به گزارش مشرق، کمیل خجسته در کانال تلگرامی خود نوشت:
«برای یک لحظه التحریری آمادهاید؟ این جمله با هشتگ اشغال_والاستریت در وبلاگ ادباسترز اولین جرقههای آتش جنبش ۹۹درصدی در خیابانهای امریکا بود.» کاستلز بعد از بیان ماجرای آغاز جنبش ۹۹درصدی در #کتاب مهم شبکههای خشم و امید مینویسد که «هماکنون یک تغییر جهانی در تاکتیکهای انقلابی در حال رخ دادن است که حاکی از آیندهای روشن است. روح آن پیوند تحریر با جنبشهای (انقلابی) شکلگرفته در (غرب) است. اخگر باعث روشن شدن آتش شد.» جنبش در والاستریت تظاهرات کرد؛ پارک زاکوتی را اشغال کرد و بعد از آن بود که در بیش از ۱۰۰۰ شهر و در همه ۵۰ ایالت امریکا فراگیر شد.» نکته حائز اهمیت «جنبش اشغال» این بود که حتی مدل تسخیر میدان و برپایی چادرشان هم شبیه میدان التحریر مصر بود.
حالا التحریر چه بود؟ التحریر میدان اصلی در قاهره مصر بود. همانجایی که نقطه تمرکز انقلابیون مصر در ماجرای بیداری_اسلامی بود. بیداری اسلامی که الهامگرفته از مقاومت فلسطین در ماجرای جنگ ۲۲روزه و مقاومت حزبالله بود. آن زمان دولت مصر به عنوان بازوی رژیم ص ه ی و ن عمل میکرد. دولت نامبارک مصر محاصره غزه را تکمیل کرد و اجازه داد برادران عرب مسلمانش زیر فشار موشکهای اسقاطیل قرار بگیرند و در کمال تعجب آنها، این مقاومت فلسطین بود که پیروز شد. مصری که افتخارش رهبری جنگهای شش روزه و... بود حالا خود جزیی از حلقههای اشغال شده بود و در واکنشش ملت مصر با شعارهای ضدسازش و اسلامگرایانه قیام کردند.
این یک دومینو بود.
جنبش اشغال والاستریت امریکا از التحریر مصر الهام گرفت. جوانان مصر و تونس هم از حزبالله و حماس و جهاد اسلامی الهام گرفتند و آنها هم از بسیجیِ امام فراگرفتند. این پیوستگی به تعبیر کاستلز یک «طنز تاریخ» بود. «زیرا برای بیشتر امریکاییها تنها چیزهای با اهمیت در خاورمیانه نفت و اسرائیل است. با این حال طنین صدای قیام عربی به غرب رسید. و...»
هر چند هر دو جنبش با وجود موفقیتهایی سرکوب شدند اما این پیوستگی معنای بزرگی داشت. علیرغم سرکوب گسترده و الگوهای کنترل اجتماعی امنیتی در غرب، تفکر مقاومت در حال توسعه است.
داستان اجرای حکم سلمان_رشدی یک نشانه دیگریست که مقاومت نهتنها سرکوب نشده است بلکه جوان ۲۰۲۲م دستور امام خمینی در دهه شصت شمسی را فراموش نکرده است. عدهای میگویند این ممکن است طرح خود امریکا باشد تا پروژه خبیثانه دیگری را پیاده کند. یعنی امریکاییها یک جوانی ساکن امریکا را با اکانتی که پر از عکس رهبران انقلاب اسلامی است به رسانه معرفی کردهاند تا گامهای بعدی را بردارند. خود همین یک نتیجه پنهان دارد. این اتصال جوان امریکایی با انقلاب اسلامی زمینه پذیرش اجتماعی داشته است که رسانه امریکایی وارد این بازی روایتی شده است. یعنی اینکه مشابهت عینی و واقعی گسترده در غرب برای مخاطب وجود داشته که رسانه روی آن تجربه ذهنی مخاطب امید به عملیات موفق دارد. از هر سو که به ماجرای مطر نگاه شود موید گزاره توسعه مقاومت است و یعنی اینکه جریان بیداری ممکن است در خیابانها سرکوب شود اما در پنهان در حال توسعه خود است.