به گزارش مشرق، زمانی که علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران در آذرماه سال گذشته برای دور جدید مذاکرات، از عنوان «گفتوگوهای رفع تحریمها» استفاده کرد، مشخص بود که جمهوری اسلامی در این دور اصول روشن، خواستههای شفاف، منطقی و قانونی دارد که معیار هر متن توافقی در هر برههای از زمان و هر نقطهای از مکان است. مرور رویدادهای هفتههای اخیر مرتبط با مذاکرات ایران با ۱+۴ نشان میدهد که یکی از مهمترین اصول گفتوگوها از سوی جمهوری اسلامی، تن ندادن به فشارهای رسانهای و «ضربالاجل»های جعلی است که تلاش میکند توپ مذاکرات را به زمین تهران اندازد.
اصول مطرح مورد اشاره، نه خواستههایی غیرمنطقی که به اذعان طرفهای غربی در چارچوب همان توافق هستهای است، ایران به زبان شفاف، صریح و ساده اعلام کرده که اگر به گفته خود غربیها ایران بیشترین همکاری را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته است و دنبال ساخت سلاح هستهای هم نیست، بنابراین باید پرونده پادمانی خود را بسته ببیند. اگر این مذاکرات برای رفع تحریمهای غیرانسانی علیه مردم ایران است؛ باید نتیجه ملموس آن رفع حداکثری همین تحریمها باشد، اگر آمریکا نمیتواند به عنوان سرزمین مستقل بر سر تعهدات بینالمللی خود بماند، بنابراین باید تضمین عملی و منطقی برای عدم تکرار بازیهای ترامپی به ایران ارائه کند. گره زدن این خواستههای منطقی به زمستان غرب و لولههای گاز شرق و ایجاد کارزار رسانهای به این بهانه، نمیتواند جمهوری اسلامی را از آنها دور کند.
قطار مذاکرات در کدام ایستگاه است؟
بررسی و گفتوگو درباره ایده یا پیشنهاد جدید تروییکای اروپا، انگیزه دور جدید مذاکرات رفع تحریمها بود که از ۱۳ مرداد سال جاری و در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزیران خارجه کشورها در وین اتریش آغاز شد. متن پیشنهادی از سوی اروپا و آمریکا از سوی ایران مورد بررسی قرار گرفت، نتیجه این بررسیها از طریق هماهنگکننده مذاکرات به آمریکا ارسال شد، کاخ سفید پس از مطالعه پیشنهادات ایران، متن پیشنویس خود را ارائه کرد و امروز با گذشت یک ماه از این تبادل پیشنویسها، متن پیشنهادات و بررسیهای ایران در پاسخ به متن پیشنویس توافق احتمالی رفع تحریمها که از سوی اروپا و آمریکا ارائه شده بود، روی میز ایران وزارت خارجه آمریکاست. به گفته «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه، تیم کارشناسی جمهوری اسلامی ایران، پس از دریافت پاسخ آمریکا، آن را به دقت مورد بررسی قرار داده و پاسخهای ایران پس از ارزیابی در سطوح مختلف، تدوین و پنجشنبهشب (دهم شهریور) به هماهنگکننده تحویل داده شد. «ساموئل وربرگ» سخنگوی منطقهای وزارت خارجه آمریکا هم از بررسی متن پیشنهادی ایران در زمان مناسب و پاسخ به آن از طریق واسطه اروپایی خبر داد. بلافاصله پس از ارسال متن پیشنهادی ایران، «وِدانت پاتل»، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای مدعی شد که پاسخ تهران سازنده نبود. «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم روز دوشنبه در کنفرانسی خبری عنوان کرد که نسبت به گذشته به حصول توافق در وین جهت احیای برجام کمتر امیدوار است. تکرار واژههایی چون عدم سازنده بودن یا ناامیدکننده بودن، سیاستی قدیمی به منظور انداختن توپ تصمیم در زمین ایران است تا مسئولیت هرگونه شکست احتمالی به دوش تهران باشد.
ایستگاه کاخ سفید و کندی حرکت قطار
توافق با ایران با ۱+۴ و بازگشت آمریکا به برجام، در گرو یک تصمیم و اراده است و این تصمیم باید فارغ از فشارهای رژیم صهیونیستی در کاخ سفید اتخاذ شود. موضوعی که «محمد مرندی» از دیپلماتهای نزدیک به تیم مذاکره کننده پس از ارسال پاسخ ایران، در توییتی به آن اشاره کرده و گفته است که حال زمان آن رسیده که تیم بایدن تصمیمی جدی بگیرد و اگر آمریکا تصمیم درست را بگیرد، توافق میتواند بهسرعت به نتیجه برسد.
اتخاذ این تصمیم اما در واشنگتن با اما و اگرهایی روبروست، انتخابات کنگره آمریکا دو ماه دیگر برگزار میشود و به نوعی سرنوشت «جو بایدن» به این انتخابات گره خورده است. کنگره جمهوریخواه، کار رئیس جمهور دموکرات آمریکا را در همه امور و تصمیمات از جمله پرونده هستهای ایران دشوار خواهد کرد و «لابیمن»های دموکرات راهروهای کاخ سفید باید برای این موضوع چاره کنند. به اذعان نشریه پولتیکو؛ بسیاری از اعضای حزب جمهوریخواه آمریکا به شدت با هر گونه توافق با ایران مخالفند و باتوجه به برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره در پاییز سال جاری ممکن است دموکراتها بخواهند از بحث طولانی درباره ایران اجتناب کنند.
تاثیر جنگ در اوکراین هم بر این تصمیم کم نیست، آمریکا در مواجه با پیچیدگیهای بحران اوکراین، موضوع امنیت انرژی اروپای در تنش با روسیه به عنوان یکی از مهرههای اثرگذار در مذاکرات هستهای، با نوعی سردرگمی مواجه است و با علم به این موضوع که تهران و مسکو به عنوان شرکای صاحب انرژی در جهان، باید تصمیمی اتخاذ کند که امنیت انرژی متحدانش را به خطر نیاندازد و روند تصمیمگیری باید با در نظر گرفتن متغییر چین هم همراه باشد.
متغییر مهم دیگر اما واقعیت انکار ناپذیر این دوره از مذاکرات است؛ ایران زیر فشار تحریمهای آمریکا ایستاد و کارزار فشار حداکثری به منظور فروپاشی نظام جمهوری اسلامی به نتیجه نرسید، در طول یک سال گذشته، کشور معطل وین نماند و دولت با تمام دشواری کار را پیش برد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی برنامه صلح آمیز هستهای خود را بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی به مسیر عادی خود برگرداند و تعهدات خود را در توافق تعدیل کرد. تصمیمگیری برای کاخ سفید با وجود پارامترهای گفته شده، دشوارتر از همیشه است. پذیرش رویدادهای تازه در عرصه بینالملل، شکست پروژه فشار حداکثری علیه ایران و پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلامی، واقعیات موثر در این تصمیم است.
زمستان اروپا، اسم رمز فشار به ایران
با گذشت یک ماه از تبادل پیشنویسهای توافق بین ایران و غرب، کارزار رسانهای آنها در تلاش است تا افکار عمومی ایران و جهان را به این نتیجه برساند که جمهوری اسلامی ایران متاثر از بحران انرژی در اروپا، چشم به راه زمستان است تا از حربه انرژی برای امتیازگیری استفاده کند! این موضوع درحالی از سوی غربی ها مطرح و از سوی برخی در داخل مورد تحلیل قرار میگیرد که واقعیات در میدان از موضوع دیگری حکایت دارد. الف) اصول مصرح ایران در زمستان سال گذشته همان اصولی است که در زمستان امسال و سالهای آینده هم در تصمیمات وزارت خارجه جاری بوده است. ب) ایران در حال حاضر زیرساخت لازم برای تامین گاز اروپا و استفاده از این اهرم برای اثرگذاری بر تروییکای این قاره را در اختیار ندارد. پ) جمهوری اسلامی ایران برخلاف طرفهای غربی هرگز از اهرم انرژی برای فشار به جهان استفاده نکرده است، موضوعی که مرندی هم در توییت روز گذشته خود به آن اشاره و تصریح کرده است: «غرب از تحریمهای بیرحمانه به عنوان یک سلاح استفاده میکند، در حالی که ایران به دنبال روابط عادی با تمامی دولتهای قانونی و غیرمتخاصم است. ایران هیچ گاه از نفت یا گاز به عنوان یک اهرم فشار استفاده نکرده است. آمریکا با طفره رفتن با کلماتی مبهم(اما مهم) موجب بالا رفتن قیمت انرژی در جهان میشود». تابستانی و زمستانی کردن خواستههای منطقی ایران از سوی غرب، بازی رسانهای آنهاست که نیافتادن در دام این بازی هوشیاری میطلبد.
پروندهای که باید بسته شود
«ما روی مسائل باقی مانده پادمانی بسیار جدی هستیم» این جمله را وزیر امور خارجه سوم شهریور ماه اعلام و تصریح کرد: «به هیچ وجه حاضر نیستیم برخی از اتهامات بی اساس آژانس بینالمللی انرژی اتمی باقی مانده باشد و هر زمان بخواهند ادعاهای برخاسته با هماهنگی رژیم صهیونسیتی تکرار کنند». شنیدن این جملات از زبان امیرعبداللهیان با پیش زمینه پروپاگاندای ایران هراسانه غرب، در افکار عمومی داخل و خارج ایران، این تصور یا شاید توهم را به وجود میآورد که عامل کندی مذاکرات و یا عدم توافق احتمالی، سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است! اما آیا ایران واقعا توافق نمیخواهد؟ آیا آنچه در مسیر مذاکرات سنگ اندازی میکند؛ خواستههای ایران است؟ پاسخ این پرسش در اظهارات امیرعبداللهیان شفاف اعلام شده است.
ایران سالها و ماههاست که به اذعان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بیشترین همکاری را با این نهاد بینالمللی داشته است. سطح نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر فعالیتهای هستهای ایران هم در دوران اجرای برجام و هم حتی پس از خروج آمریکا از این توافق و بدعهدی دیگر اعضای آن، همچنان نظارتهای آژانس را تمام و کمال پذیرفته و اجرایی کرد، به منظور اعلام و اثبات حسن نیت خود درباره فعالیتهای هستهای صلحآمیز، نظارتهای گستردهای را از سوی آژانس پذیرفت که نشانه واضح آن دوربینهای فراپادمانی در تأسیسات هستهای بود. سطح این همکاریها به گونهای که بهمن ماه سال ۹۸ «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اذعان کرد که با وجود کاهش اجرای مفاد توافق هستهای بازرسیهای این نهاد از برنامه هستهای ایران همچنان بدون اختلال ادامه دارد و همکاری ایران به عنوان یک کشور تحت بازرسی، دچار اختلال نشده است».
دو سال بعد؛ دی ماه ۱۴۰۰، در اوج اعمال تحریمها علیه ایران از سوی آمریکا و انفعال اروپا، «ژان ایو لودریان» وزیر امورخارجه وقت فرانسه هم به این همکاری اذعان کرد و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم بهترین گواه همکاری ایران است. با این همه پس از بیتعهدی طرفهای غربی در اجرای برجام و براساس مصوبه قانونی مجلس، جمهوری اسلامی برخی از این نظارتها را کاهش داد و دوربینها را جمع و اعلام کرد، هر زمان طرفهای ایران به تعهدات خود بازگردند این نظارتهای فراپادمانی هم از سوی ایران مجددا اعمال خواهد شد. در این دور از مذاکرات مختومه شدن ادعاهای حوزه پی ام دی (ابعاد احتمالی نظامی) از خواستههای جدی جمهوری اسلامی است. ادعاهایی که به دنبال امضای برجام در سال ۹۴ مختومه شده بود و اکنون به استناد ادعاهای ثابت نشده رژیم صهیونیستی، بار دیگر مطرح شده و تهران را درباره میزان صداقت طرفهای غربی در این زمینه بدبین کرده است.
تهران معتقد است با وجود همکاری و نظارت گستردهای بر فعالیتهای هستهای ایران، تکرار و تأکید موکد جمهوری اسلامی بر عدم تعریف بمب اتم در دکترین دفاعی و ایدئولوژیک خود، با وجود ساعتها و روزها و ماهها مذاکره بر سر اصول مشخص و اثبات حسن نیت ایران در بهرهگیری از انرژی هستهای، باز ماندن پرونده پادمانی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و طرح اتهاماتی بر پایه توهمات رژیم صهیونیستی، برای هیچ دولت و ملتی قابل پذیرش نیست.
ایران هم بسته شدن پرونده بیاساس اتهامزنی علیه خود را به عنوان خواستهای منطقی در مذاکرات مطرح کرده و جز این مهم به چیزی رضایت نمیدهد. به همین دلیل است که «محمد جمشیدی» معاون رئیسجمهور تصریح کرده است که «در تمامی گفتوگوهای تلفنی آیت الله رئیسی با رؤسای جمهور فرانسه، روسیه و چین، موضع قاطع ایشان این بود که فقط زمانی که ادعاهای پادمانی حل و فصل و بسته شود، توافق نهایی قابل دست یافتن است».
این خواسته منطقی ایران اما دستکم در گفتار شفاهی مقامات آمریکا چندان مقبول نبوده! و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شده است که آمریکا از پیشنهاد بستن پرونده تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص برنامه هسته ای ایران که شرط تهران برای بازگشت به برجام است، حمایت نمیکند.
توافق سازنده برای چه کسی؟
برای آمریکا «سازنده» به معنای پذیرش شرایط آمریکاست. (سازنده) برای ایران به معنای رسیدن به توافقی متعادل و ضمانتدار است؛ این تعریف مرندی از واژه سازنده در مذاکرات است که نشان میدهد، «تضمین» یکی دیگر از اصول اساسی جمهوری اسلامی در این دوره از مذاکرات است. خروج یکجانبه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور وقت آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمها علیه ایران، نشان داد که این توافق را زیادهخواهیهای کاخ سفید بیش از هر عامل دیگری تهدید میکند و دقیقا به همین دلیل است که موضوع تضمین عدم تکرار چنین رویهای از مهمترین خواستههای ایران در این دوره از مذاکرات است. توافق آینده باید نگرانی جمهوری اسلامی در این زمینه را به رسمیت شناخته و تضمینهای قابل استنادی برای رفع آن ارائه کند.
این توافق زمانی سازنده خواهد بود که مهمترین هدف آغاز آن یعنی رفع تحریمها؛ محقق شود. برای جمهوری اسلامی مهمترین کارکرد برنامه جامع اقدام مشترک ایران و کشورهای ۱+۵ از همان ابتدای امضای برجام؛ رفع تحریمهای هستهای بود و ایران در ژوئیه ۲۰۱۵ (تیر ۹۴) تن به محدودیتهایی در برنامه هستهای خود داد تا این تحریمها برطرف شود.
شواهد روی کاغذ گرچه از حضور شرکتهای خارجی در ایران و آغاز رفع تحریمها حکایت داشت اما در عالم عمل و واقعیت، این توافق نتوانست گرهی از اقتصادی ایران باز کند و پس از خروج آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمها،گره چالشهای اقتصاد کورتر شد. بر همین اساس، تیم مذاکره کننده در دولت سیزدهم، هر توافقی با هر جزئیاتی را منوط و مشروط به رفع تحریمهای غرب علیه ایران اعلام و بر این مهم تاکید دارند و به نظر میرسد هیچ توافقی نهایی نخواهد شد مگر اینکه تحریمها علیه ایران رفع حداکثری شده و فهرست متنوع آن کوتاه شود.
تأمل در تهران، تنش در تلآویو
استراتژی جمهوری اسلامی در این دوره از مذاکرات تامل و صبری است که در سایه آن منافع ملی ایران تامین و تضمین شود اما به همان اندازه صبوری در تهران، تل آویو در تنش برجام است! به نظر میرسد مذاکرات هستهای ایران به عنوان مهمترین موضوع تنشزا در ارکان رژیم صهیونیستی؛ این روزها بیش از همه عامل چنددستگی و ترس شده است.
«یائیر لاپید» نخستوزیر رژیم صهیونیستی مدعی شده است: «با همراهی بنی گانتز وزیر دفاع، نفتالی بنت نخستوزیر چرخشی و سیستم امنیتی، در حال اجرای کمپینی فشرده با هدف جلوگیری از امضای توافق هستهای خطرناک بین ایران و قدرتهای جهان هستیم».
رئیس موساد به واشنگتن سفر کرده و «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی در آلمان به سر میبرد تا با پیشنویس احیای توافق هستهای مخالفت کند، «یوسی کوپرواسر» ژنرال بازنشسته و عضو ارشد مرکز امور عمومی بیتالمقدس و رئیس پیشین واحد تحقیقات در اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی اذعان کرده است که این رژیم به تلاش برای استفاده از تمامی کارتهایش به منظور متقاعد کردن آمریکاییها جهت بازنگشتن به توافق هستهای استفاده میکند.