اين مرد به امير جمشيد جوزي، بازپرس شعبه ۱۵ گفت: مدتي بود به دنبال خريد خودرو بودم اما چون پول کافي نداشتم نمي توانستم خودرو بخرم. چند ماه قبل در يکي از روزنامه ها آگهي يک شرکت ليزينگ خودرو را ديدم که در آن شرايط مناسبي براي فروش خودرو اعلام شده بود. وقتي با دفتر شرکت تماس گرفتم فهميدم مي توانم با ۳ميليون تومان خودروي موردنظرم را بخرم.
به اين ترتيب مدارک لازم را آماده کردم و به دفتر شرکت رفتم. مدير اين شرکت جواني به نام شهرام بود که ظاهر آراسته اي داشت و در صحبت هايش مدام از اعتبار شرکت صحبت مي کرد. او گفت در کمتر از ۳۰روز خودروي موردنظر را به من تحويل مي دهد. من هم ۳ميليون تومان را که بخشي از آن را هم قرض گرفته بودم به او دادم و منتظر تماسش شدم اما خبري از او نشد.يک ماه بعد وقتي به شرکت رفتم شهرام گفت به دليل حجم زياد کار، خودرو با چند روز تاخير واگذار مي شود.
به اين ترتيب من باز هم چند روز صبر کردم اما اين بار وقتي به دفتر شرکت رفتم با درهاي بسته روبه رو شدم. وقتي از چند نفر که آنجا بودند پرس و جو کردم فهميدم شهرام کلاهبرداري کرده و فراري است.تحقيق درباره اظهارات اين امر نشان داد او تنها مالباخته اين شرکت ليزينگ خودرو نيست و علاوه بر او ده ها نفر ديگر نيز فريب وعده هاي پوشالي مدير شرکت را خورده اند. به اين ترتيب در روزهاي بعد، شاکيان پرونده يک به يک در دادسرا حاضر شدند و ضمن شکايت از شهرام، خواستار بازپس گيري پول هايشان شدند.مالباختگان که بعد از مدتي تعدادشان به ۹۹نفر رسيد اطلاعات چنداني درباره مرد کلاهبردار نداشتند و فقط نشاني دفترش را مي دانستند.
با اين حال افسران پليس آگاهي تحقيقات وسيعي را براي شناسايي متهم آغاز کردند. با گذشت مدتي از ثبت اولين شکوائيه کارآگاهان با تحقيق از فردي که صاحب اصلي دفتر بود و آنجا را در اختيار متهم گذاشته بود به اطلاعاتي درباره مخفيگاه وي دست يافتند و سرانجام در عملياتي غافلگيرکننده او را به دام انداختند.تحقيق از جوان دستگير شده نشان داد نام اصلي وي محسن - ۳۱ساله- است اما او به دروغ خود را شهرام معرفي کرده بود. به اين ترتيب وي پشت ميز بازجويي نشانده شد و در اعترافاتش کلاهبرداري از شاکيان را پذيرفت.
او گفت: مدتي قبل يک ساختمان ساختم اما به دليل مشکلاتي که داشتم ضرر کردم و به افراد زيادي بدهکار شدم. چون نمي توانستم بدهي سنگينم را پرداخت کنم تصميم گرفتم با کلاهبرداري اين پول را به دست بياورم. به اين ترتيب يک دفتر کار را براي چند ماه اجاره کردم و چند نفر هم به عنوان کارمند در دفترم مشغول به کار شدند. از طرفي براي ظاهرسازي دو دستگاه خودروي بنز و بي ام وي را از يک موسسه کرايه کرده بودم و با آن ها به محل کارم مي رفتم.
در ادامه در روزنامه آگهي فروش ليزينگي خودرو دادم و از آن به بعد بود که افراد زيادي براي خريد خودرو به دفترم آمدند. به کارمندانم گفته بودم در مدتي که مشتريان در دفتر حضور دارند براي آنها دائم از سوابق درخشان شرکت صحبت کنند تا از اين طريق اعتماد آنها زودتر جلب شود.
من و کارمندانم حدود يک ماه از اين افراد ثبت نام کرديم و قرار شد خودروهايشان را يک ماه بعد تحويل دهيم. در اين مدت حدود ۹۹ نفر ثبت نام کردند و مبلغي در حدود ۵۰۰ميليون تومان به من دادند. من هم با نيمي از اين پول بدهي هايم را پرداخت کردم.براساس اين گزارش هم اکنون مرد کلاهبردار در بازداشت به سر مي برد و بازجويي ها از او ادامه دارد.