سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** رضا کیانیان: شهید چمران سرافراز از دنیا رفت چون آرمان هایش را اجرایی نکرد
«رضا کیانیان» بازیگر سینما در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «برای من و شما نسخه پیچیده اند» نوشت: «چمران خیلی خوشبخت بود که با آرمان هایش رفت. زمانی که آرمان ها رنگ نباخته بودند و به ضد خود تبدیل نشده بودند. سرنوشتش را شبیه چه گوارا رغم زد. کاسترو را به حکومت رساند و خودش هیچ پست دولتی نپذیرفت. رفت جایی دیگر، و مبارزه اش را ادامه داد. اگر وزیر شده بود، مثل کاسترو ذلیل از دنیا می رفت. چمران و چه گوارا سرافراز از دنیا رفتند چون آرمان هاشان را اجرایی نکردند. فقط حرفش را زدند و برایش جان باختند.»
وی در ادامه نوشت: « حالا، از حرف های چمران برای من و شما نسخه می نویسند . مثل همین پردهای که شهرداری به در و دیوار زده و برای مردم نسخه پیچیده. اگر به خودشان می گفتند، بیشترشان باید در جا از مسئولیت شان استعفا می دادند! اکثر مسئولین این چنینی، خودشان را از هر نقدی جدا و پاک می دانند. نقد را فقط برای دیگران می پسندند. وگر نه چطور ممکن است چنین پرده ای را چاپ و تکثیر کنند و همه جا به نمایش بگذارند؟ »
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر می خواهید میزان تقوا را در مملکت اندازه بگیرید، تمام مسئولین را در تمام پست ها چه دیروز و چه امروز با همین شعار بسنجید. ببینید چه تخصصی داشتند و چه پستی را در اختیار گرفته اند. حتماً میزان تقوا را در می یابید. من وقتی این پرده را دیدم. کلی گیج شدم. اول به معنای تقوا شک کردم. بعد به خودم شک کردم. چون جمله «آن که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، تقوا ندارد» جا هایی نصب شده که من و شما ببینیم؛ من و شما».
متاسفانه برخی سلبریتی ها دقیقا مشابه برخی فعالین سیاسی اصلاح طلب علیرغم دانش کم و آشنانبودن با مباحث و موضوعات مختلف، مدعی هستند که در همه امور متخصص و کارشناس هستند.
به این نمونه توجه کنید: «علی مطهری» که در مجلس دهم نائب رئیس بود و با لیست امید- و با «تکرار می کنم» خاتمی – به مجلس راه یافت در روزهای پیش در نامه ای به رئیس جمهور که در صفحه اول روزنامه اعتماد نیز منتشر شده بود، گفته بود: «چرا درخصوص میدان نفتی آرش در دریای خزر که میان ایران و آذربایجان مشترک است اقدامی نمیشود!؟». این اظهارنظر تأمل برانگیز و البته تاسف برانگیز در حالی است که میدان نفت و گاز آرش در آبهای خلیجفارس است و نه در دریای خزر! و بین ایران و عربستان و کویت مشترک است و نه ایران و آذربایجان!».
حالا برمی گردیم به اظهارات رضا کیانیان درباره شهید چمران. وی مدعی شده است که شهید چمران شبیه چه گوارا بود که صرفا به مبارزه پرداخت و وزیر نشد. این در حالی است که شهید چمران از مهرماه ۱۳۵۸ تا شهریور ۱۳۵۹ وزیر دفاع بوده است.
شهید چمران همچنین در دوره اول مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران کاندید شد و به مجلس راه یافت. علاوه بر این شهید مصطفی چمران در سال ۵۸ در دولت، معاون نخست وزیر بوده است. پس برخلاف ادعای آقای کیانیان، شهید چمران صرفا یک مبارز در میدان نبود. همچنین برخلاف ادعای کیانیان، شهید چمران همانند دیگر شهدای گرانقدر، آرمان هایشان را اجرایی کردند و اینطور نبود که فقط حرفش را بزنند.
و اما آقای کیانیان مدعی شده است که «چمران با آرمان هایش رفت. زمانی که آرمان ها رنگ نباخته بودند». این ادعا در حالی است که اکنون نیز آرمان ها رنگ نباخته اند. گویا آقای کیانیان و همقطاران وی موج عظیم و فراگیر «سلام فرمانده» را ندیده اند و یا خود را به ندیدن زده اند. در ماههای اخیر دهه نودی ها سنگ تمام گذاشته اند و این سرود زیبا و حماسی همچنان شهر به شهر و کوچه به کوچه در حال فراگیری است و حتی مرزهای ایران را نیز درنوردیده و به زبان های دیگر نیز در حال تکثیر است.
در حال حاضر آرمان ها رنگ نباخته است و جوانان مدافع حرم تنها یکی از مصادیق در این زمینه است. گویا آقای کیانیان فراموش کرده که در تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی چه غوغایی به پا شد. این اتفاق در دهه ۶۰ رخ نداده بود، بلکه در اواخر دهه ۹۰ رخ داد.
آقای رضا کیانیان بهتر است بجای این قبیل نظریه پردازی ها، بابت حمایت خود از «دولتِ اصلاح طلبان» به مردم پاسخگو باشد. آقای کیانیان، صورت مسئله را پاک نکنید، لطفا کمی هم به فهم و شعور مردم احترام بگذارید.
لازم به ذکر است که رضا کیانیان را عمدتا با عنوان شاگردی حضرت آیتالله خامنهای در رسانههای اصلاح طلب معرفی کردهاند و کیانیان با همین عنوان و نزدیکی با شهید بهشتی تنور نانداری برای خودش فراهم کرده است. در صورتیکه این شاگردی قبل و بعدی هم دارد. کیانیان پس از طی یک دوره طلبگی در مشهد و شاگردی حضرت آیتالله خامنهای و نزدیکی کوتاه مدت به شهید بهشتی، مارکسیست میشود و به همکاری با سازمان «پیکار» با گرایشات شدیدا ضد اسلامی ملحق میشود.
پیش از این، «رسول شرکتی» یکی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در مورد سوابق رضا کیانیان به رادیو زمانه گفته بود «من با رضا کیانیان (همین هنرپیشه معروف) که بعد از دو یا سه سال مخفی بودن خود را در تهران معرفی کرده و سپس به مشهد منتقل گردیده بود چند بار واسطه فرستاد برای صحبت کردن با من. قبلا گفتهام رضا کیانیان مسئول پیکار خراسان بود و دو یا سه باری که گروههای سیاسی در سطح استانی جلسه گذاشته بودند همدیگر را دیده بودیم».
یکی از فعالین رسانه ای پیش از این در مطلبی نوشته بود: «با توجه به اظهارات صریح رسول شوکتی، کیانیان در صورت عدم بازگشت از مسیری که در آن افتاده بود، با طناب اعدام زندگیاش در دهه شصت قطع میشد و فرصت بازی کردن در کیف انگلیسی سیدضیاالدین دری را پیدا نمیکرد. اما با تاکید بر شاگردی حضرت آیت الله خامنهای از زندان و اعدام نجات پیدا کرد. نکته مهمتر این است که رضا کیانیان چهل سال است با طرح عنوان شاگردی کوتاه مدت حضرت آیت الله خامنهای در فاخرترین آثار حکومتی حضور پیدا کرده است و همواره بیشترین دستمزدها را از پروژه های دولتی دریافت کرده است، یعنی دستمزد رضا کیانیان مستقیم از ریاکاری شاگردی کوتاه مدت حضرت آقا و پول فروش نفت پرداخت شده است.»
** اصلاح طلبان از روند کاهشی قیمت دلار نگران هستند!؟
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «شایعه ای که با دو توئیت صدا کرد» نوشت: «این روزها زمزمه ها و شنیده هایی زیاد به گوش می رسد؛ حرف و حدیث هایی که خبر نیستند و شباهتی به اخبار تایید شده هم ندارند اما می توانند محل بحث و گفت و گوهای فراوانی باشند. البته این نکته را نیز باید اضافه کرد که زمزمه هایی از این دست آنقدر مایه های خبری در بطن خود دارند که می توانند به تحلیل هایی پیش از وقوع حادثه تبدیل شوند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «روز گذشته در فضای مجازی توییتهایی از علی باقریکنی (دیپلمات ایرانی، معاون سیاسی وزیر امورخارجه ایران و رئیس تیم مذاکرهکننده ایران در مذاکرات مربوط به احیای برجام در وین) دستبهدست میشد که بازار زمزمهها و شنیدهها یا به عبارتی شایعات خبری را داغ کرده بود و تحلیلهای قبل از وقوع حادثه را دامن زده بود. برای همین زیاد میشد دید که برخی از کاربران پرسیدهاند آیا علی باقریکنی از وزارت امورخارجه و مذاکرات خداحافظی میکند یا آیا مذاکرات برجام به پایان رسیده است؟ برای همین از حالا بسیاری چشم به روزهای آینده دوختهاند تا ببینند آیا واقعهای در راه است یا از بن، تحلیلهای پیش از وقوع حادثه نادرست بودهاند.»
این روزها قیمت دلار و سکه روند کاهشی را در پیش گرفته است. اما همزمان با این روند مثبت، برخی رسانه های اصلاح طلب همصدا با رسانه های معاند به شایعات دامن زده و زمینه را برای افزایش قیمت دلار و شوک به بازار فراهم می کنند.
شایعه استعفا نیز در همین زمینه قابل بحث است. طیفی که این شایعه را منتشر می کند ۲ هدف اصلی را دنبال می کند؛ یکی القای آشفتگی در دولت و در رفتن زمام امور از دست دولتمردان است و دیگری به بن بست رسیدن رویکرد دولت سیزدهم در سیاست خارجی است.
این طیف در پی القای این ادعا است که تنها مسیر در سیاست خارجی از کرنش مقابل آمریکا و تروئیکای اروپا می گذرد. این یعنی باید یکطرفه امتیاز بدهیم و هیچ انتظاری بابت دریافت امتیاز از طرف مقابل نداشته و امضای وزیر خارجه آمریکا را هم تضمین بنامیم.
متاسفانه طیفی که در دولت قبل دلار ۳۲ هزارتومانی و ۲ برابر شدن تحریم ها را به مردم تحمیل کرد در مسیر دولت سیزدهم پی در پی در حال سنگ اندازی است. و اما سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که آیا اصلاح طلبان از روند کاهشی قیمت دلار و سکه نگران هستند!؟
** آسیب شناسی وضع موجود توسط بانیان و حامیان تورم ۶۰ درصدی!
«علی صوفی» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «دولت در مواجهه با بحرانهای موجود در جامعه و به خصوص بحران اقتصادی و معیشتی با چالش در زمینه برنامهریزی مواجه است و ما مشاهده میکنیم بهرغم شعارهایی که در زمان انتخابات درباره گرانی و وضعیت معیشتی مردم دادند اما در عمل گرانیها افزایش پیدا کرده و مشکلات اقتصادی مردم عمیقتر شده است.»
وی افزود: «آقای رئیسی بر این باور هستند که مشکلات اقتصادی مردم داخلی است و نباید مشکلات داخلی را به سیاست خارجی گره بزنند. به همین دلیل تلاش ایشان این بود که مدیریت داخلی کشور را بهبود ببخشند. با این وجود به دلیل اینکه رویکرد دولت سیزدهم برنامه محور نبود این موضوع محقق نشده است.»
وقتی دولت روحانی روی کار بود، هم دولتمردان و هم فعالین و رسانه های اصلاح طلب به دفعات مدعی بودند که دولت در حال آواربرداری است و این عملیات هنوز پایان نیافته است.
دولت اول روحانی تمام شد و باز هم ادعای آواربرداری ادامه یافت. کار به جایی رسید که فعالین و رسانه های اصلاح طلب در شرایطی که قریب به ۸ سال از دولت روحانی سپری شده بود، مدعی بودند که عملیات آواربرداری حداقل ۱۶ سال زمان می برد و تازه نیمی از این مدت زمان سپری شده است!
حالا همان طیف از اولین هفته های روی کارآمدن دولت رئیسی تاکنون به دفعات ادعا کرده اند که چرا همه مشکلات کشور در این مدت زمان رفع نشده و ما شاهد فتح الفتوح اقتصادی نیستیم!؟
این در حالی است که طولانیترین رشد اقتصادی منفی سه دهه اخیر در دولت روحانی رقم خورد. در دولت روحانی شاهد تورم حدود ۶۰ درصدی بودیم. در دولت قبل بیش از ۵ هزار واحد صنعتی تعطیل شد و یا به حالت نیمه تعطیل درآمد و همچنین حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان از سرمایه مردم در بورس نابود شد. دولت روحانی کشور را با شاخص فلاکت ۴۶درصدی به دولت بعدی تحویل داد.
به این موارد توجه کنید: «واکسن کرونا سوهان قم نیست که فراوان باشد»، «این افتخار دولت است که حتی یک واحد مسکونی را نساخت. از ابتدا قرار نبود دولت خانهای بسازد»، «برای کاهش قیمتها دعا کنید»، «گرانیها کار دولت نیست بلکه این دشمنان هستند که با فشار تحریمها میخواهند ملت ایران را تسلیم کنند»، «مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم»، «درخصوص فشار اقتصادی باید بگوییم دولت در این خصوص قصوری نداشته و جهان با یک پدیده نادر به نام ترامپ مواجه شده است».
«خودم هم بیخبر بودم، صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده است»، «نگویید اختلاس، بگویید معوقه»، «دختر وزیر، بیکار و مظلوم بود و به شغل شریف واردات پوشاک روی آورده بود»، «آنچه دولت روحانی تحویل گرفت دستکم به ۱۶ سال آواربرداری نیاز دارد» و...اینها بخشی از اظهارات دولتمردان و فعالین اصلاح طلب در حدفاصل سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ است.حالا این روزها همین جریان سیاسی در پوشش منتقدان وضع موجود به میدان آمده و مدعی هستند که در ۸ ماه اخیر نه تنها هیچ تغییر مثبتی رخ نداده بلکه شرایط به مراتب بدتر شده است.
این ادعا در حالی است که تنها در یک نمونه، آمار فوتی های کرونا از ۷۰۰ نفر در روز به کمتر از ۳ نفر در روز کاهش یافته و برخی روزها نیز شاهد رکورد صفر فوتی بودیم. نکته قابل توجه اینجاست که این رکورد بدون برجام و بدون FATF رقم خورد.