یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل: قدرت واکنشی چین برای آمریکا تهدید موجودیتی است

هادی محمدی تصریح کرد که پرحجم بودن قدرت نظامی و واکنشی چین در برابر ایالات متحده و کشورهای غربی می‌تواند برای آنها تهدید وجودی ایجاد کند.

به گزارش مشرق، هادی محمدی، کارشناس مسائل بین‌الملل، درباره رفت‌وآمد اخیر مقامات ایالات متحده آمریکا به جزیره تایوان، گفت: قرار داشتن در قله هژمونی جهانی، امروز در ادبیات سیاسی یا بین‌الملل بر این اساس نیست که یک خدمت انسانی یا یک نظام انسانی را در جهان بخواهد مدیریت کند.

وی افزود: قدرت هژمون، صرفا برای بهره‌مند شدن و سلطه؛ یعنی برای استفاده از قدرت و ثروت است. این نگاه، یگ نگاه یک‌جانبه است. بر این اساس، هیچ قدرت یا بازیگر دیگری حق برزگ شدن، اثر گذاری، حرکت و اقدامی خارج از چارچوب مطلوب قدرت هژمون را نخواهد داشت. در این نوع نگاه برای مفاهیم بین‌المللی و با ارزشی مانند؛ آزادی، آزادی تجارت، آزادی بیان، حقوق برابر انسانی و مفاهیم دیگر، استانداردهای دوگانه وجود دارد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه مفاهیم با ارزش بین‌المللی قربانی نگاه هژمون است، بیان داشت: قدرت هژمون نه تنها درباره مفاهیم بین‌المللی و با ارزش، استاندارهایی را مشخص می‌کند؛ بلکه درباره نحوه زندگی نیز دیدگاه‌های خود را به‌گونه‌ای تعریف می‌کند تا بتواند قدرت و ثروت را در اختیار داشته باشد.

محمدی ادامه داد: نگاه قدرت هژمون به جهان ظالمانه است؛ چراکه به دولت‌ها و ملت‌های مختلف از نظر مبدأ و منشأ برابر انسانی نگاه نمی‌کند. ایالات متحده به‌عنوان یک قدرت هژمون،‌ در ۷۰ تا ۹۰ سال گذشته بعد از یک نظام دو قطبی در جایگاه نسبی برتر و یک‌جانبه بین‌المللی قرار داشته و تلاش کرده بود که آن را حفظ کند.

محمدی با اشاره به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، عنوان داشت:‌ نظم نوین جهانی در ۳۰ سال گذشته شاهد تغییر و تحولات گسترده‌ای بوده است. روسیه به‌تدریج جایگاه خود را در عرصه‌های مختلف گسترش داده و به جایگاه مشخصی رسیده است. همچنین، چین نیز در بین دهه‌های ۷۰ تا ۸۰ میلادی در ابعاد اقتصادی و در دهه‌های اخیر در ابعاد نظامی و دیگر عرصه‌های تکنولوژی به سرعت قدرت‌مند شده و برای خود جایگاهی پیدا کرده است.

وی با بیان اینکه وقوع انقلاب اسلامی در سطح منطقه، گسترش و نفوذ گفتمانی و قدرت مردمی آن، خطری برای قدرت هژمون محسوب می‌شود، اظهار داشت: زمانیکه ایالات متحده و کشورهای غربی در ادبیات استراتژیک خود درباره تهدیدات بین‌المللی صحبت می‌کنند همواره از ایران، روسیه و چین نام می‌برند.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل تصریح کرد: قدرت هژمون برای حفظ جایگاه خود استفاده از هر نوع ابزار، روش و سیاست را مجاز می‌شمرد. در گذشته لشکرکشی‌ها و قدرت نظامی صرف مبنا و منطقه غلبه بود. این در حالیست که امروز استفاده از تروریسم و هر نوع ابزار جنایتکارانه را برای پیش‌برد اهداف خود مجاز می‌داند.

وی افزود: آمریکایی‌هایی برای حفظ هژمون خود از یک «تاکتیک استراتژیک» استفاده کردند و«سزارین زودهنگام» و شرایط فوق‌العاده‌ای به روسیه تحمیل کردند. جنگ در اوکراین در واقع «شرایط پیش‌دستانه» برای به ‌دام انداختن یا شرایط تحمیلی به روسیه بود. همچنین، ایالات متحده از همین روش برای تحمیل «شرایط پیش‌دستانه» به چین در حال استفاده هستند.

وی با اشاره به بحران اوکراین، گفت: بعد از حدود شش ماه از شروع بحران در روسیه و اوکراین، کشورهای غربی وارد یک عرصه پرتنش و بحران‌های مختلف تکنولوژیک و امنیتی شده‌اند تا جایی در خلال این جنگ لحظاتی دنیا را با خطر جنگ اتمی و مانند آن نیز همراه کرده است. امروز ایالات متحده می‌داند قدرت چین در عرصه‌های مختلف خصوصا بخش اقتصادی با سرعت و شتاب جدی در حال پیشرفت است. قدرت هژمون جهانی غربی نمی‌تواند این موضوع را تحمل کند. بنابراین، تلاش می‌کند تا شرایط اضطراری را به چین تحمیل کند.

محمدی بیان داشت:‌ سفر پلوسی به تایوان و محترم ندانستن قواعد بین‌المللی، قواعد بازی و حقوق بین‌الملل به معنای یک تهدید و به‌وجود آوردن شرایط اضطراری در جنوب شرق آسیا است. غربی‌ها می‌دانند که اجرای سیاست اضظراری در چین غرب و ایالات متحده را وارد یک فضای پر تنش می‌کند، همان سیاستی که آنان حداقل در یکی دو دهه‌های گذشته به‌دنبال روش‌های مختلفی برای مهار چین  و روسیه و حتی ایران بودند که تمامی این روش‌ها با شکست روبرو شد یا نتیجه مطلوب را برای آنها نداشت. در نتیجه آمریکا با وجود آوردن شرایط اضطراری دست به خودکشی سیاسی می‌زند تا طرف مقابل را وادار به بازدارندگی کند.

وی افزود: سفر خانم پلوسی به تایوان و موضع‌گیری‌های دیگر کاخ سفید و مجلس نمایندگان اعم از حزب دموکرات یا جمهوری‌خواه در این خصوص در مسیر به چالش کشیدن و کاهش قدرت چین و روسیه در ابعاد ژئوپلتیک، امنیتی، اقتصادی، نظامی و سیاسی است، تا بتواند از این طریق قدرت هژمون خود را در نوک قله تثبیت کند.

وی معتقد است، اقدامات تحرک‌آمیز آمریکا درباره روسیه و چین به این معناست که فضای نظام بین‌الملل وارد یک دوره طولانی پر چالش خواهد شد. طبیعی است، همانطور که روس‌ها نسبت به اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا در اوکراین واکنش نشان داده‌اند و از منافع ملی خود دفاع کرده‌اند؛ از چین نیز این انتظار می‌رود که در ابعاد مختلف و با تدابیر متفاوتی در برابر سیاست‌های تحریک‌آمیز ایالات متحده بایستند و دست به مجازات‌ها یا اقدامات واکنشی مشخصی بزنند.

وی با تاکید بر اینکه قدرت نظامی چین، با آنچه غربی‌ها در اوکراین تجربه کردند، متفاوت است، تصریح کرد: پرحجم بودن قدرت نظامی و واکنشی چین در برابر ایالات متحده و کشورهای غربی می‌تواند برای آنها تهدید وجودی ایجاد کند. همه کنش و واکنش‌ها در عرصه نظام بین‌الملل این معنا را می‌دهد که مرزهای بین‌الملل در شرف تهدید جهانی قرار دارد. اگر ایالات متحده بخواهد از روش‌های درست و معمول رقابت فاصله بگیرد، از فضای جهانی نمی‌توان انتظار داشت که به سمت ثبات و آرامش و در شرایط مطلوب حرکت کند.

وی افزود: موسسات استراتژیک غربی در خصوص جنگ اوکراین سخن از این می‌کنند که جنگ اوکراین ممکن است که فراز و نشیبی در توقف یا سرعت تحولات باشد اما این یک بحران طولانی دراز مدت خواهد بود

به نظر می رسد که غربی ها در عرصه های قدرت به جز عرصه های نظامی و کشتار جمهی مولفه های قدرت پایداری در این تنش خود ساخته را ندارند و به شدت آسیب می‌بینید. اقتصاد اروپا در پنج یا شش ماه گذشته نشان داده است که شرایط در آنجا به‌شدت آسیب‌پذیر است و ممکن است که به سمت شکاف‌های جدیدی در ایالات متحده رود و ممکن است که باعث شورش‌های اجتماعی در غرب شود و ممکن است که بسیاری از رخدادهای غیر طبیعی و معمول در اروپا را دامن بزند. همین نوع رویکرد ایالت متحده در برابر چین وجود دارد و می‌تواند جنوب شریق آسیا و کل آسیا را وارد یک مرحله پر چالش و پر خطر کند.

وی گفت: قدرت هژمون تلاش می‌کند تا اقتصاد خود را از طریق تولید و مدیریت جنگ اهداف اقتصادی و دیگر اهداف خود را بهبود و ارتقا می‌دهد و تلاش می‌کند طرف‌های مقابل خود را فرسایش دهد تا بتواند جایگاه خود را در قله قدرت جهانی حفظ کند. این یک سیاست ثابت و معمول در استراتژی قدرت هژمون است.

وی با اشاره به تاریخ استعماری در اروپا، گفت: در تاریخ استعماری اروپا شاهد جنگ‌افروزی‌های زیاد بودیم. انلگیسی‌ها تاریخ سیاهی از رفتارهای خونین و شرم‌آور در این زمینه دارند. طبیعی است که در برابر سیاست‌های غیر عادی و غیر انسانی و جنایتکارانه غرب، قدرت‌های دیگر جهانی در مسیر همگرایی قرار بگیرند. طبیعی است که روسیه و چین و حتی ایران در مسیر دفاع از منافع ملی خود نوعی سیاست های همگرایی از خود نشان دهند و ائتلافات دیگر شکل بگیرد.

وی در پایان با اشاره به شرایط تایوان، گفت:‌ تایوان شرایط بسیار آسیب‌پذیری به لحاظ موقعیت جغرافیایی دارد. بنابراین، چین در تایوان نیازی به همگرایی‌های فعال ندارد؛ مگر آنکه ایالات متحده  بخواهد وارد عرصه مواجهه و مقابله مستقیم با چین شود. در بحران اوکراین هم شاهد نیستیم که ایالات متحده بخواهد به صورت مستقیم درگیر شود.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • سید IR ۱۸:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۵
    5 0
    به هرحال پایان امپراتوری یانکی ها مانند همه امپراتوری های زورگو در طول تاریخ، فرا رسیده است! چه غرب پرستان را خوش آید یا خوش نیاید و چه پذیرا باشند یا نباشند، این سرنوشت محتوم همه حکومت های شیطانی است! اما موضوع مهم در این مقوله آن هست که در این سقوط یانکی ها تنها نیستند! بلکه همه کشورهایی که به این امپراتوری به عنوان پشتیبان اتکاء کرده بودند با هم آوار خواهندشد!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس