به گزارش مشرق، 24 دیماه سال 1358، در پی انصراف آقای منتظری از امامت جمعهی تهران، حضرت امام خمینی طی حکمی، سیدالاعلام و حجتالاسلام آقای حاج سید علی خامنهای را که به حُسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستند، به امامت جمعهی تهران منصوب میکنند و توفیق ایشان را در ارشاد و هدایت مردم از خدای متعال طلب میکنند. بدین ترتیب، فصل جدیدی در تاریخ انقلاب رقم میخورد.
متن پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب مستطاب، سیدالاعلام و حجتالاسلام آقای حاج سید علی خامنهای دامت افاضاته
چون حضور جناب مستطاب حجتالاسلام و المسلمین آقای منتظری دامت افضاته در حوزهی مقدسهی قم لازم بود و ایشان انصراف خودشان را از امام جمعهی تهران اعلام نمودند؛ جنابعالی که بحمدالله به حُسن سابقه موصوف و در
علم و عمل شایسته هستید، به امامت جمعهی تهران منصوب میباشید.
از خداوند متعال توفیق جنابعالی را در ارشاد و هدایت مردم خواستارم
والسلام علیکم و رحمتالله، روحالله الموسوی الخمینی
25 صفر 1400 برابر با 24 دیماه 58
*بیوگرافی امام جمعهی جدید در روزنامه
روزنامهی جمهوری اسلامی در 25 دیماه، پس از انتشار حکم حضرت امام، نوشتهای با عنوان بیوگرافی حجتاالاسلام خامنهای منتشر میکند که مختصری از سوابق و فعالیتهای ایشان است:
حجتالاسلام خامنهای در سال 1318 در خانوادهی روحانی در مشهد متولد شد. پدر ایشان از فقهای بزرگ میباشد. تحصیلات علوم اسلامی را در مشهد و قم گذراند. وی از مکتب مراجع بزرگ، چون مرحوم آیتالله بروجردی، مرحوم آیتالله میلانی و امام خمینی بهره برده است. فقه و اصول و تفسیر نیز از مهمترین رشتههای تحصیلی ایشان بوده و سالها این سه رشته را در حوزههای قم و مشهد تدریس کرده است.
حجتالاسلام خامنهای از نخستین سالهای تحصیلی خود، امام را از دور میشناخت و از سال 1337 در حوزهی علمیه به استفاده از اندیشههای بلند و پیامبرانهی امام پرداخت. وی از آغاز مبارزات روحانیت به رهبری امام خمینی، سال 1341 وارد صحنهی سیاست که شامل فعالیتهای فرهنگی و سازماندهی گروهی بود، شد.
حجتالسلام خامنهای یکی از معدود افرادی بود که برای وحدت بین حوزه و دانشگاه کوشش میکرد و شخصیت شهید دکتر شریعتی را در حوزهی علمیه شناساند.
او از دوستان نزدیک شهید شریعتی بود. وی بارها هدف یورش عوامل مزدور ساواک منحله قرار گرفت و دستگیر شد و به زندان رفت.
حجتالاسلام خامنهای مدتی نیز در بلوجستان در تبعید بهسر برد و چون به وضع بومی آنجا آشنا بود، امام خمینی چندی قبل، ایشان را مأمور حل مشکلات آن منطقه کرد. چند ماه پیش از پیروزی انقلاب، وی با عدهای دیگر از نویسندگان و روشنفکران و روحانیون، کانون نهضت فرهنگ اسلامی را تأسیس کرد که بهخاطر برخورد با انقلاب، آن کانون عملاً متوقف گشت. وی به شعر و ادبیات نوین ایران نیز عمیقاً علاقهمند است و از ادبا به شمار میرود.
همچنین امام خمینی ایشان را مأمور تبلیغات اسلامی و جوابگویی به مشکلات دانشجویان و اقامهی نماز در دانشگاه تهران کردند که هر دوشنبه این جلسه در مسجد دانشگاه تهران تشکیل میشود.
وی از اواسط سال 55 با همکاری همفکران خود، طرح تشکیلاتی را ریخت که اکنون به نام حزب جمهوری اسلامی معروف است. حجتالاسلام خامنهای، در حال حاضر سرپرستی سپاه پاسداران، عضویت شورای انقلاب، معاونت وزارت دفاع و عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی را عهدهدار است.
از تألیفات ایشان میتوان از «صلح امام حسن»، «آینده در قلمرو اسلام»، «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان»، «ادعانامه علیه تمدن غرب»، «پیشوای صادق»، «گفتاری در باب صبر»، «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، «از ژرفای نماز» و «درست فهمیدن اسلام» را نام برد.
*تحویل بار امانت به اهلش
سرانجام جمعه، 28 دیماه فرا میرسد و اولین نمازجمعه به امامت آیتالله خامنهای برگزار میشود. در ابتدای نماز، آقای منتظری سخنانی را در باب اهمیت نمازجمعه بیان میکنند و در نهایت، امام جمعهی جدید را اینگونه معرفی می کنند:
«حال که من نتوانستم در خدمت شما باشم، برادر مجاهد ما حضرت حجتالسلام و المسلمین آقای خامنهای، که هم از لحاظ علمی و هم عملی مورد تأیید امام و همهی دوستان هستند، به امامت نمازجمعه برگزیده شدهاند. من هم یکی از ارادتمندان به ایشان هستم و اگر من خطیب نیستم، ایشان خطیب هستند و خطابه یکی از ارکان نمازجمعه میباشد.»
الحمدلله که در این مقطع حساس که باید صدای انقلاب به گوش مظلومان و پابرهنگان عالم برسد و مبانی و اهداف انقلاب بیش از پیش تبیین شود، جایگاه امامت جمعهی امالقرای جهان اسلام، یعنی تهران، به اهلش سپرده شد.
و شکر بیحساب که این اتفاق شیرین، در مقیاسی مهمتر تکرار شد و جایگاه زعامت مسلمین و حاکمیت تنها حکومت اسلامی به اهلش رسید. الله اعلم حیث یجعل رسالته...
*برای حفظ وحدت، خامنهای خوش آمد
سالی که سپری شده، سالی است پر از اتفاقات گوناگون:
شهادت آیتالله مطهری به دست گروهک فرقان.
ایجاد اختلاف و فاصله میان ارتش و انقلاب توسط عدهای.
واقعهی 13 آبان و تسخیر لانهی جاسوسی و به تبع آن استعفای دولت بازرگان.
تشتت آرا و نظرات در مورد گروگانها در میان بعضی مسئولین و مردم.
رد صلاحیت مسعود رجوی در انتخابات رئیس جمهوری و فعالیتهای تخریبی مدافعان وی بهخاطر این اتفاق.
همهپرسی قانون اساسی در آبانماه.
بازگشت حضرت امام از قم به تهران.
انتخابات پیش روی ریاست جمهوری و تضاد آرای گروههای مختلف.
و...
در این اوضاع، تریبون نماز جمعه بیش از همه، نیازمند کسی است که مطیع و عامل به فرمان امام باشد و کلام و عملش، در راستای کاهش تنشها و ایجاد آرامش سیاسی برای پیشبرد اهداف انقلاب باشد. و مردم خوب میدانند که آیتالله خامنهای چنین کسی است.
ایشان پشت بلندگو میروند، شعارها شروع میشود. ناگهان برای لحظاتی، همه با هم شعار سر میدهند که «برای حفظ وحدت، خامنهای خوش آمد».
*دیدنیها و شنیدنیهای یک نماز ماندگار
در این بخش به بعضی از فرازهای خطبهها اشاره میشود.
سپاس از امام امت:
و آن گاه سپاس از امام این امت، از آن دست معجزهگر، از آن حنجرهای که غریو الهی را در سراسر آفاق این کشور و در سراسر کشورهایی که مستضعفان جهان در آن زندگی میکنند، با مَنشی پیامبرانه آن چنان استوار و کوبنده سَر داد که تاریخ نظیرش را جز در بعثتهای پیامبران به یاد ندارد.
و سپاس از امام امت، از اینکه سخنگوی این جمعیت عظیم را و امام جماعت این جمع را آن کسی قرار داده است که به ضعف و عجز خود معترف است. «اللّهم انّ هذا مقام اولیائک و احبّائک» این مسند اولیای بزرگ خداست، این مسند صالحان و شایستگان است.
یاد خدا و سلاح:
{نمازجمعه} اوّلاً نماز است؛ یعنی ذکر خداست؛ یاد خداست؛ جهتدهندهی به زندگی اجتماع و فرد است.
..ثانیاً سلاح است، حالت جنگیدن با دشمن خدا و با شیطانهاست. امام جمعه که رمز نماز جمعه است باید به سلاحی تکیه کند، باید عصای خود را سلاحی قرار بدهد و در مقابل مردم بایستد و اساسیترین و لازمترین و اصلیترین مسائل را در اجتماعی بزرگ از زبانی ایمن و مورد اطمینان با مردم درمیان بگذارد.
نمازجمعه در خانهی دانش:
همهی نماز جمعهها به طور طبیعی در مسجد تشکیل میشود و نماز جمعهی ما در دانشگاه تشکیل میشود. یعنی دانشگاه، محل دانش، خانهی دانشجویان و دانشپژوهان، خانهی عبادت خداست، مرکز توجه به خداست. آفرین بر این هوشمندی و هوشیاری.
ایجاد جوّ نمازگزار:
ما باید جوّ نمازگزار به وجود بیاوریم. برادران و خواهران من! مسائل سیاسی و مسائل نظامی یعنی این اصلیترین اندامهای یک پیکر زنده، آن وقتی اثر مطلوب خود را خواهد بخشید که با بخش مهمی از معنویّت و یاد خدا همراه باشد. مردم ما باید بیشتر و بیشتر به خدا نزدیک بشوند.
اسوه و سرمشق ملتها بودن:
پس باید خودخواهیها به حساب نیاید، پس باید فریبها به حساب نیاید، پس باید زرق و برقها به حساب نیاید. ملت مسلمان در ایران، بعد از این انقلاب شکوهمند باید اسوه و سرمشق ملتها باشد؛ اسوه و سرمشق ملتها بودن در پیمودن راه خدا. این خلاصهی آن مطلبی است که باید ما همواره به یاد داشته باشیم.
ما به هیچ قدرتی باج نمیدهیم:
اگر تا دیروز رژیم وابستهی ایران، سیاست ایران و جبههگیریهای سیاسی را بر اساس میل قدرتها و ابرقدرتهای جهانی تنظیم میکرد، امروز این سیاست از سوی قرآن، از سوی مکتب، از سوی اللَّه مشخص و معیّن شده است. ما به هیچ قدرتی باج نمیدهیم. این به این معنا نیست که با همهی دولتها و کشورها و سیاستهای عالم، دشمن و طرف هستیم، بلکه به این معناست که ما در تعیین خط مشی سیاسی و کلی خودمان میل و گرایش هیچ قدرتی و هیچ دولتی را ملاک عمل قرار نمیدهیم، راه ما راه اللَّه و صراط مستقیم است.
مستضعفان همه با ما هستند:
مستضعفان همه با ما هستند، ملتها همه طرفدار ما هستند، آن کسانی که همسایگان ما و همدردان ما در این منطقه هستند، همه با ما هستند. شما از تعداد معدودی فامیلهای قدرتطلب در رأس قدرتهای سیاسی کشورهای این منطقه بگذرید، یکسره همهی مردم این منطقه با ما هستند، ما چرا احساس تنهائی بکنیم؟
این ملت شکستخوردنی نیست:
بگذارید ابرقدرتها و قدرتهای جهانی هر چه میخواهند، هر چه میتوانند، علیه ما توطئه بچینند، بگذارید ما را به محاصرهی اقتصادی، یا به دخالت نظامی، یا به تجاوزهای نفوذی موذیانه تهدید بکنند، اما باید بدانند که ملت ایران، ملتی که فرزندانش امروز با نام امام، با نام انقلاب، با نام مبارزه در میدان اجتماع وارد میشوند، کودکانش در مدرسه درس سلاح میآموزند، این ملت شکستخوردنی نیست، این ملت از میدان انقلاب و مبارزه عقبنشستنی نیست. وقتی این ملت در میدان مبارزه و در خط مبارزه باقی میماند، انسانها همانطوری که امام فرمودند دریاها و اقیانوسها هستند و اقیانوسها به هم متصل و مرتبطند. آنکه میخواهد بر فراز این اقیانوسهای متلاطم، نه در جهت آنان، نه در خط آنان، کشتیرانی بکند باید از طوفان این اقیانوسها بترسد.
طرز فکر خطرناک:
امروز در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری، ملت ایران باید هوشیارانه به مسائل بنگرد. بعضی میخواهند وانمود کنند که امروز آن کسی باید در رأس این ملت قرار بگیرد که بیشتر به امور داخلی و رفاهی مردم بپردازد، این طرز فکر را بعضی دارند ترویج میکنند، این طرز فکر، طرز فکر خطرناکی است.
..همه میدانیم که اقتصاد ما، کشاورزی ما، تکنولوژی ما، فرهنگ ما و همه چیزِ داخلیِ ما بر اساس دهها سال حکومت جبّارانهی بیگانگان و بیگانهپرستان به کجا رسیده است. همه میدانیم که باید اینها همه بازسازی بشود، اما بازسازی اینها چگونه خواهد شد؟ آیا یک دولت، یا ملت ایران میتواند بدون توجه به جهتگیریهای اصولی در سیاست خارجی، به داخلهی خود بپردازد؟ آیا مسألهی ویرانی کشاورزی ما، ویرانی کارخانجات ما، ویرانی صنعت ما، ویرانی مدرسه و دانشگاه ما مرتبط به سیاستهای امپریالسیتی خارجی نیست؟ آن کسانی که این ویرانگیها را به وجود آوردند در یک خط سیاست خارجی قرار گرفتند تا این ویرانیها به وجود آمد.
..ما گمان نکنیم که اگر درِ خانهی خود را ببندیم، از خارج این مرزها غافل بشویم، جهتگیریهای اساسی و اصولی را کنار بگذاریم به ما فرصت خواهند داد تا به خانهی خود برسیم و به آبادی آن بپردازیم. اگر کسی چنین تصوّری بکند، تصوّر سادهلوحانهای خواهد بود.
حفظ وحدت:
برادران و خواهران عزیز! مخصوصاً برادران و خواهران جوان! سعی کنید از تفرقههای تازه جلوگیری کنید. سعی کنید بر مشترکات اصولی، همه گِرد بیایید، سعی کنید دلها به هم نزدیک شود، سعی کنید دلها بیش از این از هم جدا نشود. ای کسانی که سررشتهی دلهای گروهی از مردم در دست شماست، ای کسانی که گروهی از مردم از شما درس میگیرند و یاد میگیرند، برای خاطر خدا به هم نزدیک بشوید، برای خاطر خدا خودخواهیها را کنار بگذارید، برای خاطر خدا بر روی اختلاف سلیقهها این همه تکیه نکنید. اختلاف در اصول باید نباشد، اگر اصول، یکی است اختلاف سلیقهها قابل تحمل است. امروز روزی نیست که مردمِ ما، هر چه بیشتر در میانهی خود، در داخلهی خود براساس مسائل گوناگون، براساس مسائل غیراصولی باز با یکدیگر اختلاف کنند.
پروردگارا! دلهای ما را به هم نزدیکتر بگردان.
پروردگارا! ما را در خط امام، در خط اسلام، در خط اتحاد و اتفاق، هر چه بیشتر پایدار بگردان.
و در آخر هم اقامهی نماز توسط آیتالله خامنهای، که در رکعت اول سورهی جمعه و در رکعت دوم سورهی منافقون را قرائت کردند.
و این آغازی بود برای یک سلسلۀ نورانی؛ جمعهها رنگ و بویی تازه گرفتند و رسیدند به آن جایگاهی که اسلام میخواهد. نماز، آن نمازی بود که باید برایش «ذرو البیع» کرد و شتافت به سوی «ذکرالله». از آن روز، حضرت آقا 244 بار در این محراب ایستاده و نماز جمعه را بهپا داشتهاند. 244 گنج ارزشمند، 244 منبع زلال نورانی و 244 کلاس درس اسلام ناب محمدی.