به گزارش مشرق، سخنان آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در مورد چشم انداز عضویت رسمی ترکیه در اتحادیه اروپا، توجه رسانه های جهان را به سوی خود جلب کرد.
مرکل در یک کنفرانس مطبوعاتی به خبرنگاران گفت: «فکر نمی کنم ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا درآید».
مرکل همچنین با اشاره به تفاهم ترکیه و اتحادیه اروپا که در چارچوب آن تعداد زیادی از پناهجویان سوری در ترکیه جای گرفتند، مسئولیت پذیری دولت ترکیه در مورد آوارگان را شایان تقدیر دانست و گفت: «ما به دنبال روابط خوب با آنکارا هستیم. ترکیه در خصوص پناهجویان سوری کاری فوق العاده انجام داده و ما خواستار ادامه این تفاهم با ترکیه هستیم».
مرکل عوض شد یا ترکیه؟
هنوز هم طنین سخنان دیوید کامرون نخست وزیر وقت انگلیس فراموش نشده که گفته بود، ترکیه با توجه به روند پاسخگویی به شروط اتحادیه اروپا تا سال ۳۰۰۰ میلادی به اتحادیه اروپا نخواهد پیوست.
او گفته بود: «ترکیه ای که خواهان عضویت در اتحادیه اروپا است تنها یک بند از ۳۵ بندی که اتحادیه اروپا شرط کرده، اجرا کرده، لذا آنکارا نمی تواند با این روند به اتحادیه اروپا بپیوندد».
با آن که سیاستمدارانی همچون سارکوزی، کامرون و دیگران، همواره با نیش و کنایه و مخالفت آشکار، عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را محال می دانستند، اما آنگلا مرکل همیشه موضع اعتدالی – تشویقی داشته و از ترکیه حمایت کرده است.
سخنان اخیر مرکل در حالی بیان شده که او در چند سال گذشته، همواره برای ترکیه نقش یک سپر ضربه گیر را ایفا کرده اما حالا آشکارا می گوید: فکر نمی کنم ترکیه عضو اتحادیه اروپا شود.
مرکل بارها در مورد درخواست و پیشنهاد برخی کشورهای اروپایی برای تحریم اقتصادی، مقاومت و میانجی گری کرد. کار به جایی رسید که وقتی مرکل در برابر اصرار و پافشاری امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه کم آورد، با جو بایدن رئیس جمهور آمریکا تماس گرفت و از او خواست، ماکرون را آرام کند.
بنابراین در مورد سخنان اخیر مرکل، دو سوال مهم و بنیادین وجود دارد؟
۱.چرا مرکل به یک باره تغییر فرکانس داد؟
۲.چرا صدر اعظم آلمان، قبلاً به شکلی جدی و آشکار از ترکیه حمایت می کرد؟
در ادامه به پاسخ این پرسش ها خواهیم پرداخت.
کشف کوه یخ در قبرس
در پاسخ به پرسش «چرا مرکل به یک باره در مورد ترکیه تغییر فرکانس داد؟»، باید چنین گفت: این مرکل نیست که عوض شده است، بلکه ترکیه است که آشکارا عدم پایبندی به خواسته های اتحادیه اروپا را به نمایش گذاشته که مشهودترین مورد آن، مساله قبرس است. لذا اگر اردوغان به بخش ترک نشین جزیره قبرس سفر نمی کرد و بر مساله به رسمیت شناساندن دولت قبرس ترک و بازگشایی شهر متروکه مرعش یا واروشا اصرار نمی کرد، ممکن نبود که جهانیان، چنین الفاظی را از صدر اعظم آلمان بشنوند.
سخنان مرکل نشان داد که اهمیت مساله قبرس برای اروپا، آمریکا و جامعه جهانی، مانند کوه یخی است که تنها نوک آن قابل رویت است. شاید خود مقامات آنکارا هم انتظار نداشتند که این مساله، تا این اندازه بازتاب پیدا کند.
افکار عمومی و رسانه های جهان، در فاصلی کوتاه، شاهد موضع گیری سلبی و مخالفت جدی این مقامات، در مورد سخنان اردوغان در قبرس ترک بود:
۱.وزارت امور خارجه آمریکا.
۲.مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا.
۳.دبیر کل سازمان ملل.
۴.وزارت امور خارجه یونان.
۵.رئیس جمهور قبرس.
۶.وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی.
۷.وزارت امور خارجه روسیه.
در حالی که مخالفت آشکار آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی با سخنان و تصمیمات اردوغان، توجه آنکارا را به سوی خود جلب کرده بود، ماریا زاخارووای سخنگوی دستگاه دیپلماسی روسیه نیز اعلام کرد که مسکو، اقدامات یکجانبه ترکیه در مورد قبرس را قبول ندارد.
معذورات مرکل در مورد ترکیه
همچنان که در آغاز گزارش اشاره شد، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، همواره یکی از حامیان و مدافعین ترکیه بوده و نقش ضربه گیر را ایفا کرده است. سوال اینجاست: چرا در تمام این سال ها، مرکل به شکلی جدی و آشکار از ترکیه حمایت می کرد؟ پاسخ به این پرسش، می تواند چنین بخش هایی را در بر بگیرد:
۱.درهم تنیدگی دغدغه های امنیتی و منافع مشترک در روابط ترکیه و آلمان، یک اصل مهم و غیرقابل انکار است. چرا که نزدیک به ۲ میلیون شهروند ترک و کُرد ترکیه در چند دهه اخیر، ساکن آلمان شده اند و این مساله به خودی خود، از منظر اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، برای آلمان مساله بسیار مهمی است.
۲.مشی سیاسی مرکل، همواره یک مشی اعتدالی بوده و خود را در مقامی می بیند که نه تنها به عنوان صدر اعظم آلمان، بلکه به عنوان یکی از سران اتحادیه اروپا و یکی از سران ناتو، نقشی را ایفا می کند که بر اساس آن، ترکیه از آمریکا و اروپا دور نشود.
۳.موضوع آوارگان و مهاجرین، برای کل اتحادیه اروپا مهم است اما در این میان، آلمان حساسیت بیشتری به خرج می دهد. چرا که قوانین سفت و سخت کشورهایی همچون فرانسه، بلژیک، انگلیس (عضو سابق اتحادیه اروپا) و مشکلات اقتصادی کشورهایی همچون ایتالیا، یونان و کشورهای بالکان، در کنار مهاجرپذیر بودن آلمان، شرایطی فراهم آورده که اغلب آوارگان، راه کشور مرکل را در پیش می گیرند.
در نتیجه صدر اعظم آلمان، از آغاز بحران سوریه تاکنون، در برابر اردوغانی که ۴ میلیون آواره و مهاجر را در کشور خود اسکان داده، رفتاری توام با تحفظ، مدارا و احتیاط را در پیش گرفته است.
در پایان باید گفت، سخنان مرکل و ناامیدی او از امکان عضو شدن ترکیه در اتحادیه اروپا، برای ترکیه یک شوک عجیب و غیرمنتظره نبوده و در عین حال، نشانه ای از وقفه و فریز شدن در روابط برلین – آنکارا نیست. اما در هر حال، سنجه و معیار مهمی است که نشان می دهد پافشاری تیم اردوغان بر اهداف و آمال بلندپروازانه در جزیره قبرس و تلاش برای به رسمیت شناساندن دولت دفاکتوی قبرس ترک، تبعات و پیامدهایی دارد و ترکیه نمی تواند خود را از هزینه های سنگین این روند، در امان نگه دارد.
ترکیه به عنوان کشوری که در ۱۴ آوریل ۱۹۸۷ درخواست عضویت در جامعه اروپا را ارائه داده و از ۱۲ دسامبر ۱۹۹۹ به طور رسمی به عنوان نامزد عضویت در اتحادیه اروپا شناخته شده، نمی تواند هم عضو اتحادیه شود و هم رفتار و نقشه راهی داشته باشد که با رویکرد سیاسی کل اعضای اتحادیه اروپا، در تضاد باشد.