چرا در سالهای اخیر نتوانستهایم مدعی جدی قهرمانی آسیا باشیم؟
نقش مربی و بازیکنان و البته آن سازمانی که با آن کار میکنیم در موفقیت یا ناکامی خیلی موثر است و نمیتوان فقط یک نفر را مسئول دانست. درآن زمان در فدراسیون وقت آدمهایی بودند که فوتبال را میفهمیدند و عاشق فوتبال بودند و درآمد و شغل دیگری جز فوتبال نداشتند و حتی از فوتبال هم حقوق نمیگرفتند و عاشقانه کار میکردند، اگر امروز هم وضعیت چنین بود و هنوز هم عاشقانه در فدراسیون کار میکردند و یک عده کارشناس واقعی در فوتبال بودند مطمئنا شاید وضع بهتری داشتیم. مطمئن باشید وقتی چنین وضعیتی حاکم باشد، تصمیمات هم عاقلانه و منطقی خواهد شد. درآن موفقیتها هم فقط من تنها نبودم و بازیکنان و فدراسیون فوتبال هم خیلی نقش داشتند. درمجموع همه باید دست به دست هم بدهند تا یک موفقیت حاصل شود. نهتنها قهرمانی جام ملتها بلکه صعود به المپیک هم حق فوتبال ماست و باید حقمان را بگیریم، چون حق گرفتنی و لمس کردنی است. ما قادریم که هم جام ملتها را بگیریم و هم المپیک برویم. نظر خاصی ندارم که چرا بعد از حدود چهار دهه هنوز این اتفاق دوباره محقق نشده و فقط برای تیم ملی فوتبال کشورم آرزوی موفقیت دارم.
صحبت از پول کردید؛ مارک ویلموتس برای ۴۰ روز کار درایران ۳۰ میلیارد پول گرفت و حالا هم به فیفا شکایت کرده تا کل پولش را گرفت. فکر میکنید او اصلا به فوتبال ما کمک کرد؟
این آقا علاوهبر اینکه پول زیادی از فدراسیون ایران گرفت و خسارت مالی زیادی زد نتایج خوبی هم کسب نکرد و امروز وضعیت بدی در جدول گروهمان داریم. درواقع او در دومورد به فوتبال ایران ضربه زد؛ در وهله اول درخصوص کسب نتایج لازم که بهعنوان قدرت اول آسیا ما باید به جامجهانی صعود کنیم، هرچند اعتقاد دارم در فوتبال نباید کلمه باید را به کار برد اما درخصوص فوتبال ایران با این لژیونرها و بازیکنان خوبی که داریم باید حتما به جام جهانی صعود کنیم، پس ویلموتس هم صعودمان را به خطر انداخته و هم پولش را خیلی بیشتر از آنچه که باید گرفته و امروز تقاضای پول بیشتری هم میکند.
دراین بین فدراسیون فوتبال چقدر مقصر است؟
آیا یکبار شده است فدراسیون قرارداد مربیان تیم ملی را منتشر کند تا مردم هم متوجه ریز قضایا شوند؟ همیشه در اتاق بسته تصمیمگیری شده و قرارداد میبندند، عاقبت هم نتیجه این میشود. درمجموع معتقدم دیگر نباید از بازیکن خارجی و مربی خارجی استفاده کنیم چون به جایی رسیدهایم که باید این شانس را به مربیان داخلی خودمان بدهیم، چون شرایط مربیان خودمان هم خوب است. الان گفته میشود اوساسونای اسپانیا نکونام را میخواهد و درکنار او امثال هاشمیان و قلعهنویی، دایی و کریمی هم هستند و هرکدام از اینها فاکتورهای خوبی برای هدایت تیم ملی را دارند. به نظر شما دراین چند سال اخیر گرفتاریهای بزرگ باشگاههای ما چه بوده، همه و همه برمیگردد به شکایت خارجیها از باشگاهها و فدراسیون ایران و تلنبار شدن پروندههای متعدد روی هم در فیفا. هیچ موقع به بازیکنان و مربیان خودمان شانس ندادهایم و هم به خارجیها پول میدهیم و هم با کارهایمان همیشه احتمال تنبیهات و محرومیتهای مختلف را خواهیم داشت. بهنظرم حداقل باید دوسال دور خارجیها را خط بکشیم تا باشگاهها بتوانند روی پای خودشان بایستند و به لحاظ بودجه و درآمدزایی به استقلال برسند.
انتخاب اسکوچیچ هم خیلی انتقادبرانگیز بود. این مربی کروات به درد تیم ملی ایران میخورد؟
بهنظر من هرکسی که او را انتخاب کرد بزرگترین محبت را در عمر اسکوچیچ به او کرده است، چون مربیگری در تیم ملی یک سکوی پرتاب است و یک رزومه بزرگ برای اوست. الان برای هرجا بخواهد رزومهاش را بدهد و تقاضای شغل کند میتواند از خودش بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران یاد کند و این بزرگترین اعتبار است تا بتواند بعد از ایران در یک جای معتبر دیگر این را پیدا کند. با این حال قرارداد او هم مثل سایر قراردادهای دیگر است و تفاوتی ندارد و حتی شنیدهام که حالاحالاها در تیم ملی خواهد ماند. الان که مسابقه نداریم و خبری هم از اردوها نیست و پول هم داریم میدهیم و نمیدانم که نتیجه چیست! فوتبال ما مشکل بزرگی دارد که آن هم برمیگردد به عدمشفافیت و اگر یکبار از بالا به این وضعیت دخالت کرده و به موضوع ورود پیدا کنند، فکر میکنند درآینده دیگر چنین مسائلی برای فوتبال ما پیش نیاید. پس یکبار برای همیشه باید در فوتبال ما این کار انجام شود.
بیشتر بخوانید:
بعید است تیمی پرسپولیس را به خطر بیندازد
صحبت از حضور دایی و قلعهنویی در تیم ملی بود. بهنظر شما بهتر نبود الان گزینه داخلی برای تیم ملی داشته باشیم؟
اگر بخواهیم با همین روش ادامه بدهیم باید مادامالعمر مربی خارجی بیاوریم اما یکبار هم باید این شهامت و جسارت را داشته باشیم. درست است که قبلا به مربیان ایرانی شانس دادیم اما درحال حاضر مربیان خوبی داریم که فاکتورهای لازم برای هدایت تیم ملی را دارا هستند. گفته میشود یکی از نکات مثبت اسکوچیچ این است که 6 سال در ایران حضور دارد و فوتبال ما را میشناسد، درحالی که امثال امیر قلعهنویی و علی دایی هم متولد ایران هستند، پس بهنظر شما اینها بیشتر فوتبال ایران را میشناسند یا مربیای که ۶ سال بیشتر در ایران نبوده؟
لیگ برتر درآستانه آغاز شدن است اما الان شاهد دعوای استقلالیها و پرسپولیسیها هستیم. آبیها میگویند باید با این شرایط لیگ تعطیل شود اما قرمزها اعتقاد دارند بقیه از چهارمین قهرمانیشان میترسند و کرونا بهانه است.
بالاخره باید فوتبال را یک طوری جمعوجور کرد، تصمیمگیرنده نه من هستم و نه شما و نه حتی فدراسیون بلکه تصمیمگیرنده ستاد ملی مبارزه با کروناست. اگر آنها تشخیص دادند و تایید کردند که لیگ شروع شود که دیگر حرفی نیست، هرچند این یکسوی قضیه است و بحث بعدی به خودمان برمیگردد که باید نکات بهداشتی را رعایت کنیم، چون اگر این نکات رعایت شوند، انشاءالله که مسالهای پیش نمیآید. اما بهطور کلی معتقدم درخصوص اجرای رقابتهای فوتبال باید بسیار با تعمق و وسواس تصمیمگیری شود و همهچیز هم برمیگردد به تصمیمات ستاد مبارزه با کرونا اما حالا که این تصمیم را گرفتند باید همه نکات را رعایت کرد. باید تکلیف فوتبال در مقابل کرونا را روشن کرد، شاید کرونا تا ۶ ماه طول بکشد و آینده این بیماری مشخص نیست، آیا باید فوتبال را تعطیل کرد و لیگ آینده بعدی را هم نادیده گرفت؟ بالاخره باید از جایی شروع کنیم و شروع هرکاری هم مشکلات خاص خودش را دارد و مطمئنا آغاز دوباره لیگ هم حرفوحدیثها و مشکلات خاص خودش را دارد و قطعا حاشیههای زیادی هم پیش خواهد آمد و باید ببینیم در آینده چه میشود.
وزارت ورزش اعلام کرده استقلال و پرسپولیس حق جذب بازیکن و مربی خارجی ندارند. این حرف و تصمیم چقدر منطقی است؟
یکبار درهمین مصاحبه گفتم نهتنها بازیکن خارجی بلکه مربی خارجی هم نباید بیاوریم و پولمان را دور نریزیم اما بهطور کلی مسئولیت ورزش و تصمیمگیرنده اصلی آن وزارت ورزش است و ما باید یک زمان با امکانات موجود داخل کشورمان خودمان را مطابقت بدهیم و ببینیم چه مشکلاتی داریم و چگونه میتوانیم با مشکلات مبارزه کنیم. درخصوص تصمیمی که گرفته شده فکر میکنم این تصمیم زیاد عادلانه نیست و اگر حق محرومیت خارجیها را برای این دوباشگاه در نظر گرفتند باید این محرومیت برای همه باشگاهها باشد و نمیشود یک باشگاه چهار بازیکن خارجی بیاورد و استقلال و پرسپولیس که همیشه مدعی هستند بدون بازیکن خارجی در لیگ حاضر شوند و این موضوع باید بهطور کلی شامل همه باشگاهها شود. هرچند این موضوع دخالت سیاست در ورزش نیست، چون این حق و وظیفه وزیر ورزش و وزارت ورزش است. پس اگر بخواهیم اینطور حساب کنیم دیگر نقش وزارت در ورزش چه چیزی میتواند باشد؟
مدیر سابق روابطعمومی وزارت ورزش گفته وقتی کیروش قبل از بازی مقابل عمان در جام ملتها علیه مقامات کشور و خارج از حوزه فنی خود حرف زد، خیلیها همان شب به وزیر گفتند او را برکنار کند و حشمت مهاجرانی بیاید ولی سلطانیفر با درایت عمل کرد.
این صحبتها را من هم شنیدهام و همان زمان بود که جام ملتهای آسیا در امارات برگزار میشد و من هم بازیهای تیم ملی را برای شبکه ورزش آنالیز میکردم. بهنظر من هم بهترین تصمیم را گرفتند، چون وسط تورنمنت بودیم و اگر در آن شرایط تغییراتی شکل میگرفت نه بهصلاح مربی بود و نه بهصلاح تیم ملی و فوتبال کشور. ما هنوز بازی با ژاپن را انجام نداده و هنوز هم شانس قهرمانی داشتیم اگر هم صحبتی کرده بود، میتوانستیم به او متذکر شویم که دیگر حرفهایش را تکرار نکند. اما آن تصمیم وزیر تصمیم خوبی بود که در آن مقطع گرفته شد و منطقی و عقلانی بود.
بااینحال همچنان حاشیههای کیروش برای فوتبال ایران ادامه دارد و باز هم بهتازگی او از فدراسیون کشورمان شکایت کرده است.
بهترین جا برای کارکردن کیروش ایران بود. او ضمن دریافت همه حقوق و مزایا هر زمان میخواست به سفر میرفت و اینجا حتی پزشک هم داشت. درواقع فدراسیون فوتبال ایران همهجور سرویسی به این مربی پرتغالی میداد. شما فکر میکنید در کلمبیا هم رفتار فدراسیون فوتبال آنها مثل فدراسیون فوتبال ماست که همه نوع سرویس را به کیروش بدهند یا سرویسهایی که میدهند بر مبنای قراردادی است که بین طرفین بسته میشود؟ ایران بهترین جا برای ادامه کار این سرمربی بود چون شناخت کافی از فوتبال کشورمان به دست آورده بود و با فوتبالیستهایمان رابطه خوبی داشت اما خودش با دخالتهای بیجایش باعث شد تا اوضاع خراب شود.
بهعنوان صحبت پایانی اگر حرفی باقیمانده بفرمایید.
تصمیم گرفته بودم دیگر درمورد فوتبال صحبت نکنم چون احساس میکنم دیگر صحبتهای من و نوشتن شما رسانهایها فایدهای ندارد. بهنظر من فوتبال ایران به هیچ راهی نمیرسد تا روزی که شفافسازی صورت نگیرد و آن روز آدم از سر شوق نظراتش را میگوید اما امروز اگر صحبتی بکنم و شما هم آن را مکتوب کنید این حرفها به جایی نمیرسد، جز بهعنوان یک اظهارنظر!