سرویس اقتصاد مشرق- با به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا، به نظر نمیرسد که سیاست خارجی این کشور بهخصوص در مورد ایران، تغییرات محسوسی داشته باشد و تنها هوشمندانهتر و هدفمندتر خواهد شد تا علاوه بر به وجود آوردن توان اجماع برای آمریکا، چهره این کشور را نیز در جامعه جهانی ترمیم نماید. ازاینرو ایجاد انتظار برای بهبودی شرایط اقتصادی با روی کار آمدن بایدن تنها آدرس غلط دادن درباره مشکلات اقتصادی است و تحریمهای ترامپ تبدیل به ابزاری برای امتیاز گرفتن، بایدن خواهد شد.
انتخاب جو بایدن دموکرات بهعنوان چهل و ششمین رئیسجمهور آمریکا، سبب شده تا مجدداً ساز مذاکره با آمریکا برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها کوک شود. دلیل این امر نیز کاهش تحریمها و به طبع آن کاهش فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم عنوان میشود. درواقع سکانداران سیاست خارجی معتقد هستند که جناح دموکرات در آمریکا سیاست خارجی متفاوتی نسب به جناح جمهوریخواه دارد و بنابراین روی کار آمدن جو بایدن دموکرات سبب بازگشت وی به برجام و کاهش تحریمها خواهد شد. بایدن اعلام کرده است که خروج ترامپ از توافق جامع هستهای با ایران اقدامی اشتباه بوده است و با به دست گرفتن زمام امور در آمریکا به این توافق بازخواهد گشت. ازاینرو ایران باید خود را برای دور دیگری از مذاکرات با آمریکا آماده کند اما به نظر نمیرسد که این بازگشت بدون هزینه باشد.
شروط بایدن و دموکراتها برای بازگشت به برجام
حزب دموکرات در مرداد سال جاری با انتشار پیشنویس سند سیاستگذاری خود در سال ۲۰۲۰، نحوه بازگشت به برجام را اعلام کرد. در بخشی از بند مربوط به ایران این سند آمده است: ... توافق هستهای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکراتها از تلاشهای جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هستهای ایران و پرداختن به سایر فعالیتهای تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزهجویی منطقهای، موشکهای بالستیک و سرکوبگری داخلی حمایت میکنند.
درواقع شرط بازگشت به برجام توسط بایدن، مذاکره بر سر مسائل موشکی و منطقهای است که در ترامپ نیز بارها مطرح کرده است.
از سوی دیگر، بایدن نیز در وعدههای انتخاباتی خود تأکید کرده است که فشار بر ایران را ادامه خواهد داد. وی در یادداشتی در ۳ نوامبر ضمن انتقاد از سیاست خارجی ترامپ درباره ایران گفت: «ایران برای آمریکا و دوستان و متحدان این کشور خطری بزرگ محسوب میشود... اما راههای هوشمندانهای برای فشار بر ایران و برخورد با آن وجود دارد.»
بایدن در ادامه یادداشت خود آورده است که ایجاد فشار، ایران را وادار به پاسخگویی درباره نقض بهاصطلاح حقوق بشر خواهد کرد. جو بایدن، چندین بار در منازعات انتخاباتی اعلام کرد که در صورت تکیه زدن بر جایگاه ریاست جمهوری آمریکا به برجام بازخواهد گشت و برای بسط دادن برجام بهمنظور در برگرفتن مسائلی دیگری ازجمله مسائلی موشکی، نفوذ منطقهای و حقوق بشر مذاکره خواهد کرد.
همچنین باراک اوباما رئیسجمهور اسبق آمریکا نیز در مصاحبهای اعلام کرده است که توافق هستهای برنامهای برای فشار علیه ایران بود و استدلال میکند که ترامپ و بایدن هر دو به دنبال اعمال فشار بر ایران هستند.
بنابراین به نظر نمیرسد که با به قدرت رسیدن جوبایدن در آمریکا، سیاست خارجی این کشور بهخصوص در مورد ایران، تغییرات محسوسی داشته باشد و تنها هوشمندانهتر و هدفمندتر خواهد شد تا علاوه بر به وجود آوردن توان اجماع برای آمریکا، چهره این کشور را نیز در جامعه جهانی ترمیم نماید. تجربه عملکرد دموکراتها نشان میدهد که تحریمهای ترامپ تبدیل به ابزاری برای امتیاز گرفتن، بایدن خواهند شد. ازاینرو امید بستن به حل مشکلات اقتصادی با روی کار آمدن بایدن و از طریق مذاکره به بیراهه رفتن است؛ چراکه شروط بایدن برای بازگشت به برجام و رفع تحریمها همان شروط ترامپ است که ایران تاکنون حاضر به پذیرش آنان نشده است.
از سوی دیگر هم مردم و مسئولان میدانند که اکثر مشکلات اقتصادی، ارتباطی به تحریم و آمریکا ندارد و هرکسی در ایالاتمتحده بر سرکار بیاید، تفاوتی در مشکلات مردم نخواهد داشت. برای نمونه طبق نظرسنجی آژانس نظرسنجی دانشجویان ایران (ISPA)، تقریباً پنجاه درصد از ایرانیان گفتهاند که اینکه چه کسی رئیسجمهور آمریکا میشود برای ما تفاوتی ندارد.
وضع شدیدترین تحریمهای ایران توسط دموکراتها
اساساً باید گفت که تفکیک بین دموکراتها و جمهوریخواهها در کشور توسط جریان تحریف صورت میگیرد تا بتواند به پیاده شدن نقشههای دشمن در کشور کمک نماید وگرنه هیچ تفاوتی در اهداف این دو جریان در سیاست خارجی وجود ندارد و هردو به دنبال منافع حداکثری خود و چپاول کشورهایی هستند که در آنها احساس ضعف و عجز وجود داشته باشد.
سابقه دخالت مستقیم آمریکا در امور ایران به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برمیگردد که در آن دولت قانونی ایران به ریاست دکتر محمد مصدق ساقط شد. کودتا علیه دولت مصدق در حالی صورت گرفت که وی برای رهایی از استعمار انگلیس و تلاش برای ملی کردن صنعت نفت به آمریکا پناه برده بود و از آنها درخواست داشت تا در پی خروج انگلیسیها در تولید و خرید نفت به ایران یاری برسانند. برجستهترین این تلاشها حضور ۴۷ روزه مصدق در آمریکا و مذاکره هری ترومن، رئیسجمهور دموکرات و وزیر خارجه وی بود که البته نتیجه نداشت و بالاخره بعد از حدود ۲ سال کشمکش بین ایران، انگلیس و آمریکا بر سر نفت ایران، دولت دموکرات آمریکا با همکاری انگلیس، اقدام به کودتا کرده و مجدداً دیکتاتوری دهشتناک پهلوی را در ایران احیا کردند. این تجربه یکی از تلخترین تجربیات در روابط ایران و آمریکا است که توسط دموکراتها رقم خورده است. از سوی دیگر سختترین تحریمهای نفتی در دوران بیل کلینتون دموکرات تحت عنوان قانون داماتو، تحریمهای دارویی در زمان اوبامای دموکرات صورت گرفت. همچنین اولین عهدشکنی برجام نیز بلافاصله چند روز بعد از برجام توسط اوباما با امضای سلسله تحریمهای جدید علیه ایران انجام شد. ازاینرو به نظر میرسد که رژیم تحریمهای آمریکا یک ابزار ثابتی برای تحتفشار قرار دادن کشورهایی مانند ایران است و بر سرکار بودن دموکرات یا جمهوریخواه تفاوتی در اصل این ابزار فشار ایجاد نمیکند بلکه تنها نوع استفاده دچار تغییر میشود.