به گزارش مشرق، کانال تلگرامی پایش آمریکا به نقل از هادی خسروشاهین روزنامه نگار درباره انتخابات آمریکا نوشت:
یکم-بایدن در انتخابات مقدماتی دموکرات ها پیروز شد چون لیبرال ها برای ورود به کاخ سفید نیاز مبرمی به پیروزی در ایالت های مردد داشتند و این بدست نمی آمد جز اینکه آنها نامزدی میانه رو روانه رقابت ها می کردند؛نامزدی که نه در منتهی الیه راست حزب باشد و نه در منتهی الیه چپ.اینچنین هم شد و بایدن خروجی این تصمیم گیری به غایت منطقی بود.کمتر نخبه سیاسی در آمریکاست که در مورد میانه روی بایدن، در مذهبی بودن اش و یا حتی علاقه اش به ارزش ها و منافع ملی آمریکا تردید داشته باشد.اما این شناخت در سطح نخبگی کافی نیست.احزاب در انتخابات با ارای مردمی مواجه اند نه نظر متخصصان و روز انتخابات برنده را رای نخبگان تعیین نمی کند بلکه عوام الناس سرنوشت را روشن می کنند.
دوم-استراتژی کمپین بایدن در ٣ماه گذشته موضع گیری حداقلی بود؛استدلال این بود که کرونا بلای جان ساکن کاخ سفید می شود و ترامپ با سخنان ناسنجیده،سوء مدیریت و افراط گرایی اش خود گور خودش را می کند. علاوه بر این بایدن نیز الاهه گاف و تپق های سیاسی است و مزیت در آن بود که بیشتر سکوت پیشه کند و اینچنین کمتر بهانه بدست رقیب می داد.تا یک هفته پیش نتایج همه نظرسنجی ها درستی این استدلال را نشان می داد ولی از هفته پایانی آگوست به تدریج فاصله ترامپ از بایدن کمتر شد(در نظرسنجی اخیر موسسه معتبر امرسون این فاصله به ٢درصد رسیده است)اما چرا؟
سوم-همه چیز از کمپین منفی ترامپ بیرون می آید؛ساکن کاخ سفید بخوبی می دانست که ذهن و ضمیر جامعه اکثرا غیر سیاسی آمریکا سفید یا تقریبا سفید است و این عاری بودن از هر چیز سیاسی به قول هیروشی سوگیموتو کارکرد پردهی سفید سینما را خواهد داشت که تصاویر بر روی آن نمایش داده می شود.پس ترامپ و کمپین اش فرایند تصویر سازی را آغاز کردند اما نه از خود بلکه از رقیب.در حالیکه دموکرات ها بایدن را در پستوی خانه اش پنهان کرده بودند؛ترامپ از این فرصت استفاده کرد و قبل از اینکه بایدن خودش را به مردم معرفی کند او نامزد دموکراتها را به افکار عمومی معرفی کرد.اما چگونه؟
چهارم-بایدن به عنوان نماد سوسیالیسم ،رادیکالیسم و لامذهبی بودن به جامعه آمریکا خورانده شد؛کسی که پشت ناآرامی ها قرار دارد و از سیاهپوستان بزهکار پشتیبانی می کند و سیاستمداری که اساسا با قانون و نظم مشکل دارد و.... حال در این وانفسا بایدن بیاید و دست روی انجیل بگذارد که ایها الناس من هر یکشنبه به کلیسا می روم؛من سیاستمدار به غایت میانه رویی هستم؛تصاویر که بر روی آن پرده سفید نشست دیگر با سوگند نیز نمی توان آنها را پاک کرد.
پنجم-اما در مورد اذهان تقریبا سفید نه کاملا سفید نیز ترامپ پروژه تبدیل تصاویر به اشباح را آغاز کرد؛اگر خاطره خوشی نیز از بایدن در اذهان برخی مرددها باقی مانده بود با تکرار پیام های منفی بطور ادواری آن را به مخازن و بایگانی تصاویر منتقل کرد یعنی به نوعی شمایل شکنی دست زد تا اشباحی از بایدن جانشین تصاویر او شود و این خانه نشینی جو چقدر در این پروسه به کمک ترامپ آمد.
ششم-آیا دموکرات ها از ترامپ رو دست خورده اند؟پاسخ فعلا اری است چرا که با بایدنی مواجهیم که ترامپ معرف آن بوده است؛مگر اینکه دموکرات ها بتوانند تصاویر تاریخی و مستند به واقعیت تاریخی را به قول آبی واربورگ وارد دوران «حیات بعدی» خود کنند تنها در اینصورت است که تصاویر دلخواه دموکرات ها از بایگانی اذهان جمعی آزاد می شوند ولی این نیز به فضای آرام اما در عین حال اسطوره ای نیاز دارد که ترامپ با دمیدن به روح سیاست خیابانی مانع از آن می شود .
هفتم-زمان در محقق ساختن پروژه حیات بعدی تصاویر،راهبردی است ؛دموکرات ها ٣ماه طلایی را از کف دادند و تازه بایدن از اول سپتامبر تصمیم گرفته در مجامع عمومی خودی نشان دهد ؛امید دموکرات ها این است که هنوز خیلی دیر نشده باشد ولی این را هم باید در نظر گرفت که کمپین منفی ترامپ هنوز کار اصلی خود را آغاز نکرده و فاز رونمایی از تناقضات در زندگی سیاسی بایدن و سپس عیان کردن توانایی لرزان و شکننده اش در مناظرات عملیاتی نشده است.
حق با آبی واربورگ بود: «این جامعه نیست که به هدایت تصاویر میپردازد؛ بلکه این تصاویر هستند که جامعه را هدایت و کنترل میکنند.»
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.