به گزارش مشرق، عربستان سعودی همواره در کنار محور آمریکایی-غربی-صهیونیستی و در راستای خدمت به سیاستهای این محور، بخش بزرگی از طرحهای فتنهجویانه علیه کشورهای منطقه از جمله سوریه و لبنان را دنبال میکرده است.
ردپای ادامه دار عربستان در بحران سیاسی لبنان
دشمنی آشکار عربستان با اعضای محور مقاومت موضوع پوشیدهای نیست و این خصومت سعودیها علیه مقاومت اسلامی در لبنان از زمان شکلگیری آن تاکنون ادامه دارد و سیاستهای ریاض مقابل بیروت بر همین اساس طراحی میشود.
تا چند سال قبل خاندان حریری و ۱۴ مارسیها، مهره اصلی اجرای سیاستهای عربستان در لبنان محسوب میشدند و موضع گیری این طرفها علیه مقاومت گویای همین امر است. اما بعد از تیره و تار شدن روابط عربستان با «سعد حریری» نخستوزیر سابق لبنان در سال ۲۰۱۷ پس از اینکه وی توسط «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در ریاض به گروگان گرفته شد، مداخلات عربستان در لبنان وارد روند دیگری شد.
سعودیها در کنار همپیمان آمریکایی خود از سالها قبل متوجه شدهاند که میزان محبوبیت و نفوذ حزبالله در لبنان و میان مردم این کشور چیزی نیست که به آسانی از بین برود و همچنین سعد حریری توان حذف مقاومت و متحدان آن از صحنه سیاسی لبنان را ندارد؛ همانطور که سعد حریری بعد از ۹ ماه بلاتکلیف نگه داشتن لبنان نتوانست رضایت عربستان را جلب کند و از مامویت تشکیل دولت استعفا داد.
سعد حریری به دلیل کارشکنیها و وتوهای پیاپی عربستان با تمامی تلاشهای حزب الله و جریان آزاد ملی برای تشکیل دولت همراهی نکرد.
بحران سیاسی لبنان بزرگترین چالش این کشور طی ۳ سال گذشته و بعد از اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ و استعفای سعد حریری از منصب نخستوزیری بوده که تشدید بحران معیشتی و اقتصادی نتیجه همین امر است. ریاض نیز به خوبی از نقطه ضعف لبنانیها آگاه بوده و طی این سالها تلاش کرده با مشارکت در پروژه آمریکا برای دامن زدن به بحرانهای لبنان برنامههای خود را ضد مقاومت اجرایی کند.
عدم توانایی مسئولان لبنانی در تشکیل دولت و وابستگی بیش از حد به عناصر خارجی در این زمینه نیز برگ برنده سعودیها شده است تا با نفوذ خود بر برخی احزاب داخلی لبنان مانع تشکیل دولت در این کشور شده و در نهایت مقاومت و تیم رئیس جمهوری لبنان را عامل تشدید بحرانها و مانع تشکیل کابینه معرفی کند.
ریاض همانگونه که در طول ماموریت سعد حریری بارها از طریق واسطههای خود به وی هشدار داد که با نخستوزیری او در لبنان موافق نیست، بعد از استعفای حریری و انتخاب «نجیب میقاتی» به عنوان نخستوزیر مکلف، ابتدا همانند آمریکا موضع سکوت و بیتوجهی پیش گرفته و سپس چند روز قبل مجددا از زبان «ولید البخاری» سفیر خود در بیروت اعلام کرد که با تشکیل دولتی با حضور نمایندگان حزبالله مخالف است تا به منزله زنگ هشداری برای میقاتی باشد.
در هر صورت پرونده تشکیل دولت لبنان هنوز به نتیجه نرسیده و مداخلات مبهم عربستان در این زمینه ادامه دارد؛ اما یکی از نکات قابل توجه درباره موضع ریاض نسبت به تحولات لبنان در شرطگذاری آن برای کمک به لبنانیهاست!
عربستان؛ از جنگ اقتصادی علیه لبنان تا ادعای کمک
بر این اساس هیئت دولت سعودی پس از پایان جلسه سهشنبه شب خود در بیانیهای عنوان کرد که کمک به لبنان قبل از اقدام دولت این کشور به انجام اصلاحات جدی امکانپذیر نیست. در این بیانیه آمده است: با انجام اصلاحات، این اطمینان حاصل میشود که کمکها به ذینفعان میرسد و از مکانیزمهایی که مفسدان را قادر میسازد سرنوشت لبنان را در دست بگیرند، جلوگیری میکند.
عربستان درحالی از لزوم انجام اصلاحات در لبنان به عنوان پیش شرط کمکهای ریاض به این کشور صحبت میکند که خود سعودیها از یک نظام سیاسی و اقتصادی فاسد رنج میبرند و مهمترین جنبه اصلاحات در این کشور «سرکوبگری» است! البته کاملا روشن است که عربستان درواقع به دنبال اجرای اصلاحات در لبنان با هدف بهبود زندگی مردم این کشور نیست بلکه قصد دارد بخشی از پروپاگاندای آمریکایی-غربی که اخیرا برای کمک به لبنان راه افتاده باشد.
همچنین عربستان درحالی مدعی کمک به مردم لبنان است که حدود ۳ ماه قبل در این شرایط وخیم که لبنانیها حتی برای دریافت کالاهای ضروری با مشکل مواجه هستند و دستکاری نرخ ارز و بحران مالی، معیشت آنها را به شدت تحت تاثیر قرار داده، به بهانه کشف مواد مخدر از نوع قرصهای کپتاگون در محموله اناری که از لبنان وارد عربستان شده، واردات سبزیجات و میوههای لبنانی به عربستان را ممنوع اعلام کرد که کشورهایی مانند بحرین و امارات نیز از آن پیروی کردند.
گذشته از اینکه ادعای سعودیها درباره کشف مواد مخدر از محموله لبنان تا چه اندازه درست بوده و اهدافی که ریاض از این نمایش دنبال میکرد، اما این اقدام ضد اقتصادی در شرایط بحرانی لبنان تنها تنگ تر کردن حلقه محاصره مردم این کشور است.
تناقضگویی سعودیها در ادعای کمک به لبنان
اما درباره کمکهای بینالمللی به لبنان که عربستان نیز قصد پیوستن به آن دارد! طرفهای غربی و به ویژه آمریکا و فرانسه که از ماهها قبل هیاهوی زیادی برای برپایی کنفرانسی به منظور جمعآوری کمک به لبنان به پا کرده بودند در جریان کنفرانس «پاریس» که در تاریخ ۴ آگوست یعنی سالگرد انفجار بندر بیروت برگزار شد اعلام کردند که کمکها به مردم لبنان از طریق دولت و مقامات این کشور انجام نمیشود؛ چرا اکه اطمینانی به آنها نیست. بلکه قرار است این کمکها از طریق گروهها و موسسات مدنی غیر دولتی به دست مردم برسد؛ (یعنی همان نهادهایی که مستقیما زیر نظر آمریکا و برای اجرای برنامههای آن فعالیت میکنند).
درواقع هدف سازماندهی کنندگان کنفرانس پاریس از محدود کردن کمکهای بینالمللی به انجمنهای غیردولتی در لبنان این است که این نهادها که وابسته به غرب و در راس آن آمریکا هستند بتوانند خدماتی را ارائه دهند که دولت قادر به انجام آنها نیست؛ به طوری که برخی از چهرههای مسئول این سازمانها قهرمان ملی معرفی شوند و محبوبیت آنها به اندازهای افزایش پیدا کند که قادر به مشارکت در انتخابات پارلمانی آینده لبنان باشند و در نتیجه غرب بتواند از طریق این شخصیتها بر پارلمان لبنان مسلط شود.
اما سناریوی دیگری که درباره کمکهای ادعایی عربستان به لبنان مطرح میشود آن است که سعودیها اصلا قصد کمک به این کشور را ندارند و این ادعا را به عنوان یک سلاح نمایشی ضد مقاومت به کار میبرند.
نگاهی به روند مداخلات عربستان طی چند ماه اخیر در امور لبنان این سناریو را روشن تر میکند. ریاض از یک سو همه تلاش خود را از زمان انفجار بندر بیروت به کار بسته تا لبنانیها نتوانند تشکیل دولت دهند و از سوی دیگر کمک به این کشور را مشروط به انجام اصلاحاتی که لازمه آن تشکیل دولت است میکند!
با نگاهی عمیقتر به مواضع سعودیها میتوان دریافت که اصلاحات از نظر آنها در لبنان یعنی حذف حزبالله و متحدانش از صحنه سیاسی و اگر این اتفاق نیفتد درواقع اصلاحاتی در لبنان انجام نشده و کمکی نیز از جانب ریاض به این کشور نخواهد رسید. بر همین اساس عربستان معتقد است که میتواند با این شرط مقاومت و تیم رئیس جمهوری لبنان را اصلیترین مانع در تشکیل دولت و رسیدن کمکهای ریاض و سایر طرفهای خارجی به این کشور معرفی کند.