به گزارش مشرق، «امیر عاصف» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
بعد از بیانات روشنگرانه رهبر انقلاب درباره خط تحریف که با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی نیز همراه شد، هشتگ #bbcshutup در توئیتر به ترند دوم ایران بدل شد.
در این موج توئیتری، کاربران مصادیق مختلفی از رفتار خصمانه یا معیارهای دوگانه این شبکه تلویزیونی لیست کردند و دولت انگلستان را مسؤول تحریف در این «شبهرسانه» برشمردند!
هر چند این اعتراضات در نهایت منجر به این خواهد شد که مدیران این شبکه بدانند نمیتوانند با آمارسازی و دروغ سیاستهای ضدایرانیشان را به زبان فارسی نشر دهند اما برای شکستن خط تحریف نیاز است به بررسی عملکرد افرادی در داخل کشور هم بپردازیم که یا از سر نادانی یا از خباثت و سوء نیت خوراک خبری برای رسانههای خارجنشین از اینترنشنال که وابسته به دستگاه امنیتی سعودی است تا بیبیسی که توسط مدیران سازمان جاسوسی انگلستان هدایت میشود، تهیه میکنند.
اینکه چه افرادی در داخل با رسانههای خارجی مصاحبه میکنند یا به صورت مستقیم ارتباط دارند، خارج از حوصله این بحث است و از وظایف دستگاههای امنیتی به شمار میرود که بتوانند خط نفوذ را شناسایی کنند اما گاهی اظهارات غلط از کسانی که سالها در سیاست بودهاند خوراک اصلی را برای این شبهرسانهها مهیا میکند. مصادیق این ماجرا بسیار گسترده است اما به ۲ مثال در این باره توجه کنید.
الف) مصطفی کواکبیان، نماینده سابق مجلس اخیرا در مصاحبهای مدعی شده است: «نهادهای زیر نظر رهبری مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی یا آستان قدس که بودجه اینها گاهی ۴-۳ برابر بودجه کل کشور است(!) با وجود قدرت زیاد، به هیچ جا پاسخگو نیستند». این اظهارنظر بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی داشت و نکته جالب توجه اینکه آقای کواکبیان خود واقف است که دروغ میگوید اما به دلیل منافع حزبی و کذا مجبور است واقعیت را تحریف کند.
درباره همین اظهارنظر لازم است چند نکته را جهت اثبات دروغگویی گوینده ذکر کنم:
نماینده ادوار هشتم و دهم مجلس شورای اسلامی، قاعدتا پس از ۸ سال حضور در مجلس باید با ابتدائیات آمار و ارقام کشور آشنا شده باشد اما این ادعا که «بودجه نهادها ۴-۳ برابر بودجه کل کشور است» نشان میدهد نماینده سابق مجلس حتی از مسائل واضح مثل عدد بودجه کشور اطلاع درستی ندارد.
اما این تنها ادعای خلاف واقع کواکبیان نیست. او در دومین خط از مصاحبهاش میگوید نهادها به «هیچ جا» پاسخگو نیستند. این در حالی است که اولا عملکرد مالی نهادها کاملا تحت نظارت و حسابرسی دفتر رهبری است، همچنین مؤسسه حسابرسی «مفید راهبر» به صورت رسمی وظیفه حسابرسی از نهادها را برعهده دارد. همچنین در مجالس قبل تحقیق و تفحص از نهادهای زیر نظر رهبری مثل بنیاد مستضعفان و صداوسیما انجام شده است.
ب) مصطفی تاجزاده که از بازداشتشدگان فتنه ۸۸ نیز هست ـ و البته برخلاف اظهارات تند و رستموارانهاش پس از آزادی، کسی چنین روحیهای را از او در دوران زندان ندیده است و حتی در دوران زندان بارها گفته است سال ۸۸ دروغ گفتهاند و انتخابات را باختهاند ـ
پس از بیانات دقیق رهبر انقلاب از خط تحریف، در توئیتی بیادبانه نسبت به مقام ولایت نوشته است:
«چقدر این عبارت #میرحسین که «با #سایهها میجنگید در حالی که سنگرها را یکی یکی از دست میدهید»، عمیق و توصیفگر نگاه و راهبرد بخشی از حاکمیت ماست. #تحریم کمر میهن و مردم را خمکرده، دنبال مبارزه با #تحریف میروند، آن هم در عصر ارتباطات؛ خدا عاقبت این ملت را به خیر کند».
البته اگر از این موضوع بگذریم که انتقادات تند فعالان فضای مجازی با گرایشهای مختلف به بیبیسی، چرا آقای تاجزاده را عصبانی کرده است، بیان چند نکته درباره توئیت این فعال اصلاحطلب قابل ذکر است.
وی میگوید تحریم کمر ملت را خم کرده اما دنبال تحریف میروند!
اولا جالب است کسی از حامیان دولت که سر کار بوده است، چگونه میتواند آنقدر وقیح باشد که به جای پاسخگو بودن درباره وضع موجود، طلبکار است.
ثانیا دقیقا ایشان همان تحریفی را تئوریزه میکند که حتی آب خوردن مردم را به برجام مرتبط میدانست و این جریان حالا هم به جای نگاه به درون کشور، آرزوی یک رئیسجمهور دیگر غیر ترامپ را دارند تا باز هم بخواهند مذاکره کنند.
وی در ادامه نوشته است: دنبال تحریف میروند آن هم در عصر ارتباطات؛ خدا به خیر کند.
این قسمت از فرمایش این رستم خارج از زندان و موش بازداشتگاه آنقدر سخیف است که خواننده خود به خود از آن خندهاش میگیرد. این جمله شبیه این است که کسی بگوید: دنبال ماسک میروند در عصر کرونا!
۲ مثال فوق نشان میدهد همانطور که باید خط تحریف خارجی را بشکنیم، با جریان مرموز داخلی هم مواجه هستیم که با عینک جناحی هر واقعیتی را وارونه جلوه میدهد تا بتواند همیشه در موقعیت طلبکار باقی بماند و نکته جالب این ۲ جریان هماهنگی دانسته و کانالیزه یا نادانسته و اتفاقی آنهاست!
حال باید در مقابل این ۲ جریان چه کرد؟!
قطعا برخورد با این ۲ جریان تحریف و هماهنگی شوم آن ۲ میتواند هم خط تحریمها را بشکند و هم فضای کشور را از سیاستزدگی به آگاهی سیاسی و از دوقطبیسازیهای بیمورد به همدلی عمومی برای رفع مشکلات برساند.
درباره جریان تحریف داخلی به نظر میرسد روشنگری فعالان سیاسی از هر جناح میتواند این اقلیت پرسر و صدا و فعالیت مرموزشان را خنثی کند.
اما درباره جریان تحریف خارجی اگر سلبی و قانونی برخورد نشود، آش همان آش و کاسه همان کاسه باقی خواهد ماند.
جریان تحریف خارجی که براحتی دروغ میگوید، ناگهان مدعی انتشار نامه ۵۰۰ نفره برای آزادی یک فاسد میشود که در تماس رسانههای داخلی بسیاری از افراد در این نامه جعلی روحشان هم از اصل نامه خبر نداشته است! یا درباره وضعیت کرونا در ایران دروغ میگویند. زمانی که معاون وزیر بهداشت ایران کرونا میگیرد، میگویند جمهوری اسلامی در شکست کرونا ناموفق بود و وقتی نخستوزیر انگلستان به کرونا مبتلا میشود و تا مرگ هم پیش میرود، ساکت میشوند.
برخورد با جریان تحریف باید به حدی قاطع باشد که جرات نکنند دروغ بگویند.
خبرنگاران و مدیران به ظاهر ایرانی این رسانهها املاک و حساب بانکیشان در ایران بسته نشده است حتی بیزینس داخلی دارند اما هر روز به مردم عزیز ایران ضرر میزنند. آیا اقدام مناسب این نیست که تا وقتی دروغ میگویند جمهوری اسلامی با آنها با رافت برخورد نکند؟
چه دلیلی دارد آنها ضرر نکنند و املاک و داراییشان مصادره به نفع مردم نشود، وقتی هنوز و هر روز به مردم ایران ضرر میزنند؟!