گروه فرهنگ و هنر مشرق - برنامه جاذبه از جمله برنامه های جذاب شبکه تلویزیونی افق بود که چندی پیش از این شبکه پخش شد. این برنامه سعی داشت با دعوت از مهمانهای مختلف و رنگارنگ، پای قصههای جذاب زندگی آنها بنشیند و روایتگر آن باشد. در جریان ضبط این برنامه، خبرنگار ما به استودیوی شماره سه شبکه افق رفت و پای صحبت امیرحسین رحیمیان، سردبیر این برنامه نشست.
*: درباره برنامه جاذبه برایمان بگویید و آن چیزی که دوست دارید در رسانه مطرح بشود.
**: برنامه جاذبه با هدف تعریف کردن قصه آدمهایی که کمتر شناخته شده اند یا کمتر دیده شده اند شکل گرفت.
*: در چه حیطهای؟ خیلی از آدمها کمتر دیده می شوند...
**: ثقل اصلی ما قصه بود و دنبال قصه می گشتیم. داستانهای کمتر شنیده شده برای ما مهم بود. وقتی دنبال سوژه ها میگشتیم، عمدتا سوال ما این بود که آن قصهای که تا حالا کسی نشنیده و شما برای اولین بار شنیده اید و چشمانتان برق زده چه بوده؟ صحبت همیشگیمان هم با کسانی که دعوت کردهایم؛ همین بوده.
ولی قصه و داستان موضوعی بود که شاید برنامه های مشابه دربارهاش ساخته شده بود. خواسته ما در قدم اول این بود که بتوانیم کیفیت خوبی از استانداردی که برای این مسئله مطرح شده را تأمین کنیم. یعنی هر کسی که میخواهد در تلویزیون و صدا و سیما کاری قصه محور بسازد و این کار با گونه مستند یا سینمایی یا دیگر گونههای درام تفاوت دارد و در برنامه های تلویریونی تعریف می شود اولین قدمش این است که آن استانداردی که از قبل تعریف شده را یک بار تأمین کند که این شد قدم اول ما.
*: استاندارد فرمی یا محتوایی؟
**: هر دوی آن. قبل از ما کارهای ارزشمندی شده بود که قصه محوربود اما ما گفتیم که بتوانیم در قدم اول آن کیفیت را تأمین کنیم. هدف فصل اول ما کیفیت برنامه بود.
فصل اول جاذبه در بیست و شش قسمت ساخته شد و تا انتهای ماه صفر پخش شد.
*: به این استانداردها رسیدید؟
**: تلاشمان این بود که برسیم. بعد که وارد کار شدیم، دیدیم قصههایی که دارد شکل می گیرد، استطاعت این را دارد که یک گام هم فراتر بگذاریم. این بود که سعی کردیم گروهی جمع کنیم که تمام عناصر لازم برای یک برنامه با کیفیت را تأمین کند. سعی کردیم نور و دکور متفاوت داشته باشیم و در خدمت میزبان و قصههای متفاوت باشیم.
*: لزوما این قصه ها مذهبی بودند یا نه؟
**: ما دستهبندی دیگری داریم. از نظر ما در هر قصه و زندگی، یک نورانیت و معنویتی می تواند وجود داشته باشد. دنبال کردیم چیزهایی را که بتواند آن معنویت را بهتر به ما نشان بدهد. به خاطر همین طبیعتا در هر قصهای رگههایی از معنویت می بینید.
تمام ۲۶ قسمت ما را بررسی کنید و شاید نتوانید پیدا کنید قصهای را که وجه معنویت در آن نباشد. ما سعی کردیم کار بومی بسازیم و جغرافیایمان ایران است و مردم یک فرهنگ رایج دارند و ما سعی می کنیم فرهنگ رایج مردم را بهتر بازتاب بدهیم. در فرهنگ مردم، مسائل مذهبی یکی از اولویت هاست و توسل یکی از نیازهای روزانه ماست. طبیعاتا این موارد در قصههای ما هم پررنگ بوده.
*: افرادی که به برنامه شما می آمدند لزوما ساکن تهران بودند؟
**: ما گستره ایران را داشتیم.
*: برنامه پاسخگوی هزینه ها و مشکلات کرونا بود؟
**: ما خیلی مشکل داشتم و ترجیح دادیم خیلی از سوژهها نیایند و سخت بود اما تیم خوب تولید ما این مشکل را پشت سر گذاشت. شبکه افق برای هزینه هم سنگ تمام گذاشت و سازمان تبلیغات هم کمک های زیادی کرد و اگر کمک های آن ها نبود نمی توانسیتم گستره مان را وسیع کنیم.
*: در مورد ساختار برنامه هم بگویید که احتمالا همه اش گفتگو نیست... احیانا زندگی آن سوژه ها را در آیتم هایی می بینیم یا نه؟
**: یک کاری که کردیم این بود که سعی کردیم هر چیزی که حواس مخاطب را از قصه اصلی پرت می کند در بیاوریم. روزهای اول آیتم هایی را ترتیب داده بودیم اما به این نتیجه رسیدم که حواسپرتکن است که درآوردیم. دیدیم اگر خود گفتگو جذاب باشد کاملا می تواند بیش از یک ساعت مخاطب را همراه کند. ما محدودیت زمانی داشتیم و ۵۷ دقیقه زمان کمی بود. بیشتر برنامههای ما در بیش از دو ساعت انجام شد اما مجبور بودیم قسمتهایی را کوتاه کنیم و به تایم برنامه برسیم. ولی نهایتا وقتی کار به میز تدوین رسید و خودمان به عنوان مخاطب کار را دیدیم، متوجه شدیم لزومی ندارد به سمت آیتم های حواسپرتکن برویم. وقتی خود روایت را درست تعریف کنیم، جذاب است.
*: برای اجرا چطور به آقای صابر خراسانی رسیدید؟
**: آقای خراسانی به عنوان کسی که در کار خودش سرآمد است، گزینه ما بودند. ایشان خوب شعر می خواند و اجراهایی بر مبنای شعر و قصه داشته است. صابر خراسانی پتانسیلهای یک اجرای خوب را داشت. صدای خوبی داشت. حرکت و پرفورمنس و اجرای بدن را می شناخت و تجربه کرده بود. بیان مناسبی داشت و احساس کردیم چهره خوبی است و ارزش سرمایهگذاری دارد. خودش هم علاقهمند بود و رفتیم تا به یک فرم جدید برسیم. قرار بود ایشان تمام آورده هایش را حفظ کند و ما هم چیزی به آن اضافه کنیم.
*: این اولین اجرای ایشان در این فرم است؟
**: بله، با این شکل اولین بار است اگر چه اجراهایی داشته اند.
*: در مورد دکور ایده تان از کجا شکل گرفت؟
**: دورههای برنامه های مختلفی را دیدیم. چیزی که بیشتر از هر چیزی در ذهنمان آمد این بود که دکور خوب این است که کمتر خودش را در چشم مخاطب کند. بنا بر این فرم ما سادگی شد اما دنبال این بودیم که برای این فرم ساده یک مفهوم عمیق پیدا کنیم. ما بنای تصویررا روی نور گذاشتیم. نورپردازی این کار سینمایی است و تیم کاملا حرفه ای سینمایی آمدند و اجرا کردند. نورهای موضعی سایهروشندار خلوت و کمی هم کم نور. دوریینهایمان را هم تغییر دادیم و دوربین هایی که رنگ را با غلظت بالا نشان میدادند، استفاده نکردیم و دقیقا مثل سینما با قضیه برخورد کردیم و وجه غالب دکور ما شد نور.
رفتیم دنبال المانهایی که نور را بهتر به ما نشان بدهد. رسیدیم به این فرم ساده که خوب هم پذیرفته شد.
*: این فرم را می شد در استودیوی کوچکتری هم اجرا کرد...
**: البته ما امکان این را داشتیم که از یک فضای بزرگ استفاده کنیم و این حُسن شبکه بود. ما سعی کردیم حالا که فضای بزرگی داریم، شکوه را هم به کار اضافه کنیم. بنا براین فضای بزرگ داریم که با نورهای مرتب و دقیق، اندازهگیری شده چیده شده و شلوغ کاری و اضافات ندارد و سعی می کند همه چیز در خدمت یک گفتگوی خوب باشد.
از بسیاری از مهمانان این را شنیدهام که وقتی گفتگو را شروع میکنیم دیگر چیزی را نمیفهمیم. مهمان دیگر پشت صحنه را نمی بیند و کاملا با مجری ارتباط می گیرد و این کمک زیادی میکند برای شکل گیری یک گفتگوی عالی.
*: و اما قدری هم از فعالیتهای خودتان بگویید...
**: من با برنامه تاریخی دوران شروع کردم و ده انقلاب بزرگ جهان توسط چند هنرجوی جوان بررسی شد. بعد از آن هم دو سری قبلی جاذبه را سردبیری کردم که آقای شکیبا اجرا می کردند ودر آن برنامه فوکوس ما روی اربعین بود و در فصل فعلی جاذبه رسیدیم به این فرم و محتوای جدید.
*: وظیفه سردبیر در برنامههای تلویزیونی چیست؟
**: در تلویزیون سردبیر در برنامه غیر از تهیه کننده که صاحب کار است به شکل حرفهای کسی است که باید به همه موارد احاطه داشته باشد.
*: البته خیلی از برنامه ها سردبیر ندارند.
**: سردبیری کاری است که دارد کمکم جا میافتد و هنوز خیلی از تهیه کننده ها به لزومش پی نبرده اند. معمولا تهیهکنندهها سعی می کنند با نویسنده یا یکی دو نفر در زمینه محتوا موضوع را حل کنند.
*: چطور بازخورد گرفتید؟
**: شبکه افق از نظر تعداد مخاطبان هوادار، شبکه اول سازمان است. مخاطب هوادار یعنی کسی که برای ما وفادار است. هم نقد می کند و هم تعریف می کند ولی مشخصا شما را پیگیری می کند. یعنی ما کوچکترین رفتارهایمان بازخورد جدی دارد. تلفن های روابط عمومی به صدا در می آید و مثلا می گویند بند کفش مهمان تان باز است!
یا به ما عتاب و خطاب می کنند که چرا دعای ندبه را دیر پخش کردید؛ چرا فلان برنامه از کنداکتور در آمد؟ با لحنی صحبت می کنند که ما می فهمیم دوستمان دارند. این را میگویند مخاطب هوادار. حالا که ما تعداد مخاطب هوادارمان زیاد است، پس تولید محتوایی که انجام میدهیم در درجه اول برای او است. بنا بر این هر اکشنی از طرف ما یک ریاکشنی از طرف مخاطب دارد. از اولین قسمت های برنامه بازخوردها شروع شد در صورتی که شبکه افق معمولا راه زیادتری باید طی کند تا بتواند بازخورد مخاطب را بگیرد اما ما از همان قسمت اول فهمیدیم که چه چیزهای خوب و بدی داریم. به همین خاطر، برنامه قسمت به قسمت بهتر شد و ما چون روزپخش بودیم، سعی می کردیم این ها را اصلاح کنیم. نهایتا بازخوردها هم خیلی برایمان راهگشا بود.
*: چرا برنامهای که هر روزه است را زنده پخش نکردید؟ این نمی توانست برنامه شما را جذاب تر کند؟
**: از یک جهت حُسن بود و از یک جهت هم می توانست به این کیفیت لطمه بزند؛ چون آنوقت برخی از مهمان ها و قصه ها را نمی توانستیم داشته باشیم. ما در آن صورت باید از یک سری مسائلمان میگذشتیم. فعلا در فصل اول گفتیم این کار را نکنیم. ممکن است در آینده فصل های بعدی به پخش زنده هم برسیم.
*: اگر برنامه جاذبه با برنامه قبلیاش فرق دارد، چرا نامش را تغییر ندادید؟
**: یک دلیلش این بود که اسم بهتری پیدا نکردیم. البته مشترک بودن تیم دلیل این ماجرا نبود. اسامی زیادی را بررسی کردیم اما دنبال چیزی بودیم که هم حملکننده محتوای ما باشد و هم این که جذابیت داشته باشد.
*گفتگو: میثم رشیدی مهرآبادی