سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تقلای چپ برای خشم و هیاهو در انتخابات 1400
حسین کمالی، از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی مصاحبهای با محتوای "خشم در انتخابات 1400" با سایت اعتمادآنلاین انجام داده است که بخشی از آنرا در ادامه میخوانید:
_کمالی: توصیه مهم به برگزارکنندگان انتخابات این است که شرایط روز را در نظر گیرند و شیوهای پیشه کنند که در کشور یک انتخابات واقعی برگزار شود؛ یعنی با توجه به وضعیت کشور در سطح بینالملل و در بخش داخلی، تمام امور باید به طور منطقی با هوشیاری کامل و پرهیز از تصمیمگیریهای هزینهساز اداره شود. و برای رسیدن به این مهم لازم است از اصرار بر برخی سیاستها و یکجانبهگریها خودداری شود.
_اعتمادآنلاین: مساله این است که افکار عمومی امیدی به «تجدید نظر» بخشی از حاکمیت ندارد.
_کمالی: ما امیدواریم این کار صورت بگیرد تا بتوانیم بعد از تجربه های تلخ و گرفتاریهای ریز و درشت جامعهای آرام داشته باشیم؛ چون مردم حقشان نیست که دچار گرفتاری و چالشهای بیشتری شوند.
_اعتمادآنلاین: با این حال تجربه نشان میدهد گروهی که اتفاقاً دارای اختیار هم هستند آشکارا درک کافی از تبعات مشارکت پایین ندارند و اساساً مصالح سیاسی و جناحی را به منافع عمومی ترجیح میدهند!
_کمالی: به هر صورت همه گروههای سیاسی سازوکارهایی را جدی میگیرند تا بتوانند رأی مردم را به سمت خودشان جلب کنند و اداره امور به آنها سپرده شود. البته باید گفت اینکه یک شخص یا یک گروه و یک جمعیت منفعت ملی را نادیده بگیرد و فقط به مصالح گروهی و جناحی فکر کند، قطعاً با نگاه ملی و مردمی فاصله دارد.
_اعتمادآنلاین: این گروههای منفعتطلب که به راحتی چشم بر مصالح عمومی میبندند باید کنترل شوند. سوال این است که خنثیسازی تحرکات رادیکال و هزینهساز آنها بر عهده کدام نهاد یا چه اشخاصی است؟
_کمالی: کار اگر به گونهای پیش رود که منفعتطلبان بتوانند به مقصودشان برسند، میزان نارضایتی عمومی شدت و حدت پیدا خواهد کرد و در نتیجه کنترل از دست عاملان ایجاد نارضایتی هم خارج میشود که در چنین وضعیتی خود آنها هم در آتش خشم عمومی خواهند سوخت. بنابراین باید به خودشان بیایند و دست از تصمیمگیریهای خسارتزا بردارند.[1]
*کسانی که در جریان تحلیلهای مربوط به "تحریم خاموش انتخابات" از جانب اصلاحطلبان از ابتدای سال 98 باشند با خوانش این پرسش و پاسخها به وضوح درمییابند که منظور کمالی و پرسشگر اعتمادآنلاین در واقع امر اینست که اگر شورای نگهبان نامزد یا نامزدان بدسابقه اصلاحطلبان را تأیید صلاحیت نکند، اولا انتخابات به خواست اصلاحطلبان با مشارکت کم برگزار میشود و ثانیا یک خشم عمومی خیابانی شکل خواهد گرفت که ارکان نظام در آن خواهند سوخت!
ما در گام اول این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم که نقش وزیر کشور و نهادهای تأمین کننده امنیت انتخابات در قبال این سخنان آنارشیک و بیقاعده چیست؟!
در گام دوم لازم به اشاره است که بارها توضیح دادهایم که شورای نگهبان نباید و نمیتواند نامزدهای بدسابقه را به اسم رقابت سیاسی در سبد انتخاب مردم بگذارد.
از سوی دیگر انتخابات در ایران فی نفسه و حتی در صورت تکحزبی بودن یک انتخابات رقابتی است و گزینه رقابت در آن وابسته به تأیید صلاحیت این و آن نیست.
همچنین است که اصلاحطلبان بر اساس اصول دموکراسی اولا باید به مردم و نظام پاسخ بدهند که چرا فعالیتهای آنها به گونهای بوده که حتی یک نامزد مطمئن دارای صلاحیت هم برای ریاستجمهوری پرورش ندادهاند و پرونده بسیاری از آقایان در فتنه و براندازی و ترور همچنان مفتوح است!
ثانیا و بالفرض، در صورتیکه چپها نتوانند هیچ نامزد حائز صلاحیتی معرفی کنند باید به سمت معرفی چهرههای جدید و یا نامزدهای ائتلافی حرکت کنند. (نظیر رفتاری که چپها در انتخابات دولت یازدهم و مجلس دهم انجام دادند)
این قاعده دموکراسی و منطق سیاست است اما در اظهارات امثال کمالی و موسوی خوئینیها که از چند ماه قبل نیز آغاز شده است به صورتی کاملا واضح میبینیم که آقایان طریق آنارشیسم را برگزیده، بواسطه بحث مشارکت کم در حال تهدید نظام هستند و عملا پای در راه اغتشاش خیابانی گذاشتهاند.
این فتنهگری آشکار نیازمند رصد و تبیین دقیق از سوی خواص کشور و البته تأملات امنیتی دارد.
در بحث انتخابات و مشارکت بیان این نکته ضروریست که اگرچه "مشارکت حداکثری" یک امتیاز و حسن بزرگ است اما عامل حیات و قوام یک انتخابات رعایت مُرّ قانون است و در صورت رعایت آن؛ نتیجه با هر میزان مشارکتی لازمالاتباع است.
گفتنیست، غیر از کمالی، سعید حجاریان نیز پیشبینی کرده است که بهار سال 1400؛ "سیاه بهار" خواهد بود و در انتخابات 1400 شاهد اغتشاش هستیم.
او چندی قبل در یادداشتی نوشته بود:
"ممکن است در بحبوحه انتخابات ۱۴۰۰، مثلاً هفته منتهی به رأیگیری، تورم بیش از میزان فعلی شتاب بگیرد و قیمتها بهشکلی سرسامآور افزایش پیدا کند. این موضوع از آنجایی واجد اهمیت است که معمولاً تورم نوروز به نیمههای بهار یا حتی اوایل خردادماه سرریز میکند یعنی همان معضلی که در ادبیات ما به «سیاه بهار» یا «گدا بهار» مشهور است. اینها در حالی است که دولت برخلاف دیگر ادوار قادر به مدیریت بحران معیشت (ولو بهصورت مقطعی بهوسیله تزریق پول) نیست، زیرا اساساً اسباب آن را در اختیار ندارد. با این اوصاف ممکن است در بزنگاه انتخابات برخی هرجومرجهای بخشی و منطقهای پدید آید. مانند انباشت مطالبات معوق دیماه ۱۳۹۶ یا آنچه در آبانماه ۱۳۹۸ رخ داد. در نتیجه بنا به عادت مألوف، میان طرفداران نظام از یک سو، و مردم معترض و مستأصل و جان بر کف درگیری پدید میآید!"[2]
***
"حسین موسویان" چشمبهراه انعام جدید کاخ سفید!
حسین موسویان، مذاکرهکننده سابق تیم آقای روحانی که بعدها به ظن جاسوسی از کار برکنار شد و به آمریکا رفت اخیراً در یک مصاحبه تلویزیونی با "شبکه دموکراسی آمریکا" در پاسخ به این پرسش که تاثیر تحریمها برمردم ایران چه بوده؟ گفته است: وضعیت اقتصادی مردم ایران بخاطر تحریمهای آمریکا، فاجعه بار است. هزاران نفر به خاطر مشکل کمبود دارو و امکانات پزشکی جان خود را از دست دادهاند. ایران بخاطر تحریمهای آمریکا، قادر به وارد کردن دارو و نیازهای پزشکی از سایر کشورها نیست!
به گزارش ایرنا، او میافزاید: دهها هزار ایرانی با کرونا دستوپنجه نرم میکنند که در حقیقت یک فاجعه انسانی است که مسئول آن ترامپ است. ضمن اینکه آقای بایدن هم تاکنون هیچ اقدامی برای رفع این مشکل نکرده است.[3]
*رفتارهای آقای موسویان که زمانی خبر واریز پول نقد به حساب او از سوی کاخ سفید برای ترویج برجام! به رسانهها درز کرد؛ به شدت مشکوک و محل تأمل است.
موسویان پیرامون اثر تحریمها بر ایران دروغهایی را گفته است که دقیقا بایدن منتظر شنیدن آنها بود و کاخ سفید نیاز داشت تا از زبان یک فرد ایرانی نزدیک به دولت ایران؛ این پیروزی خود در ادعای زمینگیر کردن ایران اسلامی را به گوش جهانیان برساند.
فلذاست که به نظر میرسد یک هدیه و مدال جدید از سوی کاخ سفید برای آقای موسویان در نظر گرفته شده باشد!
موسویان در تلویزیون آمریکا پیرامون هجدهمین اقتصاد جهانی یعنی "ایران" دروغ گفته و تعمدا هم دروغ گفته.
دروغ از آنرو که اثر تحریمهای آمریکا بر اقتصاد ایران به اذعان مقامات ایالات متحده روز به روز در حال کمتر شدن است و حتی بنا به نظر کارشناسان داخل ایران؛ اثر تحریمها هماکنون به کمتر از میانگین 30 درصد رسیده است.
مشکلات مردم ایران هم روزمرههایی مثل گرانی و سوء مدیریت هستند که اولا در حد فاجعه نیستند و ثانیا در همه جای دنیا وجود دارند. راه رفع آنها هم نه رفع تحریم بلکه "رأی خوب" مردم به رئیس جمهوری با همت جهادی است که بتواند این مشکلات بیربط به تحریمها را در کوتاه مدت مرتفع کند.
ماجرای مرگ و میر هزاران نفر به دلیل کمبود دارو و تجهیزات پزشکی نیز یک حرف گزافه و بزرگنمایی شده بیشتر نیست.
چه اینکه ایران اسلامی امروز بیش از 95 درصد از داروی مورد نیاز خود را در داخل تولید میکند، در بسیاری از سرویسهای پزشکی جزو سرآمدان جهانی و پذیرای گردشگران سلامت است و در بحث کرونا هم اولا کمتر از بسیاری از کشورهای مدعی تلفات داد و ثانیا جز چند کشور نخست جهان در تولید واکسن کروناست.
به نظر میرسد موسویان عمدا این حرفها را بر زبان آورده زیرا بعید است که او در جریان این حقایق واضح در متن ایران و مثبتات نظام اقتصادی ایران نباشد. حکومتی که بانک جهانی اعلام کرده است در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهانی قرار دارد.
جالب است که سخنان موسویان عملا مهر تأییدی بود بر ادعای مضحک ترامپ در زمان ریاستجمهوری مبنی بر اینکه در ایران نان هم پیدا نمیشود! و این مسئله همیان جایزه او در کاخ سفید را حجیمتر خواهد کرد.
رفتارهای موسویان در ظن جاسوسی، در ترویج برجام و ستاندن دلار از بابت آن و در کارا نشان دادن ابزار نخنمای دشمن در بحث تحریم؛ به شدت محل سؤال و تأمل است.
جالب آنکه هرگز از جانب دولت آقای روحانی نشنیدیم که تأکیدی داشته باشند بر اینکه موسویان ربطی به ایران و دولت ایران ندارد!
درباره موسویان و شبهموسویانها گفتنی بسیار است. معالوصف این نکته بدیهیست که در وهله نخست، مقابله تئوریک با چنین اباطیلی برای قضاوت صحیح مردم یک ضرورت بزرگ است.
گفتنیست، رهبر معظم انقلاب طی 10 سال گذشته بارها و بارها نسبت به خطرات سیاهنمایی، بزرگنمایی از مشکلات و تقلای دشمن برای ناامیدسازی مردم هشدار دادهاند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند ندیدن این هشدارها از سوی مسئولان امر موجب شکلگیری پیشلرزه فتنه اقتصادی در آبان 98 شد.
***
نمایش موزیکال عارف برای فرار از یک رسوایی سیاسی
محمدرضا عارف، فعال چپ و رئیس سابق شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که در ایام انتخابات مجلس یازدهم، بیانیه "تحریم خاموش انتخابات از سوی اصلاحطلبان" را امضا کرد[4]؛ به تازگی طی اظهاراتی در کنگره انجمن روزنامهنگاران زن ایران، اصلاحات را عقلانیترین، کمهزینهترین و بهترین استراتژی واقع بینانه برای عبور کشور از مشکلات و مصائب دانسته و گفته است: اصلاحات مانع رسوبات ذهنی، ناکارآمدیها، خیالاندیشیها، توهمها و تندرویها میشود. اصلاحات یعنی فهم درست از مختصات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سطوح ملی و جهانی. امروز اصلاحطلبی به معنی تمهید و طراحی مقدماتی برای تامین منافع و مصالح ملی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
به گزارش ایرنا، وی،اصلاحطلبی را تلاش برای تغییر وضع موجود به مطلوب با محوریت منافع ملی عنوان کرد و یادآور شد: از این روز نگاه نقادانه نسبت به وضع موجود داریم و سیاستهای کنونی در خیلی از بخشها را به صواب و صلاح کشور نمیدانم. از طرفی نسخهای خیالی، فرصتطلبانه بیمحتوا و بیراهههای براندازیخواهانه را برای اصلاحات مهلک میدانم.[5]
*آقای عارف طوری این سخنان مجلسآرا و دهانپرکن را پیرامون مفهوم اصلاحات بر زبان راندهاند کأنه این اصولگرایان بودند که انتخابات مجلس یازدهم را رسما تحریم کردند و موجبات کاهش مشارکت مردم را رقم زدند...
ننگی تاریخی که داغش بر پیشانی اصلاحات و شخص محمدرضا عارف مانده است و مشخص نیست آقایان چرا فکر میکنند حافظه عمومی این جنایتهای سیاسی را از یاد میبرد؟!
آقای عارف بعنوان رئیس شعسا؛ شخصا و رسما در اسفند سال 98، پای حکم تحریم انتخابات را به بهانه رد صلاحیت چند عنصر مسئلهدار امضا کرد اما امروز باد در غبغب میکند و میگوید که اصلاحات یعنی فلان و بهمان!
این در حالی است که تا اطلاع ثانوی و مادام که مردان اصلاحطلب از اشتباهات هزینهساز خود توبه نکنند؛ اصلاحات هیچ چیزی جز تحریم انتخابات، خواست مشارکت حداقلی و فرماندهی آنارشیسم و براندازی نیست.
آقای عارف باید در پیشگاه انقلاب و مردم درباره رفتارهای اصلاحطلبان در فتنه 88، در حمایت از دولت ناکارآمد رئیسجمهور روحانی و در تحریم انتخابات مجلس یازدهم توضیح بدهند و به سیاست نگاهی آخرتگرایانه داشته باشند.
گفتنیست از زمان برگزاری انتخابات مجلس یازدهم تاکنون، رجال زیادی از میان اصلاحطلبان پیرامون "تحریم انتخابات مجلس یازدهم" سخن گفتهاند.
رفتاری که البته اصلاحطلبان تا قبل از انتخابات 98 آنرا انکار میکردند![6]
***
1_ https://etemadonline.com/content/471478
2_ mshrgh.ir/1119442
3_ www.irna.ir/news/84289112/
4_ khabaronline.ir/news/1349227
5_ www.irna.ir/news/84289169/
6_ mshrgh.ir/1035158