سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**مهاجری: به صلاح نیست که رئیس جمهور آینده یک روحانی باشد
«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:« شورای نگهبان، از میان چند روحانی ثبتنام شده برای ریاست جمهوری صلاحیت یکی از آنان را تایید خواهد کرد. روشن است که منظور کیست.اگر صلاحیت یکی دو نفر دیگر از افراد روحانی ثبتنام کرده را شورای نگهبان تایید کند، آنها شانسی برای رای آوردن ندارند. باز هم روشن است که منظور آن یکنفر نیست... حضور یک فرد روحانی در مسند ریاست جمهوری در دوره آینده، که مستلزم پذیرفتن مسئولیت تامین معیشت مردم است به صلاح کشور نیست... در شرایط دشوار کنونی صلاح نیست یک فرد روحانی مسئولیت تامین معیشت مردم را برعهده بگیرد و این نکته را هم اضافه کردم که برای جایگاه روحانیت نگرانم و بهتر است مدتی هم به افراد غیرروحانی فرصت حضور در این مسئولیت داده شود».
مهاجری در ادامه نوشت:«اکنون شرایط کشور بگونهایست که از نظر افکار عمومی تمام مشکلات حتی آنچه مربوط به نان و آب و نیازهای اولیه زندگی مردم است به روحانیت نسبت داده میشوند... اینکه در افکار عمومی جا افتاده روحانیت کشور را به این روز انداخته، با استمرار وجود یک فرد روحانی در مسئولیت ریاست جمهوری میتواند این طرز تفکر را تقویت کند و نگرانی مربوط به نهاد روحانیت را افزایش دهد. بنابراین، بهتر است روحانیون به حضور در جایگاه تقنینی، قضائی و فرهنگی اکتفا کنند و مسئولیت اجرائی را که با معیشت مردم سروکار دارد به افرادی که در رشتههای مرتبط تخصص دارند واگذار نمایند».
طیفی که سال 92 تمام قد از روحانی دفاع کرده بود و در سال 96 علیرغم کارنامه ضعیف دولت مدعی بود که «با روحانی به عقب برنمی گردیم»، حالا تاکید دارد که نباید روحانیون در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شده و بهتر است که رئیس جمهور روحانی نباشد.
جالب اینجاست که این طیف نه در سالهای 92 و 96 و نه اکنون به هیچ عنوان به برنامه و کارنامه افراد توجه نمی کنند و تمرکز آنان بر مسائل فرعی است.
دو مسئله در انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است. یکی کارنامه و دیگری برنامه. نکته قابل تأمل اینجاست که اصلاح طلبان همزمان با هجمه به کاندیداهای جناح رقیب، به صورت ویژه از اسحاق جهانگیری دفاع می کنند؛ شخصی که نه کارنامه قابل دفاعی دارد و نه برنامه ای برای عرضه به افکار عمومی.
اصلاح طلبان بجای این فضاسازی ها بهتر است فیلم اظهارات روحانی و جهانگیری در سال 96 را مرور کرده و وعده های این دو را یکبار دیگر مشاهده کنند.
برای نمونه، «اسحاق جهانگیری» سال 96 در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفته بود:«اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود ....ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد...امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است... من به عنوان یک مدیر جهادی این حرفها را میزنم. من جهادگرم».
**حامیان «زن کُشی» باز هم ژست حمایت از حقوق زنان گرفتند
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «شانس انتخاب یک کاندیدای زن در دستان ۱۲ مرد» نوشت:«زمان بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان رو پایان است و بهزودی صفی از نامزدهای نهایی ریاستجمهوری برای کسب رأی مقابل مردم چیده خواهند شد. از ۴۰ چهره نامآشنای مردانه انتظار برای تأیید صلاحیت نامزد زن کمی دور از ذهن است؛ نه به دلیل رجل سیاسی نبودن یا نداشتن سابقه سیاستورزی که حداقل یکی از نامزدها این شرایط را دارد، بلکه جنسیت مانع مهم زنان برای تلاش در رسیدن به پاستور بوده و هست».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اگر شورای نگهبان ارادهای برای بررسی صلاحیت زنان فارغ از بحث جنسیت داشته باشد، این دوره حداقل یک زن میتواند تأیید صلاحیت شود تا نگاه مردم هم به نامزدی زنان در ریاستجمهوری سنجیده شود».
در روزهای گذشته «هادی طحاننظیف» عضو حقوقدان شورای نگهبان در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که «شما در این چند سال حتی یک زن را هم تایید نکردید. یعنی یک زن شایسته برای حضور در میدان رقابت وجود نداشت؟» گفته بود:«تفاوتی بین زن و مرد نیست. اگر شورای نگهبان چنین منعی داشت، به وزارت کشور میگفت زنان را ثبتنام نکنید، چون من چنین افرادی را تایید نخواهم کرد ولی به نظر من رسانهها و شاید برخی رویکردها این نگاه منفی را به وجود آوردهاند. هرچند فکر نمیکنم مردم چنین نگاهی داشته باشند ولی اگر چنین نگاهی باشد، محصول زحمات شماست».
طحاننظیف در ادامه گفت:«البته باید همین اندازه حساسیت را در مورد مناصب دیگر و نمایندههای مجلس هم داشته باشیم. ما یک وقتهایی موضوعات را بیش از آنچه هستند، بزرگ میکنیم. مثلا همین بحث را نسبت به شورای نگهبان مطرح میکنند اما نسبت به بسیاری نهادهای دیگر مطرح نمیشود. مثل مجلس و دولت. دست دولت که باز است از زنان استفاده کند».
طیف اصلاح طلب در ماجرای قتل همسر دوم نجفی- شهردار اسبق اصلاح طلب و از مدیران دولت های هاشمی، خاتمی و روحانی- عیار خود در مسئله حمایت از حقوق زنان را به خوبی نمایان کرد؛ آنجا که «قاتلِ یک زن» را قهرمان جلوه داد و مقتول را که زنی جوان بود و به شکل فجیعی توسط نجفی به قتل رسیده بود، آماج تهمت و توهین های ناجوانمردانه قرار داد.
در تابستان 96، اصلاح طلبان فهرست کاندیداهای شهرداری اصلاح طلب تهران را منتشر کردند. در میان این کاندیداها، تعدادی از زنان اصلاح طلب نیز حضور داشتنند. شورای شهر پنجم تهران- که تمام اعضای آن اصلاح طلب هستند- در سالهای اخیر 3 شهردار برای پایتخت انتخاب کرد، اما در این میان اسامی زنان صرفا جنبه ویترینی داشت. ویترینی بودن نام زنان در میان اسامی کاندیداهای شهرداری تهران، مسئله ای است که پیش از این از سوی فعالین زن اصلاح طلب صراحتا اعلام شده بود.
اصلاح طلبان در مسئله ورود زنان به استادیوم برای تماشای بازی مردان نیز مدعی بودند که زنان برای فحش خوردن و تسکین بیماری های روحی و روانی خود باید به تماشای ورزش مردان بروند! حالا این طیف با چنین دیدگاهی نسبت به زنان و در شرایطی که پیش از این «قاتلِ یک زن» را نابغه و جنتلمن معرفی کرده بود، حالا با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، ژست دفاع از حقوق زنان به خود گرفته است.
دولت اصلاحات و دولت روحانی هیچگاه حاضر نشدند که یک زن را به عنوان وزیر انتخاب کنند. حالا این طیف مسئله کاندیداتوری زنان برای ریاست جمهوری را به عنوان دغدغه مهم خود جلوه می دهد. متاسفانه بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان همواره نسبت به زنان، نگاهی جنسیت زده و ابزاری دارند.
** جعل تاریخ و اسطوره سازی از دولت اصلاحات
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «محمدتقی فاضل میبدی» با عنوان «طلاییترین دوران شکوفایی تاریخ سیاسی ایران» نوشت:«کشور ما ایران، سرزمین از دست رفتن فرصتهاست، بر این نظر قائلم که دوم خرداد سال 76 تکرار شدنی نیست، به این معنا که کسی از درون نظام مانند سید محمد خاتمی با اعتمادی که مردم به او داشتند و صداقتی که خودش در کارهایش داشت، کمیاب است، او تحولی ایجاد کرد که لازم و بجا بود و کشورمان را از بسیاری مسائل بدی که تهدیدش میکرد، نجات داد، اما متاسفانه این فرصت را خیلیها مغتنم نشمردند و با این تحول مثبت همراهی خوبی نکردند، بلکه علیه آن همواره هم در مطبوعات و هم درجاهای دیگر ایستادند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«طلاییترین دوران شکوفایی تاریخ سیاسی ایران در این 5 دهه اخیر، دوران اصلاحات بود که کشور ایران از هر نظر مورد توجه خبرنگاران و سیاسیون حکومتهای جهانی قرار گرفت و همواره قصد سفر و برقراری ارتباط با ایران را داشتند، چه در زمینههای فرهنگی و اقتصادی چه در زمینههای دیگر، ای کاش کسانی که بحران میآفریدند با آن جریان همراهی میکردند و فرصت را مغتنم میشمردند، اما امروز در شرایط سختی هستیم، از سال 84 و بعد از دوران اصلاحات به این سو همواره به مردم وعدههایی دادهایم و عمل نکردهای».
اصلاح طلبان بارها مدعی شده اند که دولت خاتمی بهترین دولت از نظر کارنامه اقتصادی و سیاست خارجی بوده و از آن با عنوان طلایی ترین دوران شکوفایی تاریخ سیاسی ایران نام برده اند. اما این ادعا به هیچ عنوان نسبتی با واقعیت ندارد.
چندی پیش «علیرضا بهشتی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق با رد این ادعا گفت:«یکی از دلایل مهم تنهایی اصلاحطلبان در اواخر دولت دوم آقای خاتمی آن بود که از ابتدای دولت نخست، افرادی که مناصب دولتی را تصاحب کرده بودند، از تعامل با بدنه اجتماعی غافل شدند و فقط از مردم میخواستند که سر ایستگاههای انتخابات حاضر شوند و به کاندیداهای اصلاحطلب رأی بدهند...حتی رأی مردم به آقای خاتمی در سال 80 نیز سلبی بود زیرا مردم میترسیدند که شرایط به پیش از سال 76 (دولت هاشمی رفسنجانی) بازگردد».
بهشتی در ادامه تصریح کرد:«پس از شکل گیری دولت اصلاحات، رهبران اصلاحات...دچار یک ضعف عمیق و همچنین خطاهای بزرگی شدند. علاوهبراین، لایههای مختلف اجتماعی آرامآرام دیگر خود را اصلاحطلب نمیدانستند و به یاد داریم در زمان تحصن نمایندگان مجلس ششم، اصلاحات تنها ماند».
علیرضا بهشتی در مصاحبه مذکور تصریح کرده بود که «رأی مردم به خاتمی در سال 80 سلبی بود زیرا مردم میترسیدند که شرایط به پیش از سال 76 (دولت هاشمی) بازگردد». این یعنی علت پیروزی خاتمی در سال 80 رقیب هراسی بود، نه کارنامه خوب.
«بهزاد نبوی» از فعالین اصلاح طلب، پیش از آغاز دولت هشتم (دولت دوم خاتمی) گفته بود: «ما قبل از دوم خرداد اعلام کردیم که خاتمی مرد اقتصاد نیست».
دولت اصلاحات در سیاست خارجی نیز بسیار ضعیف عمل کرد. دولت اصلاحات به واسطه برخی قول و قرارهای پنهان، به آمریکا در مقابله با طالبان کمک کرد اما به جای تشکر و دستخوش، اتهام عضویت در محور شرارت را دریافت کرد. در همان روزگار - سالهای 82 تا 84- توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل میان ایران و ۳ کشور اروپایی امضا شد که با وجود انجام همه تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف اروپایی کاملاً زیرپا نهاده شد و تقریباً هیچ دستاوردی عاید ایران نشد.
در سال 84 علیرغم آنکه خاتمی به صورت علنی و با تبلیغات فراوان از «مصطفی معین» در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد، اما وی با آرای بسیار پایین، در انتخابات شکست خورد.
از سوی دیگر بسیاری از نزدیکان خاتمی و اعضای دولت وی، در دولت روحانی نیز در پست های ارشد مدیریتی حضور داشته اند و همین افراد وضع موجود را رقم زده اند.