به گزارش مشرق، صبح روزی که سید مناف هاشمی در یک برنامه تلویزیونی گفت قیمت تمام شده بلیط مترو ۱۵ هزار تومان است گمانش را داشت که طرح چنین ادعایی حرف و حدیثهایی را به دنبال داشته باشد. معاون حمل ونقل و ترافیک شهرداری تهران آن روز البته این را هم فراموش نکرد که بگوید: ما نمیگوییم مردم ۱۵ هزار تومان بدهند، اما میتوان ۵ هزار تومان از آنها گرفت.
او که در آن برنامه تلویزیونی به تفصیل و با آوردن آمار و عدد و رقم مشکلات مربوط به فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی تهران را یک به یک روی دایره ریخت و بلایی که اپیدمی کرونا بر سر درآمدهای شهرداری آورده را یادآور شد در نهایت نیاز به منابع مالی برای توسعه و نوسازی ناوگان عمومی تهران را پیش کشید. آن هم نیازی ضروری که دولت از برآورده کردنش سر باز میزند. البته تجهیز و توسعه مترو هم فقط یک فقره از اقداماتی است که به گفته مناف هاشمی باید توسط شهرداری انجام شود: هر کیلومتر مترو هزار میلیارد تومان هزینه دارد و به عبارتی مترو تهران به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی جهت تکمیل نیاز دارد. این در حالیست که کجا دولت طی ۱۰ سال گذشته در بودجهی خود ریالی را برای حمل ونقل عمومی در نظر گرفته و پرداخت کرده است؟
هزینههای سرسام آوری که سیدمناف هاشمی برای رفع نیازهای ضروری مدیریت شهری تهران یکی یکی بر میشمرد طوری کنار هم چیده شده اند که انگار هدف طرحشان چیزی جز متقاعد کردن مردم برای پذیرش واقعیت نیست. آن واقعیت هم ضرورت مشارکت مردم برای کمک به تامین منابع مالی مورد نیاز شهرداری است. پس افزایش بهای بلیط مترو و اتوبوس اقدام موثری است برای مشارکت دادن به مردم جهت به سرانجام رساندن برنامهها و پروژههای معطل مانده شهرداری تهران.
هرچه نباشد مردم هم یکی از ارکان توسعه هستند: دولت، شهرداری و مردم سه اهرم همراه با هم هستند که در توسعه و نوسازی ناوگان عمومی حرکت میکنند.
اما این اظهارات تلویزیونی سید مناف هاشمی که بازتاب قابل توجهی در فضای رسانهای و افکار عمومی داشت با استقبال یک هاشمی دیگر همراه شد. محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران که این روزها بخشی از حواسش صرف سروسامان دادن به قضیه اوراق مشارکت مترو و رایزنی با وزیر رفاه و رئیس بانک مرکزی میشود این چاره یابی دوستان شهرداری برای تامین درآمد را پسندیده است: الان در فصل بودجه هستیم و باید یارانه دولت در این بخش دیده شود لذا به نظرم آقای مناف هاشمی خیلی به موقع این موضوع را مطرح کردند که قیمت تمام شده مبلغ قبلی نیست و ۱۵ هزار تومان است.
با این حال رئیس شورای شهر پایتخت که باید چشمی هم به دورنمای آتی تحولات سیاسی جامعه داشته باشد آن اندازه حسابگری آموخته که نخواهد وجهه عمومی اش از دست برود: طبیعی است که الان باید ۵۰۰۰ تومان را دولت، ۵۰۰۰ تومان را شهرداری پرداخت کند، اما درباره ۵۰۰۰ تومان مردم باید تصمیم گیری شود و پیشنهاد ایشان این بود که این سهم مردم باید توسط دولت و شهرداری پرداخت شود و منظور ایشان این نبود که بلیط گران شود و لازم است که هم دولت و هم شهرداری در پرداخت سهم خود اقدام کنند.
در این اوضاع که اظهارات بعضا چندپهلوی مدیران شهری درباره گران شدن یا نشدن بهای بلیط مترو و اتوبوس، اما و اگرهایی را پدید آورده تنی چند از اعضای شورای شهر سابق هم پا به میدان این معرکه گذاشته اند تا از دغدغههایی که برای اداره پایتخت دارند بگویند.
محسن سرخو که حاصل حضورش در دوره گذشته شورای شهر تجربه ریاست بر کمیته حمل و نقل و ترافیک آن شورا بوده حالا هم طلایه دار کاروان اعضای سابق شورا برای داوری درباره چند و چون گرانی بلیط مترو شده است.
او در گفت و گویی توپ را به زمین دولت میاندازد و شهرداری را برای گرفتن عوارض از مردم در صورت عدم حمایت دولت محق میداند: شهرداری تهران هم باید بتواند هزینههای مترو را تامین کند و حقوق کارکنان شرکت بهره برداری مترو را بپردازد. اگر دولت آن بخش از هزینههایی را که به عهده دارد به شهرداری پرداخت کند در این صورت بلیط مترو همچنان میتواند به صورت یارانهای پرداخت شود. اما اگر دولت تعهداتش را انجام ندهد و یارانهها را نپردازد این هزینهها بر دوش شهرداری نمیتواند قرار بگیرد. شهرداری بودجه دولتی ندارد و درواقع منبع مالی شهرداری تهران مردم شهر تهران هستند. اگر هم بخواهد پولی پرداخت کند باید از مردم در قالب عوارض یا قالبهای دیگر دریافت و بعد پرداخت کند. فرقی هم نمیکند چه مستقیم بابت بلیط مترو از مردم هزینه را دریافت کند و چه بابت عوارض دیگر از مردم وجوهی را دریافت و سپس برای ساماندهی مترو هزینه بکند هر دو اینها یکی خواهد بود. درواقع مردم باید هزینههای شهرداری تهران را تامین کنند، چون از دولت بودجهای دریافت نمیکند.
مهدی چمران رئیس شورای شهر سابق هم به ارزیابی وضع و حال کنونی مدیریت شهری تهران میپردازد همان گفتههای سرخو را به شکل دیگری پی میگیرد. با این حال جانب مردم را هم نگه میدارد. او میکوشد از سخنان مناف هاشمی ابهام زدایی کند: آقای هاشمی نگفتند که بلیط مترو به ۵ هزار تومان افزایش پیدا کند بلکه گفتند طبق محاسبه باید ۵ هزار تومان باشد و البته همیشه هم روال کار اینطور بوده است. براساس محاسبات بهای بلیط باید خیلی بالاتر باشد، ولی در همه جای دنیا این مساله وجود دارد که معمولا بهای استفاده از وسایل نقلیه عمومی را پایین میآورند و دولتها یارانه میپردازند تا مردم بتوانند استفاده کنند و البته دولت هم ضرر نخواهد کرد. چرا که اگر وسایل نقلیه عمومی به درستی کار کنند از مصرف بنزین هم کاسته میشود و حمل و نقل عمومی جایگزین آن مبالغ بالایی خواهد شد که برای بنزین هزینه میشود.
اما یک عضو دیگر شورای شهر سابق پایتخت وقتی تعارف را کنار میگذارد و رک و پوست کنده با گرانی بهای بلیط مترو مخالفت میکند. ابوالفضل قناعتی که تدابیر اتخاذ شده در دوره گذشته مدیریت شهری پایتخت را تشریح میکند، رعایت نشدن تعهدات از سوی دولتهای سابق و کنونی را یادآور میشود: در دولت گذشته تصمیمی گرفته شده بود که بعد از افزایش نرخ حاملهای انرژی مانند بنزین، گازوئیل، نفت و برق یک کمکی از طرف دولت به شهرداریها انجام شود. به این شکل که یک سوم هزینه بلیط مترو و اتوبوس را دولت، یک سوم را شهرداری و یک سوم باقیمانده هم بر عهده شهروندان باشد. ما در شورای شهر دوره چهارم در سال ۹۴ یا ۹۵ قیمتی که به شکل تمام شده ارزیابی کردیم به این صورت بود که مثلا قیمت تمام شده یک بلیط مترو تقریبا ۳ هزار تومان میشد. این برآوردی بود که آن زمان دوستان به ما داده بودند. ما آن موقع از مردم حدود هفتصد تا هزار تومان میگرفتیم و بقیه هزینه را دولت و خود شهرداری تامین میکردند. اما دولت نه در دوره گذشته و نه دوره کنونی در این حوزه به تعهداتش عمل نکرده است. آن زمان مبلغ کرایه هم برای مترو و هم اتوبوس حدود سه هزار تومان بود که از مردم بین هفتصد تا هزار تومان گرفته میشد.
عضو سابق شورای شهر برای درپیچیدن با اعضای کنونی این شورا چندان منتظرمان نمیگذارد. او گمان دارد دست مسوولان شهری تهران را خوانده است: اخیرا شنیده شده که مسوولان فعلی شهرداری و شورای شهر ادعای نرخ پانزده هزار تومانی را دارند. این دو حالت دارد یا مسوولان شهری نمیتوانند حقوق خودشان و کارکنانشان را پرداخت کنند یعنی سهم شهرداری و دولت را نمیتوانند بگیرند و جایگزین کنند و میخواهند با این روش از مردم بگیرند و بگویند قیمت بلیط افزایش پیدا کرده و ده هزار تومانش را دولت و شهرداری خواهند داد و پنج هزار تومانش بر عهده مردم باشد که با این روش بعدا مدعی شوند که آن یک سوم را پرداخت میکنند. این بهانه را مطرح میکنند با این روش که مثلا اگرقیمت بلیط امروز ۵ هزار تومان شده باشد که من محال میدانم از الان شعار ۱۵ هزار تومان را میدهند که اگر فردا مردم گفتند چرا قیمت ۵ هزار تومان شده بگویند قیمت واقعی پانزده هزار تومان است که ده تومانش را دولت و شهرداری تامین میکنند و ۵ تومانش بر دوش مردم است. در صورتی که تصور میکنم با توجه به تورم پیش آمده قیمت بلیط خیلی هم گران نشده باشد الان باید قیمت تمام شده بلیط حداکثر به ۵ یا ۶ هزار تومان رسیده باشد. اگر این نرخ هم افزایش پیدا کرده باشد دولت باید سهم خودش را بپردازد و مردم هم همان هزار و پانصد تا دوهزارتومان را برای مسیرهای طولانی بپردازند.
قناعتی وظیفه مدیران شهری را تشویق مردم برای استفاده بیشتر از حمل و نقل عمومی میداند؛ بنابراین نه تنها نباید قیمت بلیط بالا برود بلکه باید برای ارزان شدنش هم کوشش شود. پس درستتر آن است که با این رویه مخالفت شود: من با هرگونه افزایش قیمت مخالف هستم. معتقدم مسوولان تا جایی که امکان دارد قیمتها را باید کاهش دهند. درست است که وجود بیماری کرونا باعث شده تا امروز استفاده از حمل و نقل عمومی دارای زیانهایی باشد، اما انشاالله بعد از پایان کرونا ما هرچقدر مردم را برای استفاده از مترو و اتوبوس تشویق کنیم به نفع ترافیک و کاهش آلودگی شهر خواهد بود. درحالی که بعضی از مسوولان شهری با طرح رقمهایی نظیر چهارده یا پانزده هزار تومان مردم را تشویق میکنند که از حمل و نقل عمومی استفاده نکنند و خودروهای شخصی خودشان را به خیابانها بیاورند. این با سیاستهای کلی نظام و با برنامه ۵ ساله دوم و سوم شهرداری که مشخص کرده مردم باید از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنند مغایر است و با این اعدادی که اعلام میکنند کاملا متضاد است.
آن طور که عضو سابق شورای شهر روایت میکند برخلاف دوره کنونی که برای گران کردن بهای بلیط و بازی دادن افکار عمومی برنامه ریزی میشود در دوره گذشته تدبیر بر این بوده تا قیمتها بالا نرود: ما سال ۹۵ قیمت تمام شده را سه هزار تومان اعلام کردیم که از مردم هم هزارتومان میگرفتیم. درحال حاضر خیلی هم این نرخ گران شده باشد قیمت تمام شده باید حدود ۵ هزار تومان باشد و آن چیزی که دوستان درباره نرخ ۱۵ هزار تومان میگویند هم برآورد نادرستی است و هم میخواهند با این روش افکارعمومی را به سمتی سوق دهند که اگر فردا روزی قیمتها را بالا بردند مردم اعتراض نکنند. من تصور میکنم مسوولان باید قیمتها را به همان شکل قبلی حفظ کنند یا کمتر افزایش دهند که مردم بتوانند از همین ظرفیت استفاده کنند.
قناعتی چنان گرم نقد و رد مدعیات متولیان کنونی شورا و شهرداری پایتخت میشود که گلایههای مسوولان شهری درباره کمبود اعتبارات را هم زیر سوال میبرد: هرچقدر ما شورای فعلی و شهرداری را رصد کردیم دیدیم بودجههایی که پیش بینی کرده بودند همه را احصا کرده اند. یعنی درآمد این دوره نسبت به دوره قبلی بیشتر بوده و نسبت به برنامهای که دارند کاملا محقق شده است. حالا دنبال چه کار یا اقدامی هستند که نگران تامین هزینه هایش هستند معلوم نیست. باید پرسید این دوستان با درآمدهایی که تا به حال به دست آورده اند چه کارهایی انجام داده اند که حالا نگران موضوعات بعدی هستند.