساساً کسانی قصد مواجهه با تصمیمات شورای شهر را دارند یا اینکه خانم منصوری قصد دارد ناکارآمدی محرز شورای شهر را پشت الفاظ بیمعنا پنهان سازد؟
ضمن اینکه این مسئله را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم که چرا طی 5 سال اخیر، ناکارآمدی دولت آقای روحانی و اصلاحطلبان به گردن چیزی به نام «دولت موازی» میافتد؟ شکست برجام به برخی نهادهای حکومتی ربط داده میشود؟ کممایگی فراکسیون امید به شورای نگهبان مرتبط دانسته میشود، آقای جهانگیری مدعی میشود که اختیار تعویض یک منشی را هم ندارد و ناکارآمدی و سیاستبازی شورای شهر تهران نیز همانطور که دیده میشود به گردن «مواجههکنندگان» افتاده است!
پیش از این، محمدرضا خاتمی، از اعضای حزب منحلّه مشارکت نیز طی اظهاراتی گفته بود:
«الان شهرداری تهران را ببینید. لیست اصلاح طلبان انتخابات شورای شهر را برده و حقش این است که شهردار را خود تعیین کند. ما اصلاحطلبان آدم مدیر، مدبر، کاردان و ورزیده کم نداریم تا به عنوان شهردار انتخاب کنیم ولی اجازه نمیدهند .وقتی میگوییم نظارت استصوابی منظورمان فقط نظارت استصوابی شورای نگهبان که نیست .این هم یک جور نظارت استصوابی است. تا پیگیر میشویم یک مدیر شایسته اصلاح طلب را شهردار کنیم از این سو و آن سو احضارش میکنند و برایش پرونده تشکیل میدهند و او را تهدید به بازداشت و بردن، افشاگری و غیره میکنند.»[3]
ناهید خداکرمی، عضو شورای شهر تهران هم اخیراً در اشاره به فعالیتهای شورای شهر از این گفته بود که مردم برای رسیدن به نتیجه عجله دارند!
برخی آگاهان سیاسی از این میگویند که سرنوشت انحلال شورای شهر دوره اول تهران به شهرداری فعلی به ارث رسیده است و اصلاحطلبان اگرچه تا این لحظه توانستهاند شاکله شورای پنجم را حفظ کنند اما منجر به از هم پاشیدگی روند سابق خدماترسانی در شهرداری شدهاند.
***
علت ناکارآمدی شورای شهر «سنگاندازی»، علت ناکارآمدی دولت و فراکسیون امید «نهادهای نظامی»!
عارف و روحانی گزینه مورد پذیرش «نهادهای نظامی» بودند نه گزینه ما...
انصافاً آقای دکتر عارف را یک فرد اجرایی قوی میدانم که در حوزه درونی دولت، بار مسئول بر دوش ایشان بود. ولی هر کسی را بهر کاری ساختند. در مجلس، اداره کردن فراکسیون، کار فردی است که در طول سالیان کار تشکیلاتی کرده باشد. در واقع کار حرفهای سیاسی است. مانند آقای مهندس نبوی فردی است که کاملاً در مجلس ششم نقش استراتژیک داشتند. ولی در کنار این موضوع، قابلیتهای آقای عارف را نباید فراموش کنیم. ولی این کارها در تخصص ایشان نبود و افرادی که در لیست امید بودند، آنها هم در حوزه خودشان نبودند.
او تصریح میکند:
«بنابراین ناکارآمدی را صرفاً نباید در شخص عارف بدانیم. همانطور که نظام و نهادهای نظامی آقای روحانی را پذیرفتند، به همان شکل هم آقای عارف را پذیرفتند و اشخاصی را نپذیرفتند!»[4]
*تقلای تاجرنیا برای پیشبرد پروژه «عبور از روحانی» و اصرار او برای اینکه آقایان روحانی و عارف را گزینه مورد علاقه نهادهای نظامی کشور و نه گزینه اصلاحطلبان جلوه دهد، دیدنیست...
و این تقلا درحالی است که کنایه مشهور رئیسجمهور درباره «دولت باتفنگ» و انتقادات او از رزمایشهای موشکی کشور هنوز در اذهان عمومی پژواک دارد.
تاجرنیا همچنین گویا در این تصوّر است که مردم تبلیغات اصلاحطلبان برای «لیست امید» را در انتخابات سال 94 فراموش کردهاند و یادشان نیست که چپها میگفتند اگر کسی منتظر بهبود اوضاع اقتصادی و مثلا لغو سربازی است باید به لیست امید رأی بدهد و هرکس هم به ما رأی نداده دچار عقبافتادگی سیاسی است!
همچنین است که به آقای تاجرنیا یادآوری میکنیم زمانی را که اصلاحطلبان میگفتند ما «فدائیان روحانی» هستیم، ما «تضمین روحانی» هستیم، روحانی حتی اگر نخواهد هم ما به زور از او حمایت میکنیم و اصلاحطلبان به راهی میروند که روحانی نشان دهد.
و از همه مهمتر «تَکرار میکنم» خاتمی به وضوح هرچه بیشتر نشان میدهد که رئیسجمهور روحانی گزینه مورد موافقت نهادهای نظامی بود یا گزینه صریح و مؤکد اصلاحطلبان!
یادآوری این نکته هم ضروریست که نهادهای نظامی کشور بر اساس قانون و بر اساس تکلیف ولایی و شرعی، حق دخالت سازمانی در انتخابات و تعیین گزینه را ندارند و هیچ سندی هم از حمایت سازمانی آنها از یک کاندیدای خاص در هیچ دورهای از انتخابات وجود ندارد.
به سخن دیگر اینکه آقای تاجرنیا باید به دنبال راهی بهتر و قابل اثباتتر برای فرار اصلاحطلبان از مسئولیت پاسخگویی و مقصّرتراشی از بابت ناکارآمدی دولت و فراکسیون امید باشد.
***
«برجامیان» خواستار هوشمندی شورای نگهبان و توجه به منافع ملی شدند!
پس از اعلام ردّ لایحه CFT در شورای نگهبان، برخی چهرههای دولتی و اصلاحطلب اقدام به موضعگیری در مقابل رأی شورای نگهبان کردند.
«جلال میرزایی»، عضو فراکسیون امید در همین رابطه به خبرگزاری ایلنا گفته است: انتظار داشتیم با توجه به واقعیت موجود با هوشمندی بیشتری در این زمیه عمل شود.
او همچنین در پاسخ به این سوال که اعلام این نظر همزمان با ۱۳ آبان چه پیامی دارد، عنوان کرد:
از قبل تا حدودی این مساله مشخص شده بود و گویا میخواستند زمینه را آماده کنند. گاهی طرفهای آمریکایی موضعی میگیرند و آن را در برخی مناسبتها اعلام میکنند تا پیامی بدهند اما در مورد اینکه آیا اعلام این نظر در این روز به نفع ما بود و اینکه فکر کنیم بار این کار پیام خاصی میدهیم، درست نیست و به نظر من نشان میدهد محاسبات ما ایراد دارد چرا که رد این لایحه شرایط ما را بدتر میکند.
میرزایی تصریح میکند:
چرا با این کارها گل به خودی میزنیم آن هم بدون اینکه پیام قاطعی به دشمن بدهیم. برداشت من این است که در این مورد درست عمل نشد.
در همین حال، حمید ابوطالبی، از مقامات دفتر رئیسجمهور روحانی هم در یک توییت نوشت: برای حفظ منافع ملی و عدم بروز مشکل در این جدال اقتصادی، نباید این امر مهم را در مسیر جدالی"عرصههای تصویب قانون"، انداخت!
*این اظهارات در حالی است که اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان گویا منافع ملی را در خارج از چارچوبهای شرعی و قانونی میجویند و توجه به معیارهای قانون اساسی را گل به خودی میدانند!
جالب آنکه مثلا دیده میشود تأکید بر هوشمندی و یا توجه به منافع ملی از جانب کسانی صورت گرفته است که نه تنها غلط بودن تئوریهای آنها در ماجرای برجام و دستاوردهای موعود آن به اثبات رسید بلکه از جانب اصلاحطلبان و حامیان دولت نیز به ناکارآمدی و نابلدی شهرهاند.
البته فرجام CFT هنوز مشخص نیست و به نظر میرسد با توجه به اصرار اصلاحطلبان مجلس، این لایحه وارد سایر مجاری قانونی شود و در مسیر ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گیرد اما این نکته بایستی محل تأمل باشد که درست در روزی که آمریکا تحریمهای پیشابرجامی خود را نیز علیه ایران ریکاوری کرد؛ همان کسانی معترض رأی شورای نگهبان شدند که روزگاری با خوشباوری و سادهلوحی، برجام و تمام خسارتهای محضش را به مردم ایران تقدیم کردند...
***