سرویس جهان مشرق _ الجزایر و مغرب تاریخ طولانی از مناسبات متشنج دارند که از زمان استقلال الجزایر از فرانسه در سال ۱۹۶۲ تحت تاثیر مسائل ایدئولوژیک و سیاسی و ترسیم مرزها و رقابت منطقهای دنبال شده است. در این مدت دو کشور وارد جنگهای کوتاهمدتی شدهاند و مرزهای دوطرف از سال ۱۹۹۴ تاکنون مسدود بوده است. به تازگی نیز دو کشور مرزهای هوایی خود را به روی یکدیگر بستهاند.
الجزایر در ۲۴ آگوست در نتیجه «اقدامات خصمانه» مغرب به مناسبات محدود خود با این کشور پایان داد تا همکاری محدود این دو در زمینه انرژی نیز متوقف شده و سطح جدیدی از التهاب در مناسبات دوجانبه شکل بگیرد.
نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در تشدید تنشهای دوجانبه
با وجود واگرایی و اختلافات ریشهدار و سنتی میان دو کشور الجزایر و مغرب، ردپای آمریکا و رژیم صهیونیستی در تشدید تنش در بسیاری از پروندههای دوجانبه دیده می شود. در این رابطه اقدام آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن تمامیت ارضی مغرب در حاکمیت صحرای غربی یکی از اقدامات صورت گرفته در این عرصه به شمار میرود. این اتفاق به عنوان مشوقی از سوی آمریکا در راستای همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی محمد ششم پادشاه مغرب با رژیم صهیونیستی و عادی سازی روابط با این رژیم به مغرب اعطا شد. معاملهای که هر دو سوی آن بر خلاف منافع راهبردی الجزایر در منطقه شمال شرقی آفریقا بود و طی دو سال تنش های دوجانبه را به سطح بیسابقهای افزایش داد.
در همین راستا بعد از اینکه مغرب در دسامبر سال ۲۰۲۰ از عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی خبر داد، الجزایر ضمن محکوم کردن این اقدام، آن را مانورهای خارجی برای بی ثبات کردن منطقه دانست و ضمن محکوم کردن اقدام آمریکا در اعطای تمامیت ارضی صحرای غربی به مغرب به عنوان امتیازی برای عادی سازی روابط بین این کشور و رژیم صهیونیستی تاکید کرد که حل و فصل مسائل فیمابین باید از طریق قوانین بینالمللی انجام شود.
همچنین انتشار اطلاعاتی از جاسوسی مغرب از مقامات الجزایر توسط اپلیکیشن صهیونیستی پگاسوس از دیگر سرنخهای حضور رژیم صهیونیستی در بحران دو کشور است.
مقایسه توان نظامی دو کشور
ابتدا به مقایسه توان نظامی کنونی دو کشور بدون در نظر گرفتن سفارشات تسلیحاتی در حال تحویل میپردازیم:
ارتش سلطنتی مغرب دارای ۳۱۰ هزار پرسنل فعال و ۱۵۰ هزار نیروی ذخیره با بودجه نظامی سالانه ۴.۷۲ میلیارد دلاری، معادل ۳.۸ درصد از تولید ناخالص ملی این کشور است.
ارتش ملی الجزایر نیز ۴۰۰ هزار نیروی فعال و ۲۷۲ هزار نیروی ذخیره با بودجه نظامی سالانه ۹.۲۳ میلیارد دلار را در اختیار دارد که این تفاوت قابل ملاحظه در حجم و بودجه نظامی دوطرف با توجه به مساحت ۵ برابری خاک الجزایر، اقتصاد بزرگتر و جمعیت بیشتر (۷ میلیون نفر) طبیعی به نظر میرسد.
در بخش نیروی زمینی هر دو کشور تجهیزات نظامی در رسته پیاده، زرهی و توپخانهای مدرنی در اختیار دارند؛ عمده ادوات نظامی تحت خدمت ارتش مغرب امریکایی و غربی بوده و بخش اصلی تجهیزات نظامی ارتش الجزایر ساخت روسیه و شوروی سابق است، اما مسئله اصلی که موجب به هم خوردن توازن قوا میان دو طرف میشود کمیت بسیار بالای تجهیزاتی ارتش الجزایر نسبت به رقیب است.
به طور مثال در بخش ادوات زرهی الجزایر دارای حدود ۲۲۰۰ دستگاه تانک اصلی میدان نبرد (شامل ۵۷۲ دستگاه تانک مدرن T-۹۰SA ) و بیش از ۳۵۰۰ دستگاه انواع نفربرهای زرهی از جمله مدلهای مدرنی نظیر BMP-۳ و Boxer است.
در طرف مقابل ارتش مغرب دارای حدود ۱۲۰۰ دستگاه تانک اصلی میدان نبرد است، تا علی رغم اینکه این کشور به طور مثال مجهز به ۳۸۶ دستگاه تانک M۱A۲ آبرامز است که نسبت به T۹۰ برتری دارد، اما کمیت بالای قوای زرهی حریف موجب شود تا بر روی کاغذ برتری با آنها باشد.
در بخش توپخانه، هر دو کشور حدود ۸۰۰ عراده انواع توپهای کششی و خودکششی غربی و شرقی را در اختیار دارند که مدرنترین مدلهای تحت خدمت نیروی زمین الجزایر هویتزر Akatsiya روسی و Nora B۵۲ ساخت صربستان است و نیروی زمینی مغرب نیز هویتزرهای امریکایی M۱۰۹ و سزار فرانسوی و راکتهای هدایت ماهوارهای PHL-۰۳ ساخت چین را در اختیار دارد که از دقت فوق العادهای برخوردار است.
البته در این بخش الجزایر یک برتری محسوس نسبت به رقیب دارد که مجهز بودن به موشکهای بالستیک کوتاه برد اسکندر ساخت روسیه است.
در بخش نیروی هوایی و پدافند زمین پایه فاصله بسیار زیادی میان دو طرف وجود دارد؛ نیروی هوایی الجزایر دارای حدود ۴۶ فروند جنگنده میگ۲۹، ۵۷ فروند سوخوی۳۰ و ۲۵ فروند سوخوی۲۴ است و احتمالا سفارشاتی برای خرید تعداد بیشتری از جنگندههای سوخوی۳۰ و ۳۵ و جنگنده ساخت مشترک چین و پاکستان یعنی JF-۱۷ در راه خواهد بود.
نیروی هوایی مغرب اما تنها دارای حدود ۲۳ فروند جنگنده F۱۶ امریکایی و ۴۶ فروند میراژ اف۱ است که از لحاظ کمی و کیفی در برابر رقیب در سطح پایین تری قرار میگیرد.
در بخش پدافند زمین پایه این اختلاف بسیار شدیدتر خواهد بود؛ جایی که پدافند هوایی زمین پایه الجزایر را به جرات میتوان حتی با پدافند شهر مسکو پایتخت روسیه مقایسه کرد!
ترکیبی از مدرنترین سیستمهای پدافندی روسی شامل سامانههای اس۳۰۰، اس۴۰۰، Pantsir-S، Buk-M۲، Tor-M۲ و S۳۵۰ ساخت روسیه، سیستم پدافندی دوربرد HQ-۹ ساخت چین و صدها دستگاه انواع سامانههای پدافندی کوتاه برد و میان برد قدیمی تر ساخت شوروی سابق، دفاع هوایی زمین پایه این کشور را تشکیل میدهد تا در وضعیت کنونی برتری کامل هوایی و پدافندی را نسبت به کشور مغرب ایجاد کند.
در سوی مقابل پدافند هوایی ارتش مغرب نیز دارای سامانههای مدرنی نظیر پاتریوت و HQ-۹ است اما در زمینه کمیت به هیچ عنوان قابل قیاس با رقیب نیست.
اما رهبران مغرب با توجه به اینکه احتمال درگیری میان دو کشور در آینده نزدیک وجود دارد برای جبران این فاصله دست به سفارشات جدید تسلیحاتی و البته از جهاتی خاص کردهاند. فرماندهان مغربی میدانند که با توجه به تفاوت شدید حجم نیرو، بودجه نظامی، عمق استراتژیک و شاخصهای اقتصادی این کشور نمیتواند همگام با رقیب دست به افزایش کمی قوای خود بزند؛ لذا به سراغ طرحهایی خواهند رفت تا به کمک تکنولوژی مدرنتر، برتری کمی رقیب را خنثی کنند.
طراحان نظامی مغرب بدین منظور، نبردهای ۲ سال اخیر در خاورمیانه، قفقاز و شمال افریقا را به خوبی تحت نظر گرفته و بر اقدام به سفارش تسلیحاتی کردهاند که به منظور کسب برتری هوایی و سرکوب قوای پدافندی رقیب به کار گرفته شود تا با سلطه بر آسمان منطقه نبرد، برتری کمی رقیب بر روی زمین را خنثی کنند.
این سفارشات در گام اول شامل قرارداد خرید ۲۴ فروند مدل جدید جنگنده F۱۶ موسوم به F۱۶-V یا وایپر از امریکا بود تا با توجه به نصب رادار جدید آرایه فازی APG-۸۳ و موشکهای هدایت راداری AIM-۱۲۰ C۷ بر روی جنگندههای جدید و ارتقای ناوگان قدیمی اف۱۶، نیروی هوایی این کشور تجهیزات بهتری نسبت به سوخوی۳۰ های الجزایری داشته باشد.
همچنین عملکردی که پهپادهای رزمی Bayraktar TB۲ و سیستم جنگ الکترونیک Koral در نبردهای لیبی، ادلب و قره باغ علیه انواع سیستمهای پدافندی مدرن روسی نظیر پانتسیر، تور ام۲ و بوک ام۲ داشتند موجب شد تا این کشور دست به سفارش ۱۳ فروند پهپاد بیرقدار و تعداد نامشخصی سامانه اخلال الکترونیک کورال از ترکیه بزند؛ ضمنا با توجه به ایجاد روابط سیاسی میان این کشور و رژیم صهیونیستی در ۱ سال اخیر، ارتش مغرب تعداد نامشخصی پهپاد انتحاری هاروپ ساخت اسرائیل را نیز سفارش داده است که در جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان موفق به نابودی چند واحد اس۳۰۰ ارتش ارمنستان شده بودند.
با توجه به اینکه هر دو کشور دارای نوار ساحلی بسیار طولانی هستند احتمالا بخشی از میدان نبرد احتمالی نیز در دریا رخ خواهد داد؛ در بخش نیروی دریایی هر دو کشور مجهز به ناوچههای کلاس مختلف وزنی از جمله ناوهای فرانسوی کلاس FREMM برای مغرب و ناوهای کلاس MEKO آلمانی برای نیروی دریایی الجزایر هستند؛ اما یک برتری ویژه برای الجزایر مجهز بودن به ۶ فروند زیردریایی کلاس کیلو روسی است که در نبردهای زیر سطحی با توجه به فقدان زیردریایی در ارتش مغرب برتری قابل توجهی به این کشور میدهد.