سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
**********
جنگ ارادهها و دزدان دریایی کارائیب
مسعود اکبری در کیهان نوشت:
«علیرغم تشدید تحریمهای ضدایرانی از سوی آمریکا، 5 نفتکش ایرانی حامل بنزین با پرچم جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ وقفهای راهی دریای کارائیب هستند تا محموله خود را در ونزوئلا تخلیه کنند». این خبر بسیار مهم در روزهای اخیر در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفته است.
چرا این خبر مهم است؟! برای اینکه ایران در حال حاضر علاوهبر بینیازی از واردات بنزین، از خامفروشی نیز فاصله گرفته و با صادرات فراوردههای نفتی، فصل جدیدی از فعالیتهای اقتصادی در مقابله با تحریمها را آغاز کرده است. ایران پس از احداث و بهرهبرداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس در تولید بنزین خودکفا شد. حالا کشورمان در گام دوم، به صادرات بنزین اقدام کرده است.
همزمان با حرکت 5 نفتکش ایرانی به سمت ونزوئلا، 4 نفتکش دیگر ایرانی نیز عازم چین است. این نفتکشها با پرچم جمهوری اسلامی ایران عازم کشور مقصد هستند. این در حالی است که تا پیش از این به دلیل اقدامات سلطهگرانه آمریکا در تحریمهای ضدایرانی، ایران در نفتکشهای خود از پرچم دیگر کشورها استفاده میکرد.
ناوگان دریایی آمریکا در آبهای بینالمللی حضور دارد، اما جرأت تعرض به نفتکش ایرانی را ندارد. آمریکاییها در روزهای اخیر چندین بار درباره نفتکشهای ایرانی لفاظی کردهاند اما یانکیها تاکنون از لفاظی فراتر نرفتهاند و به خوبی میدانند که اگر پایشان را از گلیمشان درازتر کنند، پاسخ محکم و دردناکی دریافت خواهند کرد.
نکته قابل تأمل اینجاست که لفاظی مقامات آمریکایی درباره نفتکشهای ایرانی هیچ مبنای قانونی و حقوقی ندارد. براساس قوانین بینالمللی، ایران میتواند از طریق نفتکش به صادرات اقلام مختلف اقدام کند. بنابراین اظهارات مقامات آمریکایی صرفا بر پایه «حرفِ زور» است و اگر آمریکا بخواهد در مقابل نفتکشهای ما دست از پا خطا کند، این اقدام مصداق اتّم «دزدی دریایی» است و قطعا گوشمالی سختی از سوی ایران در پی دارد.
اما چرا علیرغم «حرف زورِ آمریکا»، نفتکشهای ایرانی بدون وقفه در حال حرکت به سمت مقصد هستند؟! پاسخ را باید در بیانات چندی پیش رهبر حکیم انقلاب یافت. ایشان - 14 خرداد 98- فرمودند: «مقاومت البتّه هزینه دارد، بدون هزینه نیست، امّا هزینه تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینه مقاومت. وقتی شما در مقابل دشمن تسلیم میشوید، باید هزینه بدهید. رژیم پهلوی در مقابل آمریکا تسلیم بود -خیلی اوقات هم ناراحت بودند، ناراضی بودند امّا تسلیم بودند، میترسیدند- هم نفت میداد، هم پول میداد، هم باج میداد، هم توسری میخورد! امروز دولت سعودی هم همین جور است؛ هم پول میدهد، هم دلار میدهد، هم بر طبق خواست آمریکا موضعگیری میکند، هم توهین میشنود؛ به او میگویند «گاو شیرده»! هزینه سازش، هزینه تسلیم، هزینه عدم مقاومت، از هزینه مقاومت به مراتب بیشتر است؛ هزینه مادّی هم دارد، هزینه معنوی هم دارد».
مقام معظم رهبری در بخش دیگری از بیانات مذکور تاکید کردند:«تسلیم شدن در مقابل دشمن، موجب پیشروی او میشود، اما اگر در مقابل زیادهخواهی و باجخواهی دشمن، مقاومت شود، پیشروی او متوقف خواهد شد؛ بنابراین از این زاویه نیز، صرفه با مقاومت است. تجربه جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته نیز مؤید همین مطلب است؛ زیرا هرجا که ایستادگی کردیم، موفقیت و پیشرفت نصیب ما شده است و هرجا که بر اساس میل طرف مقابل حرکت کردیم، ضربه خوردیم».
واقعیت این است که در دنیایی که «قانون جنگل» بر آن حکمفرماست، تنها «اقتدار» است که تضمینکننده موفقیت و پیشرفت است. اقتدار، هم احترام میآورد، هم امنیت و هم پیشرفت و بهرهمندی اقتصادی در پی دارد.
در ماههای گذشته، جمهوری اسلامی ایران پایگاه هوایی عینالاسد مهمترین و مدرنترین مقر نظامی آمریکا در استان الانبار عراق را موشکباران کرد. این اولین بار بعد از پایان جنگ جهانی دوم بود که یکی از پایگاههای آمریکا توسط یک دولت مورد حمله سخت نظامی قرار گرفت. در آن مقطع، مقامات آمریکایی در مقابل دوربین، لفاظی و گندهگویی میکردند؛
اما همزمان، با استیصال و وحشتزدگی واسطه میفرستادند تا بلکه ایران کوتاه بیاید.
در هفتههای گذشته نیز جمهوری اسلامی ایران ماهواره نور را به عنوان اولین ماهواره نظامی با موفقیت به فضا پرتاب کرد و در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار داد. ماهواره نور هر ۹۳ دقیقه یک بار به دور کره زمین میچرخد. با پرتاب ماهواره نور، آن دورانی که فقط ماهوارههای غربی میتوانستند خاک ایران را رصد کنند، گذشت و حالا ماهوارههای ایرانی نیز از نقاط مختلف مورد علاقه خود نه فقط در منطقه اطراف کشورمان و بلکه حتی خاک آمریکا و سرزمینهای اشغالی نیز تصویربرداری میکنند.
چنین ماهوارهای علاوه بر تامین امنیت بیشتر برای کشورمان و کمک به رفع نیازهای نظامی، میتواند درآمد زیادی را برای ایران به همراه داشته و نیازهایی که اکنون با هزینههای میلیون دلاری از شرکتهای خارجی (همچون تهیه تصاویر جدید از شهرها جهت نقشهبرداری) تامین میشود را با هزینههای بسیار پایینتر و کمک متخصصان داخلی تامین کند.
حالا در ادامه این اقدامات تحسینبرانگیز و غرورآفرین، حرکت نفتکشهای ایرانی برای صادرات بنزین به دیگر نقاط جهان، فصل جدیدی از منطق مقاومت را نمایش داد.
رهبر معظم انقلاب- 24 اردیبهشت 98- فرمودند:«جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفهشان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفهشان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم - هیچ وقت نبودیم، الان هم نیستیم - این برخورد، برخورد ارادهها است؛ این رویارویی، رویارویی ارادهها است؛ و اراده ما از آنها قویتر است. ما علاوه بر اراده قوی، توکّل به خدا را هم داریم».
همزمان با نمایش اقتدار و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، دست و پازدن آمریکا در بحران کرونا، بیش از پیش ناتوانی و استیصال مجموعه حاکمیتی آمریکا را در مقابل افکار عمومی جهانیان به نمایش گذاشت. در روزهای گذشته، نشریه آمریکایی «نشنالاینترست» در گزارشی نوشت: «ویروس کرونا نشان داد آمریکا صرفاً یک ببر کاغذی است».
روزنامه العربی الجدید چاپ لندن نیز چندی پیش در گزارشی مشابه نوشت:«ویروس کرونا، کشورهای به ظاهر پیشرفته را رسوا کرد...همهگیری کرونا به دستهبندیهایی که اساس آن کشورهای پیشرفته بودند، پایان داده است؛ دستهبندیای که کشورها را به جهان اول، جهان سوم و در حال توسعه تقسیم میکرد».
موشکباران عینالاسد و پرتاب ماهواره نظامی به فضا و حرکت نفتکشهای ایرانی همگی مصادیق برتری جمهوری اسلامی ایران در جنگ ارادهها در مقابل آمریکاست.
به فضل الهی پیشرفتهای روزافزون ایران و افول روزافزون آمریکا ادامه دارد. ما میتوانیم؛ راه پیشرفت در «قوی شدن» است.
شلیک به خبرنگاران
حجت الله عباسی در ایران نوشت:
دونالد ترامپ با حملات تند و تیز و گاه و بیگاه خودش به خبرنگاران شبکههای تلویزیونی مطرح امریکایی، حاشیههای زیادی برای رسانههای جهان ایجاد کرده است و نشان داده از اعمال خشونت هیچ ابایی ندارد.
او بارها در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری و کنفرانسهای خبری داخلی و خارجی بعد از پیروزی، بیمحابا به خبرنگاران شبکههای سرشناس امریکایی مانند سیانان، انبیسی و سیبیاس بشدت تاخته است. بیمی ندارد که نگاه خشم آلودش زیر دید تیزبین تصویربرداران این شبکهها باشد. سیاستمدار افراطی که در منتهی الیه راست طیف سیاسی نشسته است، هیچ ابایی ندارد که خبرنگاران کشورش را تحقیر و تهدید و در عین حال برای رسانههای جهانی دستور کار درست کند.
او برای تحقیر خبرنگاران محدودیت ناشناس است. هر چه به دهانش میآید بیمحابا میگوید! صریح اللهجه بددهنی که حتی زمان و مکان سخن را نمیشناسد!. در سفر و حضر؛ گستاخ نشان داده است. برای او فرقی ندارد، چه در سفری دیپلماتیک در خارج از کشور یا در کنفرانس خبری در کاخ سفید با حضور خبرنگاران بینالمللی! برای حمله تند و تیز به خبرنگاران شبکههای تلویزیونی خط قرمزی نمیشناسد و مانند ماشینی ترمز بریده نشان میدهد! او یک بار در فرودگاه پاریس در کنفرانس خبری با حضور خبرنگاران بینالمللی وقتی با دو سؤال پی در پی خبرنگار شبکه تلویزیونی سیانان درباره سیاست خارجی کشورش مواجه شد پرسشهای او را در دو نوبت احمقانه قلمداد کرد!
وقتی دیگر، در کنفرانس خبری با سؤال خبرنگار شبکه مشهور سیانان درباره موضع دولت نسبت به مهاجران مواجه شد، با عصبانیت به این خبرنگار گفت: برو بیرون! ماجرایی که پایان آن نتیجهای جز لغو مجوز ورود خبرنگار سیانان به کاخ سفید نداشت.
در هنگامهای دیگر وقتی خبرنگار شبکه تلویزیونی انبیسی در دفاع از جیم آکوستا خبرنگار سیانان سخن میگفت، ترامپ در این کنفرانس خبری بینالمللی آب سردی روی سر او ریخت و گفت: شما هم بهترین نیستید و از شما هم خیلی خوشم نمیاد.!
یا در کنفرانس خبری دیگری او یک خبرنگار را غافلگیر کرد و خطاب به او گفت که سؤال خود را بپرسد. وقتی او به ترامپ گفت من هنوز فکر نکرده ام. رئیس جمهوری هتاک در پاسخ گفت: شما هیچ گاه فکر نمیکنید.!
معرکهگیری بیش از حد ترامپ علیه خبرنگاران، موجب شده است که آش چنان شور شود که علاوه بر مخالفت صریح دموکراتها، حتی به ذائقه پارهای از متحدان جمهوریخواه ترامپ نیز خوش نیامده و سیل انتقادهای خود را به سوی او روانه کنند.
رمزگشایی این همه تحقیر و توهین و تهدید خبرنگاران، مخاطبان را به آنجا میبرد که چه کاسهای زیر نیم کاسه است؟ یکی از دلایل به کارزار تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری 2016 بر میگردد که شبکههای مشهور امریکایی مانند سیانان، سی بیاس، آن بیاس و ایبیسی از خانم کلینتون رقیب سرسخت دموکرات او حمایت کردند. به گونهای که جمهوریخواهان مدعی بودند رسانهها علیه ترامپ سوگیری دارند.
اعمال خشونت عریان نومحافظه کاران علیه خبرنگاران، نقاب از چهره مدعیان دفاع از حقوق رسانهها و آزادی بیان کنار میزند. این گونه بیمحابا به خبرنگاران تاختن در واقع نقض غرض بوده و حمله به اصول بنیادین نظامی سیاسی است که ژست آزادیخواهی و پژواک صدای آن گوش فلک را کر کرده است. ژستهای آزادیخواهی ترامپ مانند دهلی میماند که تنها شنیدن صدای آن از دور خوش است!
تکرار نسخه شکست خورده برای خودرو
مهدی حسن زاده در خراسان نوشت:
روز گذشته سرانجام شورای رقابت قیمت های رسمی یا به عبارت دیگر، قیمت کارخانه خودرو را اعلام کرد که بر این اساس، قیمت انواع خودروهای دو خودروساز اصلی کشور با افزایش 10 تا 23 درصدی نسبت به قیمت تعیین شده در بهمن 97، تعیین شده است. لذا اکنون روی کاغذ با پراید 37 میلیونی و پژو پارس، 68 میلیونی مواجه هستیم ولی در عمل قیمت ها در بازار حدود 2 برابر این نرخ هاست. سوال این است که آیا نرخ های اعلام شده روی کاغذ خواهد ماند یا اجرایی می شود؟
اگر به فلسفه ورود شورای رقابت به بازار خودرو برگردیم، می بینیم که به دلیل وجود انحصار در بازار داخلی خودرو، ناگزیر از ورود نهادی بیرونی برای تنظیم بازار هستیم. نهادهای تنظیم گر در بازارهای انحصاری به چند شیوه می توانند، آثار انحصار بر مصرف کننده را رفع کنند. نخستین شیوه، قیمت گذاری است؛ شیوه ای که در بازار خودرو طی سال های اخیر و گذشته دیده ایم. تبعات این شیوه این است که چون عرضه محصول در اختیار عرضه کننده انحصاری محصول است، انگیزه کاهش عرضه برای افزایش قیمت به وجود می آید و در عمل بازار سیاه شکل می گیرد.
تجربه قیمت گذاری های قبلی خودرو نیز موید همین واقعیت است که قیمت گذاری به تشکیل بازار سیاه منجر شده است. اگرچه این بار تلاش شده است تا با تعیین برخی روش ها از جمله قرعه کشی و محدودیت خرید خودرو برای هر کد ملی و ممنوعیت انتقال سند برای مدتی مشخص، از ورود سرمایه های سوداگرانه به این بازار جلوگیری شود اما سوداگران نیز به بدل های این فنون آشنا هستند و احتمالا با استفاده از کدهای ملی اجاره ای، حضور گسترده این کدهای ملی در ثبت نام ها و جایگزین کردن قولنامه یا تعهد محضری برای انتقال سند خودرو در آینده، راهکارهای جدید را دور خواهند زد. پس چه باید کرد؟
راهکارهای دیگر تنظیم گر برای مواجهه با بازارهای انحصاری، نظارت بر نحوه مدیریت و تعهد عرضه محصول است. مشکل بازار خودرو در این 2-3 سال، کاهش تولید بود. اکنون که به ادعای خودروسازان، بخشی از قطعات وارداتی داخلی سازی شده است، می توان پیش بینی مشخصی برای تولید خودرو تا پایان سال داشت. این پیش بینی اگر به عنوان تعهد خودروسازان برای تولید میزان مشخصی از خودرو تلقی شود، می توان تقاضای موجود را مدیریت کرد. یعنی اگر مشخص باشد که چه میزان خودرو در سال تولید و عرضه می شود، می توان با برآوردی که از تقاضا وجود دارد، بازار را مدیریت کرد.
براساس آمار رسمی وزارت صنعت، در سال گذشته، حدود 855 هزار دستگاه خودرو تولید شده است. اگر برای امسال یک میلیون دستگاه هدف گذاری شده باشد، می توان به سراغ بخش تقاضا رفت. واقعیت این است که تعهدات انباشت شده ای برای تحویل خودرو وجود دارد که برآورد دقیقی برای آن وجود ندارد.
برخی خبرها حاکی است که خودروسازان حتی برای تحویل در سال 1400 نیز خودرو پیش فروش کرده اندبنابراین بخشی از خودروی تولید شده به تعهدات قبلی اختصاص می یابد. به نظر می رسد این جا وزارت صمت باید دخالت کند و ضمن تعیین دقیق آمار خودروهای تعهد شده، مشخص کند که هر خودروساز تا پایان سال چه میزان خودرو برای ثبت نام جدید و تحویل فوری می تواند، تعهد کند.
واقعیت این است که به جز ارائه آمار شفاف در زمینه تولید و نظارت مستقیم دولت و نهادهای نظارتی بر روند تولید و عرضه خودرو، در کوتاه مدت نمی توان، برنامه موثر دیگری برای تنظیم بازار خودرو پیش بینی کرد. اگرچه ضروری است که در بلند مدت، برنامه اصلاح در صنعت خودرو و ارتقای کمّی و کیفی تولید در آن مدنظر قرار گیرد، اما در کوتاه مدت ضروری است دخالت تنظیم گر بازار، نه در قیمت و تعیین بازار دو نرخی، که در هدف گذاری تولید و نظارت بر نحوه عمل خودروسازان به این هدف گذاری صورت گیرد و اقدامات شکست خورده قبلی برای مدیریت بازار تکرار نشود.
۳ ماه و یک روز از حضور کرونا گذشت
مجید ابهری در آرمان نوشت:
نود و یکمین روز از مشاهده اولین مورد مرگ بر اثر کرونا در ایران و در شهر قم گذشت و متاسفانه پاندومی کرونا اکثر کشورهای جهان اول، دوم و سوم را تحت تاثیر قرار داده و زیانهای جانی و مالی فراوانی را به همه اقشار از ضعیف تا ثروتمند وارد کرده است.
در سه ماه گذشته با توجه به دستورالعملها و برنامه ریزیهای متعددی که در جهت کاهش آمار تلفات کرونا در کشور انجام گرفته است، اما متاسفانه بیش از هفت هزار نفر جان خود را از دست دادند و هنوز نگرانی از بابت شیوع این ویروس از بین نرفته است.
در این مدت حرفها، سخنرانیها و دستورالعملها همه در یک جهت «این ویروس خطرناک است و مردم باید از خودشان مراقبت کنند» بود، اما در این میان کسی نگفت که چرا همه مردم به قرنطینه خانگی نگاه جدی نداشتند؟
چرا برخی همکاریهای لازم را در طرح فاصلهگذاری اجتماعی با دولت نشان نمیدادند؟ این افراد وقتی مشاهده میکردند که از بین همه کمکهای ممکن بر لزوم قرنطینه خانگی تاکید میشود و برای برخی نگرانیها پاسخ آرامش بخش ارائه نمیشود، مانند راه حل برای کسانی که روزی خود را روزانه بهدست میآورند، مثل کارگران روزمزد و... نمیتوانستند در قرنطینه خانگی بمانند.
آنها به این میاندیشیدند که اگر در خانه بمانند، چگونه میتوانند هزینههای زندگی و نیازهای اولیه خانواده خود را تامین کنند؟ کمک هزینهای دولت هم نمیتوانست همه مشکل را رفع کند و مردم باید مبلغ یک میلیون تومان را به دولت از طریق یارانه ماهیانه باز گردانند. مبلغ یک میلیون تومان برای تامین هزینههای چند روز یک خانواده چهارنفره در این شرایط اقتصادی کفایت میکند؟
در حقیقت در شرایط دشوار اقتصادی همه تلاشها باید در جهت کاهش بار نیازمندان، تهیدستان و افراد کمدرآمد جامعه قرار داشته باشد. از سوی دیگر بسیاری سودجویان، قیمت اجناس را به صورت روزانه افزایش میدادند و در این بین توان مردم برای تامین مایحتاج روزانه کاهش مییافت. در طرف مقابل قشر بسیار محدودی از جامعه در ویلاهای خود نشسته بودند و ممکن بود که توانایی قرنطینه چند ماه خود را داشته باشند و خریدهایشان را اینترنتی انجام دهند، اما برای کسانی که در حاشیه شهرها زندگی میکنند، شرایط اینگونه نبود.
این روزها دیده میشود که برخی از سر ناچاری در سطلهای زباله خم شده اند، چگونه میتوان به اینها از ضرورت بهداشتی سخن گفت؟ در این مدت پزشکان، پرستاران و کادر درمانی با این ویروس خطرناک مبارزه جانانهای در حد جبهههای جنگ انجام دادند و از جان خود مایه گذاشتند، بسیاری از آنها (107 نفر) جان خود را فدای سلامت جامعه کردند، اما اگر همراهی و همکاری مردم نباشد، این انرژیها به تنهایی نمیتوانند کاری انجام دهند.
باید دولت با جدیت به خانوادههای نیازمند رسیدگی نماید و با زالوهای زیرزمینی که وسایل بهداشتی و خوراکی مردم را احتکار میکنند همانند اخلالگران برخورد کند. کسانی که اقلام تقلبی غذایی را تحویل جامعه و مردم میدهند، جرمشان کمتر از این افراد نیست. از سوی دیگر بعد از گذشت 91 روز هنوز برخی از شهرهای کشور ما در وضعیت زرد و قرمز قرار دارند و مسئولان بهتر است دلیل این تقسیم بندی را توضیح دهند.
باید ستاد مقابله با کرونا شهرها را به «پاک» و «خطرناک» طبقه کند، چون تا چند روز دیگر ایام تعطیلات عید سعید فطر و موج مسافرتها به شهرهای شمالی کشور آغاز خواهد شد و مسئولان باید همه تمهیدات لازم را در این خصوص در نظر بگیرند و به مردم بگویند که در صورت خروج از محدودیتهای درنظر گرفته شده، کار دشوارتر خواهد شد. مردم در کنار دولت باید مانع از گسترش دوباره ویروس کرونا شوند و چه بسا لازم باشد به مردم گفته شود که برای تفریحات وقت بسیار است و نباید جان دیگران را به خطر انداخت.
جنتلمنهای راهزن
عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:
ماجرا ازآنجا آغازشده است که دولت رسمی و قانونی ونزوئلا برای حل مشکل سوخت مردم این کشور که طی سالهای اخیر به دلیل تحریمها و فشارهای ناجوانمردانه حاکمان کاخ سفید، شرایط سختی را تحمل میکنند، از ایران درخواست خرید بنزین کرده و ایران نیز طبق قراردادهای رایج بینالمللی به این درخواست پاسخ داده و بخشی از سوخت موردنیاز این کشور را با چند کشتی روانه ونزوئلا نموده است.
در پی این ماجرا و انتشار اخبار آن در رسانههای امریکایی، خبرگزاری رویترز روز شنبه ۲۷ اردیبهشت با انتشار گزارشی اعلام کرد که امریکا با فرستادن چند ناو جنگی به منطقه کارائیب بر آن است تا مانع از تحویل بنزین ایران به ونزوئلا شود.
بنا بر همین گزارش نیروی دریایی امریکا چهار ناو جنگی را به منطقه کارائیب اعزام کرده است. در پی این افشاگریها دولت امریکا هم رسماً با انتشار سندی درباره آنچه اقدامات ایران و چند کشور دیگر مورد تحریم امریکا در عرصه کشتیرانی بینالمللی خوانده، هشدار داده و همزمان هم یک مقام امریکایی گفته است واشنگتن در حال بررسی گزینههای خود برای اقدام احتمالی علیه کشتیهای حامل سوخت است که گفته میشود از ایران عازم ونزوئلا هستند.
طی سالهای اخیر حاکمان کاخ سفید به دلیل سیاست مستقل دولت ونزوئلا از دوران ریاست جمهوری چاوز فشارها و تحریمهای سنگینی را علیه مردم این کشور اعمال کرده و قصد به تسلیم کشاندن این دولت مستقل در امریکای جنوبی را که بهزعم کاخ سفید حیاطخلوت امریکاست دارند و به همین دلیل ترامپ بعد از انتخاب آقای مادورو که بر استمرار سیاستهای مستقل آقای چاوز تأکید دارد، با تلاش و برای ایجاد یک دولت غیرقانونی با محوریت فردی به نام گوایدو در این کشور قصد سرنگونی دولت قانونی این کشور را داشت، که تاکنون موفق نبوده و مردم ونزوئلا بهرغم تحمل فشارهای سنگین اقتصادی و سیاسی امریکا، در برابر آن مقاومت کرده و تلاشهای کاخ سفید را در این عرصه ناکام گذاشتهاند. در هفتههای اخیر نیز تلاش امریکا برای انجام یک کودتا در این کشور با هوشیاری دولت قانونی این کشور ناکام مانده است.
تا اینجای کار البته هنوز اتفاق خاصی نیفتاده و روندهای قانونی که ایران و ونزوئلا برای انجام این تجارت دنبال کردهاند، مستمسکی را برای امریکاییها درروند حرکت کشتیها ایجاد نکرده است، و به نظر میآید که تهدید امریکاییها، یک جنگ روانی حسابشده برای این است که کشورهای ذینفع خود از حرکت کشتیها به سمت ونزوئلا جلوگیری کنند.
اما از آنجایی که حاکمان کاخ سفید نشان دادهاند که به قوانین بینالمللی پایبند نبوده و حتی تلاش دارند شکستهای خود در غرب آسیا و دیگر مناطق جهان را جبران کرده و اخلال درروند حرکت کشتیهای نفتکش به سمت ونزوئلا را به نقطه مثبتی در کارنامه ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا تبدیل کنند، این موضوع جنبه امنیتی و نظامی پیداکرده و میرود که جهان را وارد مرحله جدیدی کند، نکتهای که در هشدار وزیر امور خارجه ایران به دبیر کل سازمان ملل بر آن تأکید شده است.
ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال نامهای به آنتونی گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد نسبت به تحرکات امریکا در اعزام نیروی دریایی به منطقه کارائیب با نیت مداخله و ایجاد اختلال و مزاحمت در امر انتقال سوخت ایران به ونزوئلا هشدار داد.
ظریف در این نامه تهدیدات غیرقانونی، خطرناک و تحریکآمیز امریکا را نوعی دزدی دریایی و خطری بزرگ برای صلح و امنیت بینالمللی دانسته و تأکید کرده است که امریکا باید از زورگویی در عرصه جهانی دست برداشته و به حاکمیت قوانین بینالمللی بهویژه آزادی کشتیرانی در دریاهای آزاد احترام بگذارد. ظریف ضمن یادآوری مسئولیت دولت امریکا در برابر پیامدهای هرگونه اقدام غیرقانونی، بر حق ایران برای اتخاذ تدابیر مناسب و ضروری در مقابله با این تهدیدات تأکید کرده است.
در این زمینه چند نکته قابلذکر است: ۱-اقدام احتمالی امریکا علیه نفتکشهای مذکور تهدیدی علیه صلح و امنیت دریانوردی بینالمللی میباشد که در صورت رویه شدن، زمینه را برای انجام اقدامات یکجانبه و خارج از چارچوبهای بینالمللی، ایجاد خواهد کرد. ضمن آنکه این اقدام مصداق بارز عمل تجاوز از منظر حقوق بینالملل است. بر اساس اصل صلاحیت شناور، کشتیها تابع قوانین و مقررات دولت صاحبپرچم میباشند و هرگونه اقدام حقوقی و کیفری در صلاحیت آن کشور میباشند.
۲- اقدام احتمالی امریکا ماهیتی کاملاً خصمانه داشته و نوعی تهدید و توسل بهزور علیه جمهوری اسلامی ایران ونزوئلا است و طبعاً پاسخ متقابل جمهوری اسلامی و ونزوئلا را در پی خواهد داشت امریکاییها باید آماده تحمل آن باشند. ۳-امریکاییها در ماههای اخیر با ناامن کردن منطقه خلیجفارس، هزینههای زیادی را بر منطقه تحمیل کردهاند، بهگونهای که حتی خود تاب تحمل آن را نداشته و تلاش آنها برای خارج کردن سامانههای پاتریوت و هواپیماها و نیروهای نظامی از عربستان گواهی بر آن است. کشاندن دامنه ناامنی به منطقه کارائیب طبعاً شرایط را بر دولت متزلزل ترامپ سختتر خواهد کرد.
۴-هنوز یک سال از ماجرای توقیف کشتی ایران توسط انگلیسیها و خفتی را که بهتبع آن متحمل شدند، نگذشته است، تحمل این خفت برای نظامیان امریکا سختتر خواهد بود، چراکه بهرغم تازهکاری ترامپ و پمپئو، آنها قبلاً واکنشهای قدرتمندانه ایران را تجربه کردهاند. نظامیان امریکا براین نکته واقفاند که ایران در قبال تعدی به حقوق قانونی خود بسیار حساس و غیرقابل انعطاف بوده و چنانکه در مقاطع مختلف زمانی نشان داده است از همه ظرفیتهای در اختیار برای حفاظت از حقوق خود و تنبیه متعدیان به آن استفاده خواهد کرد.
۵- قطعاً تبعات اقدامات احتمالی امریکا دامن کشورهای دیگر منطقه کارائیب و حتی اروپاییها و سازمانهای بینالمللی که تاکنون در قبال اقدامات یکجانبه امریکا سکوت کردهاند، خواهد گرفت، بنابراین لازم است آنها از هماکنون برای به سر عقل آوردن ترامپ و تیم افراطی کاخ سفید چارهاندیشی کنند.
۶-اقدام احتمالی امریکا با اقدام راهزنان دریایی در آبهای منطقه سومالی فرقی ندارد با این تفاوت که سومالیاییها به دلیل غارت منابع دریاییشان توسط غربیها مجبور شدهاند بهجای ماهیگیری به دزدی دریایی رو بیاورند، اما جنتلمنهای امریکایی راهزنی در تمام جهان را حق خود میدانند و این توهمی است که با اقدامات یکجانبه ترامپ به آخر خط رسیده است.
معمای تشکیل دولت در عراق
محمدرضا ستاری در ابتکار نوشت:
مصطفی الکاظمی در حالی عهدهدار پست نخستوزیری در عراق شده که این کشور در طول 9 ماه گذشته بدون دولت بوده است. پس از استعفای عادل عبدالمهدی در پاییز سال گذشته که در اوج اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف عراق صورت گرفت، دو کاندید نخستوزیری هر یک به ترتیب پس از ماهها کشوقوس سیاسی از نخستوزیری انصراف دادند.
دلایل این انصراف اگر چه متعدد و پیچیده است، اما سرانجام مجلس با نخستوزیری الکاظمی موافقت کرده، با این تفاوت که هنوز جلسه رای اعتماد در پارلمان برگزار نشده و تکلیف چند وزارتخانه مهم این کشور نیز همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. تمامی این مسائل با گرهخوردن به مشکلات ساختاری و اجتماعی عراق شرایطی را فراهم کرده که مسیر پیشروی الکاظمی را بسیار دشوار سازد.
نخست اینکه نخستوزیر جدید در حالی توانست توافق اولیه در پارلمان را به دست آورد که تا چند روز قبل از آن برخی از ائتلافهای مهم شیعی در مجلس علناً اعلام کرده بودند که از الکاظمی حمایت نخواهند کرد. دومین مسئله این است که الکاظمی قرار است تا عید فطر کابینه خود را برای رای اعتماد نمایندگان معرفی کند؛ موضوعی که به گفته ناظران هنوز مشخص نیست که وی چگونه میتواند در مورد سهم گروههای سیاسی مختلف در عراق با آنها به توافق برسد.
مسئله سوم، تداوم اعتراضات مردمی در عراق است که گفته میشود اگرچه نسبت به سال گذشته تا حدودی به واسطه شرایط موجود از جمله کرونا آرام شده، اما همچون آتشی به زیر خاکستر ممکن است هر لحظه شعلهور شود.
چهارمین موضوع بحث بحران فساد سیستماتیک اقتصادی در عراق است. این کشور از سال 2003 به این سو علیرغم درآمدهای سرشار نفتی، همچنان در خدمات اجتماعی و اقتصادی دچار چالش است و عدم شفافیت اقتصادی در این کشور، عراق را جزء چند کشور اول دارای فساد اقتصادی جهان قرار داده است.
پنجمین مسئله و شاید مهمترین آن برای الکاظمی، موضوع امنیتی در عراق است. علاوه بر اینکه اکنون عراق به عرصه تقابل میان ایران و آمریکا به واسطه تحرکات معنادار ایالات متحده در این کشور تبدیل شده، قدرتگیری مجدد داعش در پیوند با شکاف سیاسی در این کشور، دورنمایی بحرانی از وضعیت امنیتی عراق به نمایش میگذارد.
در واقع همگی این مسائل دست به دست هم داده تا دولت الکاظمی از منظر تحلیلگران به عنوان یک دولت موقت شناخته شود؛ دولتی که در ظرف مدت یکسال باید مقدمات برگزاری انتخابات مجدد مجلس را در سال 2021 برگزار کند. در نتیجه این دولت گذار نه حاصل توافقات اساسی و بنیادین در نظام سیاسی عراق، بلکه به واسطه خلا هشت ماهه دولت پس از استعفای عادل عبدالمهدی و فشار افکار عمومی به روی کار خواهد آمد.
تمامی این مسائل به همراه بار سنگین ارتقای رضایت عمومی، موازنه میان بازیگران خارجی حاضر در عراق، تنش سیاسی میان گروههای مختلف و رابطه پرچالش میان بغداد و اربیل، همگی نشانههایی است که مدت زمان دوازده تا چهارده ماه پیشروی الکاظمی دورانی بسیار سخت و دشوار برای وی رقم خواهد زد و ممکن است در این اثنا او نیز به مانند دو کاندید قبلی عطای نخستوزیری را به لقای آن ببخشد.
ایران قوی
در سرمقاله صبح نو آمده است:
قریبِ یکصد سال قبل امپراطوری عثمانی که در اوج ضعف به درخت پوکی شبیه شده بود، با ضربهای از سوی انگلیس و فرانسه و آمریکا فروپاشید. شاید کسی تصورش را نمیکرد که ضعف عثمانیها که خوب یا بد و قبول یا نامقبول، تنها مانع در برابر استعمار جدید غرب بودند، چه فجایع تلخی را برای عالم اسلام به ارمغان خواهد آورد.
موضوع فلسطین که امروز به بزرگترین و اصلیترین درد جهان اسلام تبدیل شده است، فقط یکی از نتایج ضعف تاریخی عثمانیها بود؛ عثمانیهایی که ضعف مفرط داخلی آنها راه را برای استعمار نوین باز کرد؛ استعماری که فلسطین را به صهیونیسم هبه کرد و با تکهتکهکردن جوامع اسلامی، خاورمیانه و غرب آسیای امروز را پدید آورد که یک قرن است استخوان لای زخم مانده.
حکومتها و سلاطینی که به خوشایند غرب آمدند و رفتند و هرگاه هم که حکومت و دولتی غیرهمراستا با استعمار بر سر کار آمده، با ضرب و زور و فشار و گلوله او را از میان برداشتهاند. غرب داشت اسب خود را در کره خاکی میتاخت که امامخمینی؟ره؟ و انقلابش از راه رسیدند.
لبنانی که قرار بود ساحل امن فرانسویها در مدیترانه باشد، تبدیل به یکی از جبهههای اصلی ضدصهیونیستی شده است. سوریه و شامات و یمن تبدیل به محل قدرتنمایی کسانی شده که یک قرن قبل، بدون اطلاع آنها نشستند و مرزهایشان را تعیین کردند.
وضعیت امروز منطقه و نضجگرفتن مقاومت را باید در چنین سناریوی تاریخیای دید و تحلیل کرد. هر اقدام و عملی که باعث ضعف انقلاب و قدرت استعمار و استکبار شود، نتایج فاجعهباری به بار خواهد آورد که عمق فاجعه آن ممکن است یک قرن بعد مشخص شود.
کاش مردم یک قرن بعد از ایرانیان به نیکی یاد کنند و آنها را با صبر و مقاومت بشناسند، نه ما که امروز نشستهایم و از عثمانیِ یک قرن قبل با نکوهش یاد میکنیم. باید قوی شد و در مسیر قویشدن قدم برداشت.