سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** نباید به سرقت نفتکش ایران واکنش نشان می دادیم!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «چند نکته درباره تنش دریایی» به قلم «علی بیگدلی» فعال اصلاح طلب نوشت: «چگونگی جزئیات رویارویی ایران با ناوهای آمریکایی در دریای عمان هنوز مشخص نیست...همیشه در آستانه انجام مذاکرات چنین اتفاقاتی میافتد. الان هم به نظر میرسد جناح خاص با همین وضعیت نیمبند مذاکره هم خیلی موافق نیست و به نظر بیشتر یک اقدامی است تا بتواند ترازویی که کفه توافق برای ادامه برجام سنگینی میکند را تا حدودی سبک کند تا در آستانه مذاکرات جلوی انجام آن گرفته شود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «با توجه به مشکلات اقتصادی که در داخل داریم ولی جناحهای قدرت و بهخصوص نیرویهای خاص ما خیلی علاقهمند به اینکه اختلافمان با آمریکا در این زمینه حل شود، نیستند. شاید موجودیت و بقای خودشان را در ادامه خصومت با آمریکا میدانند... فشارهای اقتصادی در داخل مردم را به مرحله کلافگی رسانده که ممکن است زمینههای نارضایتیهای را بهوجود بیاورد».
در ادامه این مطلب آمده است: «طی روزهای آینده قرار است در منطقه مانور هوایی- دریایی اسرائیل با حضور عربستان، امارات و مصر اتفاق بیفتد...اینچنین حوادثی نشان میدهد که یک ائتلاف گسترده منطقهای دارد، شکل میگیرد. اسرائیل در حال نصب کردن گنبد آهنین در بحرین و همینطور در امارات متحده است. به هر صورت، شرایط مطلوب نیست و آن گروه و جناحی سیاسی که دارند جلوی مذاکرات را میگیرند، معلوم نیست که چه فکری میکنند که بالاخره این مسیر به کجا ختم خواهد شد؟».
آمریکا به دزدی دریایی اقدام کرده و ایران ضمن واکنش قاطع به این اقدام بزدلانه، محموله سرقت شده را به کشور بازگردانده است. با این وجود، این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که «نیرویهای خاص ما خیلی علاقهمند به اینکه اختلافمان با آمریکا حل شود، نیستند»! سوال اینجاست که آیا باید بابت دزدی دریایی از آمریکا تشکر می کردیم!؟ یا اینکه به دلیل ملاحظات حول مذاکرات برجامی به آمریکا می گفتیم «نوش جان» باز هم اگر خواستی نفتِ ما را بدزد و لذت ببر و مطمئن باش که واکنشی نشان نمی دهیم!
در شرایطی که اقدام غیورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تحسین افکارعمومی همراه بوده و واکنش منفعلانه و تحقیرآمیز طرف آمریکایی را نیز در پی داشته، برخی در داخل به این اقدام غرورآمیز حمله کرده و آن را مورد تخطئه قرار می دهند.
واقعیت این است که بخشی از جریان اصلاح طلب اصرار دارد که نسخه «معمر قذافی» در سیاست خارجی را برای مردم ایران تجویز کند. قذافی ضمن پذیرفتن مسئولیت حمله به هواپیمای خطوط هواپیمایی پانآمریکن و یا بهقول رسانهها، «حادثه هوایی لاکربی» خسارت خانوادههای قربانیان را پرداخت و از سوی دیگر در مذاکرات با آمریکا برای برداشته شدن تحریمها از تمام حقوق این کشور در داشتن برنامه هستهای صلحآمیز نیز صرفنظر کرد.
معمر قذافی در آن مقطع با تمامی مطالبات آمریکا موافقت کرد و در پی بهانه زدایی برآمد. آنها از لیبی خواسته بودند ضمن انهدام و انتقال تجهیزات هستهای این کشور به کشوری دیگر، دسترسی کامل و نامحدودی به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدهد و در عین حال از تمام فعالیتهای هستهای اعم از تحقیق و تولید دست بکشد. قذافی حتی اطلاعات مربوط به چگونگی دستیابی به تجهیزات هستهای را نیز در اختیار طرف غربی قرار داد.
قذافی به خیال خود بهانه های آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن را برطرف کرده و در انتظار نشست تا این بهانه زدایی به لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی منجر شود.
اما در ادامه، آمریکا و انگلیس با خارج کردن اطلاعات محرمانه از لیبی و شناسایی زیرساختها و نقاط استراتژیک و حساس این کشور، در نهایت به صورت هوایی به این کشور حمله کردند. قذافی به طرز فجیعی کشته شد و نه از لغو تحریم ها خبری بود و نه از گشایش اقتصادی در لیبی. این تنها یک نمونه از نتیجه اعتماد به آمریکا است.
حالا علیرغم این اتفاقات عبرت آموز، بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب همچنان نسخه ذلت و حقارت پیچیده و هرگونه اقدام اقتدارآفرین و غرورآمیز را تخطئه می کند.
** سفرهای استانی به غلط رسم شده است
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «وعده های نشدنی» نوشت: «یکی از ویژگیهای مدیران و مسوولان اجرایی جدید شجاعت در دادن وعدههای عمدتا نشدنی است ...مسوولان جدید با تصور و در واقع با توهم افزایش رضایت مردم و محبوبیت احتمالی خود، سفرهای استانی به غلط رسم شده را تشدید کردهاند. سفرهایی که جز ایجاد انتظارات غیرقابل انجام و دادن وعدههای بیمبنا، حاصلی جز کاهش بیش از پیش سرمایه اجتماعی نخواهد داشت».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «انجام سفرهای استانی با دستان خالی و دادن وعدههای نشدنی با هیچ منطقی سازگار نیست. ایجاد بیش از یک و نیم میلیون شغل طی 17 ماه آینده، ایجاد بیش از یک میلیون مسکن و اخیرا سخنان وزیر صمت که "ارتباط دلار با کالای داخلی را قطع میکنیم" از جمله وعدههای عمدتا نشدنیای هستند که به شدت مورد توجه رسانهها قرار گرفته است».
در پایان این مطلب آمده است: «بهتر است مدیران بعضا کم تجربه بیش از این فرصتها و هزینههای انسانی و مالی را صرف تصمیمات متوهمانه و نشدنی نکنند».
روزی نیست که رسانه های اصلاح طلب، سفرهای استانی رئیس جمهور و اعضای هیات دولت را مورد هجمه و تخریب قرار ندهند. این طیف حامی اصلی مدیریت امور کشور به سبک دولت روحانی است.
حسن روحانی رئیس جمهور سابق- خرداد ۹۸- در اظهارنظری قابل تأمل گفته بود: «نیازی نیست روزنامهها از مشکلات مردم بنویسند. من خودم روزانه از داخل ماشین با دیدن تمام چهرههای مردم، نظرسنجی میکنم. من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند و چند نفر قیافهشان گرفته است». این قبیل اظهارات و اقدامات دولتمردان در دولت تدبیر و امید همواره مورد حمایت طیف اصلاح طلب قرار می گرفت.
این روزنامه اصلاح طلب در مطلب مذکور از وعده های نشدنی سخن گفته است. در یک نمونه، برخی مدیران دولت قبل ادعا میکردند «بدون احیای برجام و پذیرش شروط FATF، امکان هیچ معاملهای از جمله خرید واکسن حتی با چین و روسیه وجود ندارد». اما در دولت سیزدهم در شرایطی که ایران به FATF نپیوسته بود و برجام نیز احیا نشده بود، واکسیناسیون به مقدار بسیار زیادی افزایش پیدا کرد و در این خصوص شاهد تحولی بزرگ بودیم.
در یک نمونه دیگر، در شهریورماه سالجاری رئیس جمهور در سفر به خراسان جنوبی و شهرستان طبس به کارگران معدن پروده وعده پیگیری مشکلات داد و به پبمانکاران هم ۲۰ روز مهلت داد. با پیگیری های صورت گرفته مشخص شد که مطالباتی از جمله بیمه کارگران معدن و گلایه آنان در زمینه تفاوت در میزان حقوق دریافتی و استراحتگاه کارگران تحقق یافته و بخش قابل توجهی از مشکلات کارگران معدن پروده طبس مرتفع شده است.
دولت اکنون با عزمی جدی در پی جهش تولید مسکن است و در ساماندهی قیمت اقلام مختلف و از جمله قیمت مرغ نیز اقدامات قابل توجهی انجام داده است. بر همین اساس ستاد تنظیم بازار تصویب کرد هر کیلو مرغ منجمد با ۵ هزار تومان کاهش قیمت، کیلویی ۲۰ هزار تومان به فروش برسد. همچنین کارشناسان معتقدند که با توقف و عقبگرد افزایش قیمت مصالح ساختمانی، قیمت مسکن نیز کاهش پیدا خواهد کرد.
چندی پیش یکی از فعالین رسانه ای در مطلبی نوشته بود: «فرق است میان دولتمردی که دستور سه برابر کردن قیمت بنزین را میدهد و میگوید خود من هم صبح جمعه خبردار شدم، با دولتمردی که صبح جمعه در استانهای دوردست، شنوای درد دل مردم و تولیدکنندگان و کشاورزان در مناطق مختلف است. فرق است میان مدیری که با خودروی شاسیبلند اسکورتی از میان کارگران عبور میکند یا از چهره مردم نظرسنجی میکند، با مدیری که میان کارگران معدن در طبس میرود و همان جا دستور رسیدگی به مشکلات بیمه و دستمزد و مسکنشان را صادر میکند. تفاوت هست میان مدیری که آن قدر در دفتر کارش رسوب کرد تا دغدغه «زخم بستر» گرفتن او سوژه مردم شد، با دولتمردی که وسط میدان مدیریت میکند و نگرانی درباره او، ابتلا به کروناست».
** دیروز سفره مردم را کوچک کردند، امروز یأس آفرینی می کنند
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: «به نظر میرسد دستِکم بخش بزرگی از جامعه ایران به ویژه پس از وقایع سالهای اخیر و رویکرد و مواجهه اصحاب قدرت و سیاست و نزدیکان به نهاد قدرت با این رخدادها، اسیر «بیتفاوتی» و «ناامیدی» شدهاند... مواجهه عموم جامعه در سه ماه گذشته با دولت و دو سال گذشته با مجلس، تصویری دقیق از همان «بیتفاوتی» و «ناامیدی» را بازتاب میدهد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بیتفاوتی و ناامیدی دو ویژگی دیگر نیز دارد. آن دو را باید تحت عناوین «ناپایداری» و «گسستگی» تعریف کرد. به واقع جامعه ناامید و بیتفاوت با فاصلهای بسیار اندک به وضعیت «ناپایداری» و «گسستگی» میغلطد. این جامعه به دلیل عدم وابستگی به نهاد قدرت و ساختار سیاسی حاکم بر کشور، تمام رشتههای اتصال با آن را به قدر مقدور قطع میکند. تعلقات نسبت به این ساختار را به حداقل میرساند و در نتیجه مرحله «گسستگی» با ساختار سیاسی را تجربه خواهد کرد. این گسستگی نیز لاجرم به نوعی ناپایداری عمومی ختم خواهد شد».
روزنامه ابتکار در این مطلب تصریح کرد: «از این رو است که همه مسافران کشتی ایران باید نگران وضع موجود، بیتفاوتی، ناامیدی و فروغلطیدن جامعه در دامگه گسست و ناپایداری باشند که در غیر این صورت باید از «تاک» و «تاکنشان» قطع امید کرد».
جریان اصلاح طلب با قبضه کردن دولت روحانی در شرایطی که هیچ برنامه ای برای اداره کشور نداشت، سفره مردم را کوچک کرد. حالا این جریان با یأس آفرینی و ناامیدکردن افکارعمومی، نمک بر زخم مردم می پاشد.
مردم ایران مأیوس نیستند بلکه گلایه مندند؛ گلایه دارند از جماعتی که حتی آب خوردن آنها را هم به برجام ربط داد و از سیب و گلابی های برجام گفت و طوری القاء کرد که برخی تصور کردند که هر دلار در پسابرجام، یکهزارتومان خواهد شد.
اما همین طیف در پسابرجام، مدعی شد که هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود! همین جماعت در پسابرجام دلار 32 هزارتومانی و مرغ 40 هزارتومانی و مسکن متری 30 میلیون تومان را به مردم تحمیل کرد.
اکنون دولت سیزدهم و مجلس یازدهم عزم خود را جزم کرده اند تا علیرغم میراثِ شوم «دولتِ اصلاح طلبان»، در وضعیت اقتصادی تحول ایجاد کرده و گشایش اقتصادی را رقم بزنند؛ با اینحال جریان اصلاح طلب بجای تلاش برای جبران خسارت هایی که به جامعه تحمیل کرده، مشغول دهن کجی به مردم است.