به گزارش مشرق، در ۲۳مرداد ماه۱۳۸۱، خبرنگاران در هتل «ویلارد» واشنگتن برای ارسال یک خبر بسیار مهم لحظهشماری میکنند؛ خبر را سخنگوی گروهک تروریستی منافقین اعلام میکند؛ او تصاویری از ۳نقطه در استانهای اصفهان و مرکزی به نمایش میگذارد و مدعی میشود ایران بهطور مخفیانه در ۲نقطه تاسیسات غنیسازی اورانیوم دارد. اسفندماه۸۱ «محمد البرادعی»، مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفر به ایران، ضمن بازدید از تاسیسات هستهای، تأیید میکند تاسیسات نطنز و اراک، استفادهای صلحآمیز داشته و ادعاهای مطرحشده درباره استفاده غیرصلحآمیز ایران از این تاسیسات، غیرقابل استناد است.
واشنگتن، البرادعی را تحت فشار میگذارد تا پرونده هستهای ایران را در دستور شورای حکام قرار دهد. شهریور سال۸۲ شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، قطعنامه پیشنهادی ۳کشور کانادا، استرالیا و ژاپن را تصویب میکند و به ایران مهلت داده میشود تا در کمتر از ۵۰روز به تعهدات خود در مورد کنترل برنامه اتمیاش عمل کند. ۱۴مهرماه۸۲ با پیشنهاد رئیس دولت اصلاحات، حسن روحانی که دبیر شورایعالی امنیت ملی است از سوی رهبر انقلاب مسئول ارشد مذاکرهکننده هستهای میشود. پیش از آغاز مذاکرات تهران با ۳کشور اروپایی، تعدادی از نمایندگان اصلاحطلب طرح ۳فوریتی برای الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی را امضا میکنند. سرانجام ۲۹مهرماه۸۲، بیانیه سعدآباد به تأیید طرفین رسید.۴اسفند۱۳۸۲، تیم هستهای در سفر به بروکسل ۲دور مذاکره انجام میدهد. در دوره نخست طرفین به توافقی کلی مبنی بر اینکه ایران تعلیق را در چارچوبی که آژانس تعریف کرده، میپذیرند و آنها هم به تعبیر حسن روحانی پرونده هستهای ایران را از دستور اضطراری شورای حکام خارج میکنند، اما واقعیت این است که در این موافقتنامه تعهدات ایران بهصورت بسیار شفاف و اجرایی و تعهدات ۳کشور اروپایی در قالب موارد کلی و غیراجرایی مورد اشاره قرار میگیرد.
با وجود این توافق، نهتنها موضوع هستهای ایران در اجلاس ژوئن۲۰۰۴ شورای حکام از دستور کار خارج نمیشود بلکه قطعنامه شدیداللحنی نیز علیه ایران در این اجلاس تصویب میشود. عدمتعهد طرف اروپایی به تعهداتش موجب میشود ایران به نشانه اعتراض، پس از صدور قطعنامه سوم در ژوئن ۲۰۰۴، اعلام کند که دیگر به تعهداتش عمل نمیکند. با وجود این غلامرضا آقازاده «۲۰فروردین۸۳» اعلام میکند ایران بهصورت داوطلبانه، تولید سانتریفیوژ را تعلیق میکند. با وجود این، باز هم طرف مقابل فشار بر ایران را جایگزین عمل به تعهدات خود میکند. ایران هم مردادماه۸۳ تولید سانتریفیوژ در نطنز را دوباره آغاز میکند و این اقدام باعث میشود شورای حکام در قطعنامهای ایران را تهدید کند.
دور دیگر مذاکرات ایران و اروپا ۶آبان۸۳ در وین آغاز میشود. اتحادیه اروپا بر تعلیق نامحدود یا دائم همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی پافشاری میکند. بر مبنای این رویدادها سفرای فرانسه، آلمان و انگلستان در تهران ساعت ۹صبح سهشنبه ۱۳آبان۸۳ طرحی را تقدیم ایران میکنند و در مقابل تهران با رد طرح مزبور پیشنهاد جایگزینی را در ساعت۲۰ چهارشنبه ۱۳آبان۸۳ تحویل سفرای ۳کشور میکند.
این موافقتنامه درحالی شکل میگیرد که طرف اروپایی به تعهد خود مبنی بر عادی کردن موضوع هستهای ایران در اجلاس ژوئن۲۰۰۴ عمل نمیکند. از طرف دیگر، ۳کشور اروپایی دنبال این هستند که تعلیق را تا حد اعلای آن گسترش دهند. ایران در این توافقنامه بهعنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی - و نه بهعنوان یک تعهد قانونی - میپذیرد که کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند. یک هفته پس از مذاکرات، تهران فعالیتهای تاسیسات هستهای UCF را به حالت تعلیق درمیآورد و این در حالی است که فعالیتهای تبدیل اورانیوم، طبق نظر فنی آژانس جزو فعالیتهای غنیسازی اورانیوم محسوب نمیشود، اما کشورهای اروپایی که از ادامه این بازی خوششان آمده، هیچیک به تعهدات خود عمل نمیکنند. اوایل سال۸۴ و پس از توافقنامههایی که در پاریس و بروکسل بین طرف ایرانی و اروپایی امضا شد، دولتهای اروپایی جدیت زیادی برای اجرای تعهداتی که برعهده داشتند، نشان ندادند و بهدنبال تلف کردن وقت تا معلوم شدن تکلیف انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ بودند.
انتخابات ریاستجمهوری، فضای هستهای و مذاکرات آن را تغییر میدهد. خلف وعدههای پیدرپی طرفهای غربی و تغییر رویکرد دولت نهم سبب میشود، مذاکرات اینبار نه به خواست اروپاییها و آمریکاییها بلکه به خواست ایران پیگیری شود.
دولت وقت، تمام تعهداتی را که ایران در توافق سعدآباد به شکل یک طرفه زیربار آن رفته بود، تعلیق میکند. در مراسمی در روز ۲۰فروردین ماه سال۸۵، خبر راهاندازی زنجیره کامل غنیسازی اورانیوم از سوی رئیسجمهور وقت اعلام و ایران به طرفهای غربی پیام میدهد که فناوری هستهای خود را در مسیر جدیدی پیگیری و توسعه میدهد.
تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران بهسرعت افزایش یافته و ایران قدرت ساخت سوخت هستهای را بهدست آورده است. این اتفاق با واکنش کشورهای غربی روبهرو و آنان تهدید کردند ایران باید فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند. اما مسیر هستهای ایران متوقف نشد و با نامگذاری ۲۰فروردین بهعنوان روز ملی فناوری هستهای در تقویم کشور، روند هستهای شدن کشور شتاب بیشتری گرفت. تا جایی که امروز جمهوری اسلامی در نقطهای قرار گرفته که از غنیسازی ۳.۵درصد سالهای ۸۴ به غنیسازی ۲۰درصد و اکنون ۶۰درصد رسیده است.
منبع: روزنامه همشهری