به گزارش مشرق، مائورو بروتو، سرمرمربی پیشین تیمهای ملی فنلاند و ایتالیا، یکی از مربیان صاحب فلسفه در والیبال به حساب میآید که به شدت به ارزشهای اخلاقی و کار گروهی، پایبند است. او چهار سال قبل، یکی از نامزدهای هدایت تیم ملی ایران هم بود. با او در مورد والیبال ایتالیا و ایران صحبت کردیم که مشروح آن در زیر میآید:
بیشتر بخوانید:
گزینههای هدایت والیبال ایران از دید لهستانیها
شرایط زندگی در ایتالیا چطور است؟ با تعطیلی لیگ موافقید یا فدراسیون والیبال ایتالیا باید بیشتر صبر میکرد؟
شرایط در ایتالیا واقعاً دراماتیک است. ویروس کرونا باعث مرگ بیش از 20 هزار نفر شده است. ایتالیا در عمل به زانو درآمده است. فدراسیون والیبال ایتالیا چند روز پیش رأی بر پایان کلیه مسابقات داد و جام قهرمانی هم به هیچ تیمی اهدا نمیشود. لیگهای راگبی و بسکتبال هم تعطیل شدند، ولی در مورد فوتبال هنوز تصمیمی گرفته نشده است. دولت و مسئولان ورزش ایتالیا، چارهای جز تعطیلی لیگها نداشتند، چون شروع مجدد آنها غیرممکن بود.
آیا هنوز با فدراسیون والیبال ایتالیا همکاری میکنید؟
نه. من در حال حاضر، هیچگونه فعالیتی در والیبال ندارم.
* شما در سال 2007 یک کتاب به نام Independiente Sporting نوشته و به چاپ رساندید. این کتاب درباره چه بود؟
این کتاب، یک رمان برگرفته از داستانی واقعی بود. ارنستو چهگوارا در پایان سفر خود در آمریکای جنوبی و زمانی که جوان بود، دروازهبان و مربی یک تیم به نام «Independiente Sporting» در شهر «لتیسیا» کلمبیا بود. من یک رمان عاشقانه در مورد این داستان زیبا نوشتهام. علاوه بر این، کتابی به نام Capolavori در سال 2019 از من منتشر شده که مجموعهای از تفکرات من درمورد ورزش، هنر و فرهنگ است.
پیشرفت والیبال ایران پس از ولاسکو چطور بوده است؟
ایران، یک برند بزرگ در والیبال به حساب میآید و دلیل عمده آن، پروژه عظیم و حتی باورنکردنی در مورد بازیکنان جوان است. این در واقع راز قدرت والیبال ایران است. پس از ولاسکو، مربیان خوبی و البته مهمی باعث پیشرفت عملکرد تیم ملی بزرگسالان ایران شدند. ولی گنجینه والیبال ایران، استعدادیابی و پروژههایی است که در مورد بازیکنان نوجوان اجرا میشود.
کسب سهمیه والیبال المپیک برای کشوری مثل ایران، چقدر اهمیت دارد؟
ایران باید در المپیک باشد، چون یکی از بهترین تیمهای والیبال جهان و به طور واضحی، پرچمدار والیبال آسیاست. اگر ایران سهمیه المپیک را نمیگرفت، من واقعاً تعجبزده میشدم. ایران در المپیک 2021 برای یک مدال تاریخی خواهد جنگید.
فدراسیون والیبال ایران برای سالیان متمادی با مربیان شرق اروپا و به ویژه صربها همکار داشته است. آیا زمان استفاده از مربیان ایتالیایی و تجربه سبک جدیدی از والیبال فرا نرسیده و آیا این سبک با والیبال ایران سازگار است؟
این سؤال برای من خیلی جالب است، چون خودم ایتالیایی هستم (میخندد)، ولی اگر بخواهم صادق باشم، ایتالیا، یکی از بهترین فلسفههای مربیگری را در جهان دارد. تیم ملی ایتالیا توانسته با کسب مدال نقره المپیک 1996 آتلانتا، مدال برنز المپیک 2000 سیدنی، مدال نقره المپیک 2004 آتن، مقام چهارم المپیک 2008 پکن، مدال برنز المپیک 2012 لندن و مدال نقره المپیک 2016 ریو توسط شش مربی مختلف، قدرت فلسفه خود را به دنیا نشان دهد. من هم یکی از همین مربیان هستم، به همین خاطر میتوانم به شما اطمینان دهم که ما مربیان خوبی هستیم، ولی پیش از هر چیز، ذهنیت و روش خاص خودمان را داریم.
والیبال ایران چگونه میتواند در رنکینگ فدراسیون جهانی، بالاتر برود؟
تیم ایران باید با تیمهای بزرگ جهان رقابت کند. بازی با تیمهایی که در جهان، رده بالایی دارند و جزو قدرتها به حساب میآیند برای پیشرفت بسیار مهم است. شما زمانی پیشرفت میکنید که با تیمهای برتر جهان بازی کنید. ما باید خوشحال باشیم که میتوانیم با بسیاری از تیمهای خوب جهان به دفعات روبهرو شویم. این مؤثرترین و سریعترین روش برای اصلاح و پیشرفت است.
شما در مرحله فینال لیگ جهانی 2015 که در برزیل برگزار میشد در یک حرکت غیرمنتظره و جسورانه، چهار بازیکن اصلی تیم ملی ایتالیا (ایوان زایتسف، دراگان تراویتسا، لوئیجی رانداتزو و جولیو سابی) را اخراج و به ایتالیا برگردانید. چگونه چنین تصمیمی گرفتید؟
این یک داستان غمانگیز است. من تنها میخواستم بگویم که برای من، ارزشها، هدف و مأموریتی که داریم از همه چیز مهمتر است. آن چهار بازیکن به مهمترین ارزش ما یعنی «تیم»، احترام نگذاشتند. من آنها را به خانه فرستادم، چون وقتی شما برای تیم ملی بازی میکنید و پیراهن تیم ملی یک کشور را میپوشید، نماینده و معرف همه آن کشور و فرهنگ میلیونها هموطن خود هستید. شما در واقع تصویری از کشورتان را با خود به سراسر جهان میبرید. این یک مسئولیت بسیار بزرگ و جالب است که باید با آن کنار و از پس آن بر بیایید. متأسفانه، فدراسیون والیبال ما خیلی ضعیف بود و من به همین دلیل، یک سال پیش از المپیک 2016 ریو، تصمیم گرفتم استعفا کنم. مرا تصور کنید که جلوی تلویزیون نشستهام و فینال والیبال المپیک 2016 را در حالی که یک طرف آن، تیم خودم بازی میکرد، تماشا میکنم! در آن تیم 12 نفره، 9 بازیکن را من بعد از المپیک 2012 لندن به تیم ملی معرفی کرده بودم. همه کادر فنی، دستیاران پیشین من بودند. باور کنید که درد بزرگی را تحمل میکردم، ولی از طرفی خوشحال بودم که میتوانستم به خودم در آینه بهعنوان شخصی که حق با اوست نگاه کنم.