سرویس جهان مشرق - پیوستن ایران به «سازمان همکاری شانگهای» پیامدهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدتی به ارمغان خواهد داشت. اگرچه شاید در نگاه اول، و چهبسا در اولویت اول، منافع اقتصادی این اتفاق مورد توجه قرار گرفتهاند، اما ائتلاف ایران با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای میتواند در درازمدت جایگاه آمریکا در رأس نظم تکقطبی کنونی جهان را به چالش بکشد.
انتخاب ایران به عنوان «عضو کامل» سازمان همکاری شانگهای میتواند نقطهی عطفی برای تعمیق همکاریهای تهران با کشورهای منطقه و فرامنطقه باشد (+)
«پپه اسکوبار» خبرنگار سرشناس برزیلی و کارشناس امور اوراسیا اخیراً طی چندین گزارش به اهمیت پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای و جایگاه این سازمان در نظم نوین بینالمللی برای حل چالشهای بینالمللی و پایان دادن به «لحظهی تکقطبی» آمریکا و دوران سلطهی واشینگتن بر جهان را بررسی کرده است. آنچه در ادامه میخوانید، گزیدهای از این گزارشهاست.
در همینباره بخوانید:
›› مهمان برزیلی افق نو: آمریکا به ایران حمله کند پایگاههایش در خاورمیانه خاکستر میشوند
دو لحظهی تعیینکنندهی بیستمین نشست سالانهی سازمان همکاری شانگهای در «دوشنبه» [پایتخت] تاجیکستان باید هم در نطقهای اصلی رهبران شراکت استراتژیک روسیه-چین رقم میخوردند[۱]. شی جینپینگ [رئیسجمهور چین، گفت] : «امروز فرآیند پذیرش ایران به عنوان عضو کامل سازمان همکاری شانگهای را آغاز میکنیم.» ولادیمیر پوتین [رئیسجمهور روسیه، نیز گفت] : «میخواهم روی یادداشت تفاهمی تأکید کنم که امروز میان دبیرخانهی سازمان همکاری شانگهای و «کمیسیون اقتصادی اوراسیا» امضا شد. این یادداشت تفاهم بهوضوح برای پیشبرد نظریهی روسیه دربارهی تشکیل یک «شراکت بزرگ اوراسیایی» طراحی شده است؛ شراکتی شامل سازمان همکاری شانگهای، «اتحادیهی اقتصادی اوراسیا»، «انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا» («آسهآن») و طرح «کمربند و جاده» ی چین.»
پپه اسکوبار معتقد است ایران در نشست اخیر سازمان همکاری شانگهای، در جایگاه اوراسیایی خود که لیاقتش را داشت، قرار گرفت (+)
به طور خلاصه، طی تعطیلات آخر هفته [ای که نشست سازمان همکاری شانگهای در آن برگزار شد]، ایران در جایگاه عالیرتبهی اوراسیاییای که حقش بود، تثبیت شد؛ و تمام مسیرهای یکپارچگی اوراسیا به سمت یک الگوی ژئوپلتیک و ژئواکونومیک جهانی جدید همگرا شدند؛ آن هم با [بمب خبری] و صدای بلندی که تا پایان قرن طنینانداز باقی خواهد ماند.
این اتفاق، بلافاصله پس از عقبنشینی خفتبار امپراتوری اتحاد آتلانتیک از افغانستان، مثل مشت مرگبار چپوراست [و میخ آخر بر تابوت این امپراتوری] بود. ۱۵ آگوست [۲۴ مرداد ۱۴۰۰]، همزمان با کنترل طالبان بر کابُل، «نیکولای پاتروشف» دبیر شورای امنیت [ملی] روسیه، به همتای ایرانیاش دریابان علی شمخانی، خبر داد که «جمهوری اسلامی عضو کامل سازمان همکاری شانگهای خواهد شد.» ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، که روی کار آمدنش نوید تمرکز ایران بر شرق و همسایگان این کشور را میدهد[۲]، مورد استقبال گرم همه قرار گرفت؛ بهویژه پس از سخنرانی اصلیاش در مراسم که سخنرانی قویای بود؛ یکی از سخنرانیهای کلاسیک محور مقاومت.
ابراهیم رئیسی (جلوی تصویر)، رئیسجمهور ایران، در نشست سال ۲۰۲۱ سازمان همکاری شانگهای در شهر «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان (+)
جادههای ابریشم و جایگاه اقتصادی سازمان همکاری شانگهای
«دوشنبه» تبدیل به عالیترین نقطهی تقاطع دیپلماتیک شد. پرزیدنت شی قاطعانه هرگونه «سخنرانی تحقیرآمیز» را رد کرد و روی مسیرهای توسعه و الگوهای حکومتی سازگار با شرایط ملی تأکید نمود. او هم، دقیقاً مانند پوتین، روی تمرکز طرح کمربند و جاده و اتحادیهی اقتصادی اوراسیا روی اعضا تأکید کرد و در واقع مانیفست چندجانبهگرایی واقعی برای «جنوب جهان» [متشکل از آفریقا و آمریکای لاتین و کشورهای در حال توسعه] را خلاصه کرد. «قاسم جومارت توقایف» رئیسجمهور قزاقستان، کاملاً بهدرستی گفت سازمان همکاری شانگهای باید برنامهی «توسعهی یک اقتصاد کلان منطقهای» را پیش ببرد؛ هدفی که در تلاش سازمان همکاری شانگهای برای تجارت با استفاده از ارزهای محلی با هدف دور زدن دلار آمریکا مجسم شده است.
در همینباره بخوانید:
›› ارز آمریکا در سراشیبی سقوط/ کدام کشورها به دنبال حذف دلار از تبادلات بینالمللی هستند و چرا؟
یکی از مسائلی که برای ایران و هند، به عنوان دو عضو سازمان همکاری شانگهای، از اهمیت ویژهای برخوردار است، آیندهی بندر چابهار است؛ بندری که همچنان در جادهی ابریشم مخفی هند برای اتصال به افغانستان و آسیای میانه واقع شده است. جادههای ابریشم جدید رسماً هشت سال پیش توسط شی جینپینگ معرفی شدند[۳]. این اتفاق در آستانهی اجلاس سازمان همکاری شانگهای در بیشکک [پایتخت قرقیزستان] رخ داد. موفقیت ژئواکونومیک چابهار، اکنون بیش از هر زمان دیگری، به یک افغانستان باثبات بستگی دارد؛ و همینجاست که منافع تهران کاملاً با تلاشهای چین و روسیه در قالب سازمان همکاری شانگهای همگرا میشوند.
بندر چابهار یکی از نقاط اصلی در طرحهای اقتصادی-ترانزیتی میان شرق آسیا و اروپاست (+)
در همینباره بخوانید:
بر همین اساس، بیانیهی نشست سال ۲۰۲۱ سازمان همکاری شانگهای[۴] در «دوشنبه» دربارهی افغانستان نیز کاملاً مؤید همین مسئله بود:
۱- افغانستان باید یک کشور مستقل، بیطرف، متحد، دموکراتیک، برخوردار از صلح، و عاری از تروریسم، جنگ و مواد مخدر باشد.
۲- وجود یک دولت فراگیر در افغانستان، با حضور نمایندگان همهی گروههای قومی، مذهبی و سیاسی جامعهی افغانستان بسیار مهم است.
۳- کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، در عین تأکید بر اهمیت سالها مهماننوازی و کمکهای مؤثر کشورهای منطقه و همسایه به مهاجران افغان، اقدامات بینالمللی برای تسهیل بازگشت آبرومندانه، ایمن و پایدار مهاجران به وطنشان را مهم میدانند.
هر چند ممکن است رؤیای غیرممکنی به نظر برسد، اما روسیه، چین، ایران، هند، پاکستان و «ستان» های آسیای میانه [منظور، کشورهایی است که نامهایشان به «ستان» ختم میشود] متفقاً همین پیام را مخابره کردند.
در همینباره بخوانید:
›› ۱۱ سپتامبر از زاویهای دیگر؛ از ترور احمد شاه مسعود تا مقاومت امروز در پنجشیر
نقش فرااقتصادی سازمان همکاری شانگهای
سازمان همکاری شانگهای، که واشینگتن و بروکسل عمدتاً آن را صرفاً یک گعدهی گفتوگو میدانند، مدتهاست از برنامهی اولیهاش، یعنی مبارزه با «سه نیروی شیطانی» تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی، فراتر رفته و سیاست و ژئواکونومی را نیز در بر گرفته است. به عنوان نمونه، سال ۲۰۱۳، یک نشست سهجانبه میان شی، پوتین و روحانی برگزار شد. پکن در آن نشست از برنامهی هستهای صلحآمیز ایران حمایت کامل کرد (به یاد داشته باشید که آن موقع دو سال قبل از امضای برنامهی جامع اقدام مشترک، یا همان برجام، بود).
نشست سال ۲۰۲۱ سازمان همکاری شانگهای در شهر «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان (+)
نمونهی دیگر این همکاری در سوریه بود. با وجود آنکه بسیاری از کارشناسان آن زمان چنین نظریهای را رد میکردند، اما یک جبههی مشترک چینی-روسی-ایرانی در سوریه تشکیل شد که در حقیقت «محور مقاومت» را [نه روی کاغذ، بلکه] در عمل نشان میداد. بر همین اساس هم دیدیم که شی ضمن تشریح مانیفست چندجانبهگرایی در «دوشنبه»، یادآوری کرد که چگونه سازمان همکاری شانگهای «در قرن بیستویکم نمونهی عالیای از چندجانبهگرایی» بوده و «نقش مهمی در تقویت صدای کشورهای در حال توسعه داشته است.»
اهمیت استراتژیک اجلاس امسال سازمان همکاری شانگهای، که درست بعد از «مجمع اقتصادی شرقی» در شهر «ولادیوستوک» [در منتهاالیه جنوب شرقی روسیه] برگزار شد، بیاندازه زیاد است. مجمع اقتصادی شرقی روی شرق دور در روسیه متمرکز است؛ اساساً ارتباط متقابل روسیه و آسیا را دنبال میکند؛ و قطب کلیدیای در طرح روسیه برای «شراکت بزرگ اوراسیایی» محسوب میشود. توافقات زیادی در افق پیش رو وجود دارد که از شرق دور تا قطب شمال و توسعهی «مسیر دریایی شمالی» را در بر میگیرد و همه چیز را، از فلزات گرانبها و انرژی سبز گرفته تا حاکمیت مستقل دیجیتالی از طریق کوریدورهای لجستیکی میان آسیا و اروپا از طریق روسیه، را شامل میشود.
نقشهای که نشان میدهد چین کدام مسیرها را برای ساخت جاده ابریشم جدید و ابتکار «کمربند و جاده» مدنظر دارد (+)
چنانکه پوتین هم در سخنرانی اصلیاش اشاره کرد، منظور از شراکت بزرگ اوراسیایی اصلاً همین است: توسعهی اتحادیهی اقتصادی اوراسیا، کمربند و جاده، ابتکار هند، آسهآن، و اکنون سازمان همکاری شانگهای، در قالب یک شبکهی هماهنگ که به طور کامل توسط «مراکز تصمیمگیری مستقل» اداره میشود. به نظر میرسد تمام اعضای «جنوب جهان» که از فروپاشی شتابان امپراتوری غربی و نظم یکجانبهگرایانهی مبتنی بر قوانین آن شوکه شده، اکنون آمادگی آن را دارد تا مسیر جدیدی را در پیش بگیرد که به طور کامل در «دوشنبه» به نمایش گذاشته شد: یک اوراسیای بزرگ چندقطبی متشکل از طرفهای مستقل و برابر.
خداحافظی با «لحظهی تکقطبی» آمریکا
بیانیهی نشست «دوشنبه» دربارهی اهداف بازیگران اوراسیایی نیز کاملاً صریح بود: «یک نظم جهانی همهشمولتر، دموکراتیکتر، عادلانهتر و چندقطبیتر بر اساس اصول شناختهشدهی جهانی در زمینهی حقوق بینالملل، تنوع فرهنگی و تمدنی، و همکاری متقابلاً سودمند و مبتنی بر برابری دولتها در سایهی نقش مرکزی و هماهنگکنندهی سازمان ملل.» میتوانید نامش را بگذارید: «همکوشیِ یک نیروی چندقطبی با ابتکار کمربند و جادهی چین[۵].» نیرویی که ایران و افغانستان نیز (که تا پیش از این به دلایل مختلفی حلقههای گمشدهی آن بودند) اکنون به طور کامل در آن گنجانده شدهاند.
انتظار میرود روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در ایران رویکرد سیاست خارجی تهران را به سمت شرق و اوراسیا بچرخاند؛ چرخشی که مصادف با عضویت کامل جمهوری اسلامی در سازمان همکاری شانگهای شده است (+)
در همینباره بخوانید:
همانطور که ولادیمیر پوتین هم در سخنرانی خود در اجلاس «دوشنبه» خاطرنشان کرد، فهرست کشورهایی که دارند پاشنهی درِ سازمان همکاری شانگهای را میکَنند، بسیار بلند است. مصر، قطر و عربستان در حال حاضر به عنوان «شریک» عضو سازمان همکاری شانگهای هستند، همان سطحی که افغانستان و ترکیه نیز در آن قرار دارند. اصلاً بعید نیست که سال بعد، لبنان، سوریه، عراق، صربستان و دهها کشور دیگر نیز به جمع این کشورها ملحق شوند. به علاوه، این کشورها صرفاً در اوراسیا هم نیستند. شی جینپینگ در سخنرانی بهموقعش خطاب به «جامعهی کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب»، از ۳۳ کشور آمریکای لاتین دعوت کرد[۶] تا به ابتکار جادههای جدید ابریشم اوراسیایی-آفریقایی-آمریکایی ملحق شوند.
با «لحظهی تکقطبی» زودگذر آمریکا پس از جنگ سرد خداحافظی کنید.
[۱] Eurasia takes shape: How the SCO just flipped the world order Link
[۲] Raisi era heralds hard pivot to the East Link
[۳] China stitches up (SCO) Silk Rd Link
[۴] Dushanbe Declaration on the Twentieth Anniversary of the Shanghai Cooperation Organisation Link
[۵] Eurasian consolidation ends the US unipolar moment Link
[۶] Xi delivers video speech to CELAC ۶th Summit, calls for building community of shared future between China, LatAm Link